به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حرکت به سمت پیری، کاهش جمعیت جوان کشور، افول نرخ رشد جمعیت و در نهایت کاهش جمعیت کشور با شیبی نه چندان ملایم. اینها الفاظی است که طی چند سال اخیر زیاد به گوشمان خورده است.
الفاظی که شاید برای بسیاری در حد چند کلمه عادی باشد و به راحتی از کنار آن عبور کنند، اما اگر پای آمار و ارقام جمعیت شناسان و کارشناسان این حوزه بنشینیم، با عمق بحران و معنای خطرناک این الفاظ آشنا میشویم.
از ابتدای دهه ۹۰ به تدریج در میان آمارهای رسمی کشور نشانههایی از مواجه شدن با بحران کاهش جمعیت در سالهای آتی، نمایان شد. آمارهایی که برخی آن را جدی نگرفته، اما موجب نگرانی بسیاری از کارشناسان و حتی رهبر معظم انقلاب شد و از همان زمان هشدارهایی نسبت به لزوم مقابله با این پدیده داده شد. نتایج سرشماریهای ابتدای دهه ۹۰ حاکی از روند رو به کاهش معیارهای جمعیت شناسی بود.
میزان نرخ رشد، فرزند آوری، موالید و نرخ سالمندی از جمله مصادیقی بود که با مقایسه ارقام آنها نسبت به سالهای اولیه پس انقلاب، خبر از سرعت بالای تبدیل جوانان دهه ۶۰ به سالمندان دهههای آینده و در واقع حرکت جمعیت کشور به سوی پیری میداد. از سال ۶۵ سیاستهای نظام و برنامه توسعه اول با هدف کنترل جمعیت شروع به کار کرد و به همین جهت نتایج سرشماری آن سال مبدا تحقیقات جمعیتی قرار گرفت.
به عقیده کارشناسان، کاهش جمعیت کشور به عواملی همچون کاهش نرخ باروری، کاهش موالید، رشد مرگ و میر، مهاجرت و عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وابسته است. بر اساس آمارها، نرخ رشد جمعیت سال ۶۵ برابر ۳.۹ درصد بوده و این نرخ سال ۹۵، به ۱.۲۴ درصد نزول پیدا کرده است. در واقع نرخ رشد جمعیت کشور در فاصله ۳۰ سال پس از انقلاب به کمتر از یک سوم سال ۶۵ رسیده است.
نرخ باروری نیز شاخصه دیگری است که با بررسی هرم جمعیتی کشور، سقوط نرخ آن در فاصله سالهای ۶۵ تا ۹۵ کاملا مشهود است. نرخ باروری عبارت از تعداد فرزندانی که یک خانم در طول زندگی خود به دنیا میآورد، است.
نتایج سرشماریها و آمارهای دهه ۶۰ نشان میدهد، سال ۶۵ نرخ فرزند آوری برابر ۶.۵ درصد بوده، این در حالی است که این رقم در سال ۹۵ به ۱.۸ درصد نزول یافته است. در واقع در این فاصله ۳۰ ساله، نرخ باروری کاهشی نزدیک به ۴.۷ درصدی داشته که به عقیده کارشناسان این کاهش در فاصله زمانی ۳۰ سال بی سابقه است.
بر اساس آمارها، نرخ باروری در سال ۹۵ حتی از نرخ جانشینی هم پایینتر بوده است. نرخ جانشینی شاخصهای است که در صورتی که سطح باروری کشورها به آن برسد، نشان از ثبوت جمعیت و خروج از حالت بحران کاهش جمعیت میدهد. اما متاسفانه آخرین سرشماریهای کشور نشان میدهد، نرخ فرزند آوری در ایران حتی از شاخصه نرخ جانشینی نیز پایینتر بوده و روند کاهش جمعیت در ایران فعلا توقفی نخواهد داشت.
در کنار متوسط تعداد فرزندانی که یک مادر در طول زندگی خود به دنیا میآورد، نرخ موالید نیز از دیگر شاخصهای جمعیتی است که در تعیین کاهش یا افزایش جمعیت موثر است.
از سالهای اولیه دهه ۹۰، موج کاهش نرخ موالید در کشور به راه افتاد و از سال ۹۴ نیز عوامل و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر شدت این کاهش افزود. سطح نوسانات این شاخصه به گونهای است که با ادامه روند کنونی، سالی ۴۵ هزار تولد در کشور از دست میرود.
بر اساس آمارهای رسمی کشور، نرخ موالید سال ۹۴ برابر با ۱ میلیون و ۵۷۰ هزار تولد، سال ۹۵، ۱ میلیون و ۵۲۸ و سال ۹۶، یک میلیون و ۴۸۷ بوده است. به علاوه این نرخ در ۹ ماه اول سال ۹۷ در مقایسه با سال ۹۶، در محدود زمانی یک ساله ۸ درصد کاهش پیدا کرده است. این شیب نشان دهنده کاهش بیشتر تولدها در سالهای آینده نیز خواهد بود.
بیشتر بخوانید: سونامی سالمندی در راه است
در این خصوص صالح قاسمی جمعیت شناس با هشدار نسبت به پیر شدن جمعیت کشور میگوید: متاسفانه شاهد موج سالمندی در کشور هستیم به طوری که آمارهای این پدیده به شدت در حال افزایش است و در حال حاضر نرخ سالمندان بالای ۶۰ سال در کشور ۹.۵ درصد است. به علاوه تا سال ۱۴۰۰ این رقم به ۱۱ درصد خواهد رسید، اما آمار عجیب و نگرانکننده دیگر آن است که پیشبینی میشود تا سال ۱۴۲۹ یعنی حدود سه دهه آینده شمار سالمندان به بیش از ۳۲ درصد رسد.
قاسمی با بیان اینکه در واقع تا چندین دهه آینده شاهد سونامی سالمندی در ایران خواهیم بود، عنوان کرد: این امر به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی کشور آسیب وارد کرده و کشور را دچار مشکلهای جدی خواهد کرد. به علاوه نرخ باروری کشور نیز موازی با سطح سالمندی در حال کاهش است به طوریکه سال ۹۵ نرخ فرزند آوری کشور برابر ۱.۸ درصد فرزند بوده و از نرخ جانشینی نیز پایین است.
وی با توضیح در خصوص عنوان «تورم جوانی» که به جمعیت جوانان دهه شصتی نسبت داده میشود توضیح داد: در حال حاضر تعداد جوانان دهه ۶۰ در کشور ما زیاد است هر چند که در دهههای آینده شاهد کاهش آنها و در واقع حرکت این جمعیت به سوی پیری هستیم، اما نکته قابل توجه آن است که این عنوان از سوی القا کنندگان کنترل جمعیت مطرح شده است؛ چرا که آمارها به گونهای بیان میشود که به نظر میرسد سال ۶۵ نرخ باروری و فرزندآوری بسیار بالا بوده و پس یا پیش از آن با کاهش رو به رو بودهایم. این در حالی است که نرخ باروری در سال ۶۵ برابر با شش و نیم فرزند و سال ۵۵، ۶ فرزند بوده است.
وی خاطرنشان کرد: در نتیجه استفاده از عنوان «تورم جوانی» برای متولدین دهه ۶۰ و بیان اینکه در آن دوره با انفجار جمعیت روبهرو بوده ایم، تصور غلطی است.
صالح قاسمی راه حلهای افزایش جمعیت و مقابله با حرکت به سوی سالمندی را در قالب راهکارهای قانونی و فرهنگی برشمرد و ادامه داد: از منظر قانونی حاکمیت و دولت، وظیفه دارد که نسبت به اعمال مشوقها و سیاستهای مبنی بر افزایش فرزند آوری اقدام کند این در حالی است که متاسفانه طی چهار سال گذشته، دولت هیچ یک از سیاستهای ابلاغ شده برای افزایش جمعیت از سوی دولت عملی نشده است.
این جمعیت شناس با انتقاد نسبت به عدم توجه دولت نسبت به سیاستها و برنامههای افزایش جمعیت، تصریح کرد: طرحهایی همچون طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده همچنان در کمیسیونهای مختلف مجلس در حال گردش است و هنوز به نتیجه نرسیده در حالی که این طرح میتواند در مقابله با کاهش جمعیت کشور نقش موثری داشته باشد.
وی با اشاره بر راهکارهای مقابله با این پدیده از منظر فرهنگی نیز ابراز داشت: اقدامات فرهنگی در جهت مقابله با کاهش جمعیت میتواند در قالب تغییر سبک زندگی و تغییر الگوی فرزندآوری باشد.
قاسمی با تاکید بر اینکه رسانهها و نهادهای موثر در فرهنگ همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه علمیه، دانشگاهها و ... باید نسبت به فرهنگ سازی و تبیین الگوی فرزندآوری اقدام کنند، اظهار کرد: یکی از ابعاد این تبیین، تاکید بر وضعیت خطرناک جمعیتی کشور و مواجه با سالمندی شدید است.
این جمعیت شناس با بیان اینکه اگر نهادهای فرهنگی بتوانند شرایط خطرناک کشور را برای مردم و خانوادهها روشن کنند میتوانیم شاهد تغییر الگوی فرزندآوری و افزایش جمعیت کشور باشیم، خاطرنشان کرد: به علاوه در کنار تبلیغات فرهنگی برای فرزندآوری، باید مشکلات تک فرزندی از جمله معضلات تربیتی و سالمندی دشوار و همچنین مزایای چند فرزندی را برای مردم تبیین کنیم.
با نگاهی به آمار و ارقامهای کشور در زمینه شاخصهای مختلف جمعیتی، بحران کاهش جمعیت و حرکت به سوی سالمندی به عنوان پدیدهای جدی و هشداردهنده خودنمایی میکند.
سالهاست که کارشناسان این حوزه نسبت به امر کاهش جمعیت به دستگاههای مربوطه و دولت هشدار داده اند، اما ادامه این روند بیانگر بیتوجهی نهادهای مسئول در برابر این امر است. به طوریکه رهبر معظم انقلاب نیز به دنبال افول شدید جمعیت کشور، اردیبهشت ۹۳ سیاستهای کلی جمعیت را به دستگاهها ابلاغ کردند، اما متاسفانه عدم تغییر چشمگیر آمارها نشان از اجرا نشدن یا حداقل اجرا نشدن کامل این سیاستها میدهد.
با بررسی هرم جمعیتی مشخص است در صورتی که دولت و مسئولان مربوطه به فکر اصلاح الگوی جمعیت و فرزندآوری نباشند، طی سالهای آینده همچون کشورهای غربی دچار بحران و رکود جمعیت خواهیم شد و تمامی ابعاد اجتماعی و اقتصادی کشور نیز با مشکل کنترل جمعیت سالمند کشور مواجه خواهد شد.
منبع: مهر
انتهای پیام/