به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با گسترش فضای مجازی و وجود شبکه های اجتماعی فراوان، این روزها هنرمندان و
ورزشکاران برای ارتباط تنگاتنگ با هوادارانشان از جزئیات زندگی خود و یا
مسائل روز عکس گرفته و آن را به اشتراک می گذارند. بسته اینستاگردی امروز
باشگاه خبرنگاران هم قصد دارد گلچینی از پست های به روز شده هنرمندان و
ورزشکاران را در اختیار شما کاربران قرار دهد.
پرویز پرستویی نوشت:"اغلب می پنداريم فرزندی که خیلی به والدینش توجه دارد، فرزندی نمونه و وفادار است ولی چنین نیست؛ واقعیت این است که وقتی فرزندی همیشه نگران والدینش است، یعنی خودش یک آسیب دیدهٔ واقعی است که مسئول آسیبش والدین هستند!
یک والد خوب والدی است که ذهن فرزندش از او آسوده باشد و به فرزند توانایی و قدرت آسوده فاصله گرفتن را بدهد. وقتی فرزندتان از شما دور نمی شود وقتی همیشه نگران شماست وقتی تمام برنامه هایش را با شما تنظیم می کند... نه نشانه وفاداری او، بلکه نشانه آسیب خوردگی اوست. توجه کنید وقتی در هنگام صحبت با فرزندتان، مرتب گوشزد می کنید که در این زندگی، چقدر سختی و عذاب کشیده اید؛ چقدر رنج دیده اید و.. در واقع مرتب به فرزندتان القا می کنید که من قربانی این زندگی هستم و تو تنها چشم امید و ناجی من هستی. حالا او خودش را نجات دهنده شما تصور می کند و هیچ لحظه ای را برای نجات شما از دست نمی دهد؛ غافل از اینکه خودش تمام زندگی اش را با نگرانی برای شما از دست می دهد... و اگر بهر دلیلی نتواند شما را نجات دهد، احساس گناه می کند...
در قبال رسیدگی و عشقی که به فرزندانمان می دهیم، آنها را مدیون و بدهکار و ناامن نکنیم.. به آنها کمک کنیم زندگی های مستقل و ذهن های آرام داشته باشند. فرزندان ما، ناجیان ما نیستند".
محمد بنا نوشت:"هرگز هیچ روز زندگیت را سرزنش نکن روز خوب به تو شادی میدهد روز بد به تو تجربه وبدترین روز به تو درس میدهد فصل ها برای درختان هرسال تکرار میشود اما فصل های زندگی انسان تکرار شدنی نیست تولد. کودکی. جوانی. پیری ودیگر هیچ تنها زمانی صبور خواهی شد که صبر را یک قدرت بدانی نه یک ضعف.دوستتون دارم بی منت".
داریوش فرضیایی نوشت:"چند سال قبل به یکی از مراکز سالمندان سری زدم در حیاط روی نیمکت پیرمرد خوش تیپی همراه با عصایی در دست نشسته بود که مرتب به این سو و آن سو نگاه میکرد ؛ رفتم جلو سلام کردم و ناگهان گفت:من خیلی وقته منتظر اومدنت بودم پسرم..!!! به گمان اینکه مرا اشتباه گرفته نخواستم دلش را بشکنم و جواب دادم :بالاخره اومدم پدر جان منم دلتنگت بودم!!.. نگاهی به چشمانم کرد و گفت :من همه برنامه هاتو دیدم خیلی به پدرو مادرها بها ميدي و از بچه ها میخوای هواشونو داشته باشند ؛ خدا خيرت بده جوون..!!! لحظه ای تمام وجودم منقلب شد و اشک در چشمانم حلقه زد . بی اختیار در آغوشش گرفتم و عذرخواهی کردم
دست مهربانش را بر سرم کشید و گفت :مشکل همین جاست که بچه ها فکر میکنند ما پیر شدیم ديگه حافظه و عقلمون رو از دست دادیم ؛ نه پسرم ما همیشه چشم به راه فرزندانمان هستیم که روزی از در وارد ميشن تا ما را در آغوش بگیرند... همانطور که در کودکی ما ایشان را در آغوش میگرفتیم
از او پرسیدم :ببخشيد شغلتان چی بود؟
لبخندی زد و آهسته جواب داد :خلبانی که همیشه آماده پرواز هست... البته اينبار پروازی برای همیشه".
جواد قارایی مستند ساز مجموعه "ایرانگرد" نوشت:"درود بر دوستان و هموطنانِ جانم. از پیامهای پر مهر شما بسیار خوشحال و پر امید و پر انرژی هستم. سپاس بیکران از اینهمه محبت و همراهی شما که بسیار بسیار دوستتان دارم. پس از دو ماه از جراحی زانو که در حادثه ی زاگرس رویداد، اکنون عصا را کنار گذاشته ام و با تمام نیرو و انرژی که از شما و عشق به ایران می گیرم روزانه شش ساعت تمرین می کنم تا به یاری خدا پس از چهار ماه دیگر تولید مستند ایرانگرد سه را از سر گیرم. حقیقتش را بخواهید همیشه سپاس گوی خداوند برای سلامتی و هر انچه به این حقیر عطا کرده است بودم و خواهم بود و باورم بر این است که هر چه هست از اوست و بنده هیچم. درس بزرگ این حادثه برای من این بود: با تمام توان و تمرکز بیشتر، جانانه به ایران و ایرانی خدمت کنم و در راهِ خود با تمام مشکلات استوار ادامه دهم. مهر خدا و حمایت و حضور شما بزرگترین سرمایه است. پوزش مرا به دلیل ناتوانی در پاسخ گوییِ پیامهای پر مهرتان به دلیل وقت اندکم بپذیرید. همواره در قلب من هستید. سرفراز ایران و ایرانی. سبز باشیدو آفتابی".
حسین توکلی نوشت:"با رفقاي جان در شهر باران".
عزت الله ضرغامی نوشت:"
دیروز هوا بس ناجوانمردانه گرم بود!
راهپیمایی روز قدس 95 به دلیل گرمی و بهتر بگویم داغی هوا و زمین! در خاطرهها خواهد ماند.
داغی زمین به سرعت از جانماز عبور میکرد و نمازگزاران را به طور جدی به زحمت میانداخت. کسانی که بر روی این زمین داغ؛ بر روی روزنامه نشسته بودند واقعاً مجاهدت میکردند!
البته در مسیر راهپیمایی ماشینهای آبپاش به مردم گرمازده کمک میکرد. ولی در میان صفوف نماز، از این خدمات خبری نبود؛ سابقاً برخی با آب پاش دستی، آب و گلاب به صورت مردم میپاشیدند .
خوب است مدیریت نمازجمعه در شرایط حاد و گرمای بیش از حد برنامه داشته باشد.
این عکس را مرتضی (پسرم) با نوجوانان رزمی کار در راهپیمایی انداخت.
.
***پی نوشت***
.
روز قدس پربرکت و استثنائی است. چون:
1- تفکر انقلابی در میان مردم ایران و جهان علیه رژیم غاصب صهیونیستی را زنده نگاه میدارد.
2- توطئههای تفرقه آمیز بین شیعه و سنی در جهان اسلام را خنثی میکند.
3- موضع منافقانه حکام مرتجع منطقه را افشاء میکند.
4- یک اقدام مهم عملی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین است که آنها تنها نیستند.
5- وحدت بین اقشار و گروههای سیاسی داخل کشور را مستحکم میکند.
6- فرهنگ ساز است و آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند.
7- یک اقدام سیاسی – عبادی است و به همین دلیل جزو مناسک مردم قرار گرفته و از بینرفتنی نیست.
8- از مهمترین ارکان حفظ هویت انقلاب اسلامی و خنثی کننده تبلیغات منافقانه برای فراموشی آن است".
کریم بنزما عکسی از خود در حج منتشر کرد و نوشت:"خدا این عمل صالح را از من و شما قبول کند. خدایا واسه همه چیز شکرت".
مرجانه گلچین نوشت:"ديروز تاتر شهر دوتا كار خوب ديدم بيگانه اثر ماندكار البر كامو از اقاي مسعود دلخواه وروزهاي بي باران كار اقاي بهروزي بسيار روز خوبي بود الخصوص كه نازنين بانوي هنرمند خانم شمسي فضل الهي رو هم زيارت كردم جاي همه عزيزانم".
الهام پاوه نژاد نوشت:"از سالن سنگين خارج مي شوم... در ماشين مي شينم... دردي تمام دست راستم را گرفته... فكر مي كنم... به لحظه ها، به جملات، به مرگِ "عدالت".... خيلي فكر كردم كه چه بايد نوشت اما به همين بسنده مي كنم "مجلس ضربت خوردن" را بايد ديد، شنيد تا فهميد
حقيقتِ علي(ع) چقدر هميشه مظلوم و در تاريكي واقع شده است...
اقاي بيضايي بزرگ سايه و قلمتان مستدام بر عرصه نمايشنامه نويسي ايران كه بي بديل هستين
اقاي رحمانيان عزيز ممنون كه پس از مدت ها لذت "تاتر" ديدن را به يادمان مي آوريد..
دوستان نازنينم رضا مولايي، سينارازاني، اميرجعفري، اشكان خطيبي،ياسرخاسب و مهتاب نصيرپورعزيز حضورتان هميشه بر صحنه درخشان و مانا...
يه خسته نباشيد جانانه هم به پديده جمالها و عليرضا فولادشكن كه مي دانم چه مسئوليت سنگيني در پشت صحنه به دوش مي كشند".
الیکا عبدالرزاقی نوشت:"من و امين جان جان در شهر قلعه گنج واقع در استان كرمان جاى همه ى دوستان خالى اين بناهايى رو هم كه در عكس ميبينيد بخشى از هتل اين شهره كه بشكل سنتى و بسيار زيبا ساخته شده وچه مردمان مهربان و بامرامى دم قلعه گنجياى گل و مهمان نواز گرم سرشون سلامت".
انتهای پیام/
وقت بخير
مدتي است اينستاگرامم باز نمي شود و خطاي cudnt refresh feed ميدهد.
معني اش چيست و چه بايد بکنم
لطفاً راهنمايي کنيد
آدرس اينستا: saeedkhaniran@
با تشکر
منتظر پاسخ هستم.