به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،"جنگ" ، واژه نام آشنایی برای منطقه غرب آسیا است که برخی کشورها ماهها است با آن دست و پنجه نرم می کنند و به طور طبیعی برای هر جنگی علاوه بر تسلیحات به قول قدیمی ها پیاده نظام هایی لازم است.
ایالات متحده آمریکا با صرف هزینه های بسیار برای سربازان خود در جنگ هایی چون افغانستان و عراق نتیجه مطلوب نمی گیرد و پس از گذشت سالها همچنان هزینه های وحشتناکی برای ان می پردازد یکی از این هزینه ها مشکلات روحی سربازان است اما این سوال مطرح می شود
هر سربازی که از جنگ برگردد مشکلات روحی و افسردگی و بعضا روانی پیدا خواهد کرد؟
مثال نقض این موضوع دفاع مقدس کشورمان است چراکه رزمندگان این مرز و بوم دقیقا بر خلاف آنچه گفته شد از جنگ بازگشتند و تاثیرات جنگ روی آنان در کمال حیرت، تعالی روحشان بود و دلتنگی برای حال و هوای جبهه ! همچنین با هر جانباز عزیزمان که به گفتگو نشستیم خاطرات رزمش را نقطه عطفی در زندگی خود معرفی کرد و از انقلاب عشقی که نسبت به قلب و تفکرشان رخ داده بود سخن گفت بنابراین تفاوت این سربازان در چیست؟
تا جایی که می دانیم تانک و موشک و توپ و تفنگ و ... در همه جنگها، یک صدای گوش خراش داشته و یک تصویر مشترک را رقم میزند، پس چه چیزی است در این سنگرها که یکی را جنگ زده و افسرده به خانه می فرستند و دیگری را لبخند به لب و کوله باری از معرفت؟
موضوع دیگر که تفاوت رزمندگان مسلمان کشورمان با سربازان آمریکایی را نشان می دهد، امر "خودکشی" است
در سال 2003 وقتیکه ارتش امریکا به عراق حمله کرد به مانندحمله سال 1991 در
نبرد خلیج فارس 1 ، آمارهای متناقضی از کشته های امریکایی در حین نبرد با
سربازان بعثی صدام حسین منتشر می شد اما در هر دو جنگ آماری منتشر شد که بدن
بسیاری ازافراد را در امریکا لرزاند.
سربازی که به همرزمان خود با نارنجک حمله کرده و براساس آمار منتشره 8 سرباز را به هلاکت رسانده و خود نیز خودکشی کرده بود.
این مساله نه تنها در ارتش امریکا بلکه در بسیاری از کشورهای دارای ارتش
حرفه ای یک امر بسیار خطرناک محسوب می شود و در این میان آمار خودکشی
سربازان کشوری که بیشترین سابقه عملیات برون مرزی وتجاوز به خاک دیگر
کشورها را تحت عناوینی چون حقوق بشر و دفاع مقابل تسلیحات کشتار جمعی دارد
یعنی امریکا ، روز به روز در حال افزایش است.
گفته می شود که در ارتش امریکا در هر 65 دقیقه یک نفر اقدام به خودکشی می
نماید و این در حالی است که پس از گسترش آمار تلفات امریکا در افغانستان و
عراق که سربازان اقدام به خودکشی میکنند ، پنتاگون با برنامه ریزی های
انجام شده و ارتقا سطح روحی و روانی سربازان مستقر در این مناطق ، توانست
کمی از میزان آمار خودکشی سربازان خود کم کند.
اما در سال 2013 بر اساس گزارش پنتاگون این آمار دوباره افزایش یافت و سوای که مطرح می شود این است که وجود امکانات نظامی بالا و خدمات در هر سطح چه خلا ای را باقی می گذراد که این سرباز نتنها از آن بلکه از زندگی چشم می پوشد؟
در حالی که مثال نقض آن درگیری جوانان زیر 18 در ایران با خانواده هایشان در جریان 8 سال دفاع مقدس بود تا اجازه بگیرند و در کنار دیگر رزمندذگان برای کشورشان بجنگند و این درحالی است که رزمندگان ما امکانات سربازان آمرکایی را نیز نداشتند. پس این چه شوقی است که علم و تجهیزات نظامی آن را ایجاد نمی کند؟
مطالعه رفتاری در سال 2011 که توسط محققان روی سربازان امریکایی انجام گرفت
نشان میداد که 65 درصد کسانیکه سابقه خودکشی در ارتش امریکا دارند دارای
مشکلات رفتاری بوده و 45 درصد از افرادی که خودکشی موفق داشته اند ! نیز
دارای مشکلات روحی و روانی حاد ناشی از دیدن مسایل عراق و افغانستان بوده
اند(ادامات وجنایات خود مانند تجاوزات جنسی و..) !
اما اصلی ترین تفاوت سرباز آمریکایی و ایرانی..
ایالات متحده امریکا برای ایجاد انگیزه در سربازان و مردم خود جهت اعزام به جنگ باید به انها تضمین های مالی بدهد و بعضا تضمین های دروغین که زنده خواهند ماند، پایگاه بسیجی وجود ندارد و دفاع از وطنی هم در کار نیست بنابراین سرباز امریکایی برای زیاده خواهی کشورش یاید تضمین های لازم را بگیرد از جمله تامین خانواده اش و ...در این بین میبینیم علاوه بر چنین هزینه هایی وحشت از کشته شدن و احساس پوچی موضوعی است که حتی هالیوود هم از جنگهای عراق و افغانستان به تصویر می کشد.
حتی تضمین ها هم نمی تواند از یک سرباز اموزش دیده یک سرباز خطرناک و ناب بسازد چرا که پاشنه آشیل کار بحث آرمانها و انگیزه هاست و پنتاگون مدتها است که در حسرت یک کلید واژه برای سربازانش به سر می برد یعنی امر بی بدیل "شهادت"
سرباز مسلمان با داشتن آرمانی چون شهادت پا به میدان می گذارد و طی معامله هایی که دلش با آسمان انجام می دهد از کمترین امکانات بهره گرفته و به عشق مجاهدت برای خدا قدرتمند ظاهر می شود، نه تضمینی می گیرد و نه اطمینانی از سلاح انچنانی دارد، اما ! می رود...
یک کلید واژه که پنتاگون از ان وحشت دارد و در حسرت آن برای همیشه باقی خواهد ماند، محرک عجیبی که هزینه افسرگی سربازان، نا امیدی، آمار خودکشی و ... به صفر خواهد رساند.
عشق به شهادت و خدایی شدن جنگ همان تفاوت اصلی میان سرباز ایرانی و امریکایی است که سرباز را به دو معنایی متفاوت می رساند.
موضوع "شهادت" به قدری جدی است که استکبار سالهاست برای ان نقشه کشیده و سعی دارد ان را از جلوه بیاندازد یکی از این اقدامات حذف شهادت از کتابهای درسی کشورهای مسلبمان است به این ترتیب می بینیم شهادت که یکی از والاترین ارزش های اسلام است از کتب درسی عربستان، کویت و دیگر کشورهای هم پیمان حذف می شود.
تجربه تلخ دفاع مقدس برای استکبار باعث شد تا چنین اقدامی صورت گیرد چرا که انها دیدند شوق شهادت و شهادت طلبی چه تاثیری بر اوضاع گذاشت و یک کشور با دست خالی توانست در برابر تمام قدرت های دنیا بدون حتی یک یار بایستد.
آنها دیدند که در آن زمان نوجوان سیزده ساله از شوق پرواز و شهادت به خود نارنجک بست و به زیر تانکرفت، آنها این اتفاق ها را دیدند و میدانند که شهادت و مراقبت از ناموس، وطن و دین فقط در فرهنگ ایران نیست بلکه در دین مبین اسلام به عنوان یک حکم یاد می شود پس باید همه مسلمانان این شوق را داشته باشند به همین دلیل وارد کشور های سست عنصر و بی غیرتی مانند عربستان و کویت و...شدند تا این آرمانها را که با زیاده خواهی آنها در تضاد است کمرنگ کنند.
و در آخر..
کید و مکر دشمن با هر پشتوانه هوشمندانه برای کمرنگ کردن شهادت، هرچقدر هم که باشد هر ساله به سادگی گذشتن یازده ماه با شکست مواجه شد "محرم" و عشق به سالار شهیدان خیلی چیزهارا زنده خواهد کرد...
"و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین"
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.گزارش از هدیه آقاپور
انتهای پیام/
ما ملت امام حسینیم
اما از این متن لذت بردم
انسان مادی گرا و معنوی گرا زمین تا اسمان تفاوت دارند