از خاورمیانه تا آمریکای لاتین؛
"نمادهای بارز استيصال دولت آمریکا" در منطقه غرب آسیا
نظر به شرایط منطقه، خیال شکست ناپذیری آمریکا خطایی بزرگ محسوب می‌شود.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نیکلاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا(95/8/1)، با اشاره به شکست نقشه‌ها و سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا، مسئله کاهش قیمت نفت را ابزاری برای فشار بر کشورهای مستقل از آمریکا دانستند و تأکید کردند: ایستادگی و مقاومت عاقلانه و همراه با تدبیر در مقابل فشارها، یقینا پیروزی را به‌دنبال خواهد داشت.
ایشان با اشاره به ناکام ماندن آمریکا در اجرای سیاستهای خود در منطقه‌ی غرب آسیا به‌رغم صرف هزینه‌های هنگفت از جیب خود و بعضی کشورهای منطقه، خاطرنشان کردند: برخی خیال می‌کنند که آمریکا شکست‌ناپذیر است در حالی که این تصور، خطایی بزرگ است و اشتباه‌های مکرر آمریکایی‌ها در ۱۵ سال گذشته، اکنون آنها را در منطقه به‌شدت زمین‌گیر و درمانده کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی، اثرگذاری ونزوئلا بر حرکت‌های ضد استکباری در منطقه‌ی آمریکای لاتین را نشان‌دهنده ظرفیت بالای این کشور خواندند و بر لزوم استفاده از فرصت ریاست این کشور بر جنبش غیرمتعهدها تأکید نمودند.
"مهدی امیری" مدیر گروه سیاست خارجی مرکز پژوهشهای مجلس، در تحلیل شرایط کنونی منطقه پیرو بیانات اخیر مقام معظم رهبری، به خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: بطور کلی باید در نظر داشت که منطقه غرب آسیا در پانصد سال گذشته، بعنوان مهمترین و استراتژیکترین نقطه در ژئوپلتیک جهانی مورد توجه بوده است.
وی ضمن تأکید بر اهمیت منطقه خاورمیانه از نگاه قدرتهای هژمون در نظام بینالملل افزود: قدرتهای توسعه طلب و مسلط بر جامعه جهانی؛ یکی از ابزارها و اهرمهای تثبیت هژمونی جهانی خود را تسلط بر منطقه غرب آسیا یا اصطلاحا خاورمیانه تعریف کرده بودند.
این کارشناس سیاست خارجی در ادامه با نگاهی بر سابقه حضور استعمارگرایان در منطقه گفت: مادامی که پرتغالیها بعنوان یک قدرت جهانی در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه مطرح بودند، دارای نفوذ پررنگی در منطقه بودند که پس از آن کشورهایی همچون انگلستان ، فرانسه و حتی در مقطعی روسها، استیلای جهانی خود را در تسلط به خاورمیانه متصور بودند که نوعا یک تسلط استعمارگرایانه بود.
ظهور سیاستهای نو استعماری با حضور آمریکا در منطقه
امیری با اشاره بر سلطه آمریکا در منطقه یادآور شد: ایالات متحده از زمانی که خود را در قامت یک قدرت بزرگ یافته است، همواره از طریق سیاستهای نو استعماری بدنبال اشراف و نفوذ روزافزون بر معادلات منطقه غرب آسیا بوده است.
مدیر گروه سیاست خارجی مرکز پژوهشهای مجلس، در خصوص واماندگی و استیصال دولت آمریکا در منطقه عنوان داشت: این اجماع در میان کارشناسان وجود دارد که وقوع انقلاب اسلامی در ایران، یکی از تحولاتی است که بعنوان یک سد اصلی در مسیر فرا روی سیاستهای هژمونیک دولت آمریکا در منطقه غرب آسیا قد علم کرد و معادلات کاخ سفید را با چالش جدی مواجه ساخت.
وی در ادامه تصریح کرد: در مقابل واشنگتن با تدابیر و ترفندهای مختلف سعی بر مانع تراشی در برابر نفوذ انقلاب اسلامی در غرب آسیا و بطور کلی عرصه بینالملل دارد اما تحولات منطقه و جهان حکایت از شکست آشکار نقشههای غرب و آمریکا در مواجهه با مواضع ایران دارد.
امیری با بیان اینکه امروز، علاوه بر قدرت موازنه کننده ایران، ظهور مقتدارنه جبهه مقاومت از دیگر نشانه‌های تضعیف مواضع آمریکا در غرب آسیا به شمار می‌رود خاطر نشان کرد: مجموعه تحولات و روندهای یک دهه اخیر در منطقه بیانگر، پیگیری سیاستهای ایالات متحده بمنظور مقابله و تخریب محور مقاومت است.
این کارشناس سیاست خارجی ضمن تأکید بر عدم توفیق پروژه سلطهگری مقامات آمریکایی در خاورمیانه گفت: واقعیت شکست استراتژی آمریکا در غرب آسیا، در فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در دیدار رییس جمهور ونزوئلا با ایشان به روشنی تجلی نمود.
اذعان دیر هنگام تحلیلگران غربی بر ناکامی کاخ سفید در تحولات منطقه
نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در تحلیلی نوشت: سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه با شکست های متوالی روبرو شده است. طرح و نقشه های ایالات متحده در مبارزه با داعش در موصل، رقه، حلب و سیرته همه نشانه‌های شکست سیاست خارجه واشنگتن در خاورمیانه هستند.
ایالات متحده به طور مستمر در حال مبارزه با داعش در این مناطق است. استراتژی ای که واشنگتن در این جنگ بکار می برد، همانند سیاست خارجی ای است که در منطقه پیاده کرده و با شکست روبر شده است.
نشنال اینترست در ادامه می نویسد: آیا آمریکا بعد از شکست داعش در منطقه خاورمیانه با جایگزین های آن ها مذاکره و صلح خواهد کرد؟ آیا اگر قدرت های جایگزین مورد تایید آمریکا نباشند، ارتش ایالات متحده علیه آن ها خواهد جنگید؟ مسئله این نیست که پاسخ به این سوال ها چیست، مشکل این است که کاخ سفید و پنتاگون هیچ کدام این احتمالات را در نظر نگرفته اند و سیاست خارجی آمریکا تنها به زمان حال توجه کرده است.
در همین راستا میتوان گفت: آمریکا از سیاست خارجی که در خاورمیانه پیش گرفته است هیچ منفعتی نبرده و تنها برای خود دشمن تراشی میکند.
تنها چند روز دیگر تا پایان دوره ریاست جمهوری باراک اوباما مانده است و باید دید رئیس بعدی کاخ سفید چگونه با این واقعیت تلخ برخورد خواهد کرد.
گزارش محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/
در باشگاه خبرنگاران جوان پیگیری شد؛
معلمان نهضت سوادآموزی چگونه میتوانند استخدام آموزشوپرورش شوند؟
