به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛منطقه خاورمیانه طی سالهای گذشته دچار تغییر و تحولات بسیاری شده بهگونهای که این تحولات منطقه خاورمیانه را به یکی از ناامنترین مناطق دنیا تبدیل کرده است. تغییر نظام سیاسی برخی کشورها، رقابت قدرتهای منطقه بهمنظور افزایش نفوذ خود در منطقه، عدم اعتماد دولتها به یکدیگر، دخالتهای نابجای کشورهای فرامنطقهای و دیگر مسائلی از این قبیل موجب از بین رفتن ثبات در خاورمیانه شدهاند.
این امر درنهایت باعث میشود که همکاری و حلوفصل مسالمتآمیز مسائل در منطقه با مشکلات جدی مواجه شود. بنابراین، ضرورت ایجاد یک رژیم امنیتی منطقهای در خاورمیانه بیش از گذشته احساس میشود. چراکه با ایجاد یک رژیم امنیتی مبتنیبر همکاری همه دولتها میتوان از مشکلات منطقه بهطور قابل ملاحظهای کاست.
البته با توجه به مشکلات کنونی، ایجاد یک رژیم امنیتی در منطقه که مورد پذیرش همگان باشد، دشوار است. زیرا مشکلاتی را که طی چند دهه در این منطقه ظهور کردهاند، نمیتوان در مدت زمان کم حل و فصل کرد. با این وجود، دستیابی به این مهم دور از دسترس نیست. مقاله حاضر ابتدا تصویری کلی از ضرورت ایجاد رژیم امنیتی در خاورمیانه و سپس چگونگی ایجاد چنین رژیمی در منطقه را توضیح میدهد.
رژیم امنیتی
رژیمها مجموعهای از قواعد، اصول، هنجارها، قوانین و فرآیندهای تصمیمگیری ضمنی و صریحی هستند که بر مبنای آنها توقعات بازیگران در حوزه معینی از روابط بینالملل به یکدیگر نزدیک میشوند. رژیمهای امنیتی را با توجه به اهداف آنها میتوان به رژیمهای مبتنیبر ترتیبات رسمی چندجانبه و نهادینه شده و رژیمهای ساده و توافقی تقسیم کرد.
منطقههای مختلف دارای رژیمهای مخصوص به خود و منحصر بهفردی هستند. بهعنوان مثال، اروپا دارای رویکردی مبتنیبر عقد قرارداد و پیمانها و تشکیل نهادهایی همراه با هنجارها و قواعدی است که در آنها به مسائل متعددی، مانند حقوق بشر پرداخته میشود. آسیا دارای رویکردی غیررسمی مبتنیبر دیپلماسی آرام و اجماع بوده و با کاهش رقابت سعی در جلوگیری از بروز منازعات و اختلافات چالش برانگیز است.
آمریکای لاتین ترکیبی از این دو رویکرد را دستور کار خود قرار داده است. رژیمهای امنیت منطقه اغلب از طریق پذیرش داوطلبانه قواعد و هنجارها بهوجود میآیند و تا زمانیکه دولتی پیوستن به یک رژیمی را در راستای منافع خود تلقی نکند، به عضویت در آن رژیم مبادرت نمیورزد.
نقش کشورهای فرامنطقهای
قدرتهای فرامنطقهای، بهویژه آمریکا و روسیه نیز منافع متعارضی در خاورمیانه دارند. بهگونهای که گاهیاوقات این منافع متعارض منجر به بروز تنشهای نسبتا وسیعی در بین این قدرتها میشوند. بدینترتیب نقش کشورهای فرامنطقهای در ایجاد یک محیط امنیتی مناسب در منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است.
ابتدا این قدرتها (بهویژه آمریکا و روسیه) باید در مورد امنیت خاورمیانه به یک درک و رویکرد مشترک برسند. بهگونهای که منافع همه کشورهای منطقه (نهفقط متحدان خود) را در نظر بگیرند. این امر درنهایت به ایجاد یک توازن قوای مشترک در منطقه منجر خواهد شد.
در گام بعدی، این کشورها باید از ایجاد رژیم امنیتی در خاورمیانه حمایت و در مواقع ضروری با کشورهای منطقه همکاری کنند. در همین راستا، قدرتهای فرامنطقهای باید تصمیمها و اقدامات اتخاذ شده توسط کشورهای منطقه را به رسمیت بشناسند و آنها را مورد پذیرش قرار دهند. یکی دیگر از مواردی که قدرتهای فرامنطقهای میتوانند در ایجاد رژیم امنیتی خاورمیانه نقش موثری ایفا کنند، جلوگیری یا کاهش انتقال تسلیحات نظامی به برخی از کشورهای منطقه است (کنترل تسلیحات).
درنهایت، این کشورها میتوانند با تاسیس دفاتر خود در منطقه نقش مهمی را در دستیابی به اهداف رژیم امنیتی خاورمیانه ایفا کنند. بهدلیل اینکه منافع کشورهای فرامنطقهای با برخی از کشورهای منطقهای نیز در تعارض است (مانند ایران و آمریکا)، بهنظر میرسد که تاسیس دفاتر دولتی در مراحل آغازین راهکار مناسبی نباشد؛ بنابراین تشکیل دفاتر و سازمانهای غیردولتی میتواند موثرتر واقع شود. بهعلاوه در بسیاری از موارد سازمانهای غیردولتی با بررسی موضوعات و مسائل مختلف و ارائه راهکار، نقش موثرتری را ایفا میکنند. بدینترتیب نقش کشورهای فرامنطقهای تنها به دولتها محدود نمیشود.
ضرورت ایجاد رژیم امنیتی در خاورمیانه
در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم که منطقه خاورمیانه و کشورهای این منطقه دستخوش تحولات عظیمی شدهاند. رقابتهای تنشآمیز میان قدرتهای منطقه، بهویژه ایران و عربستان، بر سر مسائل متعدد ازجمله سوریه و یمن و ظهور گروه تروریستی داعش در منطقه اوضاع خاورمیانه را پیچیدهتر از گذشته کرده است.
همچنین، منطقه خاورمیانه بهدلیل تعارض منافع کشورهای منطقه، شکاف عمیق فرهنگی و سیاسی میان کشورها، اختلافات قومی و مذهبی، بروز تحولات بنیادین (بهارعربی و تغییر نظامهای سیاسی) در منطقه، ظهور بازیگران غیردولتی جدید و همچنین دخالت بازیگران فرامنطقهای، فاقد هرگونه رژیم امنیتی مبتنیبر همکاری میان همه دولتهای منطقه است.
بهرغم اینکه بسیاری از مناطق جهان، مانند اروپا و حتی آفریقا سازمانها و نهادهایی را بهمنظور کاهش تنش و ایجاد یک رژیم امنیتی میان کشورها ایجاد کردهاند، منطقه خاورمیانه در ایجاد یک نهاد یا رژیم منطقهای موثر که تمام کشورهای این منطقه را شامل شود، ناکام مانده است. بدین ترتیب در خاورمیانه شاهد این موضوع هستیم که مفهوم رژیم امنیتی منطقهای جای خود را به دکترین نظامی و رقابت تنشآمیز داده است.
علاوهبر این، بهدلیل وجود برخی مسائل در سطح منطقهای، مانند بیثباتی دولتهای منطقه، مرزهای شکننده، عدم توزیع مناسب قدرت و بیاعتمادی دولتها به یکدیگر، ایجاد یک رژیم امنیتی در خاورمیانه با شکست روبهرو شده است. از سوی دیگر برخی از قدرتهای فرامنطقهای با استقرار نیروی نظامی خود در منطقه و وارد کردن سلاحهای نامتعارف، سبب پیچیدهتر شدن موضوع امنیت در خاورمیانه شدهاند. بنابراین، خروج از این وضعیت و حرکت به سمت آیندهای روشن و ایجاد یک رژیم امنیتی مبتنیبر همکاری دولتها ضروری است.
اهداف و مولفههای رژیم امنیتی خاورمیانه
ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که ایجاد رژیم امنیت منطقهای، رقابت در منطقه را از بین نمیبرد. با این وجود، با انجام چنین کاری بحث حاصل جمع جبری صفر کنار گذاشته شده است و رویکرد برد – برد جایگزین آن میشود. این نکته از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا، وقتی اختلاف فاحشی در مورد موضوع مهمی وجود دارد، این امر میتواند در انتقال منطقه از یک وضعیتی همواره ناامن به یک وضعیتی مبتنیبر همکاری و حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات، بسیار موثر واقع شود.
هدف بعدی شامل کاهش احتمال ایجاد تنشها و اختلافات است. بهنظر میرسد که بسیاری از درگیریهای آینده در خاورمیانه بهدلیل فشار و عدم درک صحیح از منابع و افزایش تنشهای سیاسی میان دولتهای منطقه بر سر مسائل اجتماعی، اقتصادی و امنیتی ایجاد خواهند شد. رژیم امنیت منطقهای که بهمنظور ارائه چارچوبی برای گفتگو ایجاد میشود، میتواند در جلوگیری از تبدیل شدن مسائل به یک تهدید، موثر و مفید واقع شود.
در حال حاضر شاهد آن هستیم که بسیاری از مسائل و مشکلات خاورمیانه و اختلافات عمیق برخی از کشورهای منطقه بدون یافتن راهحلی مناسب به حال خود رها شدهاند. یک رژیم امنیتی با چارچوب مشخص میتواند بهتدریج در حلوفصل منازعات و اختلافات موجود در منطقه بسیار کارآمد باشد. در حقیقت هدف از ایجاد چنین رژیمی در خاورمیانه، حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات و درنهایت ایجاد صلح است.
اقدامات اعتمادسازی و تامین امنیت
مفهوم اقدامات اعتمادسازی و تامین امنیتی را بهسختی میتوان بهطور دقیق تعریف کرد. با این وجود، تعریف وسیع و کلی آن عبارت است از: اتخاذ هرگونه اقدامات یکجانبه، دوجانبه یا چندجانبه منجر به کاهش احتمال بروز تنش نظامی میان دولتها و اقدامات اعتمادسازی موجب شفافتر و قابل پیشبینیتر شدن رفتار دولتها میشود.
اجرای اقدامات اعتمادسازی معین، همراه با حسن نیت، میتواند موثر واقع شود. اگر این فرآیند موفقیتآمیز باشد، بهتدریج رهبران منطقه به تبادل نظر و گفتگوهای سازنده میپردازند. حتی اگر این امر موفقیتآمیز نباشد، اقدامات اعتماد سازی نقش موثری در جلوگیری از بروز درگیری مستقیم ایفا خواهند کرد. البته این نکته را نیز باید درنظر گرفت که وضعیت بیاعتمادی در منطقه که بیش از دهها سال به طول انجامیده است، یک روزه از بین نمیرود.
اقدامات اعتمادسازی و امنیتی متعددی را میتوان برای خاورمیانه برشمرد:
شفافیتسازی بهمنظور کاهش احتمال حمله غافلگیرانه
کاهش تقاضا برای تسلیحات نظامی (در حال حاضر، منطقه خاورمیانه یکی از بزرگترین تقاضا کنندههای اسلحه در میان مناطق جهان سوم بهشمار میآید.
کاهش بودجه نظامی،برقراری راههای ارتباطی؛ بهمنظور ایجاد مسیری برای تبادل اطلاعات،اعلام حسننیت و پیگیری صلح بهمنظور کاهش سطح تنش در منطقه.همکاریهای نظامی، بهمنظور ایجاد همکاری میان مقامات نظامی در حوزههای غیرنظامی، مانند موضوعات بشردوستانه.
تاسیس مرکز امنیت منطقهای
با این وجود، کاربست اقدامات اعتمادسازی در منطقه خاورمیانه با مجموعهای از مسائل گره خورده است و این مسائل بهگونهای مانع از اجرای این اقدامات در منطقه میشوند. یکی از موانع اصلی اجرای اقدامات اعتمادسازی در منطقه، نبود یک توافق مبنیبر کنترل تسلیحات است. کنترل تسلیحات در حقیقت، تاثیر بسیار زیادی بر اجرای اقدامات اعتمادسازی و تدوام این اقدامات دارد.
در همین راستا، برخورداری اسرائیل از زرادخانه هستهای و صرف هزینههای گزاف توسط برخی کشورهای منطقه، مانند عربستان بهمنظور خرید تسلیحات نظامی، فرآیند اجرای اقدامات اعتمادسازی را با مشکل مواجه کرده است. بنابراین، ایجاد یک رژیم کنترل تسلیحات در منطقه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا این امر محدودیتها را بر خرید و ساخت برخی تسلیحات نظامی معین اعمال خواهد کرد و درنهایت منجر به اعتماد بیشتر دولتها به یکدیگر میشود. کشورهای فرامنطقهای نیز باید از انتقال و فروش بیش از حد تسلیحات نظامی به کشورهای خاورمیانه خودداری کنند. این امر خود زمینهساز ایجاد یک رژیم کنترل تسلیحات و اجرای اقدامات اعتمادسازی و تامین امنیت در منطقه خواهد شد.
نقش کشورهای منطقهای
با توجه به اهداف ذکر شده، مولفههای رژیم امنیت منطقهای برای خاورمیانه ابتدا باید شامل سازوکاری برای ایجاد گفتگوهای مداوم میان کشورهای منطقهای باشد. با این وجود، پیش از هرگونه گفتوگویی، باید با ایجاد پیوندها و ارتباطات مردمی، ادراکات نادرست در مورد یکدیگر را از بین برد.
سپس در مراحل بعدی به برگزاری نشستها و گفتگوهای دوجانبه و چندجانبه پرداخت. با توجه به اختلافات بسیار عمیق کشورهای منطقه، گفتگو در سطح رسمی یا سران کشورها در مراحل آغازین این فرآیند امکانپذیر بهنظر نمیرسد.
به همین دلیل ابتدا باید این گفتگوها را در سطح غیررسمی و بهصورت مداوم برگزار کرد و بهتدریج در مراحل بعدی میتوان نشستهای آتی را در سطح رهبران دولتها تشکیل داد. همچنین، به دلیل اینکه کشورهای منطقهای اختلافات عمیقی بر سر موضوعات امنیتی دارند و در اینگونه موضوعات دارای منافع کاملا متعارضی هستند، بهتر است این گفتگوها در ابتدا با محوریت منافع مشترک، مانند مسائل فرهنگی و اقتصادی پیگیری شوند. سپس این گفتگوها و همکاریها به مسائل و موضوعات کلان، مانند امنیت تسری پیدا میکنند.
در چنین جلساتی، گروهها میتوانند گردهم آمده و در مورد مسائل معین بحث و گفتگو کنند. هدف اصلی گفتگوهای سازنده و مداوم، تحت چارچوب اصول کارکردهای منطقهای است. اینکه دولتها چگونه میتوانند روابط خود را در منطقه توسعه دهند به میزان تاثیرگذاری گفتگوهای دولتهای منطقه بستگی دارد. با این وجود، این گفتگوها باید مبتنیبر اراده سیاسی کشورها، بهصورت داوطلبانه، تاکید بر انعطافپذیری، عملگرایی و درنهایت تمرکز بر تاسیس یک «مرکز امنیت منطقهای» باشد.
منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر در معرض تغییر و تحولات بنیادینی بوده، بهگونهای که این تحولات موجب تغییر نظام امنیتی و توازن قوا و ایجاد الگوی تخاصمی رقابت در خاورمیانه شده است.
بیشتر بخوانید:خاورمیانه آبستن تحول جغرافیایی جدید است؟ / نقش ترکیه و عربستان در تجزیه منطقه / آرزوی خاورمیانه 14 کشوری
در همین راستا، ایجاد یک رژیم امنیتی مبتنیبر همکاری همه کشورهای منطقه میتواند این وضعیت را کاملا تغییر دهد و درنهایت به ایجاد صلح در منطقه بینجامد. با این وجود، دستیابی به چنین هدفی مستلزم اراده سیاسی و همکاری کشورهای منطقهای و فرامنطقهای است. این همکاری زمانی صورت میگیرد که کشورهای منطقه بتوانند اقدامات اعتمادسازی و تامین امنیتی را در دستور کار خود قرار دهند و کشورهای فرامنطقهای از مداخلههای غیرسازنده خود در منطقه خودداری و با کشورهای منطقه در ایجاد یک محیط امنیتی مناسب همکاری کنند.
البته نباید این نکته را فراموش کرد که اجرای اقدامات اعتمادسازی رابطه تنگاتنگی با کنترل تسلیحات دارد. بدین منظور کشورهای منطقهای باید به یک توافق جامع و کامل در مورد کنترل تسلیحات در منطقه دست یابند. یکی دیگر از مهمترین اقداماتی که کشورهای منطقه میتوانند در راستای ایجاد رژیم امنیت منطقهای انجام دهند، تاسیس یک مرکز امنیت منطقهای است تا به تصمیمهای اتخاذشده، شکل قانونی بخشند.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/