به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ناصر حجازی در ۲۳ آذر سال ۱۳۲۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش متولد محله لاله تبریز بود و در تهران آژانس املاک داشت و مادرش متولد ابهر بود.
حجازی در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای ابومسلم، سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد. در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالی ترجمه شد و سال ۱۳۵۶ لیسانس گرفت. نزدیکانش میگفتند تا همان سالی که فوت کرد همیشه دیکشنری با خود به همراه داشت و لغات جدید میآموخت.
حجازی در دبیرستان به فوتبال علاقمند شد و در تیم دبیرستان ابومسلم در پست گوش راست و دروازهبانی بازی میکرد. در تیم بسکتبال این دبیرستان نیز حضور مستمر داشت.
خودش میگفت فوتبال را به صورت تفریحی دنبال میکرده و رشته اصلیاش بسکتبال بوده و حتی او را برای تیم جوانان بسکتبال ایران نیز انتخاب کردند. اما روزی که برای تماشای بازی تیم فوتبال مدرسهشان رفته بود، دروازهبان تیم مصدوم شد و او را به جای گلر به زمین آوردند و از قضا آنقدر خوب توپ گرفت که بعد از بازی تماشاگران بسیار تشویقش کردند و انگار این لحظه باید اتفاق میافتاد تا او یکی از محبوبترین دروازهبانان تاریخ فوتبال ایران لقب گیرد. دو ماه بعد نیزهمراه با تیم کیهان ورزشی که بازیکنانی همچون غلام وفاخواه، مهدی مناجاتی و مجید حلوایی را به خدمت داشت راهی گرگان میشود تا برای این تیم بازی کند.
نخستین حضور ناصر حجازی در تیم
تیم نادر که در دسته دوم باشگاههای تهران قرارداشت، اولین باشگاه ناصرحجازی بود که او با دریافت ۳۰۰ تومان با این تیم قرارداد بست و از همان تیم به تیم ملی جوانان و تیم ملی بزرگسالان رسید. حجازی در مصاحبهای گفته بود: «زمانی که لاغر اندام بودم (چون پست دروازهبان، پستی بود که باید درشتاندام به نظررسید) برای اینکه بزرگ به نظربیایم شماره ۲۲ را بر تن میکردم.»
حجازی را آغازگر یک عصر جدید در فوتبال میدانند که به نوعی فوتبال قبل و بعد انقلاب را به هم پیوند میدهد. او از سال ۱۳۴۷ که تیم ملی ایران بر اسرائیل پیروز شد تا سال ۱۳۵۷ که تیم ملی برای اولین بار به جام جهانی صعود کرد، مرد شماره یک فوتبال آن دوران محسوب میشود. در جام جهانی ۱۹۷۸ (نخستین تجربه حضور ایران در جام جهانی)، حجازی سنگربان اصلی تیم ملی بود.
در ۱۸ سالگی زمانی که به همراه تیم ملی برای تورنمنتی به شوروی میرود، رایکوف، حجازی را درون دروازه قرار میدهد و در آن بازیها حجازی ۱۲ گل دریافت میکند و پس از بازگشت با انتقادهای فراوانی روبرو میشود. یک نفر به اون میگوید این جوجهدروازبان کیست که بردید و در دروازه گذاشتید؟
۲۴ در سال ۱۳۴۸ مرحوم علی دانایی فرد پیشنهاد بازی در تاج را به ناصر حجازی داد. از سوی دیگر نیز مرحوم آقا مدد علاقمند بود که حجازی را به راه آهن ببرد، اما حجازی در نهایت با دریافت مبلغ ۶ هزار تومان با تاج قرارداد امضاء کرد و در ماه نیز ۲۵۰ تومان حقوق برایش در نظر گرفته شد.
در همان سال حجازی برای بازی در رقابتهای جم عمران منطقهای که در ترکیه برگزار میشد، تیم ملی را همراهی کرد و در یکی از آن بازیها برابر ترکیه، ۴ گل خورد. پس از آن دیدار در مصاحبهای میگوید: «مثل همیشه همه کاسه کوزهها بر سر دروازه بانها شکسته میود، اگر تیمی ببرد مهاجمان گل زدند و میگویند دروازهبان کارش را انجام داده است.»
پیوستن ناصر حجازی به تاج برای او بسیار خوش یمن بود. تاج یک سال پس از این انتقال حجازی به این تیم، تنها با یک گل خورده، قهرمان مسابقات فوتبال جام باشگاههای آسیا میشود. حجازی همچنین قهرمانی لیگ فوتبال کشور را با این تیم جشن میگیرد و این قهرمانیها مدیون سنگربانی ناصر حجازی بود. حجازی درسال ۱۳۵۴ به تیم شهباز پیوست و یک سال و نیم بازی برای این تیم را تجربه کرد و در سال ۱۳۵۸ به استقلال بازگشت.
ازدواج ناصر حجازی با بهناز شفیعی
ناصر حجازی با بهناز شفیعی ازدواج میکند که حاصل این ازدواج یک پسر به نام آتیلا و یک دختر به نام آتوسا است که هر دو فوتبالیست شدند. آتیلا که مدتی در استقلال تهران بازی میکرد و آتوسا هم اولین کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران بود. بهناز شفیعی همسر ناصر حجازی میگوید: وقتی ناصر به خواستگار آمد اتومبیل مدل بالایی داشت، اما پدرم در ابتدا مخالفت کرد، چون فوتبالیست بودن را شغل نمیدانست!
بدشانسی حجازی با قانون ۲۹ سالهها!
حجازی تا سال ۱۳۵۹ دروازه بان اول ایران بود، اما بعد از آن به خاطر قانون ۲۹ سالهها که حضور در دروازه را برای بازیکنانی که بیش از ۲۹ سال دارند منع میکرد، در اوج دوران ورزشی از تیم ملی کنار گذاشته شد. از بازیهای تأثیرگذار او، رقابتهای مفدماتی المپیک ۱۹۷۲ کره شمالی بود. حجازی در یک دیدار مقابل کره شمالی به تنهایی توانست پنج موقعیت گل را از کرهایها بگیرد و درخشش چشمگیری داشتهباشد.
رفتن ناصر حجازی به منچستریونایتد
به گزارش رویداد۲۴ ناصر حجازی بعد از حضور در جام جهانی در سال ۱۳۵۶ از طرف باشگاه منچستریونایتد پیشنهادی دریافت کرد و یک ماه با این تیم تمرین کرد و ۵ بازی نیز در تیم ذخیرههای منچستر انجام داد. او برای قطعی شدن رفتنش به منچستر و اخذ رضایتنامه از فدراسیون کمک خواست، اما فدراسیون این اجازه را به او نداد. حجازی میگوید «پس از این ماجرا به این نتیجه رسیدم که باید نامهای جعل کنم!»، اما گویا فدراسیون این موضوع را متوجه میشود و پرونده حجازی را همانجا میبندد.
حجازی بهترین عملکردش را دیدار با تیم جوانان درسال ۱۳۴۸ در ورزشگاه امجدیه سابق مقابل زسکامسکو میداند که توانست یک ضربه سر از فاصله یک متری را دفع کند. ناصر حجازی آخرین بازیاش را در سال ۱۳۶۵ و در ۳۶ سالگی برای استقلال انجام میدهد که در آن دیدار مقابل پرسپولیس، ۳ بر صفر میبازند. پس از این بازی بود که زمزمههای کنار گذاشتن وی نه تنها از استقلال بلکه از تیم ملی هم شنیده میشد. پس از این واقعه، حجازی که میتوانست در بهترین و مطرحترین تیمهای دنیا بدرخشد، تیمی در بنگلادش هندوستان را برای ادامه فعالیت خود انتخاب میکند.
حجازی به تیم فوتبال محمدان بنگلادش رفت و بعد از مدت کوتاهی سنگربانی، تبدیل به سرمربی موفق این تیم شد. او در دیداری که مقابل پرسپولیس داشتند توانست تیم محمدان را ۲ بر یک پیروز میدان کند و با این برد به قهرمانی برای مردم بنگلادش تبدیل شود.
ناصر حجازی در ۴۰ سالگی به ایران بازمیگردد و دوران درخشان مربیگریاش آغاز میشود. او در ابتدا به شهرداری کرمان رفت و با آن تیم توانست به لیگ آزادگان صعود کند. حجازی با سپاهان نیز نتایج خوبی گرفت و پس از آن در تیم بانک تجارت، علی دایی را کشف کرد که میتوان گفت دایی از مهمترین و بزرگترین شاگردانش بود. پس از آن به استقلال آمد و با این تیم قهرمان شد و سپس به ذوبآهن رفت.
او بازیکنان سرشناس و بزرگی را به فوتبال ایران معرفی کرد؛ از جمله رحمان رضایی، علی اکبر استاد اسدی و علی دایی.
حجازی در سال ۱۳۸۶ پس از انتخاب مجدد علی فتحاللهزاده به سمت مدیرعاملی، مجدداً سرمربی باشگاه استقلال تهران گردید که در هفته چهاردهم فیروز کریمی جایگزین او شد.
حجازی؛ کاندیدای ریاست جمهوری
حجازی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۴ ثبت نام کرد و گفته بود که اگر تأیید صلاحیت شود ۳۰ میلیون رأی میآورد. او پس از ثبتنامش گفت: «چه ایرادی دارد ورزشیها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟! من شرایط اولیه را که برای ثبت نام دارم. اگر صلاحیتمان را تأیید کردند که شرکت میکنیم و فکر نمیکنم ایرادی داشته باشد.»، اما شورای نگهبان صلاحیت او را تأیید نکرد.
سال ۸۹ بود که برای نخستین بار زمزمههای ابتلای او به سرطان ریه به وجود آمد. خودش، اما همه چیز را تکذیب کرد، اما در ماههای بعد سرطان ریه بیشتر بر او مسلط شد. ناصر حجازی از همان ابتدای جوانی سیگار میکشید. خودش میگوید نخستین بار با تعارف یک خبرنگار سیگار کشیدن را شروع کرده است.
حجازی در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ حین تماشای دیدار تیم استقلال و پاس همدان در روز آخر لیگ برتر بهدلیل وخامت حالش به کما رفت و در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۵۵ صبح، در بیمارستان کسری در تهران درگذشت.
حاجیلو سرپرست وقت استقلال نخستین کسی بود که خبر درگذشت وی را اعلام کرد. وی به مقابل خبرنگاران و مردم تجمع کرده مقابل بیمارستان کسری رفت و در حالی که میگریست اعلام کرد که ناصر دیگر درد نمیکشد.
بدین ترتیب پیکر ناصر حجازی، اسطوره فوتبال ایران و تیم استقلال در روز ۴ خرداد ۱۳۹۰ در ورزشگاه آزادی با حضور دوستداران وی و علاقمندان فوتبال، تشییع شد و پیکرش برای همیشه در آرام گرفت.
حجازی بیشک اسطورهی بیبدیل تاریخ فوتبال ایران است. او تنها یک فوتبالیست معمولی نبود، بلکه اسطورهی فراموشنشدنی ورزش ایران بود که الگوی چند نسل پس از خود نیز شد.
منبع:رویداد ۲۴
انتهای پیام/
من پرسپولیسی ام اما تا همیشه عاشق ناصر خان خواهم بود ...
روحش شاد.