به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، معامله قرنی که از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و هم پیمانان وی مطرح شده است، راهی برای حذف کامل قضیه فلسطین و نه حل و فصل آن باشد، موضوعی که بیش از یک سال از طرح آن میگذرد، اما با دشواریهایی مواجه است و برخلاف انتظار واشنگتن تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است.
معامله قرن با منطق تجاری ترامپ شکل گرفته است و به زعم خود با ساز و کار اقتصادی تشویقی قصد دارد قضیه فلسطین را به سرانجام برساند. در واقع به مهمترین قضیه جهانی به چشم یک کالا نگریسته شده است که نیازمند قرارداد و معامله است و به آن به عنوان قضیهای که باید با عدالت، کرامت و حساسیت با آن برخورد کرد، نگاه نشده است. در چارچوب این منطق، قضیه فلسطین باید حذف شود نه اینکه حل و فصل شود.
چشم انداز معامله قرن
طبق معامله قرن، کشور فلسطین در نوارغزه و تنها بخشهایی از کرانه باختری تشکیل خواهد شد و موضوع آوارگان فلسطینی و حق بازگشت آنها به سرزمین مادری شان لغو خواهد شد و باید در کشوری که ساکن هستند (کشورهای عربی همچون لبنان، اردن و ...) اسکان داده شوند. همچنین ۱۰ میلیارد دلار برای تشکیل کشور فلسطین و فراهم کردن زیرساختهای آن از جمله احداث فرودگاه، بندر در غزه و ساخت مناطق صنعتی و شهرهای جدید اختصاص داده خواهد شد.
این معامله هرگز شامل ضرورت خروج اسرائیل از اراضی اشغالی ۱۹۶۷ در کرانه باختری و پیرامون قدس نمیشود. در این طرح معروف ترامپ، ایالات متحده قصد دارد روستای «ابو دیس» در شرق بیت المقدس را به عنوان پایتخت فلسطین پیشنهاد بدهد و در مقابل اسرائیل از سه یا پنج روستای فلسطینی اطراف قدس عقبنشینی کند که توسط کابینههای رژیم اشغالگر به منطقه تحت نفوذ شهرداری قدس پس از اشغال در سال ۱۹۶۷ افزوده شده بود.
در همین حال بخش قدیمی قدس تحت حاکمیت اسرائیل باقی خواهد ماند و به گفته «عاموس هرئیل»، گزارشگر هاآرتص، ترامپ در طرح خود پیشنهادهایی برای عقب نشینی اسرائیل از شهرکهای موجود یا تخلیه شهرکهایی که پرت و جدا خوانده میشود هم ندارد و خبری از عقب نشینی از مجتمعهای بزرگ مسکونی نظیر آرئیل و جنوب نابلس و شهرکهای غوش عتصیون در نزدیکی بیت لحم و شهرکهای معالیه ادومیم نیست.
طرح ترامپ همچنین منطقه اغوار فلسطین را تحت حاکمیت رژیم اشغالگر نگاه داشته و شامل تشکیل کشور فلسطینی خلع سلاح شده است که ارتش یا سلاح سنگینی ندارد.
ماهیت معامله قرن به جای مذاکره، مبتنی بر تحمیل شروط و خواستههای آمریکا و رژیم صهیونیستی است لذا بیشتر از اینکه به توافق دوطرفه منجر شود به نوعی اقدام یکجانبه محسوب میشود و بنابراین نمیتوان از نظر معنا و مفهوم آن را «سازش» تلقی کرد. اقدامات واشنگتن طی یک سال گذشته تاکنون همچون به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت خود از تل آویو به قدس، بستن دفاتر آنروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی آوارگان فلسطینی) و لغو صفت آواره برای آوارگان فلسطینی و تلاش برای اسکان آنها در کشورهای عربی همگی از این نوع اقدامات یکجانبه آمریکا در راستای معامله قرن به شمار میرود.
سناریوهای پیش روی معامله قرن
۱- شکست معامله قرن
به موجب این سناریو، طرح معامله قرن شکست خواهد خورد و هرگز به سرانجام نخواهد رسید. همانطور که گفته شد معامله قرن از اساس یک پروژه اسرائیلی است لذا هیچکدام از طرفهای فلسطینی حتی گروههایی که موافق روند سازش هستند، آن را نخواهند پذیرفت لذا تا زمانی که هیچ طرف فلسطینی موافق با معامله قرن وجود نداشته باشد، معامله قرن هرگز به سرانجام نخواهد رسید.
نکته دیگر اینکه طرف فلسطینی با مقاومت خود قادر به شکست معامله قرن خواهد بود و تجربه پیشین در تاریخ مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی این موضوع را ثابت کرده است و طی ۷۰ سال گذشته دهها طرحهای مرتبط با سازش با ناکامی مواجه بوده است. همچنین انتظار نمیرود که طرفهای عربی نیز فلسطین را برای پذیرش معامله قرن تحت فشار قرار دهند، زیرا فضای کنونی آمادگی اجرایی شدن این معامله را ندارد.
۲- اجرای معامله قرن پس از آمادگی فلسطین و کشورهای عربی و اسلامی برای پذیرش آن
در این سناریو طرف آمریکایی و اسرائیلی از حالت دیکته کردن خواستههای خود به صورت یکجانبه خارج خواهند شد و بررسی مسائل اساسی و بنیادی قضیه فلسطین همچون قدس، آوارگان فلسطینی و حاکمیت بر اراضی را به تعویق میاندازند و این یک نوع پیروزی و دستاورد برای طرف فلسطینی و کشورهای عربی به شمار میرود و در حقیقت از دل آن یک توافق نهایی جدید با امتیازدهیهای جدید به وجود میآید. به عنوان مثال قید و بندهای اسرائیل درخصوص کنترل و حاکمیت فلسطین بر کرانه باختری تعدیل خواهد شد و یا دایره نفوذ فلسطین در شرق قدس افزایش پیدا خواهد کرد و بخشی از مناطق مربوط به بخش قدیمی قدس به صورت مشترک با طرف فلسطینی اداره خواهد شد.
از دیگر امتیازدهیهای اسرائیل میتوان به این موضوع اشاره کرد که تل آویو به شهرکهای موجود اکتفا کند و به الحاق مجتمعهای بزرگ شهرک نشین به کرانه باختری نیندیشد. با اعلام تشکیل دولت فلسطین در چارچوب زمانی قریب الوقوع موافقت خواهد شد و در خصوص حاکمیت آن بر اراضی فلسطین و استقلال اقتصادی تجدید نظر خواهد شد، محاصره نوارغزه برطرف و با احداث بندر و فرودگاه در آن و ایجاد گذرگاه امن میان کرانه باختری و نوارغزه موافقت خواهد شد.
به موجب این سناریو همچنین جنبش حماس، قدرت را در نوارغزه به تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله واگذار خواهد کرد و طبق خواسته مقامات تشکیلات خودگردان، محیط مناسب برای از سرگیری روند سازش فراهم خواهد شد.
۳- موفقیت معامله قرن طبق شروط و خواستههای تحمیلی آمریکا و اجرایی شدن هر آنچه آمریکا و اسرائیل به آن میاندیشند
بر اساس پافشاری آمریکا و اعمال فشار بر رژیمهای عربی برای حمایت از معامله قرن، این قرارداد با تمامی جزئیاتی که از ابتدا توسط واشنگتن مطرح شده است اجرایی خواهد شد. طبق این سناریو، آمریکا کشورهای عربی را تهدید به رهایی میکند تا در مناقشات منطقهای و حتی درگیری با ملتهای خود تنها بمانند، همچنین واشنگتن، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را تهدید خواهد کرد که وی را برکنار و جایگزینی برای او خواهد یافت، کسی که شرایط لازم برای تحقق روند سازش را فراهم میکند.
با توجه به سناریوهای فوق الذکر به نظر میرسد سناریوی نخست محتملتر است و در شرایطی که تمامی گروههای فلسطینی با معامله قرن مخالف هستند و با توجه به اینکه مقاومت فلسطین همچنان استوار است و نیز با نظر به عدم اجماع جهان عرب با این معامله و نیز سردرگمی سیاست خارجی آمریکا در منطقه، تحقق سناریوی نخست به واقعیت نزدیکتر است.
به تعویق افتادن زمان اجرای معامله قرن که تاکنون چند بار صورت گرفته است یکی دیگر از دلایل تحقق سناریوی نخست است، علاه بر مخالف گروههای فلسطینی با طرح معامله قرن، اقداماتی نیز به ویژه در زمینه مخالفت با لغو حق بازگشت آوارگان فلسطینی انجام شده است، راهپیماییهای بازگشت طی یک سال گذشته که هر هفته در مرزهای نوارغزه برگزار میشود از جمله اقدامات عملی فلسطینیها در زمینه مقاومت در برابر معامله قرن است، اما این امر مهم به تلاشهای بیشتری در عرصه داخلی فلسطین نیاز دارد که در ذیل به نمونههایی از آن اشاره میشود.
راهکارهای مقابله با معامله قرن
-تقویت وحدت ملی فلسطین و هماهنگی و همسویی تمامی تلاشها در زمینه مقابله با معامله قرن
-صدور منشوری که گروههای فلسطینی را به حفظ اصول و آرمانهای ملت فلسطین متعهد میکند و با معامله قرن و هر قراردادی که ناقض حقوق فلسطین است، مخالفت کند.
-نجات توافقنامه آشتی ملی فلسطین که در سال ۲۰۱۱ امضا شد و همچنین توافقات بیروت در سال ۲۰۱۷ و برگزاری شورای ملی فلسطین با هدف اتحاد و بازسازی سازمان آزادیبخش فلسطین و تشکیلات خودگردان فلسطین به طوری که همگام و همسو با احیای قوا در راستای پروژه ملی فلسطین باشد.
-لغو فوری تحریمهای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین علیه نوارغزه
-دعوت فوری برای ایجاد رهبری یکپارچه و به جریان انداختن آن به عنوان چارچوبی برای حمایت از حقوق و آرمانهای ملت فلسطین تا زمان بازسازی سازمان آزادیبخش فلسطین
-به جریان انداختن موسسات و سازمانهای مردم نهاد و اصناف و تشکلها در داخل و خارج فلسطین
-توقف هماهنگی و همکاری امنیتی با اشغالگران اسرائیلی
-بالا بردن سقف آزادیها در مناطق تحت کنترل تشکیلات خودگردان و حمایت از کرامت شهروندان فلسطینی و به جریان انداختن نقش آن در توسعه سیاسی و اجتماعی و مبارزاتی
منبع:مهر
انتهای پیام/