به گزارش باشگاه خبرنگاران، اردوی ملی افغانستان، ارتش رسمی جمهوری اسلامی افغانستان و بخشی از نیروهای مسلح این کشور میباشد. این ارتش در سال ۲۰۰۲ تشکیل شد و هم اکنون محمد معصوم ستانکزی فرماندهی اردوی ملی جمهوری اسلامی افغانستان را به عهده دارد.
تاریخچه ارتش افغانستان
در زمانی که در افغانستان سلاح گرم وجود نداشت تشکیلات ارتش به سرلشکر و لشکر اعم از تیر زنان، نیزه بازان و شمشیر زنان، محافظین و غیره بود. تا دوره تیمورشاه درانی ارتش افغانستان ارتشی دفاعی و تعرضی بود و پس از آن به یک ارتش دفاعی تبدیل شد.
در طول تاریخ افغانستان نیروهای مسلح همواره به شکل قومی و غیرمنظم وجود داشته است که از آن برای دفاع از سرزمین کار گرفته میشد. ارتش منظم قومی متشکل و منظم برای اولین بار در قرن هجدهم توسط میرویسخان هوتک بوجود آمد. این ارتش تحت فرماندهی میرویس نیکه
(۱۷۰۹-۱۷۱۵
) در برابر دشمن جنگید و پس از آن میرویسخان، پسر وی شاه محمود هوتکی
(۱۷۱۵-۱۷۲۵
) اداره ارتش را بر عهده گرفت.
ارتش منظماولین ارتش منظم افغانستان با قطعات توپچی سواره و پیادهنظام در سالهای ۱۷۴۷ تا ۱۷۷۲ در زمان سلطنت احمد شاه درانی تشکیل شده است. احمدشاه؛ سپهسالار و جنگجویی جسور بود که در طول سالهای حکمرانی نادر افشار مهارت جنگی را کسب نمود. وی اساس دولت باثبات و متمرکز را با یک ارتش قوی در افغانستان گذاشت. سردار محمدجهان خان پوپلزهی سپهسالار، آن را اداره میکرد. اردوی مستحکم احمدشاه درانی بعد از مرگ وی به پارچههای متعددی تقسیم شد و از طرف پسرانش در مقابل همدیگر در خانه جنگیها
(جنگهای داخلی
) کار گرفته شد.
ارتش زمان
«احمد شاه بابا
» متشکل از یک ارتش دائمی و لشکری قومی بود که چندین بار بر هندوستان تاخت و پانیپات را فتح نمود. همین ارتش در زمان تیمورشاه درانی تا دوران شاه زمان پابرجا بود. در زمانیکه احمدشاه بابا به هندوستان چندین بار حمله نمود، انگلیسیها در هندوستان مصروف تجارت بودند. پس از قرن ۱۶ که کشورهای اروپایی در حال جهانگشایی بودند، انگلیسیها در زمره ابرقدرت در اروپا بودند. آنها متوجه شدند که مسلمانان اداره هندوستان را در دست دارند و مسلمانان افغانستانی یگانه مرجع بودند که میتوانست به سرعت مسلمانان هند را کمک نمایند.
انگلیسیها به طوایف هندوها کمک نمودند تا در هندوستان دولت مراتی را تشکیل دادند. در حقیقت این دولت به نفع افغانستانیها بود؛ زیرا شانس اشغال هند از طرف انگلیس خیلی کم بود. ولی احمدشاه بابا قوای دولت مراته را شکست و هندوستان به یک کشور ضعیف تبدیل گردید. انگلیسیها آهسته آهسته در صحنه سیاسی هند ظهور کردند تا اینکه در زمان شاه زمان وارد صحنه با افغانستان شده در هند به پیشروی آغاز نمودند. دولت انگلیس برای اشغال هند به اهرم فشاری نیاز داشت تا در صورت پیشروی به هند بر افغانستان فشار بیاورد که این اهرم فشار دولت ناصرالدین شاه قاجار گردید. در هر پیشروی انگلیس به هند، قاجاریان به هرات و قندهار حمله میکردند و قشون قاجار بطرف هرات حرکت میکرد. مداخلات انگلیس باعث بروز خانه جنگیها شد. بدین ترتیب ارتش ضعیف شد و این وضع تا حکومت شاه شجاع ادامه یافت و پس از کشته شدن شاه شجاع؛ ارگ شاهی توسط انگلیسیها تاراج شد و ارتش از بین رفت.
دومین ارتش منظم افغانستانتکه تکه شدن ارتش احمدشاه، نفاق و خانه جنگیها باعث سقوط سلطنت سدوزاییها و دخالت و نفوذ بیگانه در کشور شد و تا سلطنت امیر دوست محمد خان سبب افزایش هرج و مرج و ملوکالطوایفی شدن افغانستان شد، تا اینکه امیر دوست محمدخان در دوره دوم امارت خود
(۱۸۰۴-۱۸۶۱
) یک ارتش منظم را پایهگذاری نمود که تعداد آن از ۳۰ هزار نفر تجاوز نمیکرد و امیر از آن برای تحکیم قدرت و حفظ جان خود و خانواده خود کار میگرفت؛ در دوره امارت امیر شیرعلی خان اساس یک ارتش منظم و دائمی گذاشته شد که افراد آن تحت آموزش نظامی قرار گرفته با رخت نظامی ملبس گردیدند.
این ارتش از کلاس نظامی برخوردار شد که دارای صفوف سهگانه پیاده، سواری و توپچی بود. به گواهی تاریخ؛ این ارتش مشتمل بود بر ۵۷ غند پیاده، ۲۰ غند سواره، ۲۶ بطریه کوهی، سواری و فیلی که مجموعاً ۵۰ هزار نفر را شامل بود به شکل دائمی استخدام گردیدند. متأسفانه شیرازه ارتش منظم امیر شیر علیخان به دلیل ضعف مزاج امیر که ناشی از وفات پسرش شهزاده و ولیعهد عبدالله قبل از سوق دادن به جهادی که علیه انگلیسیها اعلان شده بود از هم پاشید و خود امیر ابتدا به تاشقرغان و بعدها به ترکستان رفت و سرانجام در مزارشریف وفات یافت.
سومین ارتش افغانستان
بعد از امارت امیر شیرعلی خان، امیر عبدالرحمن خان برای تشکیل ارتش دائمی کمر بست و در بین دیگر امور دولتی هفتهای یک روز را برای امور لشکری تخصیص داده بود. تعداد ارتش امیر عبدالرحمن خان عبارت بود از: قوای پیاده هشتاد دسته، هر دسته ۷۰۰ نفر، جمعاً ۵۶۰۰۰ نفر، قوای سواره ۴۰ چهل دسته، هر دسته ۴۰۰ نفر، جمعاً ۱۶۰۰۰ نفر، قوای توپ خانه یکصد بطریه و هر بطریه ۱۰۰ نفر، جمعاً ۱۰۰۰۰ نفر.
ارتش 88400 نفره امیر عبدالرحمن خان
امیر عبدالرحمن برای انکشاف ارتش؛ کارخانه ماشین خانه کابل را که دارای شعبات ریخته گری، توپ سازی، تفنگ سازی، باروت و تولید کارتوس سازی، اسلحه سرد و غیره بود بنیاد گذاری کرد. در زمان امیر حبیبالله خان ارتش افغانستان انکشافات خوبی نمود و مدارس تاسیسات آموزشی ارتش را بنیاد گذاشت. از آن جمله مکتب حربیه برای اکمال کادرهای افسری ارتش در کابل تاسیس شد که بعدها به تعداد ۹۰۰ نفر در آن فنون نظامی را میآموختند. در زمان غازی امانالله خان به منظور تقویت ارتش افغانستان اسلحه جدید از آلمان، انگلستان، ایتالیا و بلژیک خریداری شد که شامل تفنگهای ۱۲ تکه انگلیسی، تفنگهای ۱۲ تکه لوچک آالمانی برای پیاده و سواری، تفنگهای ۵ تکه ایتالیایی برای پرسنل و مرتبات توپچی، تفنگهای پنج تکه بلژیکی برای ژاندارم و پلیسها، توپهای ۶ پن، توپهای ۹ پن قاطری که از روسیه خریداری شده بود، توپهای ۱۰۵ ملی متری صحرا که توسط شش راس اسپ کشیده میشد.
جنگ تل و چهار قبضه توپ اتریشیبعدها برای بار دوم، سلاح جدید از کارخانه راین میتال جرمنی و کارخانه سکودای چکوسلواکی توپها و تانکهای سبک خریداری گردید. در زمان غازی امانالله یک قطعه نمونه برای کارهای آموزشی تشکیل شد و افسران و آموزگاران ترکی برای آموزش افسران افغانی استخدام شدند. بعضی افسران برای کسب تحصیلات نظامی به ترکیه و کشورهای دیگر خارجی اعزام گشتند، چند هواپیما و چند ضرب توپ دور برد خریداری گردیده شد. ارتش افغانستان در این سده توانست در سه جنگ افغان و انگلیس موفق شود و سرزمین خویش را از شر استعمارگران نجات دهد. بعد از سقوط سلطنت غازی امانالله یک دوره اغتشاش در کشور بوجود آمد و این ارتش نیز از بین رفت.
چهارمین ارتش منظم افغانستان
پس از شاه امانالله در افغانستان، حبیبالله کلکانی سلطنت را بدست گرفت و ارتش قبلی به کلی مورد تاراج قرار گرفت. محمد نادر شاه که در ارتش امانالله شاه زحمات زیادی را متقبل شده بود توانست با حیله حبیبالله کلکانی را از میان بردارد و پس از آن به تشکیل ارتش پرداخت. محمد نادر خان در اندک مدت با تطبیق دقت و قدرت دولتی ارتش منظمتر و نیرومندتری از ارتش عصر امانالله شاه بوجود آورد و آن را با اسلحه عصری که بخش زیادی از آن را از انگلستان به اعانه گرفته بود و بخش دیگر آن را از سایر کشورها خریداری کرده بود مجهز گردانید. برای مدرسه جنگی ساختمان تازهای در بالاحصار ساخت. تعداد ارتش محمد نادر خان به قرار نوشته «جورج ارتی» چهل هزار نفر بود که بعد از کشته شدن محمد نادر خان، پسرش اعلیحضرت محمد ظاهر شاه پادشاه شد.
عهد محمد ظاهر شاه در افغانستان، دوران انکشاف کمی و کیفی ارتش افغانستان به شمار میرود؛ مخصوصاً زمان نخست وزیری محمد داود خان که به تاریخ ۶ سپتامبر ۱۹۵۳ از طرف محمد ظاهر شاه به تشکیل کابینه موظف شد. سردار محمد داود در پهلوی عهده صدارت در راس قدرت دفاعی کشور نیز قرار گرفت. وی برای تقویت کمی و کیفی ارتش و تجهیز و تسلیح آن علاقه وافری داشت و به همین منظور به سمت ایالات متحده امریکا رو آورد. اما تقاضاهایی که سردار محمد داود در زمینه کمکهای نظامی از ایالات متحده امریکا نمود، بینتیجه ماند و بر عکس آمریکا در سال ۱۹۵۳ کمک نظامی خویش را به پاکستان وعده داد. این امر باعث ناراحتی داوودخان گردید و تحقق این کمکهای نظامی را به پاکستان برای امنیت کشورش خطری جدی پنداشت.
سردار محمد داوود از برقراری رابطه دیپلماتیک با ایالات متحده نیز مایوس گردید و بالاخره سردار محمد داوود از نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا که در سال ۱۹۵۴ به کابل آمده بود تقاضای رسمی نمود؛ اما ریچارد نیکسون با تقاضای موصوف توافق نکرد. این یک دلیل واضح بود که آمریکا در مورد این کشور برنامه داشت تا افغانستان مسلح به سلاح روسی شود.
پس سردار محمد داوود به ناچار به اتحاد شوروی روی آورد. اتحاد شوروی که آرزومندی شدیدی داشت تا همسایه جنوبیاش از لحاظ نظامی و اقتصادی به وی وابسته باشد، تقاضای افغانستان را لبیک گفت و در سال ۱۹۵۸ با ورود اولین دسته سلاح محاربوی شوروی به افغانستان همکاری نظامی شوروی تحقق یافت. سردار محمد داوود خان با گرفتن سلاح جنگی از شوروی، به پیشرفته ساختن ارتش که در مقابل ارتشهای کشورهای همسایه ضعیف به نظر میرسید اقدام نمود و از لحاظ تشکیلاتی ارتش افغانستان به یک ارتش قدرتمند مبدل شده و کمیت آن به ۸۰ هزار نفر رسید . به همین صورت ارتش افغانستان به عنوان یک ارتش قدرتمند و ورزیده در منظقه عرض اندام نمود؛ و قادر به دفاع از استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان شد.
به این صورت دوره صدارت سردار محمد داوود دوره رشد و ارتقای کمی و کیفی ارتش افغانستان به شمار میرود. ارتش افغانستان مطابق به قانون وقت؛ حق شمولیت به هیچ سازمان سیاسی را نداشت. همین موضوع، زمینه را برای روسها مساعد ساخت تا در میان ارتش کار زیرزمینی نمایند. سردار محمد داوود بنابر بعضی علل در تاریخ ۳ مارچ سال ۱۹۶۳ استعفایش را به پادشاه وقت تقدیم نمود و در تاریخ ۱۳ مارچ ۱۹۶۳ با پذیرفته شدن استعفای سردار محمد داوود، دکتر محمد یوسف کابینه خود را معرفی نمود.
در این دوران سیل اعزام محصلین نظامی به منظور کسب مدارک عالی نظامی به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده میشدند. هیاتهای نظامی شوروی به منظور ایجاد ظرفیتها به افغانستان سفر میکردند و تجاربشان را برای کادرهای ارتش انتقال میدادند، تعمیرات دانشگاه جنگی، آکادمی نظامی، ترمیم خانه مرکزی ارتش که توسط کشور چکاسلواکی اعمار میگردید؛ به اتمام رسید. ترمیم خانه مرکزی که یکی از مجهزترین کارخانههای نظامی کشور بود، جای کارخانه جنگی سابق را به سرعت گرفت و تمام احتیاجات قطعات را رفع کرد. در فرودگاه بگرام، خواجه رواش، فرودگاه بینالمللی کابل، پایگاه هوایی شیندند و کندهار جهت ترمیم هواپیماها و چرخبالها، ترمیمگاهای مجهز به کمک اتحاد شوروی ساخته شد. ساخت بیمارستان مجهز نظامی چهار صد تخت خوابی ارتش به اتمام رسید و افتتاح شد.
همزمان با پیشرفته شدن ارتش، ذهنیتهای افسران ارتش نیز انکشاف یافت و ایجاد احزاب سیاسی در دهه دموکراسی، این روند را بیشتر تقویت بخشید. دیگر افسران ارتش مانند سابق گوش و چشم بسته نداشتند، بلکه روشنگری روز بروز در ارتش وسعت پیدا میکرد. سردار محمد داوود که به کمک افسران در پی کودتا مسلحانه به قدرت رسیده بود، تحت تاثیر کشورهای خارجی دیگر از خط فکری خود عدول کرده بود و به اشاره بعضی از کشورها به تصفیه ارتش و دستگاه دولتی از وجود روشنفکران و چیزفهمها شروع نمود که سخت به زیان وی تمام شد. به این معنی که بیاعتمادی نسبت به رژیم روز به روز اضافه شد و روحیه همکاری با رژیم کمتر شد. امنیت رو به خرابی نهاد تا جائیکه در روز روشن وزیر در حال برنامه ریزی در دفتر کارش به قتل رسید. تا اینکه در اثر تصمیمهای عجولانه محمد داوودخان قیام دوم مسلحانه در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۷۸ صورت گرفت و رژیم جمهوری سردار محمد داوود سقوط کرد.
بعداز کودتای ۲۷ آوریل، شوروی با دست باز در تمام امور افغانستان جمله تسلیح، تجهیز و ارتقای سطح کمی و کیفی ارتش دست بکار شد؛ تا اینکه در اثر تقاضای حکومت وقت افغانستان در سال ۱۹۷۹ قوای نظامی شوروی داخل خاک افغانستان شدند که در نتیجه باعث جنگ در افغانستان گردید. در این زمان تا خروج نیروهای شوروی از افغانستان، این نیروها با ارتش افغانستان فعالیتهای مشترک داشتند و ارتش افغانستان مجهز به سلاح پیشرفته شد تا سطح دفاع مستقلانه یا آغاز حکومت دکتور نجیب الله ارتقا یافت. در سال ۱۳۷۱ ارتش افغانستان توقع داشت مجاهدین به آنها یاری رسانده و در حفظ ارتش بکوشند. ولی برعکس؛ تمام سلاح و مهمات افغانستان از طرف مجاهدین به حکومت پاکستان فروخته شد و کشور در دو دهه بدون سلاح و ارتش باقی ماند. در این دو دهه هرج و مرج حاکم شد و نبود قانون، سطح جرم به حد نهائی خود رسید
ارتش دولت اسلامی جهادی
احزاب و گروههای جهادی مخالف دولت حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی پس از ۱۴ سال جنگ قدرت را بدست آوردند. نیروهای مجاهدین خود دارای تشکیلات نظامی منظم و قومی بودند. اکثریت نیروهای مجاهدین مردمان روستا فاقد علم و دانش بودند. در ۱۴ سال جنگ تمامی دارائی و هستی آنها از بین رفته بود. پس از رسیدن به قدرت تمامی وسایل و سلاح ارتش منظم را به قیمت ارزان و به نرخ آهن به پاکستان فروختند. نیروهای مجاهدین دارای تشکیلات ارتش منظم نبودند صرف متشکل از عشایر و مجاهدین بودند. سربازان پیاده این گروه دارای مهارت جنگی قوی بودند.
ارتش امارات اسلامی افغانستان (طالبان)
طالبان دارای یک ارتش قومی نامنظم بود. بعضی از افسران سابقهدار نیز در حکومت طالبان حضور داشتند. طالبان دارای ۴۰۰ تانک و دو جنگنده میگ روسی بود. گفته میشود تانکهای مذکو را بینظیر بوتو از روسیه خریداری نموده به طالبان تسلیم نمود. حکومت طالبان دارای وسایل باربری خیلی ضعیف بودند. طالبان دارای ۳ اردوگاه نظامی قوی در ولایت خوست، فرودگاه قندهار، و تفحصات مزار شریف بودند که در آنجا سربازان افغانی، جنگجویان کشورهای آسیای میانه، عرب و چچن آموزشهای نظامی میدیدند.
ارتش جمهوری اسلامی افغانستان
اردوی ملی افغانستان در سال ۱۳۸۲ با همکاری دولت آمریکا تأسیس و هر سال به کمک کشورهای کمککننده توسعه یافته است. در آینده نه چندان دور تشکیلات آن از نگاه تعداد نیرو، کارمند، سلاح و تجهیزات نظامی مجهزتر خواهد شد. در سال ۲۰۱۳ تعداد نیروهای اردوی ملی افغانستان به 400000 هزار تن رسیده بود که مساوی با اردوی پاکستان میباشد.
تشکیلات ارتش ملی در سال ۱۳۹۱ انکشاف نموده که به شرح ذیل می باشد: نیروهای اساسی شامل ۶ یگان اردو که ۵ یگان آن زمینی و یک یگان؛ اردوی هوایی است، دو فرقه شامل فرقه مرکزی کابل بنام ۱۱۱ و فرقه عملیاتهای خاص میباشد. موقیعت لشکرهای افغانستان عبارت است از لشکر ۲۰۱ در جلالآباد، لشکر ۲۰۳ در ولایت پکتیا که چهار ولایت را تحت پوشش قرار میدهد، لشکر ۲۰۷ در هرات، لشکر ۲۰۵ در ولایت قندهار و لشکر ۲۰۹ در بلخ افغانستان.
لشکر 201 کابل
این لشکر در واقع لشکر مرکزی ارتش میباشد که تعلیم دیدهترین بخش ارتش افغانستان را تشکیل میدهند، این لشکر از سه تیپ تشکیل شده است که تیپ اول در کابل مستقر است، تیپ دوم که تنها تیپ مکانیزه ارتش افغانستان به شمار می رود و مجهز به نفربرهای M113 میباشد، در پل چاکری مستقر است. همچنین تیپ سوم این لشکر نیز در جلال آباد مستقر است. تیپ اول این لشکر وظیفه حفاظت از رجال سیاسی این کشور را نیز بر عهده دارند. این لشکر در واقع حفاظت از بخشهای شرقی افغانستان را بر عهده دارد.
لشکر 203 گردیز
این لشکر از دو تیپ تشکیل شده است که تیپ اول در بخشهای پکتیکا و پکتیا مستقر است و تیپ دوم نیز در بخشهای غزنه و حوالی آن مستقر است.
لشکر 205 قندهار
این لشکر نیز جزء لشکرهای نسبتا آموزش دیده ارتش ملی افغانستان است. این لشکر از چهار تیپ تشکیل شده است که در مناطق قندهار، اروزگان، زابل، کوته مستقر هستند . گردانهای کماندویی تیپ چهارم این لشکر مخصوص عملیات بیابانی تعلیم دیدهاند.
لشکر 207 هرات
این لشکر از دو تیپ تشکیل شده است، تیپ اول در هرات مستقر است و تیپ دوم نیز در منطقه فرح آباد مستقر است. این لشکر به هشت هلیکوپتر میل روسی مجهزند و دارای گردانهای کماندویی میباشند که از زیر مجموعههای تیپ فرحآباد است.
لشکر 209 مزار شریف
این لشکر از دو تیپ تشکیل شده است ، تیپ اول در مزار شریف مستقر است و تیپ دوم نیز در منطقه قندوز مستقر است. تیپ دوم این لشکر مجهز به گردانهای فنی مهندسی میباشند، این لشکر به طور کامل توسط نیروهای آلمانی مستقر در افغانستان تعلیم میبینند.
لشکر 215 لشکر گاه
این لشکر در اواخر سال 2009 در ایالت هلمند تشکیل شد و مقر اصلی آن نیز شهر لشکرگاه است . این لشکر هنوز از یک تیپ تشکیل شده است و در آینده تیپ دیگری نیز به این لشکر افزوده خواهد شد. این لشکر به طور مستقیم توسط آمریکاییها تعلیم داده میشود.
تجهیزات مورد استفاده در نیروی زمینی افغانستان
ارتش افغانستان از نفربرهای قدیمی BRDM2 و BMP1 و BMP2 استفاده میکند که این نفربرها به تعداد نامعلوم در اختیار ارتش این کشور قرار دارند. همچنین تعداد 63 دستگاه نفربر M113 که توسط آمریکا در اختیار ارتش این کشور قرار داده شده است نیز در اختیار تیپ مکانیزه ارتش 201 کابل قرار دارد. همچنین نزدیک به 7500 دستگاه خودروی سبک هامر آمریکایی نیز در اختیار ارتش افغانستان قرار دارد که توسط همه تیپهای این کشور مورد استفاده قرار میگیرد. تانکهای ارتش افغانستان نیز تانکهای قدیمی تی 55 و تی 62 میباشند که هنوز هم هیچ بهینهسازی بر روی آنها صورت نگرفته است و هنوز با همان آپشنهای سی سال گذشته در اختیار ارتش این کشور قرار دارند.
توپخانه ارتش افغانستان نیز از راکتاندازهای BM21 Grad کاتیوشا و توپهای M114 و 2A18 تشکیل یافته است. همچنین توپهای M1943 و M1937 و M1938 نیز در ارتش افغانستان به تعداد بسیار محدود در دسترس است. تسلیحات انفرادی این کشور از تپانچههای توکو ( توکارف تی تی 33) و ماکاروف و استچکین تشکیل شده است، تفنگهای هجومی ارتش افغانستان نیز شامل مدل های جدید AK 47 میباشد، همچنین تفنگهای AK 74 نیز در اختیار ارتش این کشور قرار دارد، ولی میتوان گفت تفنگ سازمانی این ارتش M16 است که به تعداد بیش از 100 هزار قبضه از آن برای ارتش افغانستان خریداری شده است.
تیربارهای M249 SAW و M240 و PK و RPK و M2 و دوشکا نیز در ارتش این کشور یافت میشود که از همه اینها بیشتر تیربارهای آمریکایی استفاده میشوند. اسنایپرهای دراگانف و ام 24 نیز در ارتش این کشور به عنوان تفنگ تکتیرانداز مورد استفاده است. سیستم ضد تانک میلان و آر پی جی 7 نیز به عنوان تسلیحات ضد تانک این ارتش به شمار میروند. خمپاره اندازهای 60 میلیمتری و 81 میلیمتری آمریکایی نیز در ارتش این کشور یافت میشود. کامیونهای MV7000 و کامیونهای سبک هندی نیز به عنوان کامیونهای سبک ارتش شناخته میشوند. تجهیزات ضد هواگرد این ارتش نیز شامل اتشبارهای ضد هوایی 23 میلیمتری در انواع مختلف و تیربارهای کالیبر 14.5 میلیمتری KPV میباشد ، همچنین موشکهای دوش پرتاب استینگر نیز در اختیار ارتش افغانستان قرار دارد.
شکل سربازی در افغانستان
"داوطلبانه" میباشد و جوانان بین ۲۲ تا ۳۵ سال به صورت داوطلبانه در ارتش ثبت نام میکنند. دولت برای آنها ماهانه ۱۰۰ دلار معاش تعیین مینماید. برای بار دوم خدمت ۲۰۰ دلار معاش پرداخت میشود. سن قانونی خدمت در ارتش افغانستان ۲۲ سال است. سن ذخیره از ۱۶-۴۵ است. تعداد مرد به این سن ۶٫۸ میلیون و زن ۶٫۴ میلیون، تعداد توان داخل خدمت ۳٫۸ میلیون مرد و ۳٫۶ میلیون زن و ظرفیت بالا بردن ۳۷۸٬۹۹۶ نفر میباشد.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/