به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی گروه تروریستی داعش با گردنی برافراشته، کشتهشدن بیش از 150 نفر در حادثه تروریستی اخیر پاریس را عهدهدار شد و آن را به «11 سپتامبر پاریس» ملقب کرد، ناخودآگاه به یاد این ضربالمثل فارسی افتادیم که میگوید: «سگ روزی پای صاحبش را هم گاز میگیرد!»
آمار کشتهشدگان در این حادثه برای موسیوهای الیزهنشین، خفتبار و در عین حال برای تحلیلگران عرصه بینالملل قابل تأمل است. سردمداران فرانسه پنج سال پیش با همراهی اعوان و انصار موبور و چشم روشن اروپایی خود به بهانه واهی تضییع روح آزادیخواهی و دموکراسیطلبی و به بهای سرنگونی دولت قانونی «بشار اسد»، پشت آشوبطلبان و تروریستهای از ناکجاآمده در سوریه را گرفتند. ماحصل این پشتگرمی غربیان(از شروع بحران در سوریه تاکنون)، بیش از 310 هزار نفر قربانی و در حدود 7 میلیون و 600 هزار نفر آواره بوده است.
سلسله حملات تروریستی جمعه شب در پاریس به قدری فجیع بود که «اسد» رئیسجمهور سوریه ضمن محکومکردن آن، طی اظهاراتی خطاب به حکام فرانسه گفت: «پاریس رنج 5 ساله سوریه را تجربه کرد».
اما بازگردیم به 10 ماه پیش، حمله دو فرد مسلح با نقاب سیاه به هفتهنامه فکاهی «شارلی» در شهر پاریس. حادثهای که منجر به کشتهشدن 12 نفر از کارکنان از جمله سردبیر هفتهنامه شد. «شیخ ابوسعد انصاری» مسئول خطبای داعش تنها چند ساعت بعد از این حادثه، کشتار کارکنان شارلی را اقدامی از سوی همقماشان داعشی خود عنوان کرد.
جالب است! دو حادثه تروریستی با دو وجه اشتراک؛ هر دو در پاریس اتفاق میافتد و هر دو به دست گروه تکفیری داعش عملیاتی میشود. یکی در ژانویه 2015 و دیگری در نوامبر همان سال!
حال سوال اینجاست؛ چرا داعش در طول کمتر از یک سال میلادی، دو حمله تروریستی خونبار را آن هم در یک کشور و در یک شهر ترتیب میدهد؟ چه زمینههای سیاسی واجتماعی باعث رشد و طغیان «مشکیپوشان نقابزن» در فرانسه شده است؟
**تبعیض علیه مسلمانان فرانسه
از جمعیت بیش از 67 میلیونی فرانسه، حدود 7 تا 10 درصد آن را مسلمانان تشکیل میدهند که عمدتا مهاجرینی از کشورهای الجزایر، مراکش و لیبی هستند. فرانسه در حوزه اتحادیه اروپا بیشترین تعداد اقلیت مسلمان را در خود جای داده است. با این وجود، 68 هزار نفر مسلمان، تقریبا نیمی از ظرفیت کل زندانهای فرانسه را به خود اختصاص دادهاند(مطالعات «فرهاد خسروخاور» استاد مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس). البته این را هم باید گفت که به دلیل ساختار سفت و سخت سکولاریزم فرانسوی(لائیسیته)، اطلاعات دقیق از گرایشهای مذهبی مردم وجود ندارد.
سایمون کوپر(نویسنده کتاب فوتبال علیه دشمن) سال جاری میلادی با تعدادی از مسلمانان مهاجر در فرانسه به گفتوگو پرداخت. یکی از این مصاحبهشوندگان به نام «طاووس تکوک» که زنی الجزایریالاصل است، میگوید:«احساس میکنم کشور خودم مرا طرد کرده. یک روز وقتی وارد مترو شدم، جوانی جلوی همه مردم بهم گفت: عرب کثیف، مسلمان کثیف».
همچنین مصاحبهشونده دیگری به نام «محمد بلاربی» درباره شرایط سخت کاریابی برای مسلمانان در فرانسه میگوید:«پیداکردن کار، نشدنی است اما خیلی سخت است و باید واقعا انگیزه داشته باشید، وقتی پانزده بار ردتان میکنند، دیگر ادامهدادن سخت میشود».
تمام گفتههای فوق، مشتی نمونه خروار از اوضاع نه چندان مساعد مسلمانان فرانسه است. ایشان دچار تبعیض اجتماعی، سیاسی و نژادی، بیکاری و بزهکاری هستند.
اقلیت مسلمان در فرانسه به واسطه وجود تبعیضهای اجتماعی، هیچگاه نتوانسته به عنوان شهروند، جذب جامعه فرانسه شود. از طرف دیگر، با ضعف احزاب سوسیالیت و حضور احزاب راست افراطی با گرایشهای نژادپرستانه، ضد مهاجر و اسلامستیز، وضعیت آزادی سیاسی برای اسلامگرایان فرانسه را با بحران مواجه کرده است».
این روزها به دلیل اتخاذ سیاستهای تبعیضآمیز مقامات غربی، داعشی که ششدانگ منابع نفت عربستان به نامش خورده، ادعای خلافت دارد و با عنوان «جهادگر» اقدام به عضوگیری از نقاط مختلف جهان میکند. با این اوصاف هم جیب اعضای تازهوارد به حوزه استحفاظیه داعش پر میشود و هم خلا هویتی و شخصیتیشان با عناوینی نظیر «جهادگر» رفع و رجوع میگردد.
روزنامه «واشنگتن پست» در فوریه سال جاری میلادی، درباره افزایش حضور فرانسویان در گروه تروریستی داعش گزارشی را منتشر کرد. در این گزارش آمده است: «فرانسه بیشترین تعداد تروریستها در داعش را دارد و این رقم در مقایسه با اکتبر ۲۰۱۴ که بالغ بر ۴۱۲ نفر بود با افزایش ۳ برابری به هزار و ۲۰۰ نفر افزایش یافته است».
شاید این سوال در اذهان شکل بگیرد که چرا فرانسه جلوی سیل ورود داعشیان به کشورش را نمیگیرد؟ «پیروز ایزدی» تحلیلگر مسائل فرانسه در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخصیص مصلحت نظام اینگونه به پرسش مطرح پاسخ میدهد:«فرانسه برای متوقفکردن موج افراطگری، احتیاج به دستگاه عریض و طویلی دارد که با امکانات فعلی سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی فرانسه همخوانی ندارد».
**سیاست خارجی فرانسه
عامل دیگری که باعث افزایش حضور گروههای تروریستی از جمله داعش در فرانسه شده، تغییر مواضع سیاست خارجی این کشور در سالهای اخیر بوده است. وقتی «نیکولا سارکوزی» در سال 2007 به عنوان رئیسجمهور فرانسه انتخاب شد، سیاست خارجی این کشور در یک چرخش 180 درجهای و برخلاف دوران «ژاک شیراک»(رئیسجمهور اسبق فرانسه در فاصله سالهای 1995 تا 2007)، به سَمتِ سیاستهای آمریکا و انگلیس سوق پیدا کرد. این سیاست سارکوزی در دوران ریاستجمهوری «فرانسوآ ژورژ اولاند» با بسامد بیشتری پیگیری شد تا حدی که امروز بسیاری، فرانسه را به همراه کشورهای انگلیس و آلمان جز متحدان اصلی ایالات متحده در حوزه اتحادیه اروپا میشناسند.
کمک فرانسه به آمریکا برای حمله هوایی به مواضع داعش در منطقه اربیل عراق(ژوئن سال 2014) از مواردی است که نشان میدهد، فرانسه در حوزه سیاست خارجی خود و مشخصا در قبال ایالات متحده از قاعده «سمعا و طاعتا» پیروی میکند. علاوه بر این، فرانسه قصد دارد طی روزهای آینده ناو هواپیمابر «چارلز دوگل» را برای شرکت در عملیات علیه نیروهای داعش درسوریه و عراق، روانه خلیج فارس نماید.
همراهی فرانسه با سیاستهای آمریکا جهت نابودی داعش(هرچند ظاهرفریبانه)، این کشور را بدل به سیبل حملات تروریستی این گروهک مخوف کرده است. اولاند چندی پیش با حضور در پارلمان فرانسه با بیان اینکه سوریه تبدیل به «کارخانه تولید تروریست» شده است گفت: «دیگر بشار اسد مسئله مهمی نیست، دشمن ما داعش است».
الغرض؛ امروز داعش، این گروهک تروریستی تبدیل به شبحی خطرناک برای کشورهایی شده که تا دیروز، تنها فکر و ذکرشان ساقطکردن بشار اسد از قدرت بود اما امروز دریافتهاند که چنانچه نتوانند جلوی این غول بیشاخ و دُم را بگیرند، شاید فرداروزی مجبور باشند جلوی درب منزل خود و با لباس نارنجی زانو بزنند! مسئلهای که یقینا منجر به قوتگیری موضع جمهوری اسلامی ایران مبنی بر نابودی گروهک داعش در نشستهای جاری وین میشود.
انتهای پیام/