به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، مناسبت ۱۱ اردیبهشت را شاید تعداد زیادی از مردم ندانند، اما در اکثر کشورهای جهان از جمله ایران روزی آشنا و عجین شده با تجلیل از زحمت و رنجی است که کارگران میکشند و با تلاششان چرخ دندههای کارخانجات را به حرکت وا میدارند.
در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۵ در ایران تظاهراتی از جانب کارگران کرمانشاه برای تحقق خواسته هایشان شکل گرفت که در این تظاهرات ۱۴ نفر کشته و ۱۲۰ تن زخمی شدند؛ پس از این حادثه ۱۱ اردیبهشت برای گرامیداشت کشتههای آن روز گرامی داشته شد.
در حال حاضر هم ۱۱ اردیبهشت مصادف با اول می در تقویم کشور به نام روز کارگر نامگذاری شده است. قانونی وجود دارد که در این روز هیچ کارفرمایی نمیتواند کارگر را به انجام کار وادار کند مگر آنکه رضایتش راجلب و به او اضافه کار پرداخت کند.در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان روز کارگر برای کارگران تعطیل رسمی است.
امسال ۱۱ اردیبهشت مصادف با هفته برگزاری نمایشگاه کتاب تهران شده است. به این بهانه گفتگویی با یکی از کارگران چاپخانههای میدان انقلاب تهران به نام فتح الله داشتم.
فتح الله شخصی با چهره سفید و میانسال با چهرهای در هم کشیده و جدی با ته لهجهای مازندرانی است. اولین جملهای که گفت این بود: «مشکل اصلی ما کاغذ است؛ گرانی کاغذ ما را بدبخت کرده است».
او گفت: «چاپ که جزء نیازهای اساسی مردم نیست، برای همین با گران شدن کاغذ مشتری هایمان خیلی کم شده است؛ اگر اوضاع به همین منوال باشد باید سراغ کار دیگری بروم».
فتح الله افزود: « ماهیانه فقط ۵ میلیون هزینه اجاره و آب و برق اینجاست، در حالی که هزینه کاغذ همین طور گرانتر میشود».
او همچنین افزود: «مردم یا قدرت چاپ تیراژ را ندارند یا به سبب هزینه تعداد کمتری چاپ میکنند».
پس از بیان مشکلاتش از فتح الله درباره این که کارش چیست سوال کردم که گفت: «اپراتور دستگاه افست هستم» و با اشاره، دستگاهش را نشانم داد. دستگاهی تک رنگ مخصوص چاپ افست، قدیمی، اما تمیز بود. با نگاه به پشت دستگاه اوراق کاملا رنگی یا به اصطلاح چهاررنگ به چشمم خورد با تعجب پرسیدم اینها را شما چاپ کردید؟ در پاسخ گفت: «بله، آنها را با همین دستگاه تک رنگ در چهار مرحله و تنظیم چاپ کرده ام!»
فتح الله میگفت: «کار اصلی ام اپراتوری دستگاه است، اما به علت کمبود نیرو کارهای دیگر مثل شماره، برش، و ... هم انجام میدهم».
فتح الله در پاسخ به سوالم در مورد این که چطور این شغل را انتخاب کرده و آیا شغلش را دوست دارد یا خیر گفت: «از نوجوانی در چاپخانهای در مازندران برای کمک هزینه تحصیل کار میکردم، ابتدا اپراتور دستگاه ملخی بودم (دستگاههای چاپ قدیمی) و بعد از آن که به تهران آمدم اپراتور دستگاه افست شدم. بعد هم، چون در این کار تخصص پیدا کرده بودم و علاقه هم داشتم آن را تا امروز ادامه دادم».
سپس از او پرسیدم که از درآمد اش راضی است؟ و چقدر حقوق میگیرد؟
فتح الله گفت: «راضی راضی که نه، اما خدا را شکر با سختی هزینهها را سر به سر میکنم و با سختی زندگی را میگذرانم».
او میگفت: ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق میگیرد که یک چهارم آن را بابت اجاره خانه اش درمحله دولاب تهران میدهد، اما باقی حقوقش کفاف هزینههای زندگی با دو فرزند را نمیدهد، چون هزینههای تحصیل خیلی افزایش یافته است.
علاوه بر نیازهای اساسی مردم مانند خوراک و پوشاک مقوله فرهنگ مردم نیز از اهمیت برخوردار است. قسمتی از فرهنگ عامه مردم مرتبط با کتاب و کتاب خوانی و همچنین تحصیل دانش آموزان و دانشجویان است که آن هم با کاغذ و قیمتش رابطه مستقیم دارد.
طبق بررسیها ۱۰ درصد از جامعه را ثروتمندان، ۷۰ درصد را قشر متوسط و ۲۰ درصد را قشر ضعیف تشکیل میدهند. اغلب کارگران در دسته دوم یا سوم هستند و این دلیلی است که نشان میدهد حل شدن مشکلات کار و کارگر آسایش ۱۰۰ درصدی جامعه را به ارمغان خواهد آورد.
انتهای پیام/
فقط 20 درصد ؟!!