به گزارش
گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ابوالقاسم حسینجانی میاندهی (متولد ۱۳۲۸ -بندر انزلی) پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد و مدرك كارشناسی ارشد در رشته مهندسی برق را از دانشكده فنی دانشگاه تبریز اخذ كرد. عشق به شعر و ادبیات از دوران نوجوانی در وجود او جوانه زد. حسینجانی علاوه بر سرودن شعر، به خاطر آشنایی با زبانهای انگلیسی و عربی، در حوزه ترجمه نیز فعالیت دارد و در رشته تخصصی خویش آثاری را به زبان فارسی ترجمه كرده است. در كنار شعر و ترجمه، وی در حیطه نویسندگی نیز به خلق آثار ارجمندی نایل آمده است كه تأملات او پیرامون شهید و شهادت و آثاری كه او در همین زمینه خلق كرده، همه سرشار از طراوت و تازگی است. این استاد فرهیخته شعر و ادب، به بهانه هفته هنر انقلاب و سالروز شهادت سید اهل قلم «شهید سید مرتضی آوینی» در قالب یاداشتی شفاهی به بررسی هنر انقلاب پرداخت. متن این یادداشت چنین است:
شهید آوینی آنچنان برای من عزیز است كه در اشعاری به وصف او پرداختم.
در این شعر دیدگاه من به شهید آوینی به عنوان یك شهید هنرمند كاملاً واضح است. اما اگر بخواهیم در مورد هر كدام از هنرمندان شهیدمان مطلبی برای گفتن داشته باشیم، به دلیل آن كه سال هاست فاصله زمانی از آن دوران گرفتهایم، بهتر است جدیتر از قبل به آن ها بپردازیم و این كار میتواند با تحلیل كتابهای شهید آوینی و یا تحلیل و بررسی رویكرد و رفتار ایشان و البته اینكه جریانهای فكری كه در مورد این شهید و امثال ایشان وجود دارد چیست و آن را بررسی و ارزیابی كنیم.
باید در مجموع به هنرمندان بپردازیم؛ اول باید بررسی كنیم كه هنر و هنرمند انقلابی داریم؟ و اگر داریم چند نفر از آن ها در راه انقلاب و از راه انقلاب به هنر رسیده اند؟ و یا اینكه هنرمند بوده اند و در مسیر انقلاب هم گام برداشتند و به هنر انقلابی رسیده اند؟ واقعاً چند نفر را این گونه میتوانیم بیابیم؟ باید سرمایه های هنری انقلابیمان را شناسایی كنیم و آن ها را ارج نهیم.
اگر هنر را به عنوان ریشه تازهای برای تفكر و تنفس روحی و زنده ماندن آدمی در نظر بگیریم، هنرهایی كه امروزه به آن هنر گفته میشود و از آن برای دعوا و مجادلههای بین یكدیگر استفاده میشود را هنر نمیدانم و اصلا این از جنس هنر نیست.
از دیدگاه من، هنر فرایندی هست كه به جمع كردن تضارب آراء و تضارب جانها و تضارب روحها میانجامد.
انقلاب یعنی جذب و حركت و همان طور كه ریشه واژه «جهان» از جهیدن و حركت كردن میآید، انقلاب هم با حركت و جهش و پویایی زندگی شكل میگیرد و دوام خواهد یافت. و یا واژه تازه و تازیدن كه در اشعار حافظ نیز به آن اشاره شده است كه میگوید «من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم» به معنای پیشی گرفتن از یكدیگر در راه درست زندگی است و این با تازه بودن و تازگی میسر خواهد شد و انقلاب و هنر انقلاب هم، هنر تازگیها و هنر دلنوازی و چشم نوازیها است.
در مجموع باید بگویم كه فرهنگ هنر انقلاب، فرهنگ آن چیزی است كه مردم را به حركت و فكر بیندازد و مردم را به زندگی و نشاط برساند.
انتهای پیام/