ناصر پروانی، شاعر در گفتوگو با
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به شمشیر دو لبه بودن حضور شاعران زیاد در عرصه شعر گفت: اگر نخواهیم به تعدد نوشتاری که میشود نام آن را شعر گذاشت یا نمیتوان آن را شعر نامید و صد هزار عنوان کتابی که به عنوان مجموعه شعر منتشر میشود نگاه سخت گیرانهای داشته باشیم، باید گفت از نظر من و اساتید به اینها نمیتوان کلمه شعر را اطلاق کرد. صنایع ادبی به کار رفته شده در شعر باید از جنس آرایههای ادبی باشد. در اشعار کلاسیک رعایت اوزان عروضی هم لازم است. در حال حاضر کتابهایی را میبینیم که در آن این مسائل رعایت نشده است.
وی افزود: ده سال پیش که مجموعه شعرم را منتشر کردم، سختگیری بیشتری در زمینه شعر بود و ناشران ما هر مطلبی را به عنوان شعر منتشر نمیکردند. فضا به گونهای شده است که هر کسی میخواهد مجموعه شعر منتشر کند. این مسئله به قیمت این تمام میشود که عیار ادبیات ما پایین میآید. هم اکنون 8 هشت تا از 10 مجموعه شعری که منتشر میشود، عیار لازم را برای انتشار کتاب ندارد و با شعرهایی روبرو هستیم که در آن به طور کامل کپی مضمون است. به هنرجویانم میگویم لطفا مرتکب شعر نشوید. مجبور نیستیم یک نوشتاری تولید کنیم و آن را شعر بنامیم.
این شاعر با اشاره به ضربه زدن انتشار مجموعه شعرهای ضعیف به ادبیات ما اظهار داشت: هنگامی که فرد به عنوان یک خواننده یک نوشتار ادبی را مطالعه میکند و میبیند چیزی در آن نیست تا وی را جذب کند، آن مجموعه شعر را کنار میگذارد این مسئله سبب رونق کتابخوانی نمیشود و به آن ضربه میزند. از دیدگاه دیگر خوب است همه در زمینه شعر فعالیت کنند. مانند ورزش که خوب است همه انجام دهند اما نباید همه در حد قهرمانی فعالیت کنند. در زمینه شعر هم لازم نیست تمام مطالبی که نوشته میشود به صورت کتاب دربیاید متاسفانه ناشران ما با نگاه تجاری به این وضعیت دامن میزنند. حتی برخی انتشاراتی ها مدیر فنی ادبی ندارند تا ایرادهای تکنیکال یک اثر ادبی را برطرف کند.
پروانی ادامه داد: یک سری اساتید واقعا وقت میگذارند و ایرادهای شعر را برطرف میکنند. جملهای وجود دارد که میگوید «هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد». هم اکنون این جمله هم زیر سؤال رفته است و هر کتابی ارزش خواندن ندارد. ورود انسانهای غیرمتخصص به هر کاری، آن کار را از ارزش و سکه میاندازد. بسیاری از کسانی که به صنعت نشر وارد شدند، انتشار کتاب را مثل تجارت میدانند و به فروش آن به عنوان یک بیزینس نگاه میکنند. ورود افراد غیرمتخصص سبب شده است کارهای غیرتخصصی منتشر شود. در حالی که از وظایف ناشران گزینش آثار است.
وی افزود: برخی از ناشران که تعداد آنها کم نیست، کتابهایی را منتشر میکنند که ارزش چاپ شدن ندارند. این کتابها هم فروش نمیرود. داشتن کتاب به نام فرد، یک شخصیت اجتماعی خاصی میدهد. به عنوان مثال یک خانم پزشک دوست دارد فقط یک کتاب شعری داشته باشد و به فروش آن و ماندگاریاش فکر نمیکند و تنها میخواهد یک شخصیت خاصی برای خود کسب کند.
این شاعر ادامه داد: در نگاه اول به فردی که کتاب منتشر کرده است به گونهای دیگر نگاه میکنیم. این شخصیت پوشالی و مطلوبیتی که فرد با انتشار کتاب میخواهد برای خود کسب کند، سبب میشود فرد اقدام به انتشار کتاب کند. در نتیجه فرد 4 میلیون هزینه میکند و صاحب کتاب شعر میشود و چون ناشران دغدغه فرهنگی ندارند به این مسئله دامن میزنند. فردی بیست صفحه به طور ناقص نوشته است و من کار وی را رد کردم. با این حال فرد دیگری همین نوشتهها را پردازش و به وسیله چاپ کرده است.
انتهای پیام/