در رسیدن به اقتصاد مقاومتی، فراهم کردن زمینه کار و فعالیت برای افراد خلاق وصاحبان ایده است.
یکی از جوانان خلاق کرمانی که اخیرا با کسب نشان ویژه مسابقات مخترعین آمریکا خبر ساز شد
آقای حسان عارفی دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی
کرمان است که با وجود سن نسبتا پائین کارنامه ای درخشان در ثبت اختراعات علمی
دارد. این جوان محجوب و خوش آتیه کرمانی با وجود مشغله های علمی ، دعوت باشگاه خبرنگاران جوان مرکز
کرمان را برای گفتگو پذیرفت .
جناب آقای عارفی. ممنون که دراین گفتگو شرکت کردید. شما اخیرا برنده جایزه ای علمی در سطح جهان شدید که هم نام شما را بر سر زبانها انداخت و هم باعث کسب افتخاری دیگر برای ایران و استان کرمان شد.درباره این جایزه توضیح دهید .
بنام خدا. متشکرم از لطف شما. مسابقه جهانی اختراعات امریکا موسوم به اینپکس (inpex) از بزرگترین مسابقات و نمایشگاههای مربوط به اختراعات در امریکا است که تقریبا تمام مخترعان و دانشگاههای معتبر جهان در ان شرکت میکنند و امسال مخترعینی از دانشگاههای 135 کشور دنیا درآن حضور داشتند و دستاوردهای خود را به نمایش گذاشتند و در پایان من موفق به دریافت نشان ویژه این مسابقه شدم .
در مورد طرح برگزیده تان توضیح بیشتری دهید . از چه نظر مورد توجه خاص هیات داوری قرار گرفت ؟
طرح من یک ایده جدید در زمینه تولید محصولات غذایی و دارویی است. در واقع دستگاهی برای جداسازی مواد فعال در شیراختراع کرده ام که می تواند لاکتوز ، پروتئین وی (whey protein )، پروتیین کازئین( protein casein ) و انواع ترکیبات کلسیومی را از شیر جدا و انواع مکمل های غذایی و دارویی را تولید کند و موجب تولید شیرخشکهای خاص با کیفیت بسیار بالا میشود . به علت اینکه نتوانستم ویزا بگیرم خودم در نمایشگاه حضور نداشتم و بعضی از اعضای تیم ایران اختراعم را بردند و من از ملاکهای داوری اطلاع ندارم ولی در نهایت اختراعم مورد توجه داوری قرار گرفت.
ایده این اختراع چگونه شکل گرفت ؟
در یکی از کلاسهای دانشگاه این ایده به ذهنم رسید ،پس از پایان کلاس از استاد سوالاتی را در این زمینه پرسیدم و ایده را با استاد در میان گذاشتم و نظر استادم مساعد بود و مرا تشویق کردند، آن ایده را گسترش دادم که منجر به ساخت این اختراع شد.
جایزه ای که برنده شدید فقط ارزش معنوی و علمی دارد یا ارزش مادی هم دارد ؟
ارزش معنوی دارد
آیا اختراعات دیگری هم دارید ؟ اگه ممکنه توضیح دهید .
بله. 6 اختراع مهم تاکنون داشته ام. دو سیستم خنک کننده و گرم کننده یونی را اختراع کردم که هر دو سیستم مدال برنز مسابقات جهانی اختراعات سوئیس را کسب کردند، یعنی دو جایزه در آن جشنواره بردم.
همچنین خامه گیر الکتریکی شیر اختراع کردم که مدال نقره مسابقات سوئیس را برایم به ارمغان آورد ،
همین سیستم جداسازی مواد فعال در شیر را اختراع کردم که نشان ویژه مسابقات آمریکا را کسب کرد.
علاوه بر اینها یک
سیستم خنک کننده الکترواستاتیکی و یک سیستم ضد سرماخوردگی باغات و مزارع هم اختراع
کرده ام و دیپلم افتخار از تایوان را هم به دست آورده ام.
آیا هیچکدام از اختراع های شما تجاری سازی شده اند؟
خیر تا کنون هیج کدام تجاری سازی نشده اند
اصولا روند حمایت از مخترعان و صاحبان ایده های علمی در کشور چطور است ؟
هنوز در کشور زیر ساختهای لازم برای تجاری سازی فراهم نیست راه خیلی پیچیده و دشوار است و به این راحتی که صحبتش می کنیم نیست. حدود دو سالی است که در ایران به تجاری سازی ایده ها و اختراعات توجه می شود اما هنوز فاصله زیادی با کشور های پیشرفته در این زمینه داریم.
این روند یعنی تجاری سازی ایده های علمی در ایران را درحال حاضر چکونه توصیف می کنید ؟ خوب ، بد یا متوسط ؟
متوسط رو به بالا . قبلا خیلی ضعیف بود ولی در حال حاضر به خاطر اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی بهتر شده ولی هنوز قابل مقایسه با کشور های پیشرفته نیست.
برای بهبود این روند چه میتوان کرد ؟
پل ارتباطی بین صنعت و دانشگاه خیلی ضعیف است و کارهایی
صورت میگیرد که به اندازه کافی موثر نیست. اگر سیستم آموزشی اصلاح شود، اگر پل بین صنعت و
دانشگاه به طور اصولی برقرار شود و در همان ابتدا آموزشهای لازم کاربردی به دانشجو داده شود و اگر
شرایط اقتصادی پایدار و کم نوسان باشد این روند اصلاح خواهد شد .تا زمانیکه مراکز
کارآفرینی دانشگاهها فعال نشود این روند تغییر چندانی نخواهد کرد.
به نظر شما ، دانشگاههای ما ایده پرور و خلاقیت پرور هستند ؟
نه اصلا. دراین زمینه خیلی ضعیف عمل می کنند و عملا هیچ برنامه خاصی برای پرورش خلاقیت چه در مدارس و چه در دانشگاه وجود ندارد صرفا کلاسهای تئوری برگزار میشود که که هیچ ارتباطی به خلاقیت و پرورش قدرت فکر ندارند. مباحث تئوری زیاد ، کلاس ها زیاد اما بازده آموزشی پایین.
مشکل از کجاست ؟
واقعا نمیدانم . چون همه دانشگاهها و مدارس ما در این زمینه ضعیف عمل می کنند و عملا برنامه ای مدون و جامع در این زمینه وجود ندارد. نمره محور بودن نظام اموزشی و اینکه نمره لازم برای قبولی و اخذ مدرک را با مباحث تئوری میتوان به دست آورد، اجازه مطرح شدن ایده های جدید را نمیدهد. به نظرم تا زمانیکه در مدارس ساعت و یا حتی کتاب جداگانه ای برای پرورش خلاقیت و مباحث پژوهشی اختصاص نیابد و بخش مهمی از نمرات نهایی به این کلاسها مربوط نشود، انگیزه لازم در والدین و دانش آموزان جهت توجه به این مباحث ایجاد نمیشود.
خیلی از بچه ها به خصوص در سن نوجوانی ، ایده پردازی میکنند اما بزرگترها معمولا انها را به خیالپردازی متهم میکنند. به نظر شما فرق بین ایده و خیال چی هست ؟
شاید در ماهیت تفاوت چندانی نداشته باشند اما درحقیقت فکر میکنم ایده یک نوع خیالپردازی است که به شکل عینی تری در آمده باشد در حقیقت اگر یک خیال پردازی به شکلی بیان شود که برای دیگران قابل درک و فهم باشد ایده نام می گیرد ،حتی ممکن است یک مطلب در جامعه ای خیال پردازی نام بگیرد و در جامعه دیگری ایده.
یک خانواده چطور میتواند فرزند خلاق تربیت کند ؟ یعنی فرزند خیالپرداز را به فرد ایده پرداز تبدیل کند ؟
نمی دانم در این زمینه تخصص خاصی ندارم قطعا روانشناسان بهتر می توانند اظهار نظر کنند.
نظام آموزش و پرورش چند سالی است در قالب طرحهایی مثل جابرابن حیان سعی کرده است به سمت تشویق دانش آموزان به خلاقیت علمی و فراهم کردن زمینه رشد خلاقیت در آنها حرکت کند. به نظر شما اقدامات تشویقی و هدایتی برای بچه های خلاق کافی است یا محتوای آموزشی برای همه بچه ها باید تغییر کند ؟
این جشنواره ها میتوانند انگیزه زیادی را در دانش آموزان
ایجاد کنند اما اگر درخصوص بچه های خلاق تمرکز خاص آموزشی صورت بگیرد حتما تاثیر بیشتری
دارد. در نظر بگیرید اولویت اکثر مدارس و
والدین ،موفقیت در آزمون ورودی مدارس استعداد های درخشان است و خانواده ها هزینه
های زیادی در این زمینه می کنند اما تلاشی برای پرورش قدرت خلاقیت آنها نمیکنند.
چرا ؟ چون مراکز و مدارس معتبری که دانش آموزان خلاق را گزینش کند و وورد
به انها افتخار محسوب شود وجود ندارد. اگر
برای بچه های خلاق هم تمرکز آموزشی خوبی صورت بگیرد حتما نتیجه بخش خواهد بود.
به نظر شما استان کرمان از نظر فراهم بودن زمینه رشد علمی و خلاقیت در بچه ها ، چه جایگاهی در کشور دارد ؟
نمیدانم.در زمانیکه من دانش آموز بودم کرمان از استانهایی بود که تعداد زیادی از دانش آموزانش جزو برگزیدگان جشنواره خوارزمی بودند ولی به نظرم کرمان بهتر می توانست باشد و به ان اندازه که استعداد پیشرفت داشت پیشرفت نکرده است .
شما مهاجرت مغزها را مفید میدانید یا مضر ؟
نمی توان به طور قطعی نظر داد زیرا باید ببینیم این قضیه برای چه کسی مضر و برای چه کسی مفید است برخی افراد فکر میکنند شرایط به گونه ای است که واقعا تحملش غیر ممکن و یا واقعا دشوار است. و این فشار ها ، مشکلات و شرایط محیط به گونه ای است که منجر به رشد و پیشرفت انسان نمی شود بلکه باعث کاهش عملکرد و ضعیف شدن فرد می شود . این افراد فکر میکنند در این شرایط ماندن در کشور ظلم به خود فرد است و فرد باید مهاجرت کند چون وقتی جامعه ، فرد را پس میزند یعنی به او نیازی ندارد و باید به جامعه ای رفت که برای فرد ارزش قائل شود و به او نیاز داشته باشد. ولی برخی دیدگاهی متفاوت دارند و شرایط را برای رشد و پیشرفت فراهم می دانند و در کشور می مانند و اتفاقا خیلی از آنها هم رشد میکنند. یعنی خیلی از کسانیکه مهاجرت کرده اند در خارج از کشور رشد کردند و خیلی از آنها هیچ رشد خاصی نداشتند. خیلی از کسانی هم که مهاجرت نکرده و در کشور ماندند به رشد علمی و اجتماعی خوبی رسیده اند و در خارج هم اعتبار علمی خوبی دارند. پس مهاجرت مغزها به خودی خود نه بد است نه خوب .
باید دید افراد چطوری از شرایط موجود در ایران یا دیگر کشورها استفاده میکنند .
یعنی به نظر شما ، صرف مهاجرت به رشد علمی فرزندان ما کمک نمیکند . این مهارت و توانایی انها در استفاده از شرایط است که زمینه رشد انها را فراهم میکند. ؟
دقیقا نظر من همین است. اما فراموش نکنیم نگرش افراد باهم متفاوت است. بعضی افراد شرایط رشد را در جامعه خود دارند ولی بعضی افراد شرایط رشد و پیشرفت را در جامعه ای دیگر می بینند . این قضیه در مورد اشخاص متفاوت است.
اخیرا در فضای مجازی عکسی منتشر شده است از تیم ملی المپیاد ریاضی دانش اموزان امریکا که همه اعضای ان از نظر قیافه شبیه مردم کشورهای جنوبشرق آسیا مثل چین هستند؟ اینجا یک سئوال پیش می آید، آیا دولت امریکا در نخبه پروری و تربیت علمی فرزندان خانواده های آمریکایی ناتوان است یا مردم کشورهای شرق آسیا نابغه اند ؟
فکر میکنم آمریکا از لحاظ کیفیت سیستم آموزشی و پرورش
استعدادها یکی از بهترین نقاط دنیاست و در پرورش استعدادهای خود ناتوان نیستند و
در عین حال تجربه خودم از برخورد با شرقیها این است که واقعا باهوش ترند. به نظرم غربیها توانایی بیشتری در جذب و پرورش استعداد ها
دارند. یعنی امریکائیها برای تربیت فرزندان خود تلاش میکنند و همزمان برای جذب نخبگان
دیگر کشورها هم تلاش میکنند و این هنر و نبوغ شرقیها است که از امکانات موجود در
امریکا بهتر استفاده میکنند و ممکن است از دانش اموزان امریکایی هم جلو بزنند.
برگردیم به بحث قبلی خودمان و اینکه گفتید طرحهای شما تجاری سازی نمیشوند . پس چه دلیلی دارد باز هم ایده پردازی می کنید؟. چرا باز هم انگیزه دارید اختراعات جدید ارائه کنید؟ انگیزه ایجاد ایده ها از کجاست ؟
ایده جدید داشتن که انگیزه نمیخواهد. هر روز حتی توی مسایل روزمره هم ایده های جدید به ذهن آدم می رسد اما چیزی که انگیزه میخواهد تبدیل این ایده به واقعیت و یا اختراع هست اما در پاسخ به سئوال شما که چرا وقتی یه اختراع تجاری نمی شه چه دلیلی داره دوباره اختراع کنم راستش هیچ دلیل منطقی و عقل پسندی ندارم . همه دلایلم از قلبم و دلم نشات میگیرد. یعنی منطق میگه اگر زمانی را که به یک اختراع یا شرکت در مسابقه یا جشنواره اختصاص میدهی صرف یک کار اقتصادی بکنی به درامد خوبی میرسی و یا اگر روی مسایل روتین تر تمرکز کنی بیشتر پیشرفت میکنی و این استدلال کاملا هم درست هست و عقلی و منطقیه . اما بعضی وقتها بعضی مسایل با وجود آدم گره خورده و نمیشه اونا را از خودمان دور کنیم . مسایلی مثل ایده های جدید یا کار تحقیقاتی یا حتی اختراع در عمق وجود من است .
من دو سه سال سعی کردم زندگی روتین تری داشته باشم و خیلی خودم را درگیر ایده های جدید نکنم ولی نتوانستم. من برای حفظ پویایی توی زندگیم همیشه به چالش های جدید ،درگیر شدن باهاشون و حل اونا با ایده های خاص خودم نیاز دارم. زندگی روتین و روزمره خسته ام میکند و حوصله ام را سر می برد برای همین اگر بخواهم شادابیم را حفظ کنم باید در کنار زندگی روزمره با ایده های جدید سرگرم باشم.
حالا این ایده ها میتونه در قالب کار پژوهشی باشه، در قالب اختراع
باشه یا پروژه های اقتصادی جدید و.....
پس انگیزه اولیه و تمام نشدنی من از این کارها حفظ شادابیم توی زندگیم
هست و اینکه در حد توان و استعداد خودم ، دینم را به کشورم و مردمم ادا کنم . حالا اگر اختراعی از من به تولید برسد چه بهتر و
اگر هم نرسد جیزی را از دست ندادم . البته
فکر میکنم اگر بتوانم تمرکزم را روی ایده هایی بگذارم که برایم فواید مالی هم
داشته باشد بهتر خواهد بود .
حالا که حرف خودتان شد بفرمائید متولد چه سالی هستید؟ رشته تحصیلی تان در دبیرستان و دانشگاه چی بوده است؟تحصیلات و شغل والدین تان چطور؟
متولد سال 1370 هستم و پدر و مادرم دبیر بازنشسته هستند. رشته تحصیلی ام در دبیرستان علوم تجربی بوده و در دانشگاه پزشکی است.
از چه زمانی ایده هاتون را برای دیگران مطرح کردید؟
از زمان دبستان معمولا سوالات بسیاری می پرسیدم که اغلب معلمانم نمی توانستند جواب دهند. بعضی از آنها رفتارهای سرکوب کننده ای داشتند و بعضی از آنان من را تشویق می کردند. اولین ایده را زمانی مطرح کردم که حدود یازده سال داشتم.
خانواده و اطرافیان چه نقشی در موفقیت شما داشته اند ؟
خانواده ام همیشه محیط آرامی را برایم فراهم می کردند که به آرامش من کمک می کرد اما در بین اساتیدم عده ای نقش بسیار زیادی در موفقیت من داشتند از آنان سپاسگزارم و تعداد افراد کمی هم آسیب های سنگینی به من زدند اما در مجموع خانواده ام در هر حال از من حمایت می کردند.
مدرسه و دانشگاه چقدر در راستای تحقق اهدافتان به شما کمک کرد؟
باید صادقانه بگویم در بسیاری از مواقع کمک خیلی زیادی به من می کردند و نقش بسیار پررنگی دارند و گاهی هم مانع پیشرفت و رشد من بودند.
آیا مشکل اشتغال و درآمد دارید ؟
الان که دانشجو هستم و برنامه ای برای کار کردن و درآمد زایی ندارم.
مهمترین دغدغه یک مخترع چیه ؟
از طرف خودم بخواهم صحبت کنم اینکه یک محیط آموزشی و پژوهشی آرام و کم حاشیه داشته باشم که بتوانم بی دردسر و کم حاشیه، کارهای پژوهشی ام را انجام دهم.
اگر فرمایش دیگری دارید ممنون میشویم بشنویم.
لازم میدانم از ریاست دانشگاه علوم پزشکی کرمان جناب دکتر حق دوست و معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه جناب دکتر پرداختی و تمام اساتید و مسئولین دانشگاه به خاطر حمایتهایشان تشکر کنم.
ممنون از شما و به امید موفقیتهای بیشتر و روزافزون شما.
انتهای پیام/ی
گفتگو از فاطمه شاهمرادی