به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بی پولی دستگاه عریض و طویلی چون آموزش و پرورش و بی توجهی های دولت نسبت به تامین هزینه های آن در این سال ها تنها به معوقات فرهنگیان و یا قطع سرانه مدارس و تخصیص پیدا نکردن اعتبارهایی چون شیر مدرسه و... ختم نشده است. عدم تخصیص اعتبارات کافی و به موقع حالا پای فروش و اجاره به شرط تملیک دارایی های آموزش و پرورش را به میان کشیده است که این موضوع حتی اگر ختم به خیر هم شود، بابی را در این میان باز کرده است که به سود فضای فرهنگی و تربیتی کشور نیست.
حمیدرضا حاجی بابایی که خود زمانی سکاندار وزارت آموزش و پرورش بود طی دو هفته گذشته باب موضوعی را باز کرد که ریشه یابی آن نیازمند بحث های کارشناسی بسیار است. این نماینده مجلس شورای اسلامی در نامه ای به رییس جمهور نگرانی از فروش اردوگاه شهید باهنر که سال ۹۵ به دلیل بدهی های آموزش و پرورش و گرفتن وام برای تسویه آنها، در گرو بانک گذاشته شده است را مطرح کرد. گفته می شود آموزشوپرورش در آن سال به فروش اردوگاه شهید باهنر به یک سوم قیمت در قالب اجاره به شرط تملیک اقدام کرده است تا برای پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته، ۴ هزار میلیارد تومان وام دریافت کند.
بیشتر بخوانید: پشت پرده ماجرای فروش «اردوگاه باهنر» چه بود؟/ چماق بدهیها بر سر منظریه
هر چند منصور مجاوری مشاور وزیر آموزشوپرورش توضیح داده است اردوگاه شهید باهنر با مصوبه نمایندگان مجلس در ضمانت است و قسطهای آن تاکنون سر وقت پرداخت شده است اما به نظر می رسد حالا آموزش و پرورش علاوه بر ۴ هزار میلیارد باید سود آن را نیز پرداخت کند و در غیر این صورت این پرونده حقوقی خواهد شد. در شرایطی که امسال نیز آموزش و پرورش در پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان دچار چالش های جدی است، اینکه آیا قسط های این وام تا کنون به همراه سود به بانک مورد نظر پرداخته شده یا نه سئوال بسیاری از کارشناسان و خبرنگاران است.
علی فرهادی که این روزها به عنوان هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی و استاد دانشگاه تهران مشغول به تدریس است، روزگاری نه چندان دور ریاست اردوگاه شهید باهنر را به عهده داشت. با او پای گفتگو نشستیم تا کمی از اردوگاه، اهمیت آن و شرایط این روزهایش بپرسیم.
*حتما در جریان موضوع مربوط به اردوگاه شهید باهنر و اینکه آموزش و پرورش برای دریافت وام آن سند را گرو گذاشته و یکی از نمایندگان مجلس مدعی شده اند که این اردوگاه قرار است واگذار شود، هستید. شما چند سال مدیر این اردوگاه بوده اید و از کم و کیف سند این اردوگاه آگاه هستید. کمی در این باره توضیح می دهید.
- واقعیت این است که من در جریان کم و کیف اینکه سند را آموزش و پرورش به چه صورت گرو گذاشته، نیستم ولی چند چیز برایم مشخص است. اول اینکه اردوگاه شهید باهنر یک اردوگاه کشوری و بین المللی است. سابقه این اردوگاه به سال ۱۲۴۰ باز می گردد که یک جنگل و جزء املاک قاجاری بود. منظریه در واقع خواهر مظفرالدین شاه بود و این باغ و آسیاب آبی که در آن بود مهریه وی بوده است. به هر حال سال ۱۲۶۰ در آنجا بنا می شود که هنوز هم هست و ما به آن عمارت می گفتیم. زمانی که مدیر اردوگاه بودم این عمارت بازسازی شده بود و از آن استفاده می شد.
*آیا این عمارت و یا باغ ثبت میراث فرهنگی است؟
- خیر ثبت میراث فرهنگی نیست. اما این توضیحات بنده مشخص می کند که از سال ۱۲۶۰ رفت و آمد و اسکان در این بنا صورت می گرفته است بعدها کامران میرزا این ملک را با ۲۵ هزار تومان می خرد. از سال ۱۳۱۴ هم آن را به وزارت فرهنگ می دهند. در زمان پهلوی اول، شاه سفری به ترکیه می کند و با تشکیلات پیشاهنگی آشنا می شود که از آن خوشش می آید و زمانی که باز می گردد سازمان پیشاهنگی ایران را تاسیس می کند. از سال ۱۳۳۲ این مکان تحویل پیشاهنگی که فعالیت های اردویی داشته می شود. از سال ۱۳۳۲ تا سال ۵۷ مدیران وقت پیشاهنگی آنجا زحمات زیادی برایش می کشند و تبدیل به اردوگاه کامل دانش آموزی می شود و اردوی بین المللی هم در آنجا برپا می شود. این تاریخ را از این جهت گفتم که بدانیم آنجا پیشینه دارد.پس از انقلاب اسلامی تمام امکانات پیشاهنگی به معاونت پرورشی منتقل شد که آن زمان معاونت امور تربیتی بود و شهید رجایی و شهید باهنر آن را بنا نهادند.
من از ابتدای سال ۱۳۸۵ تا مهرماه ۱۳۸۸ مدیر این اردوگاه بودم و و سند آنجا را به نام دولت جمهوری اسلامی گرفتیم و تحویل وزارت آموزش و پرورش شده است. در آن زمان ظرفیت خوابگاهی و اسکان آنجا را افزایش دادیم و این مکان قریب به یک هزار ظرفیت و خوابگاه دانش آموزی دارد.
*ظرفیت دقیق اسکان در این اردوگاه چه میزان است؟ و اینکه گویا اردوگاه چند بخش است.
- اردوگاه شهید باهنر بیشتر فضای سبز است و کمترین بخش آن بناست با این حال حدود هزار تخت برای اسکان دانش آموزان در فصلی که امکان بیرون چادر زدن نیست، دارد. ظرفیت اردویی چادر زدن هم برای ۵ تا ۱۰ هزار دانش آموز وجود دارد. لذا این مکان در تهران بی نظیر است و تنها جایی است که قریب به یک میلیون دانش آموز تهرانی می توانند اردوهای یک روزه در آن داشته باشند. مجموع عرایض بنده این است که این مجموعه در کشور بی نظیر است. بعید می دانم بشود آنجا را فروخت و حتی اگر چنین ملکی شخصی باشد دو سال فقط زمان می برد که یک تیم خبره بتوانند قیمت گذاری رسمی روی آن انجام دهند. چون بسیار وسیع و بزرگ است. یک بخش اصلی اردوگاه در خیابان منظریه است که حدود ۱۸۰ هکتار است.
یک بخش در قسمت شمالی جداسازی شده است که به اسم دختران است و محرم سازی شده و دختران با مربیان خود می توانند از آن فضا استفاده کنند. شمال اردوگاه کوه است و تا قله کوه و حتی اراضی بخش منابع طبیعی هم در سند اردوگاه است. یکی از بخش ها هم اردوگاه کلکچال است که در شمال پارک جمشیدیه به سمت کوه است و هنوز هم فقط امکان تردد پیاده به آن وجود دارد و وسایل را با اسب و قاطر آنجا می برند و نزدیک به ۵۰۰ نفر امکان اسکان دارد و حتی یک سالن تیراندازی هم آنجا داریم.
یک باغ گیلاس هم هست که به اسم «تک باغ» می شناسند و سندش متعلق به همین اردوگاه است که محصولش روی درخت فروخته می شود.
*پس هزینه نگهداری این اردوگاه باید زیاد باشد؟
- بله هزینه دارد اما زمانی که بنده آنجا بودم از بودجه دولتی برای چرخاندن آن استفاده نمی کردیم. به جز حقوق پرسنل رسمی که توسط دولت پرداخته می شود اردوگاه هزینه هایش را خودگردان می پردازد. تالار و رستوران و... دارد که به بخش خصوصی اجاره می دادیم. در واقع هیچ هزینه و باری روی دوش دولت ندارد و حتی هزینه کارگران را نیز از درآمد آنجا پرداخت می کردیم. حتی با مدیریت بهتر می شود درآمدهایی اضافه هم داشته باشد.
*با توجه به صحبت های شما اینکه سند چنین ملکی در رهن بانک قرار بگیرد به نظرتان معقول است؟
- من اقتصاددان نیستم. باید دید اقتصاد دانها در این باره چه می گویند اما من از جنس نگاه معلمی و تربیتی اگر بخواهم به موضوع نگاه کنم، می توانم بگویم اگر قرار باشد چیزی فروخته شود کارخانه های فولاد و خودرو سازی در اولویت است که به بخش خصوصی واگذار شود نه یک نهاد تربیتی. به نظرم منطقی این است که اگر دولت مجبور به فروش املاکش باشد چیزهای دیگری در اولویت است و حتی برای رهن بانک گذاشتن نیز نباید یک ملک که مربوط به امور تربیتی است را در گرو بگذارد. یعنی جایی را در رهن بانک نگذاریم که اینهمه حاشیه درست کند.
* شاید استدلال دوستان همین باشد که برای پرداخت معوقه های فرهنگیان مجبور به این کار بودیم.
- آموزش و پرورش نهاد حاکمیتی است و دولت باید هزینه هایش را بدهد. متولی تامین حقوق معلم ها دولت و وزارت دارایی و بخش های اقتصادی دولت است. اگر قرار باشد وزیر آموزش و پرورش هم پول در بیاورد و هم معلم و دانش آموز تربیت کند، چالش جدی درست می شود. باید دولت این بار را از روی آموزش و پرورش بردارد و هزینه های آموزش و پرورش را تامین کند و در این راه وزارتخانه را یاری کند . مثلا اگر به آموزش و پرورش از نظر مالی فشار آمد باید بگوید مدرسه می فروشم؟ یا مدرسه را رهن بانک می گذارم؟ اگر هدف تامین وام بوده خب می شد توسط دولت فکر بهتری کرد.
*آیا اردوگاه را نمیتوان فروخت یا بخش هایی از آن را واگذار کرد؟
- بعید می دانم نظر مدیران فعلی آموزش و پرورش فروش اردوگاه شهید باهنر باشد اما موضوع نتوانستن و توانستن نیست موضوع اشتباه بودن یک حرکت است حالا چه جزئی و چه کلی. ممکن است احساس شود این همه هکتار زمین در بهترین جا و گران ترین جای تهران قرار دارد و آموزش و پرورش هم کلی مشکلات مالی دارد. من منکر این نیستم که حقوق فرهنگیان باید پرداخت شود اما باید از راهش پرداخت شود. معلم در طول ۳۰ سال خدمتش حق بازنشستگی و بیمه عمر و... می پردازد که در فیش حقوقی فرهنگیان مشخص است. همه اینها به حساب نهادهای تامین اجتماعی می رود که با این پول ها کاری بشود و بعد سودآوری داشته باشد و حق معلم در بازنشستگی داده شود. اگر این پرداخت ها صورت نمی گیرد باید روند را اصلاح کرد.
اردوگاه شهید باهنر ۱۶۰ سال قدمت دارد. مثلا اگر دولت تحت فشار مالی باشد ساختمان انرژی اتمی اش را که حیثیت سیاسی و ملی کشور است، می فروشد؟ یا گرو بانک می گذارد؟ آموزش و پرورش که جدا از دولت نیست. به اعتقاد بنده آموزش و پرورش از همه چیز مهم تر است و اگر آموزش و پرورش مقتدر نداشته باشیم نه تنها انرژی هسته ای نداریم بلکه خیلی چیزهای دیگر نیز نخواهیم داشت. نباید جبران کسری در آموزش و پرورش را در آموزش و پرورش دنبال کنیم وظیفه تامین مالی آموزش و پرورش بر عهده دولت و مجلس است.
فرض کنیم یک مدرسه در قلب بازار داریم. می شود فکر کرد آن را بفروشیم و ۲۰ مدرسه بسازیم. این توجیه فنی دارد اما دارالفنون هم در قلب منطقه بازار است. مگر می شود آن را فروخت؟ نگاه به برخی املاک باید با ارزش گذاری معنوی همراه باشد و از منظر اثرات اجتماعی و کارکردی که دارد و سنت شکنی که در برخی حرکت ها وجود دارد باید به آن نگریست. الان وقتی ملکی را به شرط تملیک در گرو بانک می گذارند خب یعنی بالاخره می شود تملیکش کرد دیگر. این یک سنت شکنی است. البته امیدوارم کار به جاهای باریک نکشد و با تدبیر مدیران محترم وزارتخانه مسئله حل شود. اردوگاه شهید باهنر شناسنامه معاونت پرورشی است.
منبع: مهر
انتهای پیام/