تا چند سال قبل اسم "عمران خان نیازی" با کریکت و تفسیرهای جنجالی اش همراه بود. شخصیتی که در سطح بازی های ملی و بین المللی، بارها اسم پاکستان را بر سر زبان ها انداخت و خود را به عنوان یک بازیگر موفق اثبات کرد. اما حالا این بازیگر زمین بازی را عوض کرد و وارد میدان سیاست شد.

موجی که عمران خان بر آن سوار شدبه گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، محبوبیت اجتماعی عمران خان به کمکش آمد تا او را به عنوان رهبر جریان مخالف دولت نواز شریف بر سر زبان‌ها بیندازد. بسیاری عمران خان را بازیگری پوپولیست می‌دانند که توانست افکار عمومی را همراه خود کند، اما بسیاری دیگر معتقدند عمران خان بیش از آنکه پوپولیست باشد یک پاکستانی باهوش است که می‌داند در کجای زمین قرار گیرد. انزجار اجتماعی از نواز شریف در ماجرای پاناما گیت و محکومیت بسیاری از سران حزب مسلم لیگ (حزب پیشین در قدرت) هر روز به محبوبیت عمران خان افزود تا جایی که او در صدر لیست حزب تحریک انصاف پاکستان به پارلمان این کشور راه یافت و توانست به قدرت برسد.
 
فرآیند سپری شده توسط عمران خان نشان می‌دهد او مسیر پیشرفت در سیاست پاکستان را پله پله طی کرد و در نهایت توانست بر قدرت اجرایی در پاکستان تکیه زند و بیست ودومین نخست وزیر پاکستان باشد. این انتخابات از آنجایی اهمیت دارد که دولت بدون کودتای نظامی یا هرج و مرج به نفر بعدی منتقل شد و عمران خان بر کرسی نخست وزیری تکیه کرد. در واقع بسیاری تصور نمی‌کردند دولت نواز شریف به این راحتی کنار رود و جانشین نواز شریف از حزب مسلم لیگ پس از یک سال کرسی‌ای که در اختیار دو حزب معروف پاکستان بود به حزب سومی تحویل دهد.
 
پیروزی عمران خان معادلات منطقه‌ای و بین المللی را پیچیده‌تر کرده است. از طرفی پاکستان به عنوان دارنده بمب اتم نقش مهمی در تحولات شبه جزیره هند و منطقه هند و پاسفیک به عنوان منطقه مورد مناقشه آمریکا دارد و از طرف دیگر پاکستان دولتی است که هر نوع تحولات در آسیای مرکزی منوط به تصمیم و همراهی او است. تاثیر پاکستان در تحولات داخلی افغانستان و حتی گروه‌های نظامی و مسلح به حدی است که بسیاری معتقدند بدون در نظر گرفتن اسلام آباد هیچ امیدی به برقراری امنیت در سراسر افغانستان نمی‌تواند داشت. در کنار آن پاکستان از چند ماه قبل به ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ با چالش جدی با واشنگتن مواجه شده که دو طرف را به دردسر در سیاست خارجی مواجه ساخته است. ترامپ با همان ادبیات تند خود سران اسلام آباد را تحت فشار قرار داده و پاکستانی‌ها نیز برای حفظ استقلال پاسخ متقابل داده اند تا جایی که یکی از شعار‌های اساسی عمران خان برای پست نخست وزیری مقابله با نفوذ آمریکا در این کشور و اجازه ندادن به واشنگتن برای هر نوع عملیات نظامی در خاک این کشور بدون اجازه اسلام آباد است. همه این چالش‌ها با بازگشت ژنرال راحیل شریف از ریاض و انصراف او از همراهی ائتلاف عربستان و موضع گیری‌های مهم مقامات پاکستانی علیه سران دولت سعودی بیشتر پاکستان را در سیاست خارجی آشفته ساخته و مسیر دولتِ اسلام آباد را تا پایان سال جاری سخت و پیچیده ساخته است.
 
اوضاع اقتصادی هم در پاکستان به مشکلات جدی برخورده است. افزایش نرخ دلار در برابر ارز پاکستان و ارز افغانستان و افشای فساد سیستماتیک دولت مردان قدیمی این کشور موج نارضایتی از حاکمانِ اسلام آباد را افزایش داده و هم چیز برای انفجار اجتماعی را فراهم ساخته سات. در چنین شرایطی انتخاب عمران خان، نه مردم به سیاست‌های طی شده دولت‌های قبلی و تمایل جدی آنان برای بهبود اوضاع است. سوال اینجاست، عمران خان قرار است چه تصمیمی پیرامون چالش‌های مهم این کشور بگیرد.
 
موجی که عمران خان بر آن سوار شد

پرونده هند، چالش مهم پاکستان

روابط هند و پاکستان یکی از پیچیده ترین روابط سیاسی میان دو کشور هم جوار در جهان است. هر دو کشور سابقه ده ها درگیری مرزی و چند جنگ بزرگ را دارند. هر دو کشور در یک بازی هسته ای به سلاح اتمی دست پیدا کردند و سیاست تهاجم هسته ای را علیه یک دیگر دنبال می کنند. هند و پاکستان در چندین منطقه به ویژه کشمیر با یک دیگر اختلافات سرزمینی دارند و دهلی نو و اسلام آباد معتقد هستند وجود قدرت مقتدر و مستقر به ضرر یک دیگر است. پایان یافتن دولت رسمی در اسلام آباد و عدم کودتای نظامی در این کشور و روی کار آمدن عمران خان موجب شده هندوستان نسبت به آینده نگران شود. اما با این حال طرفین تمایل چندانی به افزایش تنش با یک دیگر ندارند. هر دو به انرژی نیاز دارند و ایران می تواند تامین کننده مهمی برای انرژی دو کشور باشد. بهم خوردن روابط میان اسلام آباد و واشنگتن و کم رنگ شدن خط لوله شمالی انتقال انرژی قطعا به ضرر پاکستان تمام خواهد شد و برای همین، عمران خان تمایلی به افزایش تنش مرزی و امنیتی در منطقه هند ندارد. نخست وزیر جدید پاکستان میداند افزایش تنش فقط انرژی این کشور را در منطقه مهار میکند و پاکستان برای دست زدن به اصلاحات مختلف نیازمند انسجام درونی است. برهمین اساس اگر وضعیت منطقه ای به همین منوال دنبال شود تنش میان هند و پاکستان افزایش نخواهد یافت و حتی در بعضی پرونده ها شاهد همکاری این دو کشور با یک دیگر خواهیم بود.
 
موجی که عمران خان بر آن سوار شد

تعاملات تهران_اسلام آباد

ادبیات تهاجمی ترامپ موجب برانگیخته شدن حس وطن پرستی و میهن گرایی پاکستانی ها شده است. آنها معتقدند بی عرضگی سیاسی در اسلام آباد به واشنگتن این جسارت را داده بدون اجازه از آنها هر وقت خواستند دست به اقدامات نظامی در خاک این کشور بزنند و به راحتی شهروندان غیر نظامی اسیر پهپادهای جنگی آمریکایی بشوند و دولت هم برای دفاع از شهروندان و اتباع خود کارایی ندارد. همین موضوع موجب شد تا عمران خان تند ترین موضع گیری را نسبت به آمریکایی ها اتخاذ و از آنها به عنوان متجاوز یاد کند.
 
موضع گیری تند عمران خان سبب نگرانی تحلیل گران خارجی پیرامون همکاری امنیتی پاکستان و آمریکایی ها در پرونده های مختلف منطقه ای شده است. تا جایی که پس از قطع کمک سالانه ارتش آمریکا به سرویس اطلاعاتی پاکستان برای مبارزه با تروریسم، پاکستان رویه جدایی در پرونده های منطقه ای دنبال کرد و حتی به سراغ ایران برای موضوعات امنیت ملی خود رفت. سفر فرمانده نظامی ارشد پاکستان به ایران و بلعکس سفر سردار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایرانی به پاکستان و بازدید از سپاه شمالی ارتش پاکستان هشدار جدی برای واشنگتن بود تا جایی که مفسران از این سفر به عنوان آغاز جدایی پاکستان از واشنگتن نام ببرند.
 
این همکاری منطقه ای میان ایران و پاکستان پیرامون پرونده های مختلف از جمله افغانستان قطعا در کوتاه مدت و بلند مدت دستاوردهای مهمی برای اسلام آباد دارد و به مهار طالبان پاکستان کمک فراوانی خواهد داشت. پاکستانی ها سالهاست از شاخه طالبان در کشورشان آسیب دیده و به دنبال مهار آن بودند. هرچند عده ای مدیریت طالبان در افغانستان را با پاکستان می دانند، اما در قبال آن پاکستان طالبان هیچ ارتباطی با اسلام آباد ندارد و به گونه ای شبه نظامی های آلترناتیو واشنگتن علیه اسلام آباد هستند.
 
با جدا شدن مسیر امنیتی پاکستان و آمریکا حملات این شاخه افزایش پیدا کرد و تحلیل گران معتقدند این حملات گزینه فشار واشنگتن به اسلام آباد بود تا این کشور را پای میز مذاکره بکشاند. گزینه ای که معمولا پس از ادبیات تهاجمی ترامپ در پرونده های مختلف، شاهد آن بودیم. با این حال پس از انتخاب عمران خان به نخست وزیری پاکستان، وزیر خارجه آمریکا در سفری اضطراری به اسلام آباد رفت تا موضع خود را در قبال پرونده های مهم از جمله تهران به عمران خان اعلام کند. هنوز نتیجه ای از مذاکرات آمریکا با مقامات پاکستانی منتشر نشده ولی به نظر نمی رسد این مذاکرات در ماه های آتی به رفع موانع طرفین کمکی کند و از سرعت دور شدن اسلام آباد در قبال واشنگتن بکاهد. نباید فراموش کرد اسلام اباد مسیر مهم پشتیبانی نظامی ناتو در افغانستان است و خروج پاکستان از ائتلاف آمریکا قطعا بخش هایی از امنیت منطقه ای ناتو را با بحران مواجه می سازد.
 

موجی که عمران خان بر آن سوار شد

عمران خان، سردار مبارزه با فساد

عمران خان تمام شعارش مبارزه با فساد سیستماتیک در این کشور و حذف رانت از پست نخست وزیری بود. تمام ایام انتخابات بر ماجرای پاناما گیت تمرکز کرد و مدعی بود هرگونه شده آبرو از دست رفته به پاکستان را بر خواهد گرداند. او در اولین اقدام سفر به سازمان ملل را حذف کرد و مدعی شد این سفر آورده ای برای پاکستانی ها ندارد و صرفا هزینه های آن بر شهروندان پاکستانی تحمیل می شد. سبک ساده زیستی عمران خان مورد استقبال عموم مردم این کشور قرار گرفته و به نظر می رسد عمران خان توانسته خود را به عنوان سردار مبارزه با فساد به افکار عمومی تحمیل کند و مردم نیز از این تحمیل را پذیرفتند. اگر این مسیر توسط عمران خان ادامه پیدا کند قطعا به دلیل همراهی ارتش با او و مخالفت افکار عمومی با فساد در پاکستان، عمران خان به یکی از محبوب ترین چهره های ملی این کشور تبدیل می شود و شاید او را پدر پاکستان نوین باید دانست. اما برای این قضاوت کمی زود است و باید دید، نخست وزیر جدید پاکستان چگونه با فساد در این کشور مقابله میکند.
 
بررسی ها نشان می دهد عمران خان تمام تلاشش را به حل معضلات داخلی اختصاص داده تا اوضاع اقتصادی شهروندان پاکستانی را حل کند. او سیاست تنش صفر را در پیش گرفته و بر همین اساس با هندوستان تقابل خود را کاهش خواهد داد و نسبت به آمریکا بیش از این فاصله نخواهد گرفت. از طرفی برای پرونده های امنیتی دیگر به تهران نیاز دارد و نمی تواند به محبوبیت عربستان در بخش های سیاسی و اجتماعی کشورش بی توجه باشد، هرچند نزدیکی به تهران به معنای دور شدن از واشنگتن و درگیر شدن با ریاض است. برهمین اساس  برخی گفته ها حاکی از آن است که اسلام آباد به رهبری عمران خان می خواهد با واسطه گری، پرونده تهران – ریاض را به سرانجامی رسانده و میان دو طرف آشتی  برقرار کند. در واقع اسلام آباد بر آن است بازیگری سیاست خارجی خود را در راستای تامین منافع داخلی تنظیم کند و برهمین اساس بهترین فرصت را نزدیک ترین فرصت می داند و چاره ای جز گفت و گو و کاهش تنش میان همسایگان ندارد. هدف عمران خان عبور پاکستان از پیچ تاریخی اقتصادی است تا کمتر آسیبی به شهروندان این کشور وارد شود. اولین سفر او نیز به عربستان اعلام شد تا بیش از همه سعی کند، مسئله مناقشه تهران – ریاض را حل کند. به نظر می رسد عمران خانه تمایل چندانی به درگیر کردن خود در موضوعات مختلف بین المللی ندارد و برای حفظ محبوبیت اجتماعی و افزایش نیافتن نگاه امنیتی تمام تلاش خود را بکار گیرد.
 
یادداشت از امیر مسروری
 
انتهای پیام/
برچسب ها: سیاسی ، سیاست خارجی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۴۱ ۲۵ شهريور ۱۳۹۷
قرار بود اولین سفرش به ایران باشد .
آخرین اخبار