به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هفته گذشته برای یادداشتم در ستون «علم برای مردم» اتفاق خندهداری افتاد و محتوای این یادداشت که در نقد «نظریههای توطئه» نوشته شده بود، به صورت وارونه در یکی از رسانهها منعکس شد. کارشناس برنامه درست همانطور که در متن یادداشت پیشبینی شده بود، پیش از کسب دانش و بینش کافی، تصمیم خود را گرفته بود که ماموریتهای آپولو و سفر به ماه دروغ است! بنابراین با استناد به ستون علم برای مردم (بدون اینکه حتی آن را دقیق بخواند) آن یادداشت را شاهدی گرفت بر مدعای نادرست خود. ما هم این اتفاق را به فال نیک میگیریم و در این شماره، دوباره سراغ مصداق دیگری از نظرات توطئه در دنیای علم میرویم و درباره عقیده کسانی صحبت میکنیم که میگویند «دایناسورها ساختگی و توطئه آمریکا هستند!»
همانطور که در یادداشت هفته پیش اشاره شد، این مطلب بعید است فایدهای برای قانعکردن طرفداران نظریههای توطئه داشته باشد و هدف اصلی از نوشتن آن، مقاومکردن ذهنیت علاقهمندان علم نسبت به چنین توطئهاندیشیهایی است. نویسنده این جستار نیز دستکم به یقینی شخصی رسیده که دایناسورها وجود داشتهاند؛ چون بهجز نمونههایی که در موزهها دیده، بارها با بقایایی از دایناسورها از قبیل ردپا، دندان و استخوان در جریان مطالعات دانشگاهی روبهروشده که پیش از یافتهشدن، دقیقا «در دل صخرهها» قرار داشتند.
خوشبختانه تمام موارد یافت شده، مستند شده و همراه با اطلاعات دقیق و عینی مورد داروی پژوهشگران متخصص کشورهای دیگر قرار گرفته و پس از داوری و احراز دقت و صلاحیت در مجلات معتبر پژوهشی منتشرشده است. غیرممکن است کسی بتواند دندان سنگوارهشده دایناسوری را داخل ماسهسنگی ۲۰۰ میلیون ساله جاسازی کند، طوری که فقط لکه آبیرنگی از گوشه دندان از بیرون صخره سرخرنگ معلوم باشد و شکافتن سنگ و بیرونآوردن دندان، یک روز زمان ببرد. آن هم صخرهای یکپارچه به طول چند متر که در میان هزاران لایه صخرهای مشابه که زیر و روی یکدیگر قرار دارند و خود صخره چند متر (یا حتی چندصدمتر یا چندکیلومتر) در دل زمین امتداد دارد و جداکردن تکه حاوی سنگوارهاش از بقیه صخره و بیرونکشیدنش از لایههای زیر و رو چندساعت کار سخت میطلبد.
از آنجا که بارها با اینچنین لحظات اکتشاف سنگواره روبهرو شدهام، یقین دارم توطئهای برای کاشتن سنگواره دایناسورها در دل این صخرههای پراکنده در نقاط دورافتاده و صعبالعبور کوهستانی و بیابانی کره زمین وجود ندارد. با اینحال از شما دعوت میکنم به خلاصهای از مدعیان جریانی توجه کنید که کل دانش دیرینهشناسی را محصول توطئه غربیها میپندارند! توجه داشته باشید استدلالی شبیه «این همه آدم به فلان موضوع باور دارند، پس صحیح است!» به هیچ وجه دلالت درستی نیست.
همینطور ادعای نویسنده این جستار «که خودم سنگواره دایناسورها را به چشم دیدهام که در دل صخرهها پیدا شدند» لزوما برای دیگران مستند و قانعکننده نیست؛ بنابراین در جای دیگر (مقالات مستند و پژوهشهای داوریشده) مستندات ادعای خودم و همکارانم را ثبت کردهایم؛ بنابراین پس از هرکدام از دعاوی طرفداران نظریه توطئه، پاسخی کوتاه بر آن مدعا ذکر شده است.
واضع نام دایناسورها طبیعیدانی عضو انجمن سلطنتی بریتانیا بود به نام ریچارد اُوِن. او وجود دایناسورها را به صورت فرضی در اواسط سده نوزدهم طرح کرد و «رسانههای ماسونی و جریان اصلی» سرنخ این فرضیه را گرفتند تا مدرکی برای اثبات این فرضیه پیدا کنند.
پاسخ: ریچارد اُون مثل هر جانورشناس دیگر صرفا براساس شواهد و مدارکی که در دست داشت، صحبت میکرد. او سال ۱۸۴۲ میلادی و پس از بررسی سنگواره سه خزنده غولپیکر که پیشتر کشف و توصیف و نامگذاری شده بودند (Megalosaurus در سال ۱۸۲۴، Iguanodon در سال ۱۸۲۵ و Hylaeosaurus در سال ۱۸۳۳) به این نتیجه رسید که این سنگوارهها جنبههای آناتومیک مشترکی داشته و با باقی خزندگان تفاوت دارند.
پیش از آن گروههای دیگری از خزندگان سنگوارهشان شناسایی و نامگذاری شده بود؛ از جمله دستههایی از خزندگان دریایی به نام ایکتیوسورها و پلسیوسورها، همچنین خزندگان پروازگری که بالهای پوستی داشتند و در گروهی به نام تروسورها ردهبندی میشوند. ولی اُون متوجه شد که سه خزنده مورد نظرش جزو هیچکدام از گروههای پیشتر ردهبندی شده خزندگان نمیتوانند باشند؛ بنابراین آنها را در گروهی جدید ردهبندی کرد و این گروه را Dinosauria نامید.
پیش از اُون هیچ دایناسوری کشف نشده بود و تنها پس از نامگذاری و معرفی این گروه، سیل اکتشافات دایناسورها در غرب شروع شد.
پاسخ: نهتنها پیش از اُون سه نمونه از دایناسورها (مگالوسورِس، ایگوانودون و هیلیوسورِس) شناسایی و توصیف و نامگذاری شده بودند، بلکه بقایای استخوانهای دایناسورها از دیرباز در چین و بسیاری از نقاط دیگر جهان شناختهشده بودند. مثلا چینیها استخوانهای دایناسورها را از عهد باستان میشناختند و بهعنوان «استخوان اژدها» در پزشکی به کار میبردند. گزارشهایی تاریخی از مشاهده اسکلتهای سنگشده جانورانی که امروز میدانیم دایناسورها بودهاند، در مسیر کاروانهایی که از بیابان گوبی میگذشتند ثبت شده است.
ابنسینا نیز در کتاب شفا گزارشی از مشاهده ردپای سنگواره جانوران قدیمی و چگونگی تشکیل سنگوارهها ارائه میدهد. جهش بزرگ در اکتشاف سنگواره دایناسورها در سده نوزدهم نیز ناشی از جستوجوی هدفمند این سنگوارهها در آمریکای شمالی است؛ گرچه تا پیش از شروع این جستوجوها، بومیان سرخپوست آمریکا نیز با استخوانهای سنگشدهای که گاهی در کوهها و بیابانها دیده میشدند، آشنا بودند.
تا امروز هیچ اسکلت کاملی از دایناسورها پیدا نشده و آنچه در موزهها میبینید، بازسازی کاملا تخیلی از سنگوارههاست.
پاسخ: گرچه بسیاری از اسکلتهای دایناسورها ناقص هستند، اما نمونههای کامل بسیاری نیز پیدا شدهاند. برای مثال صدها نمونه اسکلت دایناسورهایی که به صورت یکپارچه در یک تختهسنگ حفظشدهاند. از بسیاری دایناسورها نیز مثل تیرانوسورِس (Tyrannosaurus) تعداد زیادی اسکلتهای تقریبا کامل کشف شده و میتوان اندک قسمتهای گمشده در برخی از این سنگوارهها را بر اساس سنگواره مشابه دیگری که واجد همان قسمت است، بازسازی کرد.
به نظر نمیرسد اکتشافات از سوی افراد بیطرف (کشاورزان، مهندسان، راهسازان...) انجام شده باشد و همیشه پای دیرینهشناسان (مسببان اصلی این توطئه) در میان است.
پاسخ: طبیعی است که دیرینهشناسان با جستوجوی هدفمند، سنگوارههای زیادی یافته باشند، اما از قضا بسیاری از سنگوارههای دایناسورها را نیز افراد غیرمتخصص به ویژه کشاورزان، چوپانها و مهندسان راهسازی یافتهاند و پس از کشف، بلافاصله متخصصان را باخبر کردهاند. گرچه نامگذاری و توصیف این یافتهها همیشه بهعهده متخصص دیرینهشناسی است، اما نام یابندهها و چگونگی یافتهشدن سنگوارهها به دلایل تاریخی و علمی در مقالات ثبت شده است.
به شکارچیان آماتور دایناسور، پارکهایی برای اکتشاف سنگواره پیشنهاد و این فرآیند با اخذ مجوز انجام میشود.
پاسخ: شکارچیان آماتور دایناسور در سراسر جهان مشغول کندوکاو هستند. در کشورهایی مثل مغولستان وقتی وارد صحرای گوبی شوید، به طور متوسط هر ۲۰ دقیقه با کاروانی از همین شکارچیان آماتور دایناسور روبهرو خواهید شد که به دنبال کشف دایناسور و قاچاق آن هستند. از آنجا که سنگواره دایناسورها بسیار قیمتی است، در برخی کشورها مثل ایران و ایتالیا، هر سنگوارهای از دایناسورها ارزش ملی دارد و باید تسلیم دولت (مثلا سازمان حفاظت محیطزیست یا سازمان زمینشناسی) شود. در برخی کشورها نیز طبق قانون سنگوارهای که در زمینهای دولتی یافته شود متعلق به دولت است، ولی اکتشاف خصوصی سنگواره در زمینهای شخصی منعی ندارد. پارکهای اکتشاف دایناسور در آمریکا از این قانون پیروی میکنند.
حجم زیادی از سنگوارهها در منطقه کوچکی کشف میشوند، درحالیکه در بسیاری مناطق سنگوارهای دیده نمیشود.
پاسخ: سنگوارههای دایناسورها در دل سنگهای رسوبی قرار دارند که در شرایط خاصی در خشکیها یا مناطق مردابی یا سواحل کمعمق تشکیل شده باشد.
اینکه برخی مناطق بیشتر مستعد پیداشدن سنگواره هستند، درست مثل معادن که در نقاط خاصی وجود دارند، نه سراسر سطح زمین، کاملا بستگی به ساختار زمینشناسی لایههای رسوبی دارد.
خرید و فروش سنگواره دایناسورها کسبوکاری است پردرآمد برای جستوجوگران، موزهها و مجموعهداران. نمونههای فراوان بسیاری نیز از سوی خود دیرینهشناسان به عنوان سنگوارههای تقلبی شناخته شدهاند.
پاسخ: اتفاقا این دلیل آخری به خوبی نشان میدهد که اگر تقلبی در اکتشاف سنگوارهها رخ دهد (که رخ میدهد)، همان موزهها، هم مجموعهداران و هم دیرینهشناسان از این قبیل نمونههای تقلبی استقبال نمیکنند و درپی رسواکردن متقلبان هستند. دقیقا به همین دلیل که پای منافع حرفهای ایشان در میان است. البته سنگوارههای تقلبی زیادی در کشورهایی مثل چین و مراکش «تولید صنعتی» میشوند و سر از بازار گردشگران غیرمتخصص درمیآورند؛ اما دیرینهشناسان روشهای روشن و دقیقی دارند که نمونههای تقلبی را شناسایی کنند و اخیرا از این روشها حتی برای اعتبارسنجی یافتههای گروههای علمی رقیب نیز استفاده میکنند.
نکته پایانی اینکه به رغم سودآوربودن خرید و فروش سنگواره دایناسورها، موزهها هرگز نمونههای ارزشمند خود را نمیفروشند، بلکه پیروِ مأموریت علمی خود، ناچارند هزینه زیادی صرف نگهداری و کشف نمونههای جدید کنند؛ بنابراین موزههای علمی که به دیرینهشناسی میپردازند، هرگز به سودآوری نمیرسند و از نظر اقتصادی وابسته به کمکهای خیرها و واقفانی هستند که ثروت خود را وقف علم کردهاند.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/