به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، متولد رفسنجان است . زمانی که انقلاب اسلامی به ثمر نشست 36 سال داشت. میگوید امام(ره) 117 روز در نوفل لوشاتو بودند که من 114 روز همراه ایشان بودم و خریدهای منزل ایشان را انجام میدادم.
هاشمی خاطرات جالبی از روزهای تبعید امام راحل به نوفل لوشاتو تعریف میکند، میگوید آن روزها به دلیل کمبود امکانات فقط تخم مرغ آبپز و عدسی میخوردیم. خبرنگارانی که به دیدن امام(ره) میآمدند، وقتی میدیدند ما هر روز تخم مرغ داریم سوال میکردند که آیا تخم مرغ در مکتب تشیع جایگاه خاصی دارد.
سال 48 برای ادامه تحصیل راهی آمریکا و در آنجا با شهید دکتر چمران آشنا میشود و برای منجسم کردن مبارزات دانشجویان مذهبی، "انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا" را راه اندازی میکنند.
میگوید پدرش برای رشد فرزندان در محیطی مذهبی اهمیت زیادی قائل بوده است، به گونهای که فرزندان پسر را در سنین 14 سالگی راهی قم میکرد.
هاشمی دارای فوق لیسانس مدیریت و تحصیلات حوزوی است. از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود و در تأسیس حزب کارگزاران سازندگی به عنوان عضو مؤسس شرکت و مدتها بعد از این حزب کناره گیری کرد.
وی از سال 63 تا 73 ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشت و از 73 تا 80 معاون رئیس جمهور وقت در امور اجرایی بود. هاشمی همچنین عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه خود دارد.
در ادامه مشروح گفتوگوی باشگاه خبرنگاران جوان با محمد هاشمی را می خوانید.
باشگاه خبرنگاران جوان: آقای هاشمی اگر موافق باشید گفتگو را با خاطراتتان از روزهای مبارزه و انقلاب آغاز کنیم
هاشمی: قبل از سال 42 مبارزاتی در کشورمان وجود داشت که عمده اعضای آن را چپها و جبهه ملی تشکیل میدادند. آنها معتقد بودند که براساس قانون اساسی مشروطه شاه فقط باید سلطنت کند نه حکومت. حکومت را دولت یا نخست وزیر بر عهده گیرد. آنها در مبارزاتشان خواهان براندازی شاه نبودند، بلکه اشکال قانون اساسی داشتند و میگفتند باید قانون اساسی اجرا شود و شاه فقط سلطنت کند.
از سال42 به بعد روحانیت وارد صحنه مبارزه شد و امام(ره)، رهبری آنان را بر عهده داشتند. خاستگاه امام(ره) این بود که حکومت یا نظام شاهنشاهی غیرقانونی و نامشروع است و خواهان سرنگونی این نظام بودند، یعنی امام راحل اولین فردی بودند که در قرن معاصر خواهان سرنگونی نظام شاهنشانی شدند و میگفتند ما حکومت موروثی که از پدر به پسر برسد را قبول نداریم. در آن روزها شاه مخلوع از طریق ساواک فشارهای زیادی به مبارزان روحانی وارد میکرد و آنان را به شدت شکنجه میدادند تا دست از مبارزه بکشند. در این فضا ارتباط گرفتن انقلابیون با یکدیگر بسیار سخت بود.
بنده خاطرات زیادی از آن دوران دارم آن روزها اگر ساواک در خیابان دو نفر را میدید که با هم حرف میزنند آنها را میگرفتند و میبردند، شکنجه میکردند و تا سر حد مرگ کتک میزدند. آن روزها برای چاپ اعلامیهها چاپخانهای نداشتیم بلکه از دستگاههای استنسیل یا همان ماشینهای تایپ دستی استفاده و من هم در زمینه چاپ و پخش اعلامیهها فعالیت میکردم. هرازگاهی هم اعلامیهها را میگرفتند و من را به زندان میبردند و مفصل از خجالتم درمیآمدند.
به یاد دارم مرحوم آقای باهنر و تعداد دیگری از روحانیون در زندان قزل قلعه بودند، به ملاقاتشان رفتم و برایشان کتاب و مقداری میوه بردم در میان کتابها هم اعلامیه گذاشتم، مأموران هنگام بازرسی اعلامیهها را گرفتند و مفصل کتک خوردم، از من سوال کردند که این اعلامیهها برای چه کسی است، گفتم کتاب مال من است اما خبر نداشتم که اعلامیه داخل آن قرار دارد. خلاصه چهار هفته در زندان بودم و ما را به شدت اذیت کردند.
باشگاه خبرنگاران جوان: چه سالی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتید؟
هاشمی: سال 1348
باشگاه خبرنگاران جوان: وضعیت مبارزه دانشجویان ایرانی در همان سال هایی که در آمریکا بودید چگونه بود؟
هاشمی: اوایلی که رفتم دانشجویان مسلمان تعدادشان کم بود و هیچ تشکیلات منسجمی نداشتند. تشکیلات دانشجویی به نام "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی" وجود داشت که عمدتا غیرمذهبیها از جمله جبهه ملی، حزب توده و... عضو آن بودند. به یاد دارم آن روزی که وارد آمریکا شدم کنگره این کنفدراسیون در حال برگزاری بود. در همان کنگره عضویت آقای دکتر چمران را لغو کردند چون ایشان مذهبی بودند.در آن وضعیت با آقای دکتر چمران و چند نفر دیگر آشنا شدم در منزل یکی از دانشجویان جلساتی داشتیم و صحبتهایی شد و در همان ایام پایههای انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی و آمریکا و کانادا ،گروه فارسی زبانان گذاشته شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: چگونه با امام(ره) آشنا شدید؟
هاشمی: مرحوم پدر ما فلسفهای برای تربیت اولاد خود داشت و میگفت اگر فرزندانم در سنین بلوغ در محیطی مذهبی پرورش یابند، ایمانشان کامل میشود و بعدا منحرف نمیشوند. بر این اساس فرزندان پسر را در سن 14-13 سالگی به قم میفرستادند، چرا که قبل از انقلاب بهترین محیط مذهبی را شهر قم داشت و دیگر شهرها وضعیت مناسبی نداشتند و فساد زیاد بود.
بعد از حضور حاج آقا (مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی) در قم، دو برادر دیگر نیز به قم رفتند، در سال 1336 که پدرم مرا به قم فرستاد، 15 سال داشتم. در آن روزها سرپرست ما مرحوم اخوی بود. در فضای سیاسی آن روز قم دو سه جریان فعالیت میکردند. یک جریان وابسته به آقای شریعتمدار بود و مجلهای هم به نام مکتب اسلام داشتند که بیشتر برای پاسخگویی به مسائل دینی و فرهنگی بود. گروه دیگری هم کتابی به نام مکتب تشیع منتشر میکردند که آنها عمدتا گرایشی سیاسی داشتند و از شاگردان امام(ره) بودند. پایهگذار اصلی و محوریت مکتب تشیع با حاج آقای ما بود. من و سایر برادران هم در کنار ایشان بودیم و در این ارتباط با امام راحل هم آشنا شدیم. آقای هاشمی با امام(ره) رابطه بسیار خوبی داشت و مورد اعتماد امام(ره) بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: امام پس از عراق به پاریس مهاجرت کردند، در زمان اقامت امام(ره) شما در پاریس همراه ایشان بودید، از آن روزها بگویید.
هاشمی: زمانی که امام(ره) از نجف اخراج شدند در مرز کویت به ایشان ویزا ندادند. بنابراین به بصره برگشتند و شب را آنجا گذراندند. از بصره نوه امام(ره) فرزند مرحوم حاج آقا مصطفی با من تماس گرفت و داستان را تعریف کرد. او گفت امام(ره) فرمودهاند که به شما اطلاع بدهیم، فردا هم هرجا برویم شما را در جریان میگذاریم، گفتم؛ بسیار خوب.
فردای آن روز خبری نشد؛ روز بعد، از پاریس تماس گرفتند که امام راحل به پاریس آمدند، من هم از آمریکا ویزا گرفتم وسایلم را جمع کردم و به نوفل لوشاتو محل اقامت ایشان رفتم. امام(ره) جمعاً 117 روز در پاریس بود و من 114 روز همراه ایشان بودم.
از نوفل لوشاتو خاطرات فراوانی دارم. آن روزها مسائل بسیار مهمی اتفاق افتاد که جای بررسی دارد، روزانه شاید 100 خبرنگار از اکثر کشورهای دنیا برای دیدن امام(ره) میآمدند، ایشان در پاریس ظهر و شب سخنرانی داشتند.
خانه محل اقامت امام(ره) بسیار کوچک بود و دو اتاق و یک زیرزمین نمور داشت؛ بعد از گذشت مدتی از اقامت امام(ره) در نوفل لوشاتو خانه روبهروی محل اقامت ایشان را اجاره کردم و با همسرشان به آن خانه رفتند، چون فضای زیادی هم وجود نداشت، چادر هم زده بودیم.
روزانه تعداد زیادی از دانشجویان، مردم عادی و شخصیتهای مختلف از کشورهای عربی و اسلامی به دیدن امام(ره) میآمدند. زمستان بسیار سرد بود امکانات گرمایشی چندانی هم نداشتیم.
در آن روستا دو هتل ساخته بودند که فقط اسم هتل را یدک میکشید. در واقع مسافرخانهای با امکانات بسیار کم بود، ما چند اتاق آن مسافرخانهها را هم اجاره کردیم و شبها در آنجا میخوابیدیم. ظهر و شب به مهمانی که برای دیدن امام(ره) میآمدند، غذا میدادیم، غذا هم عمدتاً تخم مرغ آبپز، عدسی یا آبگوشت بود. در آن روزها سه تن از سرمایه داران زمان شاه یعنی آقای لاجوردی، تولیت و فرد دیگری از انگلیس به دیدن امام(ره) آمدند. پالتوهای کشمیری شیکی هم پوشیده بودند. به آنان گفتیم ناهار بمانید و قبول کردند، در خانه امام(ره) تراس کوچکی جلوی اتاق وجود داشت، آنجا فرش پهن کردیم، سفره هم انداختیم. غذای آن روز عدسی به همراه نان باگت بود، آن سه مهمان غذا را که دیدند با حالت تعجب به یکدیگر نگاه میکردند . به آقایان گفتم غذای اینجا همین است و فکر نکنید که این پیش غذاست بلکه غذای اصلی است.
خبرنگاران که برای دیدن امام(ره) میآمدند، میدیدند که ما همیشه تخم مرغ آبپز داریم. یک بار خبرنگاری پرسید که آیا تخم مرغ آبپز در مذهب شیعه جایگاه خاصی دارد؟ (باخنده) به او گفتم نه چون ما اینجا امکانات خاصی در اختیار نداریم، مجبوریم تخم مرغ یا عدسی بخوریم. من بخش عمده خریدهای خانهام را انجام میدادم. یک روز امام(ره) به من گفتند، برو میوه بخر و میوه لوکس و گران نخر. به ایشان گفتم آقا من نمیروم، چون پاریس 40 کیلومتر وسعت دارد، چگونه این همه مغازه را بگردم؟ امام راحل با لبخند گفتند من که نگفتم همه مغازهها را بگرد، گفتم یک مغازه برو و ارزانترین میوه را انتخاب کن.
باشگاه خبرنگاران جوان: در نوفل لوشاتو امام(ره) دیداری با نماینده رئیس جمهور آمریکا و فرانسه داشتند، بحثهایی درمورد آن دیدار مطرح شد. عدهای میگویند که آن دیدار برای این بوده که با امام(ره) درمورد زمان دقیق بازگشتشان به کشور صحبت کنند، آیا چنین چیزی صحت دارد؟
هاشمی: داستان این بود که یک روز از کاخ الیزه تماس گرفتند و گفتند نماینده آقای کارتر میخواهد با امام(ره) دیدار کند، امام راحل موافقت کردند و شب حدود ساعت 10 نمایندگان آمریکا و فرانسه به محل اقامت ایشان آمدند. نماینده آمریکا تهدید آمیز و بی ادبانه صحبت کرد و تلویحاً به امام(ره) گفت که شما در امور ایران دخالت نکنید. اما نماینده فرانسه که دید اوضاع شکلی نامناسب پیدا کرده، میخواست اوضاع را عوض کند با امام(ره) مودبانه صحبت کرد و گفت الان به ایران نروید بهتر است، چرا که وضعیت کنونی ایران برای شما خطر دارد و اگر محل اقامتتان مناسب نیست، ما شما را به کاخ ورسای میبریم.
زمانی که صحبتهای این دو نماینده تمام شد و رفتند امام(ره) فرمودند، اعلام کنید من جمعه به ایران میروم. خبرش را نوشتیم و ساعت 12 از رادیو فرانسه پخش شد. بعد که بختیار گفت فرودگاه را میبندم ایران ایر هم قبول نکرد که امام(ره) و همراهان ایشان را برگردانند. بنابراین یک هواپیمای 747 از ایرفرانس اجاره کردیم. از آن جمعهای که اعلام کردیم امام(ره) قصد بازگشت دارند حدود 10 الی 12 روز طول کشید تا ایشان به کشور بازگشتند. روز 12 بهمن که به ایران بازگشتیم از امام(ره) در مدرسه رفاه سوال کردم که آقا چطور شد آن شب تصمیم گرفتید بازگردید. ایشان فرمودند آقای کارتر که دوست من نیست و دلش هم برای من نسوخته است، از حرفهایشان فهمیدم توطئهای دارند که اگر من در ایران باشم، جلوی آن توطئه را میگیرم و نمیتوانند کارشان را انجام بدهند، بنابراین تصمیم گرفتم برگردم.
بعد از زمانی که انقلاب پیروز شد دیدیم که ژنرال هایزر را برای کودتای نظامی به ایران فرستاده بودند، او هم 40 روز در ایران مانده بود و زمانی هم که امام(ره) به کشور بازگشتند، ژنرال هایزر فرار کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی از شخصیتهای برجستهای بودند که در کنار امام راحل مبارزات زیادی انجام دادند. از مبارزات ایشان بگویید.
هاشمی: مرحوم آقای هاشمی در قم با امام راحل آشنا شدند و کتاب مکتب شیعه را انتشار میدادند. آن زمان ارتباط گرفتن انقلابیون با یکدیگر بسیار سخت بود. آقای هاشمی در این زمینه خلاقیتی به خرج داد و برای انتشار کتاب مکتب تشیع در شهرستانها و استانها نماینده انتخاب میکرد و قبل از اینکه کتاب چاپ شود، قبض پیش فروش برای نمایندگان میفرستاد، آن نمایندگان قبضها را به مشتاقان این کتاب میدادند، در نتیجه این گونه افراد شناسایی میشدند و رابطه برقرار میشد. از این راه، شبکهای در کشور ایجاد شد و به راحتی میتوانستند اعلامیهها و بیانیههای امام(ره) را پخش کنند.
آقای هاشمی بیش از 1000 خانواده زندانیان را تحت پوشش خود قرار داده بود چرا که انقلابیونی که به زندان میافتادند، اگر کارمند بودند حقوقشان قطع میشد و اگر از کسبه بودند دیگر اجازه کار کردن نداشتند و زندگیشان در معرض سختی و خطر قرار میگرفت.
باشگاه خبرنگاران جوان: پس از انقلاب افراد زیادی در متن انقلاب حضور داشتند، زندان رفتند و شکنجه شدند آیا فقط این افراد انقلابیاند یا افراد دیگری هم در این دایره تعریف میشوند؟
هاشمی: انقلاب اسلامی که زیر بنای آن را مکتب تشیع و اهل بیت تشکیل میدهد، دارای مانیفست و آرمان است و ویژگیهایی دارد، کسانی که این ویژگیها را قبول داشته باشند و در زندگی به آن عمل کنند، انقلابی هستند.
باشگاه خبرنگاران جوان: پس از 39 سال از وقوع انقلاب اسلامی شاهدیم که مردم در هر موضوعی که پیش میآید از نظام پشتیبانی میکنند، دلیل این همراهی را چه میدانید؟
هاشمی: مردم اصل نظام را قبول دارند اما انتقادات و گلههایی هم دارند، در تمام این سالها در راهپیمایی 22 بهمن در تهران شرکت کردم، زمانی که به ترکیب جمعیت دقت کردم، دیدم که از هر قشر و گروهی حضور دارند. مردم با اصل انقلاب مشکلی ندارند و اصل نظام را قبول دارند و حمایت میکنند حتی در همین راهپیماییهای اخیر شنیدم مردم میگفتند انقلاب همچون فرزند ماست اگر فرزندانمان خطایی کند سعی میکنیم با تنبیه، خطا را به او یادآوری کنیم اما هرگز این فرزند را رها نمیکنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظرتان شعارهای انقلاب محقق شده است؟
هاشمی: یکی از این شعارها استقلال بود که معانی مختلفی برای استقلال وجود دارد؛ آنچه که مدنظر امام(ره) بود و ایشان هم در فرمایشاتشان به آن فراوان اشاره کردند، وابستگی نداشتن به ابرقدرتهای آمریکا، شوروی و... است. امام راحل جمله معروفی دارند و میگویند آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از انگلیس بدتر و انگلیس از هر دوتای آنها بدتر است.
ما از نظر سیاسی به ابرقدرتها وابستگی نداریم، کارهایمان را خودمان انجام میدهیم، یک مثالی در این زمینه میزنم تا ببینید که چقدر شاه به بیگانگان وابسته بوده است. آقای هویدا در کتابش درباره وابستگی شاه به آمریکا مینویسد که وزارت مسکن آن زمان تعدادی خانه سازمانی برای یکی از وزارتخانههای دولت ساخته بود، شاه تصمیم میگیرد این خانههای سازمانی را به یکی دیگر از وزارتخانهها بدهد. وزیر مسکن به شاه گزارش میدهد که در مورد آن خانههای سازمانی به آقای سالیوان سفیر آمریکا گفته شد و وی گفت مانعی ندارد، میتوانید آن خانههای سازمانی را به وزارتخانهای که مدنظرتان است، بدهید.
این موضوع حد دخالت آمریکا در امور داخلیمان را نشان میدهد. اما امروز چنین چیزهایی نداریم؛ در بعد اقتصادی نیز ما وابستگی به بیگانگان نداریم و سعی کردیم روی پای خودمان بایستیم. اما از نظر فرهنگی مورد تهاجم فرهنگ غرب قرار گرفتیم و فرهنگ اسلامی را آن چنان که باید و شاید عمل نکردیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: قبل از انقلاب اسلامی تصمیمگیریها در مورد کشورمان خارج از مرزها انجام میشد اما با وقوع انقلاب اسلامی اکنون شاهدیم که هیچ تصمیمی حتی در منطقه بدون حضور ما گرفته نمیشود به نظرتان مولفههای این اقتدار چه چیزهایی است؟
هاشمی: مولفههایش متفاوت است، در یک کتابی جملهای از یک آمریکایی خواندم که مطلب جالبی بود. او نوشته بود آمریکا در زمان شاه، ایران را داشت و هیچ کدام از کشورهای منطقه را نداشت اما در آن شرایط همه منافع و خواستههای خود را عملی میکرد. اکنون با پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا، ایران را ندارد اما همه کشورهای منطقه از جمله عربستان و... با او همراهند ولی در عمل هیچ کاری نمیتواند انجام دهد، این تحلیل نشان دهنده قدرت و اقتدار ایران است. در زمان شاه مخلوع، آمریکا، ایران و رژیم صهیونیستی، مثلثی در منطقه تشکیل داده بودند، امام(ره) در سخنرانی عاشورای 42 خطاب به شاه فرمودند که طلاب ما را به زندان میبردند و میگویند شما به سه چیز یعنی آمریکا، اسرائیل و شاه کاری نداشته باشید.
ایران کشوری قدرتمند بوده و بعد از انقلاب اسلامی مولفههایی همچون پشتیبانی مردم، دین و... به این قدرت اضافه شده است و نتیجه این شده که هیچ تصمیمی در منطقه بدون حضور ایران امکان پذیر نباشد.
باشگاه خبرنگاران جوان: اشاره کردید که مردم انتقادات و گلههایی دارند، به نظرتان برای رفع این گلهها و انتقادات باید چه کارهایی انجام داد؟
هاشمی: گروهای مختلف مردم اشکالها و انتقادهای متفاوتی دارند، گروهی انتقادش نسبت به مسائل اقتصادی است و آنها خواستار زندگی بهتر هستند، انتقاد گروه دیگری بیکاری جوانان است و میخواهند فرزندانشان کار داشته باشند تا بتوانند عزتمندانه زندگی کنند. گروهی بحثهای سیاسی را مطرح میکنند و آزادیهای بیشتر میخواهند، خواستار وجود تریبونهایی هستند تا بتوانند نظراتشان را بیان کنند. بنابراین قشرهای مختلف با توجه به جایگاهی که دارند نوع مشکل و خواستههایشان متفاوت است لذا باید مسئولان به تمامی این زمینهها توجه جدی داشته باشند.
باشگاه خبرنگاران جوان: امام راحل بر رسیدگی به محرومان، ساده زیستی و دوری از اشرافیگری تأکید داشتند، چرا این ساده زیستی به معنای واقعیاش در میان بعضی مسئولان تحقق نیافته است؟
هاشمی: پاسخ به این سوال به ویژگیهای شخصیتی، فردی، خانوادگی افراد و فرهنگی برمیگردد. خداوند در قرآن کریم میفرمایند سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر آن که هرکسی خود را تغییر دهد. بنابراین تغییر باید از افراد در جامعه شروع شود، یعنی من اگر خودم را اصلاح کنم جامعه هم اصلاح میشود. در این زمینه مردم و مسئول نداریم بلکه همه باید به موضوع ساده زیستی توجه داشته باشند. اما مسئولان وظایفشان سنگینتر خواهد بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: دشمن اصرار فراوانی دارد که بگوید بعد از انقلاب برای مردم کاری انجام نشده است، لطفا مصادیقی از کارهایی که قبل از انقلاب امکان پذیر نبوده اما با وقوع انقلاب اسلامی امکان پذیر شده است را بگویید
هاشمی: قبل از انقلاب اسلامی ما از نظر سیاسی استقلال نداشتیم، مجلس ما فرمایشی و دولتمان موروثی بود اما بعد از انقلاب همه این ساختارها عوض شد. قبل از انقلاب صنعت ایران منحصر به مونتاژ بود و چیزی در ایران تولید نمیشد. برای روشن تر شدن این موضوع خاطرهای ذکر میکنم. در سالی که به صدا و سیما رفتم، مهندسان میگفتند قبل از انقلاب ما اجازه نداشتیم روی فرستنده قویتر از 100 کیلو وات کار کنیم اما بعد از انقلاب روی فرستندههای 400 کیلو وات پر قدرت موج کوتاه، 1000، 800 و 600 کیلو وات موج متوسط خریداری میکردیم و تمام کارهایشان را مهندسان ما انجام میدادند. آن روزها معاون فنی و مهندسان به من میگفتند ما امروز مزه استقلال را میچشیم چراکه زمان شاه فقط میتوانستیم روی فرستنده 100 کیلو وات آن هم با حضور یک کارشناس خارجی کار کنیم اما الان همه چی دست خودمان است.
امروز در همه صنایع اعم از هستهای، خانگی، نانو، الکترونیکی به شکوفایی زیادی رسیدیم و اینها در زمان شاه وجود نداشت و امروز ایران به عنوان قدرت هستهای شناخته شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما مهمترین راهبردهای انقلاب در سالهای پیش رو چیست؟ اگر اقتصاد را یکی از این راهبردها میدانید، بفرمایید چگونه باید به این راهبرد توجه شود؟
هاشمی: پیامبر(ص) میفرمایند هر فردی که هزینه زندگی نداشته باشد دین هم ندارد، ما نظام اسلامی هستیم و میخواهیم مردم را به فضائل دعوت کنیم، بنابراین تأمین معاش مردم یکی از موارد ضروری است. خانوادهها باید در رفاه نسبی زندگی کنند و زندگی عزتمندانهای داشته باشند، اشتغال جوانان هم در این زمینه اهمیت زیادی دارد.
اگر بخواهیم به اقتصاد سالم و پویا برسیم چارهای جز تکیه به تولید نداریم. تولید یکی از مسائل اصلی کشور است، تولید که باشد شغل ایجاد میشود و خانوادهها میتوانند در رفاه باشند. کشورمان استعدادهای فراوانی دارد و ما به دلایلی از این استعدادها استفاده نکردهایم. یکی از این استعدادهای بی نظیر بحث توریسم است، ایران جاذبههای زیادی برای صنعت توریسم دارد اما در سالهای بعد از انقلاب نگاه مناسبی به مقوله توریسم نداشتیم. ممکن است کسانی تصور کنند برخی که در قالب توریسم وارد کشور می شوند، مأموریتی هم داشته باشند اما نباید این را به همه تعمیم دهیم.
شنیدم اسپانیا امسال برای جذب 80 میلیون توریسم برنامه ریزی کرده است. در حالی که ما هنوز 8 میلیون توریسم هم نداریم. آقای هاشمی در دولت سازندگی زمانی که جمعیت کشورمان کمتر از 50 میلیون نفر بود برای تولید 300 میلیونی هدفگذاری کرد و میگفت ما باید نیازهای بازارهای اطراف را تأمین کنیم.
گفتوگو از سمانه عیوضی و سحر بخشی روشن
انتهای پیام/