به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،انسان از طریق زبان، صدا، آوا، حالت صورت و زبان بدن احساسات خود را بیان میکند. زبان و فرهنگ بر نحوهی بیان احساسات فرد مؤثرند. با وجود این گوناگونیها، تمام انسانها احساسات مشابهی را تجربه میکنند. توانایی شما در خواندن احساس دیگران و عکسالعملی که در قبال آن نشان میدهید هوش هیجانی نام دارد. با تقویت هرچه بیشتر هوش هیجانی میتوانید از احساس خود و دیگران بیشتر آگاه شوید. در این مقاله دو روش کاملا کاربردی برای درک احساسات دیگران به شما معرفی کردهایم. این شما و این هم رمز خواندن احساسات.
روش شمارهی یک: تحلیل احساس دیگران
۱. احساسات مثبت و منفی را بشناسید
به طور کلی تمام انسانها شش احساس مشترک دارند: شادی، تعجب، خشم، ترس، ناراحتی و انزجار. این احساسات به دو گروه مثبت (شادی و تعجب) و منفی (خشم، ترس، ناراحتی و انزجار) طبقهبندی میشوند. برای شناخت این عواطف باید با رفتارهای ناشی از آنها آشنا شوید
عواطف مثبت میزان استرس بدن را پایین میآورند، روحیه ما را بهتر میکنند و بر میزان حافظه و هوشیاری میافزایند.
احساسات مثبت عبارتند از شادی، تعجب، همدردی، مهربانی، عشق، شجاعت، اعتماد به نفس، الهامبخش بودن برای دیگران، تسکین دادن آنها و …
احساسات منفی استرس بدن را بالا میبرند، به ما کمک میکنند که خطر احتمالی را تشخیص دهیم و بتوانیم از پس موقعیتهای دشوار برآییم. نمونههایی از این عواطف عبارتند از ناراحتی، ترس، خشم، احساس خواری، انزجار و … .
آمیگدال و کورتکس پیش پیشانی دو بخش مهم مغز هستند که ابراز عواطف و درک آنها را در کنترل خود دارند. اگر یکی از این بخشها آسیب ببیند فرد نمیتواند احساسات خود و دیگران را به درستی درک کند.
۲. به حالت چشمها و دهان دقت کنید
مردم معمولا احساسات را از طریق چشمها یا دهان نشان میدهند. افراد تحت تأثیر فرهنگ محل زندگی خود، احساسات را در یک بخش از صورت بیشتر از بخشهای دیگر نشان میدهند؛ مثلا ژاپنیها برای درک احساسات دیگران به چشمان آنها دقیق میشوند ولی مردم ایالات متحده به حالت دهان دقت میکنند. البته بهتر است برای این کار به تمام اجزای صورت طرف مقابل دقیق شوید و نه فقط به چشمان او.
هنگام بررسی احساس فردی که با او صحبت میکنید تا حدودی از او فاصله بگیرید تا بتوانید صورتش را ببینید، ولی صحبت را طبق روال معمول ادامه دهید. بهترین فاصله برای این کار حدود پنجاه تا صد و بیست سانتیمتر است.
۳. به لحن صدای طرف مقابل دقت کنید
پس از حالت صورت، تغییر لحن صدا دومین شیوهی ابراز احساسات است. افراد از صدا برای نشان دادن احساس خود و کنترل آن استفاده میکنند، با این حال بعضی از احساسات را نمیتوان با صدا انتقال داد. برای مثال میتوان از لحن صدای طرف مقابل به آسانی حالتهایی از قبیل آرامش، خستگی، رضایت و اطمینان را تشخیص داد، اما احساساتی مانند ترس، دوستی، شادی و ناراحتی به راحتی قابل تشخیص نیستند.
برخی احساسات نیز خود را به شکلی واحد در لحن صدا نشان میدهند، مثلا تن صدای بالا یا محکم هم میتواند نشانهی عصبانیت و خشم فرد باشد هم بیانگر اعتماد و علاقهی او به موضوعی که دربارهی آن صحبت میکنید. تن صدای پایین یا آرام احساسات مختلفی را نشان میدهد، مانند احساس آرامش، رضایتمندی، صمیمیت، دوستی، ناراحتی و خستگی. اگر تن صدای آرام همراه با نفس عمیق باشد نشان از حس ترس، خجالت یا اضطراب است.
۴. به رفتار و طرز برخورد معمول فرد توجه کنید
آیا تا به حال دقت کردهاید که فرد معمولا در صحبت با شما فضایی دوستانهای به وجود میآورد یا بیشتر محافظهکارانه رفتار میکند؟ ناخودآگاه متوجه احساس دیگران میشوید. گاهی اتکا به قضاوت شخصی و حسی که از رفتار فرد مقابل به شما دست میدهد بهترین راه درک احساس دیگران است.
به واکنشی که به رفتار و حرکتهای شخص مقابلتان نشان میدهید دقیق شوید تا احساس او را بشناسید، زیرا در اغلب موارد احساس آنها در حالت صورت، تن صدا و رفتار ما منعکس میشود.
احساسات مسریاند. احساس دیگران ما را به گونهای تحت تأثیر قرار میدهد که حالت و رفتار ما همزمان با احساس فرد مقابل تغییر میکند. به همین دلیل اگر شخصی به شما لبخند بزند، شما هم ناخودآگاه میخواهید به او لبخند بزنید.
۵. وضعیت سلامت طرف مقابل را بسنجید
احساسات بر سلامت فرد تأثیر میگذارند و آن را بهتر یا بدتر میکنند. اگر به نظر میرسد یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان بیمار است یا همیشه احساس خستگی میکند، احتمال دارد تنش عصبی زیادی را تحمل کرده یا به افسردگی دچار شده باشد.
علائم بیماریهای روانی و افسردگی، خود را در قالب بیماریهای جسمی نشان میدهند مانند سردرد مزمن یا میگرن، کمبود انرژی در انجام فعالیتهای روزمره، مشکلات معده، کمردرد، اختلال تغذیه و استعمال الکل و داروهای روانگردان.
علائم روحی و عاطفی در بیماریهای روانی و افسردگی عبارتند از اختلال حواس، تغییر ناگهانی و شدید حالت روحی فرد، میل به انزوا، ناتوانی در برخورد با مسائل روزمره و افزایش میزان خشم و رفتار خشونتآمیز در فرد.
۶. مهارتهای مربوط به هوش هیجانی را تقویت کنید
با کسب آگاهی بیشتر دربارهی احساسات خود بیشتر میتوانید متوجه احساسات دیگران شوید، پس بهتر است در این زمینه آموزش ببینید. هوش هیجانی چهار شاخه دارد که عبارتند از:
توانایی درک احساس خود و دیگران؛
ترکیب احساسات با عقل و منطق؛
درک اهمیت عواطف در زندگی روزمره؛
مدیریت احساسات.
در ادامه چند راهکار مفید برای بهبود هوش هیجانی پیشنهاد میدهیم:
برای مدتی دست از سر تلفن همراه و رایانه بردارید و با رفتن به محیط بیرون از خانه و وقت گذراندن با دیگران مهارت و تواناییهای اجتماعیتان را ارتقا دهید. با این کار هر روز با دیگران روبهرو میشوید و با علائم غیرزبانی که نشاندهندهی عواطف آنها هستند و در حالت بدن و چهرهشان آشکار است، آشنا میشوید.
از احساسات منفی یا افرادی که به شما یا دیگران حس بدی میدهند فرار نکنید، زیرا وجود این احساسات برای شما و دیگران ضروری است. اگر ناراحت یا خشمگین هستید، لحظه ای به خود بیایید و فکر کنید چرا چنین حس و حالی دارید، سپس با سه راه حلی که در ادامه به شما میگوییم با آن مقابله کنید. این راه حلها عبارتند از:
به زبان بدن گوش دهید. اگر معدهتان به هم میپیچد احتمالا دچار اضطراب هستید، یا اگر ضربان قلبتان افزایش یافته، احتمالا هیجانزده شدهاید.
افکار و احساسات خود را بنویسید. چند بار در هفته دست از امور روزمره بکشید و از کارهایی که انجام میدهید و احساستان دربارهی آنها بنویسید. میتوانید موارد دیگری را هم به یادداشتهای روزانهتان اضافه کنید، به عنوان مثال بنویسید شب قبل چند ساعت خوابیدهاید یا صبحانه چه خوردهاید.
از یکی از اعضای خانواده یا دوست نزدیکی که به او اعتماد دارید و خوب او را میشناسید بخواهید دربارهی احساساتتان به شما بگوید. بعضی وقتها دیگران ما را بهتر از خودمان میشناسند و پاسخی که به ما میدهند بسیار جالب و هوشمندانه است.
روش شمارهی دو: درک حالات صورت
۱. به حالت صورت طرف مقابل توجه کنید
احساسات درونی در چشمها و صورت آشکار میشوند. با یادگیری رابطهی بین حالت صورت و احساس مربوط به آن، گام بلندی در شناخت احساسات برمیدارید.
مراقبت باشید در این مورد گول نخورید، زیرا مردم میتوانند در صورت خود حسی که ندارند را به وجود آورند؛ مثلا هنگامی که غمگین یا عصبانی هستند خود را شاد نشان دهند. بازیگران از این قابلیت خیلی خوب استفاده میکنند. در چنین موردی فقط به دنبال درک حس طرف مقابل از طریق حالت چهره نباشید و سعی کنید نشانههای دیگری بیابید. به زبان بدن او یا لحن صدایش دقت کنید تا حقیقت را دریابید. به چشمان او نگاه کنید. چشمانی که با نگاهی سرد به شما خیره شدهاند با آن لبخندی گرم و گیرا هیچ ربطی ندارند.
۲. لبخند واقعی را از لبخند مصنوعی تشخیص دهید
لبخندی که حقیقی و از ته دل باشد برخلاف لبخند دروغین یا اجباری، عضلههای بیشتری را در صورت درگیر میکند. گوشهی دهان و گونهها نیز بالا میآید. اگر ماهیچههای کنار چشمان کشیده شوند و خطوط پنجه کلاغی تشکیل بدهند، آن زمان میتوانید با اطمینان بگویید لبخند، واقعی است. خطوط پنجه کلاغی چینهایی هستند که با خنده به گوشهی خارجی چشم امتداد مییابند.
۳. سعی کنید ناراحتی را از شادی ظاهری تشخیص دهید
این مورد در ظاهر کار آسانی به نظر میرسد، ولی مردم هنگام ناراحتی سعی میکنند با لبخند زدن، بر احساس واقعیشان غلبه کنند و آن را نشان ندهند. اما پنهان کردن احساس واقعی که از ته دل باشد دشوار است. مردم هنگام ناراحتی اخم میکنند و گوشهی دهانشان به پایین کشیده میشود. گوشهی داخلی ابرو (نزدیک بینی) نیز پایین میآید. پلکهای شل و افتاده هم نشانهی دیگری از غمگین بودن فرد هستند.
۴. خشم و انزجار را از یکدیگر تشخیص دهید
خشم و احساس نفرت معمولا جدا از هم نیستند و متأسفانه نشانههای یکسانی درصورت فرد برجای میگذارند که تشخیص این دو را از هم سخت میکند. معمولا هنگامی که احساس نفرت پیدا میکنیم و عصبانی و آزردهخاطر میشویم، بینیمان را جمع میکنیم.
هنگامی که عصبانی هستیم ابروها را به سمت پایین میکشیم، لبها را به حدی روی هم فشار میدهیم که باریک میشوند و دو لبهی آن به هم میرسند و چشمها، به عبارتی، از حدقه بیرون میزنند.
در حالاتی مانند بیزاری، انزجار نسبت به یک شخص یا مسئله، لب بالایی به سمت بالا کشیده و لب پایینی شل و افتاده میشود اما این تغییرات هنگام خشم رخ نمیدهند. در این مورد ابرو را هم پایین میاندازیم و باز هم در خشم چنین حالتی را زیاد نمیبینیم.
۵. ترس و غافلگیری را از هم تشخیص دهید
ترس حسی منفی و غافلگیری حسی مثبت است، ولی هر دو سیستم عصبی سمپاتیک را فعال میکنند و این سیستم برای آنها پاسخ «جنگ یا گریز» را آماده میکند. هنگامی که اتفاقی غیرمترقبه رخ میدهد، بدون در نظر گرفتن خوب یا بد بودن آن، بخشی از مغز ما تحریک میشود که کنترل حرکت های غیرارادی را در دست دارد. ما در پاسخ، ابروها و پلک ها را بالا میبریم تا چشمانمان حسابی باز شوند.
هنگام ترس هم ابروها به گوشهی داخلی چشم (به سمت بینی) کشیده میشوند، مردمکها گشاد میشوند تا نور بیشتری به داخل چشم برسد و دهان باز میشود. عضلات صورت نیز سفت و منقبض می شوند. این انقباض بیشتر در اطراف دهان و گونه پدید میآید.
هنگام غافلگیری ابروها را به شکل کمانی بالا میبریم و چانه را به پایین رها میکنیم، دهان باز میماند اما عضلات اطراف آن آرام و شل هستند.
روش شمارهی سه: خواندن احساسات با روشهای دیگر
۱. به دنبال نشانههای غیرزبانی باشید
درک احساسات دیگران - نشانه های غیر زبانی
انسان احساسات خود را علاوه بر حالت صورت و لحن صدا به شکلهای دیگر هم نشان میدهد. علائم غیرزبانی گمراه کنندهاند ولی با یادگیری روشهایی برای شناسایی آنها به راحتی میتوانید آنها را تشخیص دهید. حرکات بدن، وضعیت قرار گرفتن اندامها و ارتباط چشمی از مهمترین علائمی هستند که باید به آنها دقت کنید. در بررسی طرف مقابل ببینید آیا او پر جنب و جوش و مشتاق، و مدام در حال حرکت است یا عصبی و خشک است. ببینید آیا صاف ایستاده، هنگام صحبت به چشمانتان نگاه میکند یا با شانههایی فروافتاده مدام با دستانش ور میرود یا دست به سینه در مقابل شما قرار گرفته است.
حرکت دادن دستها و صاف ایستادن نشان میدهد طرف مقابل احساس راحتی میکند و اعتماد به نفس دارد. با این وجود اگر کسی بیش از حد جابهجا میشود (مثلا دائما دستانش را تکان میدهد)، و با صدای بلند حرف میزند پس ممکن است هیجانزده یا عصبانی باشد.
اگر طرف مقابلتان با شانههایی افتاده و دست به سینه روبهرویتان ایستاده یا به قدری آرام حرف میزند که صدایش را به درستی نمیشنوید، این علائم نشان میدهند او احساس راحتی نمیکند و استرس دارد. اگر به چشمانتان نگاه نمیکند و از این کار طفره میرود بدانید ناراحت است یا احساس گناه میکند.
به خاطر داشته باشید که فرهنگ، موقعیت اجتماعی و ویژگیهای هر فرد بر نحوهی بیان احساسات از طریق زبان بدن اثر میگذارد. به همین خاطر نشانههایی که به خاطر احساسات در صورت پدیدار میشود بیشتر همگانی و قابل اعتماد است. به عنوان مثال ایتالیاییها عادت دارند هنگام صحبت دستهایشان را تکان دهند، ولی ژاپنیها این عمل را بیادبی میدانند. در ایالات متحده و کشورهای اروپایی نگاه کردن به چشمان طرف مقابل هنگام صحبت، نشانهی احترام و توجه به او است، ولی در برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی با این کار خود را بیادب و گستاخ نشان میدهید.
۲. بر حرکات و حالت بدن طرف مقابل دقیق شوید
یکی از بهترین روشهای خواندن و تفسیر عواطف دیگری این است که بر حرکات کل بدن و صورت او تمرکز کنید. حالت و حرکتهای بدن نه تنها احساسات را منعکس میکنند، بلکه شدت آنها را هم نشان میدهند. احساسات مثبت و منفی درجهبندی خاص خود را دارند. به عنوان مثال احساسات مثبت از پایینترین حد آن که علاقه به چیزی است شروع میشود و در بالاترین حد به احساس وجد میرسد. در مورد احساسات منفی هم میتوان کمترین درجه آن یعنی ناراحتی و بالاترین درجه یعنی خشم همراه با خشونت را ذکر کرد.
مطالعهی حرکتهای بدن به چند بخش تقسیم میشود:
شانه و تنه: خم کردن شانهها به سمت جلو نشانهی خشم شدید و عقب دادن آنها نشانهی ترس است. اگر فردی صاف بایستد، شانهها را عقب بدهد و سرش را بالا نگه دارد میتوانید متوجه شوید اعتماد به نفس بالایی دارد. در صورتی که اگر شانهها را خم، به عبارتی قوز کند، احتمالا توجه و همدردی میخواهد، خسته است یا شاید مسئلهای نگرانش کرده باشد.
بازو و دست: اگر شخصی به خاطر مسئلهای ناراحت باشد، احتمالا بازوهایش را در راستای بدن قرار میدهد و دستها را در جیبهایش میگذارد. اگر از کسی یا چیزی رنجیده و آزردهخاطر باشد، یک دست را کنارش یا روی ران پایش قرار میدهد و با دست دیگرش هنگام صحبت به سمتی اشاره میکند یا کف دستش را تکان میدهد. اگر نسبت به موضوع بحث بیتفاوت باشد یا به آن اهمیتی ندهد دستانش را پشت کمر میگذارد.
پا: اگر فردی در حالت نشسته مدام پاهایش را تکان بدهد یا کف پا را به زمین بزند خیلی راحت میتوانید بفهمید که دچار اضطراب شده، از کسی یا چیزی دلخور است یا عجله دارد. البته برخی افراد عادت دارند بیدلیل پای خود را تکان دهند.
۳. به دنبال علامت «جنگ یا گریز» باشید
هنگامی که اتفاقی غیرمنتظره روی میدهد، جدا از خوب و بد بودن آن، بخشی از مغز که مربوط به حرکات غیرارادی است، تحریک میشود. این امر واکنشهایی فیزیکی در بدن به وجود میآورد، مانند گشاد شدن مردمک چشم، تند نفس کشیدن، افزایش تعرق و افزایش ضربان قلب. کف دستها یا زیر بغل خیس از عرق، صورت سرخ و دستان لرزان نشان میدهند طرف مقابلتان نگران است و استرس دارد.
مردان هنگام ناراحتی یا اضطراب علائمی مانند خشونت، درماندگی و خشم از خود بروز میدهند. در مقابل زنان پرحرفتر میشوند یا بیشتر به دنبال جلب حمایت دیگران میروند. برخی از مردان و زنان نیز بسته به شخصیتی که دارند در هنگام تجربهی احساسات آزاردهنده در لاک خود فرو میروند و کمحرف میشوند.
۴. از طرف مقابل بپرسید چه احساسی دارد
بعضی وقتها بهترین روش خواندن احساس فرد مقابل این است که مستقیما در اینباره از خودش بپرسیم. اگر حال خوشی ندارد ولی به شما بگوید حالش خوب است، مطمئن باشید ارزش خود را پایین نیاوردهاید. میتوانید زمانی که به پرسش شما پاسخ میدهد با توجه به لحن صدا، حالت صورت و حرکات بدنش، غیرمستقیم به حال او پیببرید. میتوانید از نشانههای لفظی که در گفتار او پنهان شده نیز از احساساتش آگاه شوید. به عنوان مثال ببینید آیا طرف مقابلتان خسته است، در لاک خودش رفته، شمردهتر صحبت میکند یا در صحبتهایش کلمات کمی به کار میبرد. اگر هیجانزده یا از مسئلهای برافروخته باشد، تند حرف میزند و تن صدایش هم بالا میرود.
سعی کنید به جای این که با او در جمع صحبت کنید، زمانی که تنها هستید این کار را انجام دهید. امکان دارد طرف مقابلتان وقتی با دوست مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانوادهاش تنهاست دربارهی احساسش صادقتر باشد و آن را بروز بدهد.
نکته
اگر می دانید فردی که روبهروی شماست غمگین، خوشحال یا هیجانزده است، سعی کنید به نحوهی بیان احساسش دقیق شوید، سپس مشاهدات خود را در حالت افراد دیگر هم جستجو کنید. اگر فکر می کنید شخصی خوشحال است، از او بپرسید آیا واقعا چنین احساسی دارد و اتفاق خوبی برایش رخ داده تا حدس خود را به بوتهی آزمایش بگذارید. قبل از این که با روشهایی که گفتیم شروع به خواندن احساس دیگران کنید، ابتدا آنها را بین افراد خانوادهتان امتحان کنید. به عنوان مثال در زمان صرف ناهار یا شام این کار را تمرین کنید.
کارتان را با پرسشهای مختلف از طرف مقابل شروع کنید. به عنوان مثال بگویید «حالت چطور است، خوبی؟» یا «دیروز چه کارهایی کردی؟» بعد از آن سؤالهای شخصی بپرسید، مثلا بگویید از فلان عضو خانواده یا دوستت چه خبر؟ یا اینکه فلانی چه کار میکند؟ و از این قبیل سؤالها. به واکنش آنها دقیق شوید، ولی اگر آنها از سؤالات شما معذب یا ناراحت شدند دیگر چیزی نپرسید و ادامه ندهید. برخی از مردم دوست ندارند به دیگران دربارهی احساسشان حرفی بزنند، پس زیاد در زندگی خصوصی مردم سرک نکشید.
موارد لازم به احتیاط
برخی از مردم عواطف و احساسات خود را عمدا پنهان میکنند. شاید در گذشته دیگران از افکار و احساسات شخصی آنها سوءاستفاده کردهاند یا در زندگی خود با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کردهاند که نمیخواهند احساس خود را بروز دهند. به تصمیم آنها احترام بگذارید.
درک احساس دیگران چندان مبتنی بر علم نیست. بدانید که مردم احساساتشان را به روشهای مختلف نشان میدهند پس هیچوقت دربارهی احساس واقعی آنها سریع و قطعی نتیجهگیری نکنید. اگر میخواهید احساس فردی را بخوانید که کاملا با شما غریبه است و هیچ آشنایی قبلی با او ندارید، بههیچوجه به چشمانش زل نزنید تا نسبت به شما نظر بدی پیدا نکند.
توانایی خود را در شناخت احساس دیگران به رخ نکشید و با این کار آنها را اذیت نکنید و معذب نسازید. اگر آنها نمیخواهند احساس خود را بروز دهند و به بقیه بگویند پس به نظر و حریم خصوصیشان احترام بگذارید.
منبع:چطور
انتهای پیام/