کارگردان نمایش «غول بزرگ مهربان» گفت: در حال حاضر کار تئاتر بزرگسال هم انجام می‌دهم و از شادابی کار کودک در کارهای بزرگسال هم استفاده می‌کنم.

مریم کاظمی و غول‌ بزرگ مهربانبه گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در میان کارهایی که از فروردین ماه سال جاری به صحنه رفته، نمایش کمدی «غول بزرگ مهربان» به کارگردانی مریم کاظمی، با حضور عمو فیتیله‌ای‌ها و حسین محب اهری، چهره‌های شناخته شده و فعال حوزه کودک یکی از کارهای موفق فعلی است. نمایشی که از نخستین روزهای فروردین ماه در سالن تئاتر آسمان در خیابان زعفرانیه تهران در حال اجراست.

در همین رابطه با مریم کاظمی، کارگردان این نمایش به گفتگو نشسته‌ایم که در ادامه آن را می‌خوانید.

در ابتدا  از ورودتان به حوزه کودک بگویید، چه شد که وارد این عرصه شدید؟

سال 66 بصورت حرفه‌ای با کار بزرگسال وارد حوزه تئاتر شدم و  تقریبا تا سال 85 که اولین تئاتر کودک را بصورت حرفه‌ای اجرا کردم، هیچگاه تصور ورود به حوزه کودک را نداشتم؛ هر چند سال 73 بصورت کاملا اتفاقی با آقای فیاضی یک کار برای کودکان اجرا کرده بودم.

در واقع جرقه حضور من در حوزه کودک به اجرای چند کار در جشنواره عروسکی بر‌می‌گردد. ماجرا از این قرار بود که سال 86 شهرداری مسابقه‌ای برگزار کرد که طی آن به  10 متن اول برگزیده فرصت اجرا در فرهنگسراها داده می‌شد. متن ما در این مسابقات رتبه سوم را کسب کرد و ما تا اسفندماه نمایش‌مان را اجرا کردیم.

با وجود اینکه هم چنان بصورت جدی قصد ورود به حوزه کودک را نداشتم و خودم را متخصص این حوزه نمی‌دیدم، چنین فعالیت‌هایی باعث شد تا با تمرکزی بیشتر بر کارهای کودک، آشنایی بیشتری با پارامترهای این حوزه پیدا کنم. مطالعاتم را بیشتر کردم و پس از مدتی با تلفیق آنها با تجربیاتم در تئاتر بزرگسال سبک و روش خودم را در شیوه اجرا پیدا کردم، شیوه ای که برآیند تمایلات و علاقه من است. در حال حاضر کار تئاتر بزرگسال هم انجام می‌دهم و از نشاط و شادابی کار کودک در کارهای بزرگسال هم استفاده می‌کنم.

به نظر شما تئاتر برای کودکانِ این دوره چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

به اعتقاد من تحولات این دوره اکثرا تکنولوژیک است و تئاتر کودکی که مورد نظر شماست، بر اساس کودکِ دوره شکل نمی‌گیرد. تئاتر کودک بر اساس رمان، درام و گفتن قصه‌ها از طریق عملِ درست شکل می‌گیرد، همان چیزهای که ما از طریق آموزش به فرزندانمان سعی در گفتن آن داریم.گمان بسیاری از فعالان حوزه کودک بر کارکرد آموزشی، تربیتی و یا سرگرم کنندگی است در حالی که من معتقدم این کارکرد به تنهایی هیچ کدام این موارد نیست و از طرفی همه اینهاست.

از طرفی مهم ترین نکته‌ای که باید در کارِ کودک لحاظ شود ایجاد جذابیت و سرگرم کنندگی است. یک نمایشِ سرگرم کننده فضا را برای حرف زدن فراهم می‌کند. انیمیشن‌های والت دیزنی دقیقا گواه این موضوع است؛ داستان خوب گفته شده و متعلق به رده سنی خاصی نیست، در نتیجه مخاطب فراگیر دارد. اگر قصه‌ای که خوب گفته نشود، از هر تکنولوژی که استفاده کند با شکست مواجه خواهد شد. اشراف بر داستان، شناخت آن و مدیوم‌های مورد استفاده بسیار اهمیت دارد.

معمولا به سراغ چه موضوعاتی می‌روید؟ آیا کارهای بومی برایتان اولویت خاصی دارد؟

بومی یا خارجی بودن متن برای من اولویتی ندارد. به سراغ کارهایی می‌روم که حرفی بزرگ برای گفتن داشته باشد و فرصت آفرینش حرکت و شکل را به من بدهد. بطور مثال در نمایش «غول بزرگ مهربان» بخشی است که ممکن است از طرف خیلی‌ها دریافت نشده باشد، امید؛ ما برای آینده کودکانمان به امید نیاز داریم. اگر کودکی امیدوار نباشد و انگیزه حلِ مشکل و امید به ایجاد تغییر نداشته باشد، قطعا دیگر برای آینده زحمت نخواهد کشید، مهم این است که کودک بداند تغییر ممکن است. کودک با دیدن چنین نمایش‌هایی می‌آموزد که از طریق گفتگو، راه و روش صحبت با کسی که همه از او می‌ترسند را یاد بگیرد تا بتواند مشکلی را حل کند؛ هدفی که به نظر من بزرگ آمد.

داستانک‌های دیگر کار هم آموزنده است؛ بطور مثال غول بزرگ مهربانِ نمایش آدم نمی‌خورد، پس غول‌ها الزاما بد نیستند و نباید زود قضاوت کنیم. او برخی کلمات را اشتباه می‌گوید دقیقا مثل بچه ها. در یک کلام اعتماد، دوستی و رویاپردازی در دل قصه اصلی جاگرفته است.

از مشکلات پیش روی کار برای کودکان بگویید.

ما تنها بخشی از تئاتر را در دست داریم و وظیفه انجام دادن آن‌ها را به درستی بر اساس مطالعه و شیوه صحیح داریم، اما برخی مسائل از دست ما خارج است. مسئولان تنها یک مکان در اختیار ما می گذارند و سپس گروه‌ها را به حال خودشان رها می‌کنند. در حال حاضر ما همه چیز را خودمان باید تهیه کنیم؛ صدا، دکور، خدمات، تبلیغات، هزینه ها، گریم و ... مسلما گروه ها نمی توانند همه اینها را تامین کنند.

به علاوه اینکه در برخی سالن‌ها بابت همین سالن باید درصدی پول پرداخت کرد و واقعا به گروه های تئاتری اجحاف می شود. مرکز هنرهای نمایشی در چند سال گذشته در حال سلب مسئولیت از خودش است تا پاسخ گو نباشد. امکاناتی داده نمی‌شود و هزینه‌ها بصورت کارشناسی برآورد نمی شود. باور کنید تئاتری ها خیلی غیرت دارند که هنوز مانده‌اند. به خودِ من واقعا سخت می‌گذرد و برای هر کار زیر بار قرض می‌روم. بهر حال من یک گروه هنری دارم و باید برایشان درآمد ایجاد کنم تا بخشی از هزینه‌های زندگیشان تامین شود. باید درآمد داشته باشیم تا بتوانیم بمانیم؛ وگرنه سرنوشتی شبیه  خیلی از کارخانه های این روزها پیدا خواهیم کرد.

 استقبال مردم و مخاطبتان در این سالها چطور است؟ 

مخاطب کودک همیشگی است و هیچ وقت تمام نمی‌شود. یک چشمه‌ زاینده است. هر سال و هر دقیقه کودکانی متولد می‌شوند که بزرگ و بالنده می شوند و متقاضی دیدن نمایش ها و فیلم های کودک هستند. پس همیشه باقی خواهد ماند. پدر و مادرها مایلند تا در کشور خود کودکشان را از لحاظ فرهنگی تغذیه کنند. به نظر من همه نوع کار باید باشد و این خود مخاطب است که تصمیم می‌گیرد چه کاری را ببیند و کدام را نبیند. ما از مردم متشکریم، اگر حمایت مردم نباشد همین سوسوهای امید از بین خواهد رفت.

از نظر شما تئاتر بد چه ویژگی هایی دارد؟

باید همه نوع کاری وجود داشته باشد و من عقیده دارم باید مخاطب تصمیم بگیرد. اگر برای کاری مخاطبی وجود دارد و کسانی هستند که آن کار درست است و می روند آن را ببیند، پس باید باشد. نمی‌شود یک نسخه از پیش تعیین شده برای همه تعیین کرد. من اگر تشخیص بدهم چیزی مجاز نیست، امکان ندارد در کارم از آن استفاده کنم. ولی کارهای دیگر را هم تخطئه نمی‌کنم، چون آنها هم مخاطب خودش را دارد. الزاما اگر آن کار تعطیل شود مخاطب آن کار به دیدن کار من نمی‌آید. برخی از این تئاترهای آزاد مخاطب انبوه دارند، حالا با وجود این مخاطب انبوه می‌توان تغییراتی را بوجود آورد تا این گروه ها با امکانات و دانش خودشان به مرور زمان سطحشان را بالا ببرند.

آیا با وجود سالن های خصوصی تئاتر موافقید؟

سالن های خصوصی از یک جنبه بسیار خوب هستند؛ اینکه کار در سطح شهر پراکنده و تقسیم می شود و آدمهای زیادی یاد می‌گیرند که تئاتر وجود دارد، ولی رسیدن به کیفیت مطلوب به زمان احتیاج دارد. اکنون در دوره گذر هستیم. بزرگترین ایراد سالن های خصوصی اجاره دادن سالن‌هاست و کاری به فروش نمایش ندارند؛ آنها به نوعی دکان هستند، بنابر این حمایتی از تئاتر نمی‌شود. اکثر جوانان تازه کار مجبورند برای گرفتن سالن و ارائه کار هزینه کنند تا دیده شوند و رشد کنند.

 آیا به اجراهای خارجی نیز فکر می کنید؟ 

من برای مردم ایران کار می‌کنم؛ مردم کوچه و خیابان و خانواده‌هایشان. اگر شرایط اجرا در خارج از کشور پیش بیاید، قطعا می رویم ولی برنامه ریزی برای تولید کار برای اجرا در خارج از کشور ندارم و هدفم نیست.

به نظرتان تئاتر مظلوم است؟

خیر ! شرایط است که مظلوم است. اتفاقا تئاتر بسیار قوی است و  وجود دارد، چه بخواهیم و چه نخواهیم. این آدمهای سیاسی و تجاری هستند که آنقدر کوچک و آنقدر بد فکر می کنند که اگر از جایی پول در نمی آورند پس فایده ندارد. آنها باید فرهنگی فکر کنند.

برخی می پرسند چرا مردم باید تئاتر ببینند، نظر شما در این باره چیست؟

تئاتر از چیزهایی می‌گوید که ممکن است ما به آن فکر نکرده باشیم. تئاتر تخیلات ما را گسترش می‌دهد و شرایطی بوجود می‌آورد تا احساساتی را تجربه کنیم که قبلا تجربه نکرده باشیم، تئاتر جادوی ارتباط زنده تماشاچی با مخاطب است. نفسی که بازیگر می‌کشد با نفس تماشاچی همگام می‌شود و همان لحظه گفتن بازیگر در حال فکر به این است که آیا چیزی که در حال گفتنش هستم به درد تماشاچی می‌خورد یا خیر.

من دعوت می‌کنم از همه کسانی که تا حالا تئاتر را تجربه نکرده‌اند، یکبار به تئاتر بیایند و مطمئنم که برایشان خوشایند خواهد بود و مثل یک رویای قشنگ تجربه خوبی را برایشان رقم خواهد زد.

گفتگو از سمیه سلامت

 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار