نهادهای خیریه ای عموما نهادهای مستقلی هستند که بدون نظارت چندان در جوامع مختلف فعالیت می کنند. صاحبان و بنیان گذاران همه این موسسات نیز ادعا می کنند نیتی خیر دارند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،«از کمک خیر شما متشکریم! القاعده.» پولی که به یک موسسه خیریه اهدا می شود، می تواند سر از هر جایی در بیاورد؛ شاید به دست بیماری برسد که نتوانسته داروی خود را تهیه کند، شاید نان شب یک خانواده شود یا خرج تحصیل دانش آموزی را فراهم کند، اما تصور این که این پول یک گروه تروریستی را به لحاظ مالی تامین کند، قدری دور از ذهن است. احتمالا کسی باور نمی کند کمکی که به نیتی خیر روانه یک موسسه خیریه کرده، سر از جیب یک داعشی دربیاورد. اما گزارش ها نشان می دهد کمک های خیر ممکن است به دست هر کسی در هر جایی برسند. 

پول شویی و فرار از مالیات، تامین مالی تروریست ها، کسب وجهه سیاسی و اخذ رای برای ادامه فعالیت های سیاسی، کسب وجهه اجتماعی و شهرت، همه این ها می توانند جزو اهداف نامرئی کارهای «خیر» باشند؛ کارهایی که در باطن «شر» مطلق هستند. نهادهای خیریه ای عموما نهادهای مستقلی هستند که بدون نظارت چندان در جوامع مختلف فعالیت می کنند. در نقطه نقطه این کره خاکی موسسات خیریه همچون قارچ روییده است؛ صاحبان و بنیان گذاران همه این موسسات نیز ادعا می کنند نیتی خیر دارند، اما به نظر می رسد باید نهادهایی برای نظارت بر فعالیت آن ها ایجاد شود. 

واقعیت این است که بدون نهاد نظارتی هیچ تضمینی وجود ندارد پولی که شما برای امر «خیر» می پردازید، صرف امری «شر» نشود.

کمک های خیری که «اشتباهی بودند»

خَیرهای تروریست

پول خود را روانه یک موسسه خیریه می کند تا به خیال خود شکم یک کودک را سیر کند، اما این پول به گلوله ای تبدیل می شود و شکم آن کودک را سوراخ می کند؛ چگونه؟ او بدون این که بداند به خیریه ای کمک کرده که با گروه های تروریستی هم دست است. چندی پیش ویلیام شاکراس رییس کمیسیون نظارت بر خیریه ها به گاردین گفته بود: «یکی از خطرناک ترین و مرگ آورترین تهدیدات خیریه ها، تروریسم است.»

این کمیسیون بر بیش از 170 هزار موسسه خیریه نظارت می کند. پلیس فدرال ایالات متحده آمریکا و وزارت امور خارجه این کشور فهرستی از خیریه هایی دارند که در زمینه کمک به تروریست ها متهم هستند. البته تعداد خیریه های موجود در این فهرست انگشت شمار است. واقعیت این است که تعداد خیریه هایی که در خطر تامین مالی تروریست ها قرار می گیرد، گاهی بودجه آن ها به دست تروریست ها می رسد  گاهی اعتبار آن ها مورد استفاده تروریسم قرار می گیرد. اما نباید فراموش کرد که این نظارت جهانی تنها بر خیریه های بزرگ و شناخته شده صورت می گیرد.

 بسیاری از موسسات و نهادهای خیریه ای کوچک در کشورهای مختلف فعالیت می کنند که ممکن است به طور مستقیم در زمینه تامین مالی تروریست ها نیز موثر باشند، اما از آن جا که کوچک و ناشناخته هستند، بدون مشکل به فعالیت خود ادامه می دهند. اصلی ترین راه کاری که نهادهای اندک نظارتی در این زمینه ارائه می دهند، این است که فرد اهداکننده کمک، با هوشیاری و آگاهی کمک کند. پس آگاه باشید شاید پولی که به قصد کمک پرداخت می کنید، به جیب یک داعشی برود.

رابین هود یا سلطان کوکایین

80 درصد از کوکایین قاچاق در ایالات متحده آمریکا را تامین می کرد، فعالیت اصلی اش قاچاق، آدم کشی و تجارت مواد مخدر بود. پابلو اسکوبار پیش از آن که به عنوان «سلطان کوکایین» شناخته شود، با لقب رابین هود در کلمبیا شناخته می شد. ساخت مدرسه، بیمارستان و کلیسا تنها بخشی از فعالیت های خیرخواهانه او بود. او آدم بد ماجرا بود، کسی که دشمن دولت ایالات متحده آمریکا و کلمبیا به شمار می آمد، اما به قهرمان قلب های مردم فقیر تبدیل شده بود.

 مردم به جای این که آدم کشی های او را ببینند، می دیدند اسکوبار دست کودکان فقیر را می گیرد و برای آن ها تیم فوتبالی تشکیل می دهد که در آن بازی کنند و شکوفا شوند. کمتر کسی خانه های ویران شده بر اثر قاچاق مواد مخدر را می دید، اکثر مردم بیمارستان و مدرسه ای را می دیدند که به دست این قاچاقچی ساخته شده بود. 

اکثر قاچاقچیان و معامله گران مواد مخدر به کمک امور خیریه روی اقدامات خود از جمله پول شویی و فرار از مالیات درپوش می گذارند. ال چاپو یکی دیگر از این رابین هودهای قلابی بود که از یک طرف در قلب مافیا بود و از طرف دیگر به کمک امور خیریه به قلب مردم راه یافته بود. خیریه ابزار دست گروه های مافیایی شده است؛ هر روز تعداد پول شویی ها و فرار از مالیات به واسطه امور خیریه بیشتر می شود و به نظر می رسد راهی جز آگاهی نیست. 

 
خانه رسوایی

«خانه عهد» محلی برای نگه داری نوجوانان بی سرپناه بود؛ بروس ریتر در سال 1972 نخستین بار آپارتمان کوچک و به هم ریخته خود را در نیویورک با خضوع و فروتنی در اختیار نوجوانانی گذاشت که خانه و کاشانه ای نداشتند. ریگان که در آن زمان رییس جمهوری آمریکا بود، لقب «قهرمان» را به این پدر روحانی داد. مدتی بعد نیز ریتر مورد تشویق ها و تحسین های جورج بوش و مادر ترزا قرار گرفت. اما پشت چهره قهرمان، شایعاتی ناخوشایند دست به دست می شد.

 هرچند ریتر موفق شده بود از این طریق به یک سلبریتی تبدیل شود و توجه همه را به سوی خود جلب کند، اما مجله تایم در سال 1990 پرده از رازی کثیف برداشت: «قهرمان امر خیر به نوجوانان بی پناهی که به او پناه می آورند، تجاوز کرده است.» چهار نفر از کسانی که تحت مراقبت ریتر بودند، اظهار کرده بودند مورد تجاوز جنسی این شخص قرار گرفته اند. به دنبال برملا شدن این مسئله، 15 پرونده علیه او شکل گرفته که در همه آنها ریتر به تجاوز جنسی محکوم شده بود. به این ترتیب خانه عهد به خانه رسوایی تبدیل شد. اما نمونه چنین افراد به اصطلاح خیری کم نبوده است. لری جونز یکی دیگر از این افراد خیر بود.

ریاست موسسه «غذارسانی به کودکان» به عهده لری جونز بود؛ اکنون در آمریکا کسی نیست که نام خیریه را بشنود و رییس این خیریه را نشناسند. او که به کمک رسانه ها خود را به شهرت رسانده بود، به مناطق مختلف جهان سفر می کرد و از طریق تلویزیون کودکانی را به تصویر می کشید که از سوءتغذیه رنج می برند. پس از یک دهه ریاست جونز بر این خیریه، بالاخره روزنامه دیلی اوکلاهما دست به افشاگری زد. 

تحقیقاتی که از این موسسه خیریه صورت گرفته، نشان می دهد آن ها کمک های دریافتی را در اختیار کودکان نمی گذارند. تمامی کالاهایی که به قصد کودکان به دست جونز می رسید، در تصرف خودش قرار گرفته است. روزنامه حتی گزارش داده بود که این شخص تلاش کرد با رشوه مانع چاپ و نشر این داستان بشود، اما گزارش در نهایت به چاپ می رسد. البته پس از انتشار این گزارش باز هم جونز حدود سه دهه دیگر به ریاست خود بر این موسسه ادامه داد تا این که در نهایت به جرم اتهامات دیگری ناگزیر شد با موسسه ای که خودش بنیان نهاده بود، خداحافظی کند.

یکی از اتهامات جونز این بود که بدون مشورت با سایر اعضا تصمیم گیری می کند، جرم دیگر او این بود که در این موسسه مسیحی، عکس های پورن را در دفتر کار خود نگه داری می کند. موسسه «غذارسانی به کودکان» اکنون در آمریکا فعال است، اما از سال 2011 تاکنون جونز دیگر اجازه فعالیت در آن را نداشته است. ریتر، جونز و بسیاری از افرادی که مانند آن ها در جلد خیرها فرو رفته و دست به اقدامات دیگری زده اند، در تاریخ امور خیریه کم نیستند. این افراد ثابت کرده اند که باید نهادی بر امور خیریه ها نظارت داشته باشد، در غیر این صورت این موسسات می توانند به مرکزی برای فساد و سوءاستفاده افراد تبدیل شوند.

سیاست و خیانت در خیریه

«آیا یک موسسه خیریه می تواند فعالیت های سیاسی داشته باشد؟» این پرسشی است که در مورد رابطه خیریه و سیاست در میان تحلیل گران وجود دارد. پاسخ ساده و یک خطی به این پرسش شاید این باشد: «بله هر خیریه ای می تواند برای پیشبرد اهداف خیرخواهانه خود دست به اقدامات سیاسی نیز بزند.» اما قضیه قدری پیچیده تر از این هاست. سال ها پیش خانواده وینگو در گرجستان موسسه خیریه ای به نام «سفیران غذای فرشتگان» تاسیس کردند تا از طریق آن برای افراد به ویژه کودکان نیازمند غذا تهیه کنند. 

چند سال پس از فعالیت این موسسه، یکی از اعضای این خانواده در یک رقابت سیاسی شرکت کرد، اما نه تنها به هدف سیاسی خود دست نیافت، بلکه باعث تعطیلی این موسسه نیز شد. قضیه از این قرار بود که این شخص علاوه بر استفاده از نام خیریه به نفع خودش در انتخابات، از بودجه موجود در این خیریه نیز برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کرده بود. اسناد و مدارک بالاخره حقه های او را برملا کرد و به فعالیت او پایان داد، اما مسئله فعالیت سیاسی و خیریه ای هم چنان به عنوان یک پرسش باقی مانده است.

بسیاری از سیاستمداران در نقاط مختلف دنیا فعالیت های خیرخواهانه انجام می دهند. برخی از آن ها حتی خودشان موسسه ای را بنیان گذاری کرده اند. براساس گزارش کمیسیون خیریه ها در فاصله سال های 2014 تا 2015 حدود 17 پرونده در مورد خیریه ها و فعالیت های سیاسی تشکیل شده است. برای نمونه در مورد خیریه ای به نام «منچستر اسکوت گروپ» شکایت هایی در این زمینه دریافت شده بود که این موسسه برای ارتقای جایگاه محلی یک نامزد انتخاباتی در انتخابات سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد؛ عکس های این نامزد انتخاباتی روی در و دیوار خیریه یکی از دلایل شکایت ها بود. 

از یک طرف نمونه هایی از این دست کم نیستند و از طرف دیگر قانون به خیریه ها اجازه می دهد برای پیشبرد اهداف خیرخواهانه خود در فعالیت های سیاسی نیز شرکت کنند.البته ناگفته نماند که طبق قانون خیریه ها تنها می توانند دست به فعالیت های سیاسی بزنند، اما اجازه ندارند اهداف سیاسی را دنبال کنند. در حقیقت هدف اصلی یک خیریه باید امور خیریه ای باشد، سیاست تنها می تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به این هدف مورد استفاده قرار بگیرد، اما نمی تواند به هدف این نهادها تبدیل بشود.

 شاید این خود مردم هستند که ترجیح می دهند حداقل در امور خیریه کاملا خنثی و بی طرف عمل کنند. هرچند قانون خیریه ها را مجاز به فعالیت سیاسی می داند، اما تجربه ثابت کرده است، اگر آن ها مایل اند به فعالیت خود به عنوان یک نهاد بشردوستانه ادامه بدهند، بهتر است پای خود را از سیاست کنار بکشند؛ در غیر این صورت احتمالا نه آن خیریه عمری خواهدکرد و نه آن سیاستمدار به موفقیت خواهدرسید.
منبع: هفته نامه چلچلراغ
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار