به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه آفتاب یزد در عکس اول شماره شنبه خود پیشنهاد بحث برانگیز سید حسین موسویان، دیپلمات سابق کشورمان را که در کنفرانسی با حضور حدود ۲۰۰ تن از شخصیتهای برجسته سیاسی و علمی جهان از جمله وزیران خارجه و دفاع برخی از کشورهای اروپایی در برلین مطرح شد، یادآوری کرده که «اعتقاد من این است که ایران آماده کمک به عربستان برای حل مشکل یمن است و من پیشنهاد میکنم آقای محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس را به ریاض دعوت کند تا بحران یمن را با همکاری ایران حل کنند.» پیشنهاد عجیبی مطرح شده و وقتی از زبان یک نفر با سابقه دیپلماتیک طرح شده، عجیبتر هم میشود.
نکته اول آنکه ادامه مطلب آفتاب یزد تأیید میکند که اصلاً ایران در معادله در نظر گرفته نشده و قاسم سلیمانی را هم بدون هویت ایرانیاش در نظر گرفتهاند و هرمیداس باوند در دفاع از پیشنهاد موسویان میگوید: «قاعدتاً برای عربستانی که همواره ایران را به کمک به تروریستها متهم میکند این موضوع بسیار سخت و بعید است که با قاسم سلیمانی گفتوگو کند، مگر به عنوان یک فرد مستقل... سلیمانی جزو همان افرادی است که شخصاً در هر انقلابی شرکت میکند، کسی مثل چگوارا - که در کوبا و بولیوی حضور یافت - یا حیدرخان عمواوغلی که در فضای مشروطه یک انقلابی بود. قاسم سلیمانی هم در منطقه توانسته برای خودش وجههای ایجاد کند و در تصمیم گیریهای دولتهای کشورها نقش پیدا کند.
بنابراین، او میتواند به عنوان شخص سلیمانی مذاکرات مقدماتی را انجام دهد.» اشتباه دوم همین جاست که به غلط میگویند قاسم سلیمانی «شخصاً» در تحولات منطقه حضور دارد. قاسم سلیمانی نیروی خودسر نیست که شخصاً در تحولات منطقه حضور یابد، بی اجازه پای میز مذاکره برود یا تلفنی با رئیس جمهور امریکا صحبت کند. او هر جا بوده و هر جا میرود نماینده انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی است و همان طور که خود مؤکداً گفته «سرباز ولایت» است و ولایت هم یعنی رهبر جمهوری اسلامی ایران. شاید آفتاب یزد یا مصاحبهشوندهشان قاسم سلیمانی را نماینده ایران ندانند و فکر کنند شخصاً در هر انقلابی شرکت میکند، اما بعید است سعودیها در سیاست تا این حد کودکانه پیش بروند. ارائه یک شخصیت بدون هویت ایرانی از قاسم سلیمانی شاید برای آفتاب یزد و باوند جذاب و شگفتانگیز! به نظر برسد، اما از نگاه دولت عربستان حتماً مضحک و از نگاه مخاطب ایرانی توهینآمیز است.
بیشتر بخوانید:انزوای «ارباب ارهها» در بوئنوسآیرس
نکته دوم آنکه آفتاب یزد برای توجیه درستی پیشنهاد از ضعیف شدن بن سلمان میگوید: «این بن سلمان دیگر بن سلمان همیشگی نیست و آن ادعاهای سابق را هم نمیتواند داشته باشد. ماجراهای یمن و خاشقجی حسابی به ضرر او تمام شده و وی را در موضع ضعف قرار داده است.» و بعد هم در مورد احتمال دستگیری او در اجلاس سران جی ۲۰ در آرژانتین رؤیاپردازی کرده است. اگر این حرف درست است و بن سلمان ضعیف شده، طبیعتاً باید مشتاق مذاکره باشد و نه آنکه ما نمایندگی ایران را از سردارمان بگیریم تا ولیعهد عربستان حاضر به دعوت از او شود!
نکته سوم آنکه سرمایه اصلی جمهوری اسلامی ایران در منطقه، محبوبیت در میان ملتهای منطقه به دلیل همراهی خالصانه با جریانهای مقاومت مردمی است. محبوبیت قاسم سلیمانی به عنوان یک نظامی ایرانی هم به همین دلیل است. آیا هیچ سیاستمداری راضی میشود این اصلیترین سرمایه را با مذاکره با بن سلمان به باد فنا دهد؟! روشن است که ملتهای منطقه هم هر جا قاسم سلیمان را دیدهاند، او را نماینده جمهوری اسلامی میدانند و آنها هم نمیتوانند او را «شخصاً» تصور کنند و سقوط محبوبیت قاسم سلیمانی و سقوط محبوبیت ایران دو گزاره نیست؛ بلکه یک گزاره واحد و هماهنگ است. تصور کنید رسانههای ضد ایرانی غرب با تصاویر دو نفره قاسم سلیمانی و بن سلمان چه عملیات ایرانی هراسیای راه خواهند انداخت!
نکته چهارم آنکه شأن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیست که با یک جنایتکار جنگی پای میز مذاکره بنشیند. باوند البته مشکل را حل کرده و میگوید ارتکاب به جنایت جنگی توسط دیوان کیفری بینالمللی تأیید نشده است؛ گویا دعوای حقوقی است! اما کجای جنگ یمن و اقدامات آلسعود طبق حقوق بینالملل پیش رفته است؟
نکات دیگر را هم در انتهای گزارش آفتاب یزد، فریدون مجلسی دیگر دیپلمات اسبق ایرانی گفته است: «اگر درپس این پیشنهاد موسویان، به دنبال آرامش در یمن و منطقه میگردیم، باید گفت: اساساً موضوع آرامش در دست بن سلمان نیست. این آرامش در دست امریکا و اسرائیل و سیاست ایران در قبال آنهاست. بنابراین مذاکرات بن سلمان و سلیمانی حتی اگر عملی شود نیز در چنین شرایطی منجر به آرامش در منطقه نخواهد شد... حقیقت این است که در شرایط فعلی بن سلمان ضعیف شده است، اما در عربستان حتی اگر بن سلمان ضعیف شود سیاستهای مخالفان بن سلمان در عربستان مطمئناً همگام با ایران نیست.»
قابل تأمل است؛ حامیان دیپلماسی مذاکره که در کارنامه خود تجربه شکست خورده برجام را دارند، دنبال تضعیف ایران و سردار محبوبش از طریق مذاکره با شخصیت منفور منطقه هستند. آیا میشود به این پیشنهاد و تبلیغش در روزنامه آفتاب یزد خوشبین بود؟
کنار هم قرار دادن دو مقام ارشد ایرانی و عربستانی و حل مشکل منطقه و یمن را از طریق مذاکره این دو نفر دانستن، آیا پذیرش ادعاهای کذایی غرب در مورد دخالت ایران در یمن نیست؟ به نظر میرسد اصل این پیشنهاد با نوعی نفاق و کنایه ناشی از «هیچ کاره بودن وزارت خارجه» آمیخته است؛ اما متوجه نبودند که با دست خود، دولت روحانی را فاقد قدرت ورود به گفتوگوهای سخت حساب کردهاند. خواستهاند سلیمانی را تخفیف دهند، اما ستودهاند.
منبع:روزنامه جوان
انتهای پیام/