به گزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، با توجه به وجود اشتراکات متنوع و درعین حال گسترده تاریخی، فرهنگی و تمدنی کشورهای آسیای میانه، میتوان با افزایش سطح تعاملات و تبادلات فرهنگی، در مسیر همگرایی بیشتر کشورهای این حوزه اقدام کرد.
درحقیقت، وجود رشتههای مختلف ارتباط میان بنیانهای فکری این گستره جغرافیایی، مردمان این نواحی را بر آن میدارد تا با برقراری پیوندهای جدید و البته پررنگتر از گذشته، بر اساس آنچه که از دیرباز میان ملتهای آسیای میانه وجود داشته، در راستای همزیستی مسالمتآمیز گام بردارند.
اما در میان عوامل گوناگون پیوند دهنده، مولفهای که نقش آن در عرصه همافزاییهای فرهنگی منطقه، بیبدیل و شاید یکتاست، زبان شیرین فارسی است.
زبان فارسی از ابتدای شکلگیری زندگی اجتماعی در کشورهای این حوزه، در قالب محوریتی استوار، خانواده بزرگ فارسیزبانان را از آنسوی هگمتانه تا بلخ و سمرقند و غزنین فراگرفته و در ادامه به سرزمین هندوستان متصل ساخته است. اما موضوعی که تمرکز بر روی آن ضرورتی مضاعف میطلبد، توجه به خاستگاه اصلی شعر و ادب فارسی است.
در بیان خیزشگاه شاعران فارسی باید گفت که به اذعان عموم فرهیختگان و صاحبنظران این حوزه و نیز با عنایت به مرکزثقل پرورشیافتن ادیبان این زبان شیرین، این مرکز همان «غزنین» ایران کهن میباشد که در روزگار امروز بهنام غزنی شناخته میشود و در کشور افغانستان قرار دارد. ازهمین رو در ششمین کنفرانس وزرای اطلاعات و فرهنگ کشورهای اسلامی که در سال 2007 در لیبی برگزار شد، در سال 2013 شهر غزنی از میان شهرهای آسیایی به صفت
پایتخت فرهنگی جهان اسلام مزین شد. با توجه به اهمیت شهر غزنین و جایگاه رفیع این خطه در پرورش نامداران شعر و ادب پارسی، مطالبی را درخصوص ضرورت توجه به این شهر تاریخی و استفاده از غنای بالای این منطقه در راستای همگرایی ملل منطقه؛ از نظر میگذرانیم.
*غزنین از دریچه تاریخ گذشته غزنین در گذشته مرکز زابلستان و شهری بزرگ و ولایت وسیعی در خراسان بوده و از جمله آبادترین و بزرگترین شهرهای قاره پهناور و کهن آسیا بهشمار میآمده است. نکته قابل توجه آن است که این شهر هزار باب مدرسه داشته که در دوران خود و نیز تا اعصار بعد از این حیث سرآمد بوده است.
*ستارگان ادب فارسی برخاسته از غزنین با توجه به وجود اماکن متعدد مدارس و محافل ادبی، غزنین مرکز تجمع اهل ادب و دانشمندان بسیاری مانند ابوریحان بیرونی، فردوسی، ابوالفضل بیهقی، عبدالحی گردیزی، سنایی، مسعود سعد سلمان، عنصری، فرخی سیستانی و ... بوده است. آنگونه که ذکر شد غزنین را میتوان کنگرهای از نوابغ شعر و ادب فارسی در ایران قدیم و نیز جهان برشمرد، شخصیتهایی که هریک در روزگار امروز بهعنوان وزنهای گران در ادبیات جهان بهحساب میآیند.
*غزنین دیروز تا غزنی امروز خرابههای غزنین یعنی پایتخت سلسله غزنویان در شمالشرقی شهر غزنی کنونی در فاصله پنج کیلومتری از آن قرار دارد. این شهر پایتخت سلطنت غزنویان در سالهای 975 تا 1187 میلادی بود و سلطان محمود غزنوی سالها در آبادی و وسعت آن کوشید.
امروزه ولایت غزنی یکی از ولایات باستانی افغانستان است و از نگاه فرهنگ و ادبیات یکی از مراکز مهم کشور، که از سالیان دور تا امروز از فرهنگ اصیل و غنی علمی و ادبی برخوردار است. درطی دورانهای تاریخ، صدها شاعر، نویسنده، پژوهشگر، هنرمند، عالم و قهرمان ملی در آن زیستهاند که در غنای فرهنگ و افتخارات ملی و منطقه نقش مهمی داشتهاند.
ولایت غزنی کنونی دارای جمعیتی قریب به 1100000 نفر( براساس برآوردهای سال2009) و مساحتی نزدیک به 23000 کیلومتر مربع است و ارتفاع آن از سطح دریا 2220 متر است. این شهر در جنوبغربی کابل و در مسیر جاده قندهار- کابل واقع شده است.
ولایت غزنی امروز از لحاظ مدیریت اداری به هجده ولسوالی (شهرستان) تقسیم شده است و لازم بهذکر است که نصف جمعیت کل غزنی اغلب هزارهاند. بهلحاظ ساختار جمعیتی، غزنی را میتوان یک ولایت چند قومی خواند، چون دارای ترکیب متعادلی از تمام اقوام افغانستان است. پشتون، هزاره، تاجیک و دیگر اقلیتهای قومی چون ازبک، بیات، قزلباش و هندو در این ولایت زندگی میکنند.
نکته مهم در برجستگی فرهنگ زبانی مردمان غزنی آن است که 70 درصد مردم این ولایت به زبان فارسی صحبت میکنند.
*اقدامات لازم برای حفظ میراث ادبی گذشته غزنی امروز در غزنی شاعران زیادی وجود دارند که از نظر درونمایه و ظرفیتهای شعری به جای مانده از بزرگان این ولایت ادبخیز، بهنوعی میراثداران شاعران بزرگ پیشین غزنین هستند. در واقع این نقطه جغرافیایی برای بیشتر فارسیزبانان منطقه و محققان صاحبنظر در عرصه شعر و سخن فارسی و همچنین خود مردم کشور افغانستان نیز بسیار پراهمیت است. جلب توجه خود افغانستانیها و جهانیان به پیشینه درخشان مدنی و فرهنگی این سرزمین و شهرهای مختلف آن از جمله غزنه در دوران حکومت دوصدساله غزنویان و نقش انکارناپذیر آن در آمیزش فرهنگهای منطقه و رواج و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی، خود بیانگر جایگاه بلند غزنی در ادب پارسی است.
*اوج و نشیب شعر فارسی دهههای اخیر در غزنی پژوهشهای ادبی و نقد شعر در طی چند دهه گذشته، حکایت از فراز و نشیبهای فراوان شعر فارسی در سرزمین غزنی و مجموعا در کشور افغانستان دارد. در حقیقت عدم ثبات و امنیت در افغانستان خود بزرگترین عامل افول پرورش یافتن شعر فارسی در دوران کنونی محسوب میشود.
نگاهی به گذشته پربار غزنی نشان میدهد که دوران طلایی رشد و عرضه مشاهیر ادب پارسی در این ولایت، بدون شک با وجود آرامش و ثبات در غزنین دیروز نسبت مستقیم دارد، چه آنکه ظهور شخصیتهای برجسته عالَم شعر در تاریخ غزنین در دوران غزنویان صورت گرفته است.
دورانی که به اذعان اکثر صاحبنظران این حوزه پس از انتخاب غزنین به پایتختی حکومت اسلامی آن روزگار، دوران رشد و شکوفایی و نیز امنیت این دیار به اوج خود رسید؛ بهگونهای که پس از این دوره رویایی غزنی و بهتبع آن ملحقات ادبی- فرهنگی آن، منجمله شعر و ادب فارسی نیز در سراشیبی افول قرار گرفت.
در پایان باید گفت که اگر چه غزنی امروزی بهدلیل تاختوتاز بیگانگان و افکار تحجرمحور، از قله تاریخ شعرو ادب خود فاصله گرفته اما امروز نیز شاعران جوانی چون؛ سید حسین اصغری، چمنشاه اعتمادی، عبدالغفور امینی و از این قبیل حضور دارند که ضمن خلق آثاری فاخر، در جهت پیمودن مسیر متعالی شعر فارسی گذشتگان سرزمین غزنی گام برمیدارند.
و چه نیکوست کشورهای آسیای میانه که در بطن فرهنگ و زبان مشترک خود، گنجینهای عظیم و بیمانند همچون غزنی و شاعران و ادیبان برخاسته از آن را دارند، با محوریت قرار دادن آثار این بزرگان و تقویت مولفههای مشترک؛ غزنین نوینی از تعاملات و ارتباطات فرهنگی- ادبی را با بهرهگیری از شعر و ادب فارسی در میان خود، به جهان پرمخاطره امروز که از عدم وجود منابع ادبی بهروز رنج میبرد، عرضه کنند. انتهای پیام/
گزارش از: وحید امیدیموحد