به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی المانیتور در مقالهای نوشت: افشا شدن برخی از سخنان «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان، درباره مسائل منطقه ای با برخی مقامات سابق آمریکا نشان داد، گمانه زنی هایی که در واشنگتن طی سال های اخیر درباره شکست بسیاری از سیاست های منطقه ای ریاض در جریان بوده، حقیقت دارد. مقامات آمریکایی معتقدند سیاست های عربستان از آغاز تجاوز نظامی به یمن گرفته تا مقابله با ایران، همگی شکست خورده اند و افشا شدن اظهارات محمد بن سلمان نیز مُهر تاییدی بر این ماجرا بود.
حتی سیاست های عربستان در حوزه انرژی که به ویژه بر روی تنبیه ایران و وادار کردن این کشور به عقب نشینی از افزایش نفوذ در خاورمیانه متمرکز بود، پیامدهای مخربی برای این کشور به دنبال داشت تا جاییکه ریاض را به سمت بالاترین رکورد کسری بودجه سوق داد.
المانیتور در ادامه نوشت: در همین زمان ایران به پیشروی های خود در سوریه و عراق ادامه داد. حالا دیگر باید برای پادشاهی سعودی روشن شده باشد که «دید تونلی*» آنها در قبال ایران فقط موجب عقب افتادگی سیاست های داخلی و خارجی عربستان شده است. جنگ یمن برای عربستان دست کم میلیاردها دلار خسارت و برای یمنی ها 10 هزار کشته و 3 میلیون آواره برجای گذاشت. در کنار شیوع وبا در یمن، بیشتر قسمت های این کشور نیز با قحطی روبروست.
ائتلاف نظامی عربستان در یمن، فاجعه ای بود که هنوز هم برطرف نشده است. ادعای عربستان مبنی بر اینکه نیروهای انصارلله تحت نفوذ ایران به دنبال حکومت بر صنعا هستند، همواره نامفهوم و اثبات نشده باقی ماند.
باوجود ائتلاف هوایی که عربستان را در بمباران یمن حمایت می کند و انگلیس و آمریکا نیز به جانبداری از آن می پردازند، عربستان به هیچکدام از اهداف خود در یمن حتی نزدیک هم نشده است. انصارالله همچنان قدرت را در صنعا در دست دارد و به طور مرتب حملات عربستان را پاسخ می دهد.
وضعیت امنیتی رو به وخامت یمن نشان می دهد بستر برای حمایت از القاعده و یا داعش در یمن فراهم شده و این گروه های تروریستی می توانند از ضعف امنیتی بوجود آمده، برای جذب نیرو استفاده کنند. القاعده هم اکنون یک چهارم کشور را تحت کنترل دارد. بنابر این جای تعجب ندارد که شاهزاده سلمان به گروهی از دیپلمات های بازنشسته آمریکایی گفته باشد به دنبال راهی برای خروج از باتلاق یمن است. البته سوال مهم این است که اساسا عربستان برای چه منظور این جنگ را آغاز کرد؟ این ماجراجویی اشتباه موجب شد انصارالله به ایران نزدیک تر شود، در حالیکه پیش از این روابطی ضعیف و سطحی با یکدیگر داشتند.
همین موضوع درمورد سیاست های عربستان در عراق و سوریه نیز صدق می کند که اقدامات ریاض به جای تضعیف مواضع ایران موجب شد در هر دو کشور مواضعی قوی تر نیز به دست آورد. از زمان آغاز جنگ سوریه در سال 2011، ریاض میلیاردها دلار پول صرف کرد تا گروه های سنی مخالف «بشار اسد»، رئیس جمهور سوریه، را تقویت کند. این موضوع فقط اسد را به آغوش ایران و روسیه سوق داد که حالا قدرت را در سوریه در دست دارند.
باوجود ادعاهای عربستان که اسد باید از قدرت کنار برود و نمی توان به هیچ راه حلی در سوریه رسید مگر آنکه دولت اسد سرنگون شود، بخش های وسیعی از سوریه از حضور تروریست های داعش پاکسازی شد؛ اما اسد همچنان در راس قدرت است. از سوی دیگر، ترکیه، ایران و روسیه، عربستان را کنار زده و در مشارکتی جمعی با آمریکا و هم پیمانان منطقه ای در سرنگونی خلافت خودخوانده داعش در رقه موفق بودند. «عادل الجبیر»، وزیر امور خارجه عربستان، در دیدار اخیری که با معارضان سوری در ریاض داشت به آنها گفت آل سعود دیگر منافعی در سوریه نمی بیند و این کشور باید خود را آماده آینده ای سیاسی با باقی ماند اسد در قدرت کند. اگر این نقل قول ها صحت داشته باشد، شکست سیاست های منطقه ای عربستان قابل توجه خواهد بود.
خیلی عجیب نبود که ریاض سال ها از برقراری ارتباط با دولت شیعه عراق که 2003 به قدرت رسید، امتناع می کند. همین کنار کشیدن عربستان، دوستی و مودت ایران را با بغداد تقویت کرد. تا آنکه عربستان به تازگی متوجه این اشتباه شد و در مسیر برقراری روابطی نزدیک با بغداد برآمد و در همین راستا میزبان «مقتدی صدر»، رهبر جریان صدر عراق، در ریاض بود. سوال مهمی که مطرح می شود، این است که چرا برای عربستان 15 سال طول کشید تا به این مرحله برسد؟
ایران و عربستان همواره به عنوان دو رقیب منطقه ای شناخته می شدند و ریاض تلاش کرد در حوزه انرژی، تهران را کنار بزند. سالها تولیدات نفتی سرشار عربستان موجب شد این کشور به بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان تبدیل شود.
زمانیکه آمریکا و اتحادیه اروپا در سال 2010 تحریم های اقتصادی شدیدی را به بهانه فعالیت های هسته ای علیه ایران اعمال کردند، عربستان با افزایش تولیدات خود تلاش کرد فشار بیشتری بر اقتصاد ایران وارد کند. حتی به مشتریان سنتی ایران در آسیا، فروش نفت ارزان تر در حجم وسیع تر را پیشنهاد کرد. این تلاش ها، اقتصاد ایران را با مشکلات متعددی مواجه کرد. اما از زمانیکه توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 امضا و از ژانویه 2016 تحریم ها علیه این کشور لغو شد، تهران به سطح تولیدات نفتی پیش از تحریم ها بازگشت و مشتریان قدیمی خود را بازیافت.
به لطف افزایش صادرات نفتی ایران، اقتصاد این کشور در سال گذشته 6 درصد رشد داشت. در همین دوران، عربستان با کسری بودجه شدیدی مواجه شد و در میان بازارهای جهانی به دنبال دریافت اوراق قرضه برآمد. ذخایر خارجی عربستان به پایین ترین سطح از سال 2011 سقوط کرد. پیش بینی ها نشان می دهد برای مدتی، رشد اقتصادی عربستان همچنان ضعیف باقی بماند.
در حالیکه بازارهای جهانی به نفت ارزان قیمت عادت کرده است، و آمریکا و روسیه تولیدات نفتی خود را افزایش داده اند، اقتصاد عربستان همچنان متزلزل خواهد بود.
سیاست های عربستان در سال های گذشته می توانست مصیبت بار نباشد اگر تا این اندازه بر روی ایران متمرکز نمی شد. رقابت با ایران به بهای از دست رفتن خوداکتفایی و اعتماد بر منافع داخلی عربستان تمام شد.
عربستان به دلیل میزبانی از مقدس ترین مکان مسلمانان دارای یک برگ برنده است؛ اما در هر صحنه ای که ریاض مقابل تهران قرار گرفت، کار را به بدترین شکل به پایان رساند.
المانیتور در پایان نوشت: با نگاهی به پیش رو، عربستان ناچار خواهد بود با نتایج سیاست های کنونی خود تا سال های سال زندگی کند، به ویژه در مورد یمن. اما همه چیز از دست نرفته است. ریاض هنوز زمان دارد تا نحوه تعامل با ایران را تغییر دهد. تهران نیز سیگنال هایی از تمایل برای دوستی با ریاض را از خود نشان داده است. پادشاه سعودی نیز پس از دو سال غیبت زائران ایرانی، از خود انعطاف نشان داد و موانع را بر سر راه حضور زائران این کشور در مراسم حج امسال برداشت. نه عربستان، نه ایران و نه منطقه، دیگر مایل به قبول استمرار مخاطرات نیستند.
انتهای پیام/