به گزارش خبرنگار
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در همه مقاطع زمانی، رده های سنی، طبقه های اجتماعی و اقشار مختلف شغلی آدم هایی ظهور و بروز می کنند که انگار قرار است متفاوت و ماندگار نسبت به بقیه به دنیا بیایند، زندگی کنند و پس از فوت نامشان بر لبها و دلها بماند.
سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست و افرادی را معرفی کرده و خواهد کرد که قلب و یاد مخاطب را تسخیر میکند. شاید به علت جذابیتی که دارد در اذهان بیشتر رسوب کند و ماندگار شود.
روزی که رسول ملاقلیپور در 17 شهریور سال 1334 در تهران به دنیا آمد، مانند دیگران عادی چشم به جهان گشود و بزرگ شد، اما جرقه او از زمانی زده شد که روزهای آغازین انقلاب دوربین عکاسی به دست گرفت و با شروع جنگ ایران و عراق به عکاسی حرفهای پرداخت و پس از آن اولین فیلم مستند خود را از عملیات جنگ ساخت و جایزه گرفت.
سال 63 ورود این جوان 29 ساله به صورت حرفهای در دنیای سینما با ساخت فیلم «نینوا» بود و انقلابی و حرفهای بودن خود را نشان داد.
این روند فیلمسازی ادامه داشت و ساخت آثاری چون «بلمی به سوی ساحل»، «پرواز در شب»، «افق»، «مجنون»، «خسوف»، «پناهنده»، «نجات یافتگان»، «سفر به چزابه»، «کمکم کن»، «هیوا»، «نسل سوخته»، «قارچ سمی»، «مزرعه پدری» و ... را به دنبال داشت.
البته کارنامه ملاقلیپور فقط در کارگردانی 15 اثر بلند سینمایی خلاصه نمیشود؛ بلکه در نویسندگی 17 اثر و تهیهکنندگی 8 فیلم نیز فعالیت داشته است. آثاری که اکثر آنها جزو ماندگارهای سینما به شمار می آید.
ملاقلیپور در دوران فعالیتش در سینما 16 بار کاندید شد و تجربه دریافت سیمرغ را در کارنامه کاری خود دارد.
ملاقلی پور در شانزدهم اسفند سال هشتاد و پنج بر اثر سکته قلبی چشم از جهان فرو بست و ساخت اثری با نام «عصر روز دهم» را نیمه کاره گذاشت تا بعدها مجتبی راعی با بازنویسی آن را جلوی دوربین ببرد.
با نگاهی به آثار ملاقلیپور میتوان پایبندی او به سینمای جنگ و انقلاب و جسارت در سینما را دید. تعهدی که به خوبی به آن وفادار ماند. البته نمیتوان از سینمای معناگرا و پر محتوای اجتماعی ملاقلیپور و موفقیتهای او در این زمینه نیز غافل شد.
توانایی این کارگردان در ساخت فیلمهای سینمایی ماندگار در ژانرهای مختلف او را از بسیاری از فیلمسازان متمایز میکند. تمایزی که پس از گذشت یک دهه فوت وی کماکان ادامه دارد و خواهد داشت.
انتهای پیام/