حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جشنواره سی و چهارم فیلم فجر هم به پایان رسید و از خود خاطره ای خوش بر جای نگذاشت، خاطره ای که باید برآمده از مدیریت صحیح و نگاه تعاملی و انتقادپذیری و روشنگری باشد که با نگاهی به اتفاقات ماههای اخیر و برگزاری 10 روزه این رویداد سینمایی و انتقاداتی که شنیده نشد و جشنواره محفلی شد برای عده ای که بسیاری از آنها برای اولین بار و از سر ذوق زدگی مدیریت و مسئولیتی را پذیرفته بودند و این شعف و ذوق زدگی خروجی هایی داشت که با هیچ یک از وعده ها و شعارهای موجود همخوانی نداشت.
از جریان بی نظمی در اکران فیلم ها ، برگزاری نشست ها ، برنامه ریزی اکران فشرده و بی قاعده در برج میلاد گرفته تا حضور در سایه مدیرانی که در بزنگاهها پاسخگو نبودند و اگر هم بودند با لحنی حق به جانب همه چیز را خوب و خوش قلمداد می کردند و انتقادات را غرض ورزی می دانستند و در نهایت هم مهر تایید نهایی را وزیر ارشاد و یا رییس سازمان سینمایی با تعریف و تمجیدهای جانبدارانه و تشکرهای نقد و آنی بر عملکرد مدیرانی میکوبید که به زعم بسیاری از اهالی فن و صاحبان رسانه یکی از پر بحث ترین و پراشکالترین دوره های جشنواره را برگزار کرده اند که یکی از آنها حمایت از لیست عجیب و غریب کاندیداهای بخش های مختلف بود که حیرت همگان را برانگیخت.
مراسم اختتامیه نکته مثبتی بود ، مراسمی که سخنرانی نداشت و اسامی به سرعت اعلام شد و رضایت اکثریت حاضر را جلب کرد . اما این نظم درونی بود و بی نظمی ها در ورود به سالن تداوم داشت و انگار قرار بر این بود که وحدت کلی را بر هم نزنند و در بر همان پاشنه بچرخد و تا پایان ادامه داشته باشد! استقرار نامناسب دوربین های فیلمبرداری که برای پوشش رسانه ای آمده بودند ، پراکندگی خبرنگاران و اهالی رسانه که سالهاست هیچ جایگاه مشخصی ندارند و توزیع محدود کارت ها بین اهالی رسانه هم از دیگر نکاتی بود که با وجود تذکرات و انتقادات و پیش بینی ها هیچ ترتیب اثری از سوی مدیران به آنها داده نشد.
این نوع مدیریت تک بعدی و بی توجهی به بازخوردهایی که عمده آنها از نگاههای کارشناسانه و تجربههای چندین ساله بر میآید ، انصاف را زیر سوال می برد و همه اقشار مختلف و مرتبط با بدنه سینما را بدبین خواهد کرد و خلاف تدبیر است و نافی امیدی که از این دولت و مدیران آن انتظار می رفت.
با تمام این انتقاداتی که به مدیران برگزار کننده این دوره از جشنواره فیلم فجر وارد بود ، انتظار می رفت که رییس سازمان سینمایی به این نتیجه رسیده باشد که در انتخاب محمد حیدری بعنوان دبیر این دوره از جشنواره اشتباه کرده است ، اما در کمال ناباوری در مراسمی که شاهد پرفورمنس دبیر جشنواره (نامه حیدری به خودش با لحن و خطی سانتی مانتال! ) بودیم ، حکم دبیری سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با لبخندهای معنی دار رییس سازمان سینمایی قرائت شد تا شاید برای نخستین بار یکسال پیش از برگزاری این رویداد ، هیچ امیدی به دوره بعد هم نداشته باشیم و این ناامیدی حاصل بی توجهی هایی است که به کرات شاهد آن بودیم.
ای کاش لبخندهای استراتژیک و ساختگی را کنار می گذاشتیم و صادقانه مشکلات را می پذیرفتیم و مسئولانه و مدبرانه به اصلاح امور می پرداختیم ، نه اینکه هر صدای منتقدی که برآمد با الصاق آن به غرض ورزی های شخصی و تکذیب جریان موجود خود را مبرا از هر گونه ایرادی بدانیم ، چون بی تردید این شیوه منسوخ و غیرکارآمد است و حاصل آن هم شرایطی می شود که امروز پیش آمده و کفه نارضایتی از عملکرد مدیران سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نسبت به رضایت از وضع موجود را سنگین تر کرده است.
این روزهای سخت تر از سینمای دیروز هم گذشت و به غیر از معدود فیلمهای خوب و تعدادی اثر متوسط و انبوهی از فیلم های بد ، توشه دیگری نداشتیم . نقشه راه از الف غلط نوشته شده و الفبا تا انتها اشتباه خوانده خواهد شد و تاسف بزرگ هم اندوخته کم و بی کیفیت سینمای ایران برای اکران سال آینده است ، هر چند مدیران باز هم از آینده ای درخشان یاد خواهند کرد و گوش های خود را در برابر انتقادات مسدود کرده و چشمانشان را به واقعیت خواهند بست.
ماراتن سی و چهارم هم به آخر راه رسید و ما هنوز هستیم و امیدمان به تدبیر هنرمندان دلسوز و معدود مدیران کاربلد و رسانه ها و نویسندگان مطبوعاتی و منتقدان منصف و خوش ذوقی است که دور از منافع و آینده نگری های شخصی قلم زدند تا شاید گشایشی حاصل شود و اما در آنسوی جریان همچنان تعاریف اغراق آمیز و چشم بسته ادامه خواهد داشت تا همچنان توازن رعایت نشود و انتقادها با اقدامات غیرمنطقی پاسخ داده شود و لبخندهای ساختگی و درجه سه (بخوانید نیشخند) به منتقدان تداوم داشته باشد.
انتهای پیام/