به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، باز هم در روزهای اخیر جهان شاهد موج دیگری از ناآرامیهای امنیتی در قلب پایتخت تجاری ترکیه بود. اقدامات تروریستی در استابول ترکیه که،بیم آن می رود به موازات شدت گرفتن جریانات تجزیه طلبی (نظیر کردها) در چند سال اخیر، رو به فزونی گراید. دولت مرکزی ترکیه بویژه در طول صدارت رجب طیب اردوغان، در راستای سیاست های جاه طلبانه خود نقش مثبت و بسزایی را در منطقه ایفا نکرده است.
کشوری که در گذشته نه چندان دور، مردمانش در آسایش ، رفاه و یک ثبات مثال زدنی گذران عمر می کردند، امروز تیدیل به یک میدان مین شده است. میدانی که به مثابه کارزار جنگ، هر از چند گاهی یک مین در آن منفجر می شود و جان انسانهای بیگناهی را می گیرد که هیچ نقشی در سیاستهای اعمالی حاکمیت خویش ندارند.
انفجارهای خونین هفته گذشته استانبول در حالی دهها کشته و زخمی بر جای گذاشت که مقامات ترکیه از آن به عنوان دستاویزی برای رسیدن به منویات سیاسی خود بهره می گیرند. دولتمردان ترکیه به رهبری اردوغان دورانی بس حساس و متزلزل را سپری میکنند. باید گفت در عرصه سیاست داخلی آنکارا مدتهاست دچار بحران درون گفتمانی شده است و بین احزاب ترک مناقشات متعددی وجود دارد. حال بجای اینکه مسئولان ارشد این کشور در پی حل مشکلات داخلی خود باشند، با فرار رو به جلو خود را درگیر جنگهای نیابتی منطقه کرده اند.
شاید دولت جاه طلب و به واقع نابخرد اردوغان در سودای تسری پان ترکیسم به کل منطقه تمامی منافع ملی شهروندان خویش را چوب حراج زده است! کشوری که در حوزه داخلی دچار التهاب و بحران سیاسیست چطور وارد کارزار تربیت و تجهیز نیروهای معارض به علیه یک کشوری دیگر می شود؟ در یک بررسی مقابله ای وقتی نگاهی گذرا به جنگهای فرا گیر طی یک قرن اخیر و حتی قبل تر می اندازیم؛نکاتی مهم قابل تآمل و تفکر است:
کشمکشهای ملی و اقتصادی در حوزه داخلی و نیز عدم مشروعیت دولتها از منظر مردم،سیاست خارجی دولتمردان را به سمتی سوق داد که برای فراز از بحرانهای موجود، کشور را درگیر جنگهای فرسایشی و فرامرزی کنند. از این جهت خود را در عضویت ائتلافهای گوناگون جنگی برای تجاوز به خاک یک کشور هدف در می آوردند تا اولا از منابع و ذخایر آن نمدی برای کلاه از سر افتاده خود درست کنند و ثانیا مطالبات و افکار ملتهای تحت امر خود را زاویه بخشی کرده تا اعتراضات گسترده علیه حاکمیت وقت در گرما گرم جنگ رنگ ببازد و مشمول زمان گردد.
با نگاهی بر شرایط امروز سیاسی دولت ترکیه، پی به این موضوع خواهیم برد که؛ رییس جمهور اردوغان بشدت به دنبال فرافکنی از مناقشات داخلی کشور است و حتی در این راه بر معمار سیاستهای خود، داود اغلو نخست وزیر کشورش رحم نکرد و بستر را بمنظور استعفای وی فراهم آورد.
امروز دولت آنکارا با چالش نیروهای جدایی طلب و گروهک هایی نظیر پ ک ک مواجه است. اساسا بحث کردهای معارض در ترکیه موضوع جدیدی نیست. مسئولیت انفجار تروریستی اخیر استانبول را هم یکی از این گروهک ها موسوم به بازهای آزادی کردستان بر عهده گرفت. جالب اینجاست که در حالی دولت ترکیه بر حمایت همه جانبه خود نسبت داعش و سایر گروه های تروریستی در منطقه ادامه می دهد که، هنوز درگیری قومیتی و اسقلال خواهی کردها برای آنکارا یک معضل جدی و لاینحل باقی مانده است.
بنظر می رسد؛ دولت اردوغان چندان هم تمایلی بر حل و فصل مناقشات داخلی بطور مسالمت آمیز ندارد چرا که می تواند به بهانه مبازره با تروریسم به سرکوب سایر احزاب و گروه های مخالف خود بپردازد. آنچنان که دیدیم ارتش ترکیه به فرماندهی اردوغان و اوغلو به منظور موهوم مبارزه با تروریسم چندین بار به تمامیت ارضی سوریه و عراق تجاوزی آشکار نمود. گو اینکه این لشکرکشیها تنها جهت نمایش قدرت نظامی ترکیه به منطقه انجام گرفت و دستاورد جدی برای مقابله با تروریسم حاصل نشد.
مشخصا پس از ظهور داعش در منطقه و حمایت بدون تردید اردوغان از این گروه تکفیری تروریستی، ما شاهد افزایش تحرکات وحشیانه تروریستی در کلان شهرهای ترکیه بوده ایم. باید افزود، اقداماتی از این دست در هر نقطه از جهان مذموم و بس نکوهیده است، لذا سوال اینجاست که نحوه اداره قدرت در ترکیه تا چه اندازه بر این گونه اقدامات دامن زده و یا خواهد زد؟ و بعبارت دیگر نقش دولت مرکزی تا چه میزان بر تروریسم پروری و دامنه اعتراضات مردمی می افزاید. شاید تنها و بهترین کسی که می تواند به این سوال مهم پاسخ دهد حاکمیت فعلی ترکیه باشد.
به هر روی هر اندازه منطقه پر تنش تر و فضا برای جولان تروریستها بیشتر از گذشته مهیا می گردد، آب بیشتری بر آسیاب تروریسم دولتی ریخته می شود. نوع بدخیمی از تروریسم که متاسفانه امروز ترکیه یکی از ارکان مهم این چرخه معیوب سیاست وقیح در نظام بین الملل است.
اما اصلی ترین علل حمایت ترکیه از داعش به جهت گیری سیاست خارجی ترکیه با دشمنانش شامل؛ دولت بشار اسد و کردها در سوریه و نظام شیعی عراق و هم پیمان بشار اسد و ایران است. این کشورها امروز به محور مقاومت علیه داعش تبدیل شده اند و با آن جنگیدهاند و هنوز میجنگند. پشتیبانی ترکیه از داعش نیز در عراق ناشی از این است که وحدت عراق به نفع آنها نیست و ترکیه به دنبال تجزیه آن و روی کار آمدن دولت سنی تابع ترکیه است که بر آن تکیه کند و نفوذ خود را تقویت کند.
کلیت سیاستهای به غایت اشتباه اردوغان به قیمت ناامن شدن محل زندگی شهروندان ترکیه ای تمام شده است. شاید در کوران این ناامنی ها اردوغان بهتر و بیشتر می تواند بر تز انحصار طلبی خود در قدرت و سیاستهای نئوعثمانیسم بمنظور احیای امپراتوری مرده خویش بپردازد.
به قلم محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/