بسمه تعالی
اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی:
با سلام و احترام
اهمیت راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در پیشبرد اهداف عالی نظام اسلامی در حوزه علم، فرهنگ و مهمتر ازهمه آموزش، پوشیده نیست، قلمرو این اهمیت تا آنجاست که رهبری معظم انقلاب اسلامی از آن به این تعبیر یاد کردهاند:« ...شورای عالی انقلاب فرهنگی، همچون یک قرارگاه اصلی، وظیفه سیاستگذاری راهبردی و هدایت دستگاهها و مراکز تاثیرگذار فرهنگی و بخشهای اجرایی را برعهده دارد... آن نهادی که به دنبال آن میگردید همینجاست، ما جای دیگری نداریم».
در طول عمر پربرکت نظام اسلامی، به کرات و در عرصههای مهم شاهد راهبری جدی و مدبرانه شورای محترم بودهایم و این خدمات ارزشمند را، به نوبه خود، پاس میداریم.
چندی است که شاهد ارائه طرحی هستیم که اجرای آن، آثار مهم و بلند مدتی را بر نظام آموزش کشور به همراه دارد؛ طرح حذف آزمونهای ورودی مدارس تیزهوشان (سمپاد) و نمونه دولتی و به تبع آن، حذف این مدارس که واکنش بسیاری از متخصصان عرصه تعلیم و تربیت را برانگیخته است؛ مدارسی که به طور مستقیم بر روند شناسایی، جذب و پرورش علمی استعدادهای درخشان موثر است.
نظرات موافقان و مخالفان و تحلیلها و گزارشهای دریافت شده، حاکی از اهمیت این مسئله بود؛ تا اینکه در 29 بهمن ماه، حذف سمپاد رسما از نظام آموزش و پرورش اعلام و طرحی موسوم به «شهاب» (شناسایی و هدایت استعدادهای برتر) که مدتی در برخی مدارس، به طور آزمایشی اجرا میشد، جایگزین آن شد؛ در این بین، آنچه آشکار بوده و است، جای خالی شورای انقلاب فرهنگی، به عنوان نهاد سیاستگذار و راهبر در عرصههای مهم آموزشی است.
در میان اظهار نظرهای بیدرنگ برخی کارشناسان در حمایت از این مصوبه هیچگونه اعلام موضعی در تایید و رد و یا لااقل، توضیح و تبیین و تفسیر این طرح، از شورای محترم مشاهده نشده است و حتی مطالبه تبیین طرح جایگزین پیشنهادی دولت (شهاب) به جهت بررسی کارشناسی، توسط شورا به عنوان متولی تنظیم سیاستهای آموزش و پرورش کشور، صورت نگرفته است؛ بحث بر سر بودن یا نبودن مدارسی است که فرزندان نخبه ایران اسلامی، برای پرورش و بالندگی هرچه بیشتر، به آنها سپرده میشوند.
فارغ از درست یا غلط بودن تصویب طرح مذکور، این سوال مطرح است که چرا موضع و رأی شورای عالی انقلاب فرهنگی که شرطی اساسی است، در قبال این مسئله لحاظ نشده و دلیل سکوت شورای محترم چیست؟
باتوجه به تاکید مقام معظم رهبری بر پرورش اختصاصی نخبگان و بر اساس تجربه چندی پیش در مورد ورود ایشان به مسئله سند آموزشی 2030 (که ایشان از باب ابرام بر خط مشیهای آموزشی و تربیتی خود داشتند)، به نظر میرسد تصویب طرح اخیر، در تعارض با خط مشی تعیین شده از جانب ایشان است و بعید نیست که همچون قضایای 2030 ،شخصا، وارد عمل شوند؛ و این به معنای عدم توجه شورای محترم به وظایف محوله از جانب قانون است.
بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، به عنوان یک تشکر دغدغهمند در ساحت تعلیم و تریبت و چشم بیدار عدالت طلبی در عرصه پرورش فرزندان انقلاب اسلامی، خواستار اعلام موضع صریح و منطقی شورای محترم در خصوص حذف این مدارس میباشند.
والله ولی التوفیق
پینوشت: قانون مصوب تاریخ 20/08/1376 شورای عالی انقلاب فرهنگی، مورد 16، «برنامهریزی و تهیه طرحهای خاص برای شناسایی، جذب و تعالی فکری نخبگان و تربیت و پرورش علمی و معنوی استعدادهای درخشان و بهرهگیری از تواناییها و ابتکارات و خلاقیتهای آنان» راه از وظایف این نهاد برمیشمارد.
انتهای پیام/