جلال الدین کزازی نویسنده در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص تاثیر شاعران و نویسندگان کهن بر آثار ادبی معاصر، گفت: پاسخ این پرسش از پیش روشن است. سخنوران بر روندهای ادبی ایران حتی گاه جهان هم تاثیر گذاشته اند.
وی افزود:بزرگان سخن فارسی نامشان روشن است حتی کسانی که اندک آشنایی با فرهنگ و ادب ایرانی دارند، فردوسی، سعدی، حافظ، خیام و مولوی رامی شناسند. مولانا سخنوری است که جهان بینی، دیدگاهها و اندیشههای وی کمتر در این روزگار در ایران شناخته شده است. درباره جهان بینی مولانا که جهان بینی درویشانهای است به درستی تا آنجا که میشود به شیوهای که از سر شناخت و آگاهی باشد داوری نمیشود.
کزازی با اشاره به میزان اثر پذیری ادبیات معاصر از آثار ادبی کهن بیان کرد: بسته به هر کدام از این سخنوران، این اثر پذیری یکسان نیست و از سوی دیگر آماری روشن نمیتوان به دست آورد و تا آنجا که من میدانم آماری هم در این باره حاصل نشده است.
وی افزود:نمونه بن مایه ادبی را که در ادب کنونی ایران کاربردی بیشتر دارد باید با پژوهش آماری در سرودههای این چند سخنور پیدا کنند تا نشان داده شود که آن مایه ادبی برای نمونه در سرودههای کدام یک از سخنوران بزرگ ایرانی بازتاب بیشتری دارد. اما اگر من بخواهم با نگاهی فراگیر در این زمینه به پرسش شما پاسخ بدهم می گویم بهترین کار را فردوسی در شاهنامه داشته است.
نویسنده کشورمان در خصوص نقش ادبیات کلاسیک فارسی در ادبیات داستانی معاصر اظهار داشت: در پاسخ به این پرسش باید بگویم تا آنجا که من میدانم کارکرد ادبیات داستانی ایران در داستانهای نویسندگان کنونی آن چنان نیست که نمودی برجسته و آشکار داشته باشد در این که بسیاری از شیوههای داستان سرایی و داستان نویسی ایرانی در داستانهای کنونی نویسندگان میتواند دیده شود، اما این اثرپذیری زیاد نیست.
وی در خصوص وضعیت کنونی ادبیات معاصر گفت: اگر بخواهیم دامنه و قلمرو ادب امروز فارسی را با ادب پیشین مقایسه کنیم در ادب کهن روندهایی که در سروده هایشان به کار میبردند کار ساز بوده است و اگر بخواهم تنها به یک نمونه بسنده کنم،کارکردی است که خیام بر ادب انگیسی نهاده و شیوهای در سخنوری را در آن پدید آورده است که آن را برپایه نام کهن خیام میدانند. محتواهایی را از این دست ما هرگز نمیتوانیم در ادب هر روزگار حتی در ردههای بسیار فراتر ببینیم و بیابیم.
کزازی در خصوص کمیت و کیفیت واحدهای ادبیات در دانشگاه گفت: به نظر من در ردههای آموزش دانشگاهی بهترین شیوه در آشنا کردن دانشجویان امروزی با ادب ایران این است که گرایشهایی در خصوص این ادب در برنامه آموزشی جای بگیرد. در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری در پایهای از دانشگاهها این گرایش چند سالی است که آغاز شده است و هرگاه کسی بخواهد با این بحث از ادب فارسی آشنایی بیشتر پیدا کند میتواند به این گرایش روی بیاورد.
انتهای پیام/