به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه
خبرنگاران جوان از همدان؛ این اثر باستانی با توجه به اشارات تاریخی و برداشت های اولیه محققین علوم تاریخ و باستان شناسی به عنوان هگمتانه باستانی و در برگیرنده کاخ ها و آثار دوره های ماد و هخامنشی معرفی شده است.
عملیات آزاد سازی این اثر مهم باستانی از خانه های مسکونی و تجاری که روی آن واقع شده بود از سال های ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ هجری شمسی آغاز شد و تا سال های ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ هجری شمسی حدود ۱۵ هکتار آن یه عنوان فاز اول خریداری و تملک شد. کاوش های باستان شناسی از سال ۱۳۶۲ هجری شمسی توسط کارشناسان مجرب سازمان میراث فرهنگی آغاز و تاکنون ۱۱ فصل آن انجام شده است. ماحصل کاوش های علمی انجام شده، پیدایش شهری باستانی و گسترده است.
ساخت و سازهای این شهر باستانی عبارت است از: معابری به فاصله های مساوی و موازی یکدیگر که در حد فاصل آن ها واحد های ساختمانی کاملا مشابه و قرینه یکدیگر احداث شده است. این مجموعه را حصاری با قطری حدود ۱۰ متر احاطه می کند. به منظور پی بردن به وسعت و دیگر تاسیسات این شهر باستانی و شناخت ماهیت و تاریخ آن، تداوم کاوش ها را ضروری می سازد. این مجموعه بی نظیر و جذاب در دل شهر همدان به صورت گسترده مورد استقبال و بازدید گردشگران ایرانی و خارجی قرار دارد.
این شهر کهن، نخستین پایتخت ایران بوده و به همراه آتن در یونان و رم در ایتالیا، از معدود شهرهای باستانی جهان است که همچنان زنده و مهم است. هرودوت این شهر را ساخته دیاکو دانسته و گفته است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیاره ها بوده اند.
دانشنامه ایرانیکا بنیانگذاری ماد را سال ۷۰۸ پیش از میلاد به مرکزیت هگمتانه و توسط دیاکو ذکر می کند.
نام و ریشه شناسی:
نام این شهر در سنگ نوشته داریوش یکم در بیستون در زبان فارسی باستان «هَمگمَتانَ»، در ایلامی «اَگ-مَ-دَ-نَ» و در زبان اکدی «اَ-گَ-مَ-تَ-نُ» ثبت شده است. معمولاً چنین تفسیر می شود که این واژه از «هَنگمَتَ» به معنای «محل گرد آمدن» مشتق شده است و نتیجه گرفته می شود که پیش از شکل گیری دولت ماد، نوعی گردهم آیی مردمی در اینجا انجام می شد. هرودوت به یک گردهم آیی مادها که در آن دیاکو به شاهی برگزیده شد، اشاره می کند ولی محل آن را مشخص نمی کند. واژه ایلامی «هَل.مَتَ.نَ» به معنای «سرزمین مادها» احتمالاً نباید درست باشد چرا که شهر پایتخت مادها نمی توانست نامی ایلامی داشته باشد یا «سرزمین» نامیده شود. جرج کرزن، پیشنهاد کرده است که با توجه به اینکه در آن جا هفت شهر، هگمتانه نامیده می شوند و چهارتای آن ها در پارس قرار دارند، این نام در واقع برای پایتخت یا شهر شاهی تعیین شده بود. در منابع باستانی و دیگر منابع، برای هگمتانه نام های مختلفی ذکر شده است: در زبان یونانی «اِکباتانا، اِگباتانا»، در زبان لاتین «اکباتانا، اکباتانا، اکباتانیس پارتیوروم » در زبان آرامی «اَحمِتَ»، در زبان ارمنی «اَحمَتَن،هَمَتَن، اِکبَتَن» و در زبان فارسی میانه «هَمَدان».
بنا بر هر دو زمینه تاریخی و باستان شناسی، تطبیق هگمتانه با همدان، قطعی است. با این حال، کمبود آثار باقی مانده قابل مشاهده از دوران پیش از اسلام در این منطقه، باعث شده که برخی از نخستین بازدیدکنندگان اروپایی، مکان های جایگزینی همچون شوش، کنگاور و تخت سلیمان را برای هگمتانه پیشنهاد دهند.
همچنین، سکه هایی از زمان ساسانی کشف شده که محل ضرب آنها «اهمتان» قید شده است. نخستین اشاره نوشتاری به نام مادها و سرزمین ماد، در سالنامه بیست و چهارم سارل مانزر سوم (۸۳۶ قبل از میلاد) و سارگن دوم (۷۱۵ قبل از میلاد) بوده است که از این قوم و سرزمین آنان به نام «مادای» یا «آمادای» یاد کرده اند.
تاریخچه:
با توجه به موقعیت و منابع استراتژیک هگمتانه، این محوطه احتمالاً پیش از هزاره یکم پیش از میلاد اشغال شده بود، هرچند که شواهد تاریخی و باستان شناختی در این مورد وجود ندارد. بنا به گفته هرودوت، هگمتانه در اواخر سده هشتم پیش از میلاد به عنوان پایتخت مادها توسط دیاکو برگزیده شد. هرودوت مجتمع شاهانه شامل قصر، خزانه داری و اقامت گاه نظامی که بر روی تپه ای ساخته شده بودند را توصیف می کند و می گوید که این مجتمع توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اِشراف داشت، ساخته شد. علی رغم دو سده درگیری در مناطق مادی مرکز زاگرس، آشوریان هیچ گونه گزارش روشنی از هگمتانه ارائه نداده اند و ممکن است که آن ها هرگز در شرق الوند پیش روی نکرده باشند. سنت های قدیمی دیگری، منشأ شهر هگمتانه را به سمیرامیس افسانه ای یا به جمشید نسبت میدهند.
شهر هگمتانه را اقوام آریایی ماد (سده ۱۷ پیش از میلاد) بنا نهادند و آن را پایتخت نخستین شاهنشاهی ایرانی قرار دادند.
طرحی از قصر هفت حصار:
شهر هگمتانه را اقوام آریایی ماد بنا نهادند و آن را پایتخت نخستین شاهنشاهی ایرانی قرار دادند. هرودوت بنای آنرا به دیاکو نخستین شاه ماد نسبت داده و گفته است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیاره ها بوده است. ولی گروهی از دانشمندان بنای آن را به فرورتیش، سومین شاه ماد نسبت داده اند.
برخی معتقدند که «کَر کَشی» که در لوح های آشوریان به آن اشاره شده، در محل همدان بوده است. آشوریان باستان به شهرهای قوم کاسی، عنوان «کار کاشی» داده بودند، که "کار" به معنی قرارگاه یا منزلگاه و "کاشی " اسم قوم "کاسی" است. و از این رو گویند که اسم قبلی هگمتانه، «اکسایا» یعنی شهر کاسی ها بوده است.
مادها، گروهی از اقوام آریایی بودند، که در شمال، مرکز و غرب ایران ساکن شدند. عواملی مانند: رشد اجتماعی و فرهنگی، تماس با گروه های بومی ساکن فلات ایران، وجود همسایگانی قدرتمند و احساس نیازهای جدید سیاسی و اجتماعی، آنها را وادار به اتحاد و ایجاد حکومتی مقتدر نمود، به طوری که قوی ترین قوم آن روزگار یعنی آشوری ها را، برای همیشه از صفحه روزگار محو کردند.
گزارش های مورخین یونانی از ساختار قلعه:
روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دوره مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بوده است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتخت های هخامنشی (پایتخت تابستانی و احتمالاً محل خزانه آنها) به شمار می رفته است. گفته های هردوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهم ترین ماخذ تاریخی در این مورد است. وی بنای اولیه این شهر را به «دایاکو» نخستین شهریار ماد نسبت می دهد (۷۲۸ قبل از میلاد). هرودوت اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب قوم ماد را در دستیابی دیاکو به قدرت موثر می داند.
دیگر مورخین یونانی چون پلیبیوس، کتزیاس، ژوستین و گزنفون نیز درباره هگمتانه مطالبی جمع آوری کرده اند. دیاکو پس از اینکه هگمتانه را به پایتختی خود برگزید، تصمیم به ساخت قصری عظیم و مستحکم، به صورت هفت قلعه تو در تو، گرفت. به طوری که کاخ پادشاهی و خزانه، در درون قلعه هفتم قرار داشته باشند. دیاکو به تقلید از رنگ آمیزی قصرهای بابلی دستور داده بود، کنگره های هر قلعه را به رنگی مخصوص در آورند.
به این ترتیب: رنگ کنگره های قلعه اول؛ سفید، دومی؛ سیاه، سومی؛ ارغوانی، چهارمی؛ آبی، پنجمی؛ نارنجی و کنگره در باروی داخلی؛ سیمین و زرین بودند. محیط بیرونی ترین دیوار قلعه، تقریباً به اندازه حصار شهر آتن بوده است.
قصر شاهی، که در آخرین قلعه درونی بر پا شده بود، دارای صدها اتاق بوده و مردم نیز خانه های خود را بیرون این قلعه ها و در کنار آن ساخته بودند. بنا به درخواست دیاکو، قوم ماد شهرهای کوچکی را که در آن می زیسته اند، رها ساخته و پایتخت را مورد توجه قرار دادند و در اطراف قلعه شاهی، خانه های خود را بنا کردند. پلیبیوس مورخ یونانی (۲۰۴ تا ۱۳۲ قبل از میلاد) می نویسد: «در دامان کوه اورنت، («اورنت» یا «اورانتس» = الوند)، شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم و حیرت آوری قرار گرفته و قصر شاهی در داخل آخرین قلعه آن استوار گردیده است. وضع ساختمانی، آرایش عجیب و تزئیناتی که در آن به کار رفته به نحوی بوده، که توصیف آن مبالغه آمیز به نظر میرسد. چوب هایی که در آن به مصرف رسیده، پوشیده از زر و سیم است. درها، ستون ها و رواقهای آن، با هزاران گونه کنده کاری و نقش و نگار آراسته شده اند. یک دیوار بی پیرایه و یک تیر عاری از زیور، در آن کاخ نیست. حتی کاشی هایی که زینت بخش «ازاره ها» و دیواره های درونی قصر است، با پوششی از آب نقره، سیم اندود گشته و همه چوب ها از جنس سرو و کاج هستند.»
کتزیاس مورخ یونانی و پزشک معروف اردشیر دوم هخامنشی (۴۰۴ تا ۳۰۵ قبل از میلاد) می نویسد: ««سمیرامین» ملکه آشور، پس از دیدن وضعیت شهر و موقعیت مناسب آن دستور داده، که برای او در آنجا کاخی بسازند و چون دیده است که در شهر جدید الاحداث کمبود آب وجود دارد، دستور داده تا با صرف هزینه ای گزاف، نهری ساخته و آب دریاچه ای را که در آن سوی کوه اورنت (الوند) است، به این شهر سرازیر نمایند.»
ابوبکر احمد بن محمد اسحاق همدانی -معروف به ابن فقیه- در کتاب البلدان خود، که در حدود سال ۲۹۰ هجری به تحریر درآمده، به نقل از یکی از دانشمندان پارسی می نویسد: «همدان بزرگ ترین شهر جبال و حدود چهار فرسنگ در چهار فرسنگ بوده است.»
بخت النصر بعد از فتح و ویرانی بیت المقدس، فرمانده ای به نام صقلاب را به قصد تصرف همدان می فرستد، ولی وی با عدم موفقیت مواجه شده و طی نامه ای به بخت النصر می نویسد: «من به شهری آمده ام، دارای بارویی بلند و سرکش و مردمی بسیار و کوی و برزن هایی فراخ و رودهای فراوان.».
دوره هخامنشیان:
پس از انقراض مادها، هر چند هگمتانه مرکزیت نخستین را نیافت، ولی به جهت قرار گرفتن در مسیر راه شاهی، که پارسه (تخت جمشید) را به سارد متصل می کرد، به عنوان پایتخت تابستانی هخامنشیان مورد توجه خاص بود و از این رو آن را آباد کردند.
ویرانه ای بوده است. ولی داریوش سوم بنا به پیشنهاد یاران خود، دستور می دهد در میانه شهر، کوشکی بزرگ که آن را ساروق می نامیدند، بسازند. در این کوشک، سیصد مخفی گاه برای گنجینه ها و دارایی ها بر پا شد و برای آن هشت درب آهنین ساختند، که همه دو اشکوبی (دو لختی) و هر اشکوب، به بلندای دوازده گز بود.
چنانکه ملاحظه شد، درباره چگونگی احداث و نام بنیانگذاران هگمتانه در بین مورخین یونانی، اتفاق نظر وجود ندارد. مورخین اسلامی نیز در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در مورد محل دقیق آن هم نظریات متفاوتی ارائه شده است. گر چه اکثر مورخین، پژوهشگران و باستان شناسان مانند مرحوم مصطفوی، پروفسور گیریشمن، اشمیت، لوشای و پرا دارا، تپه ای را که هم اکنون در شهر همدان به نام هگمتانه معروف است، محل اصلی شهر باستانی هگمتانه می دانند.
دوره پارتیان:
سنگ نوشته یونانی بر روی تندیس هرکول در بیستون که قدمت آن به سال ۱۴۹/۱۴۸ پیش از میلاد تاریخ گذاری می شود، به کلئومنز به عنوان ساتراپ «ایالت های بالا» (ماد) اشاره می کند؛ به نظر می رسد که ماد و هگمتانه تا سال ۱۴۷ پیش از میلاد، یعنی تا زمان پادشاهی مهرداد یکم، سقوط نکرده بودند. آنتیوخوس هفتم در سال ۱۳۰ پیش از میلاد به قصد بازگردانی قدرت سلوکی به ایران، احتمالاً برای مدت کوتاهی در هگمتانه توقف کرد، چنانکه تیگران دوم نیز در سال بعد برای حمله به مهرداد دوم، مدتی در هگمتانه بود. پارتیان همچنان از هگمتانه به عنوان پایتخت تابستانی و ضرابخانه سلطنتی استفاده می کردند. سازه های پارتی در شهر، دژی که بر تپه مصلی قرار داشت را شامل می شد.
دوره ساسانی:
هگمتانه تا سال ۲۲۶ میلادی به پارتیان وفادار ماند، تا اینکه به همراه آتروپاتن (آذربایجان) از سمت شمال به تسخیر اردشیر بابکان درآمد. در اینجا مدارک متناقضی وجود دارد که آیا هگمتانه به عنوان کاخ تابستانی به کار رفته است یا نه. بنابر گفته ابن فقیه همدانی، ساختمانهایی بین تیسفون، پایتخت ساسانیان و کوه الوند و نه فراتر از آن، حتی همدان ساخته شد. شهر در مدت کوتاهی بعد از جنگ نهاوند در ۲۳ ه.ق/۶۴۲ م به دست مسلمین افتاد و مرکز استان شد.
نتایج حفاری های تپه هگمتانه:
در حفاری های باستان شناسی سالهای اخیر در تپه هگمتانه مشخص شده است که محل کاخ و بناهای اشاره شده، در تپه هگمتانه کنونی واقع بوده است.
از جمله ویژگی های شهر باستانی هگمتانه، معماری و طرح و نقشه منظم این شهر بوده، که در بین آثار باستانی به دست آمده کم سابقه است. آثار کشف شده حاکی از وجود یک شبکه منظم و پیشرفته آب رسانی در شهر حکومتی مادها و پارت ها است. در فواصل بین کانال های آب رسانی، معابری بر عرض ۳٫۵ متر وجود داشته و کف این معابر، تماماً با آجرهای مربع شکل و منظمی، مفروش بوده است. تحقیقات نشان داده که در فواصل ۳۵ متری بین معابر، دو سری واحدهای ساختمانی قرار دارند، که هر کدام شامل یک حیاط مرکزی (هال) است، با اتاق ها و انبارهایی به صورت قرینه در گرداگرد آن. به شکلی که هر واحد ساختمانی، فضایی در حدود ۵/۱۷ * ۵/۱۷ متر را در بر می گیرد. معابر مذکور با عرض ۳٫۵ متر و پی بندی آجری در بخش وسیعی از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقی به جنوب غربی دارند.
پیشینه حفاری های علمی این تپه، به سال ۱۹۱۳ میلادی بر می گردد، که هیئتی فرانسوی از طرف موزه لوور پاریس به سرپرستی شارل فوسی، کاوش هایی در تپه هگمتانه انجام داد. ولی نتایج این کاوش ها هیچ گاه منتشر نشد.
در طی ۱۰ فصل حفاری انجام شده از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۸، که حدود ۱۴۰۰۰ متر مربع از بقایای این شهر مورد کاوش قرار گرفت، یکی از کهن ترین دوره های تمدّن بشری نمایان شده است. همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع ۹ متر و دو برج عظیم و کم نظیر در درون آن کشف شده است. از جمله کاوش های علمی سال ۱۳۶۲ تا کنون که به سرپرستی آقای دکتر محمد رحیم صراف به انجام رسیده، منجر به شناسایی شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه شده است.
همچنین ادامه کاوش ها، بخش هایی از حصار عظیم شهر به قطر ۹ متر و ارتفاع ۸ متر را آشکار ساخته است. این حصار در فواصل معین، دارای بر جهان عظیم بوده، که هگمتانه قدیم را در بر میگرفته است.
به طور کلی این تپه در طول یکصد سال اخیر بارها مورد حفاری باستان شناسان داخلی و خارجی قرار گرفته است. ضمناً در طول حفاری های انجام شده، آثار ارزشمند و بی نظیری کشف گردیده، که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست.
لوح ها:
لوح زرین به نام «آریارمنه»: این لوح از زرِ ناب و به ابعاد ۱۲ در ۸ سانتیمتر و دارای ۱۰ سطر به خط میخی است. «آریارمنه»، جدِّ داریوش اول است. این لوح در موزه برلین در آلمان نگهداری می شود.
لوح زرین به نام «ارشام»: ابعاد این لوح ۸ در ۱۳ سانتیمتر است. لوح به خط میخی واز دوره هخامنشینان بجا مانده است. این لوح در اختیار مجموعه شخصی مارسل ویدال آمریکائی است.
در سال ۱۴۰۷ هنگام پی کنی خانه ای در روی تپه هگمتانه دو قطعه لوح یکی طلا و دیگری نقره به اندازه هم پیدا شدند. ابعاد هر لوح ۱۹ در ۱۸٫۸ سانتیمتر است و خطوط نوشته شده به خط میخی و محتوای هر دو نوشته یکی هست. لوح نقره ای در موزه کاخ مرمر و دیگری در موزه ایران باستان در تهران نگهداری می شوند.
لوح زرین به نام داریوش دوم: این لوح از زرناب به ابعاد ۲۰٫۵ در ۱۸٫۵ سانتیمتر و خطوط نوشته شده ۲۳ سطر به خط میخی است. این لوح خارج از کشور بوده است که به وسیله موزه ایران باستان خریداری گردید و اکنون جزو گنجینه های موزه ایران باستان است. لوح دیگری به ابعاد ۱۶٫۲ در ۱۳ سانتیمتر یافت شده که دارای ۲۹ سطر به خط میخی است و در سال ۱۳۳۱ خریداری شده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می شود.
لوح زرین به نام اردشیر دوم: این لوح به نام اردشیر دوم پسر داریوش دوم هخامنشی و ابعاد آن لوح ۱۳ در ۱۳ سانتیمتر و دارای ۲۰ سطر به خط میخی است که در روی زر ناب حک گردیده اند.
دیگر اشیاء یافت شده:
کوزه ای شکسته، به جا مانده از دوره خشایار شاه (پسر داریوش اول). این کوزه از نقره است که قطر دهانه آن ۷٫۵ سانتیمتر و ارتفاع آن ۱۲ سانیتمتر است. خطوطی میخی بر این کوزه نقره حکاکی شدهاست که برخی از کلمات آن باقی است و برخی دیگر روی تکه های شکسته شده بود و مفقود مانده است. این کوزه دوره هخامنشی که در خارج از کشور بوده است، خریداری گردیده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می شود.
بشقاب نقره ای با قطر دهانه ۲۰ سانتیمتر از دوره هخامنشی. این بشقاب در سال ۱۳۲۴ از طرف موزه ایران باستان خریداری و به کشور بازگردانده شد و در موزه ایران باستان تهران نگهداری می شود.
بشقاب یا جام نقره مربوط به دوره اردشیر اول. قطر دهانه آن ۲۶٫۷ سانتیمتر است. این بشقاب در اختیار موزه مترو پولیتن نیویورک است. در لبه داخلی بشقاب به خط میخی یک سطر طولانی نوشته شده است که ترجمه آن این است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه کشورها پسر خشایار شاه، خشایار شاخ پسر داریوش شاه هخامنشی [بود] که این جام سیمین را [برای] کاخ پادشاهی خود درست کرد.»
ظرف طلا که مانند کاسه ای است گود که رویه بیرونی آن دارای برجستگی هائی است. این نقوش از لبه ظرف شروع شده و در وسط برآمدگی تکرار می شود. بین برجستگی ها و لبه بالائیِ ظرف یک سطر خط میخی نقره شده جمله ای به زبان پارسی باستان بابلی – عیلامی تکرار می شود و ترجمه فارسی «داریوش شاه بزرگ» است. قطر دهانه ظرف ۱۸٫۴ سانتیمتر و ارتفاع آن ۱۰٫۷ سانتیمتر است. این کاسه طلائی دوره هخامنشی، گذشته از ارزش باستان شناسی ای که دارد می تواند از نظر هنر طلاکاری و ظرافت یکی از کار های هنری منحصر به فرد محسوب گردد. این ظرف جزو مجموعه گورگیان در نیویورک است.
پایه ستون سنگی مربوط به اردشیر دوم. این پایه ستون مربعی است به طول ضلع ۹۳ سانتیمتر که از سنگ یک تکه ساخته شده؛ بطوری که مربع زیرین بزرگ تر و در روی آن مربع وسط شال ستون بصورت دایره روی مربع وسط قرار دارد. در حاشیه فوقانی مربع زیرین این ته ستون کتیبه ای به خط میخی کنده شده است که ترجمه آن چنین است: «ستون سنگی کاخ آپادانا اردشیر بزرگ… پسر داریوش شاه هخامنشی…». از قرار معلوم این ته ستون سنگی پیش از سال ۱۳۱۴ در تپه هگمتانه بدست آمده و تا سال ۱۳۲۸ در اخیتار اداره فرهنگ وقت (آموزش و پرورش) بوده است. سپس به موزه ایران باستان تحویل داده شد و در حال حاضر در همان موزه نگهداری می شود.
ته ستون دیگری به نام اردشیر دوم هخامنشی. پایه ستونی از سنگ با ۷ سطر کتیبه به خط میخی مربوط به اردشیر دوم که در تپه هگمتانه پیدا شد و در حال حاضر در تملک شخصی است در انگلستان. کتیبه ای که بر این ته ستون نوشته شده است از این قرار است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشور ها، شاه این سرزمین، پسر داریوش شاه [که] داریوش پسر اردشیر شاه [و] اردشیر پسر خشایار شاه [و] خشایار شاه پدر داریوش شاه [و] داریوش پسر ویشتاسب هخامنشی [بودند]، این کاخ را به لطف اورمزد و ناهید و مهر مرا از همه بدی ها حفظ فرمایند و آنچه من ساخته ام از گزند و آسیب محفوظ دارند.»
بنا به گزارش کتاب هگمتانه تا امروز (چاپ سال ۱۳۳۲)، ۸ قطعه لوح زرین و سمین از کشفیات تپه هگمتانه و تخت جمشید به دست آمده که ۵ لوح طلا و یک نقره مربوط به تپه هگمتانه همدان است و تنها یک لوح طلا و یک نقره مربوط به تخت جمشید است. همین نکته اهمیت تاریخی و باستانی تپه هگمتانه را بهتر از هر مطلبی دیگر نشان می دهد.
انتهای پیام/