به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) (148 - 203ق) هشتمین پیشوای شیعیان در شهر مشهد واقع است. پیکر پاک امام رضا(ع) پس از شهادت در کنار قبر هارونالرشید که در خانه حمید بن قحطبه در دهی به نام سناباد نزدیک نوغان از توابع طوس قرار داشت، به خاک سپرده شد.
مشهور است که مأمون عباسی پیش از شهادت امامرضا(ع) قبهای بر فراز گور هارون ساخته بود که امام(ع) نیز در زیر همان قبه به خاک سپرده شد. بنابراین نخستین بنای حرم مطهر رضوی را میتوان همان بقعه هارونی به شمار آورد. پس از آن تا روزگار دیلمیان، نشانهای حاکی از تجدید بنا یا مرمت حرم مطهر در دست نیست، ولی مسلم است که زیارت حرم در میان شیعیان رواج داشته است، حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات در این باره میگوید: مردم قم و آوه، براى زیارت مرقد مطهر امام رضا(ع) به مشهدالرضا مسافرت مىکردند و امام هادى(ع) به همین خاطر آنها را «مغفور لهم» وصف کردهاند.
وی میافزاید: مشهور است که دیلمیان بقعه نخستین را به پارهای تزئینات آراستند و در روزگار آنان که امیرانی شیعی مذهب بودند، زیارت حرم رضوی رواج یافت، در قرن چهارم سبکتکین غزنوی حرم مطهر را ویران کرد و زیارت آن را ممنوع ساخت، اما پسر او یمینالدوله محمود حرم را مرمت کرد و بارگاهی زیبا ساخت.
حجتالاسلام حسنلو اضافه میکند: اینکه مرمت بنا را به سلطان محمود غزنوی نسبت میدهد، صحیح نیست. پس از وی عمیدالدوله فایق که بیهقی او را «خادم خاصه» نامیده، دست به تکمیل بقعه رضوی و آبادانی مشهد زد. آنگاه سوری بن معتز یا معز مشهور به صاحب دیوان که از سوی سلطان محمود بر خراسان حکومت داشت، چیزهای دیگری بر حرم افزود و منارهای برای آن ساخت و اولین حصار را به دور شهر کشید، بنابراین میبینیم که تا قرن ششم و دوره حکومت سلجوقیان حرم امام رضا(ع) چندین بار تجدید بنا شده است و گروههای مختلف از مردم به زیارت آن می رفتند و آنجا را مقدس میداشتند.
وی ادامه میدهد: در روزگار سلجوقیان پس از آنکه در اثر درگیری بین شیعیان و سنیان حرم تخریب شد، در سال 515 هجری قمری فرامرز بن علی حصاری پیرامون مشهد مقدس کشیدند، آن حصار بلند موجب شد که مشهد از گزند حوادث محفوظ بماند و کسی نتواند به آنجا صدمه ای وارد کند. پس از مرمت بنا، گنبدی نیز بر آن ساخت، کاشیهای 8 ضلعی بسیار نفیس معروف به «کاشیهای سنجری» که در ازاره حرم به کار رفته و اکنون در زیر قابهای بزرگ شیشهای محافظت میشوند، از آثار ترکان زمردملک دختر محمود سلجوقی است که پس از 557 قمری نصب شده است.
با این وجود در روزگار خوارزمشاهیان روضه رضوی مورد توجه بود و تزئینات نوینی بر آن افزوده شد؛ از جمله 2 محراب کاشی چینی نمای و کاشیهای نفیس برجسته اطراف سردر پیش روی مبارک، از تزئینات علی بن محمد مقری، و کتیبهای حاوی 2 بیت شعر فارسی از عبدالله بن محمودبن عبدالله در دیوار حرم مطهر که «سنه 612» بر آن کتابت شده، از آثار همین دوره است.
این کارشناس تاریخ با اشاره به حمله تولی پسر چنگیز به روضه مقدس در سال 618 قمری، ابراز میدارد: این حمله منجر به انهدام کامل نشد، زیرا کاشیهای سنجری ازاره حرم که پس از 557 قمری نصب شده است، هنوز در حرم وجود دارد.
ابن بطوطه این دوره حرم رضوی را چنین توصیف میکند: مشهد مکرم امام رضا قبهای بزرگ دارد قبر در داخل زاویهای است با مدرسهای و مسجدی در کنار آن و این عمارتها همه با سبکی بسیار زیبا ساخته شده و دیوارهای آن کاشی است. روی قبر ضریحی چوبی قرار دارد که سطح آن را با صفحات نقره پوشاندهاند. از سقف مقبره قندیلهای نقره آویزان است. آستان در قبه هم از نقره است و پرده ابریشم زردوزی بر در آویخته. داخل بقعه با فرشهای گوناگون مفروش گردیده٬ قبر هارون هم کنار آن واقع شده ولی شیعیان موقع زیارت قبر امام، آن را لگد میزنند و به امام رضا سلام میکنند.
حجتالاسلام حسنلو در ادامه با بیان اینکه در روزگار شاهرخ تیموری همسر او گوهرشاد، آثار ارزندهای در حرم مطهر و اطراف آن پدید آورد، میگوید: از جمله 2 رواق «دارالحفاظ» و «دارالسیاده» را بنا کرد و مسجدجامع معروف «گوهرشاد» را در 821 قمری زیر نظر معمار بزرگ، قوامالدین شیرازی ساخت. شاهرخ دومین حصار شهر مشهد را بنا کرد. سلطانحسین بایقرا که نامش در کتیبه سردر ایوان طلای «صحن عتیق» آمده است، به پایمردی وزیرش امیرعلیشیر نوایی، نیمی از صحن عتیق فعلی را که بعدها به وسیله شاهعباس صفوی توسعه یافت بنا کرد، صفویان نیز در توسعه و تکمیل آستان قدس آثار ارزندهای برجای گذاشتند.
وی میافزاید: طلاکاری گنبد سلطان محمد خدابنده و ترمیم و طلاکاری مناره روزگار غزنویان، در زمان حکومت شاهطهماسب اول به انجام رسید و آخرین حصار شهر هم در روزگار او ساخته شد. شاهعباس اول علاوه بر توسعه صحن عتیق، طلاکاری گنبد حرم را نیز که محتاج مرمت شده بود، در سالهای 1010 تا 1016 قمری تجدید کرد. کتیبه گنبد به خط علیرضا عباسی بر این معنی تصریح دارد. شاهعباس همچنین تعدادی قرآن خطی منسوب به ائمه اطهار(ع) تقدیم آستان قدس کرد و الماس درشتی را که ازبکها از آستانه قدس به غارت برده بودند و او آن را بازپس گرفته بود، به فتوای علما فروخت و با بهای آن املاک زیادی خرید و وقف کرد. تا اینکه شاهعباس دوم علاوه بر توسعه صحن عتیق، طلاکاری گنبد حرم را نیز که محتاج مرمت شده بود، در سالهای 1010 تا 1016ق تجدید کرد. شاهعباس دوم صحن عتیق را تعمیر و کاشیکاری کرد و شاهسلیمان گنبد مطهر را که بر اثر زلزله 1084ق شکاف برداشته بود ـ به تصریح کتیبهای که بر آن نصب شده ـ مرمت کرد و چندین مدرسه ساخت. 2 بنای مهم آستان قدس، یکی رواقالله وردیخان و دیگری رواق حاتمخانی نیز از ساختههای اللهوردیخان و حاتمبیک اردوبادی از امیران بزرگ دولت صفوی است. ایوانی هم که در ضلع غربی «دارالضیافه» قرار دارد، از بناهای اللهوردیخان است.
بنابراین این مکان مقدس در طول تاریخ همواره محل تردد و مرکز عالمان و عارفان و عاشقان حقیقت بوده و در قرون و اعصار جایگاه عباد و زهاد بوده است، شیخ صدوق که در سال 352 قمری این مکان مقدس را زیارت کرده مینویسد: زائرانی دیدم که از مصر آمده بودند و به اصرار از متولیان حرم اجازه میخواستند شب در جوار علی بن موسی(ع) به راز و نیاز و دعا بپردازند و نیز زائری دیدم از مناطق ترکنشین آمده بود و به زبان ترکی دعا میکرد، نه تنها این مکان برای شیعیان مقدس بود بلکه برای بزرگان و عالمان اهل سنت نیز مقدس بوده و با خضوع تمام به زیارت آن میرفتند، ابوبکر محمد بن مومل میگوید: روزی با پیشوای اهل حدیث ابوبکر بن خزیمه و ابوعلی ثقفی و دیگر مشایخ خود به زیارت قبر علی بن موسی الرضا در طوس رفتیم. در حالی که آنها بسیار به زیارت قبر ایشان میرفتند. محمد بن مومل میگوید: احترام، بزرگداشت و تواضع ابن خزیمه نزد قبر و بقعه علی بن موسی الرضا همگی را شگفت زده کرد.
پس باید توجه داشت که حداقل از شش قرن قبل از صفویان بر قبر امام بناهای متعدد به فراخور زمان آن ایجاد شده و گروههای مختلف مردم از مذاهب مختلف به زیارت آن رفته و تقدیسش میکردند.
منبع:فارس
انتهای پیام/