نادیده گرفتن درس هنر و عدم استفاده از افراد تخصصی برای آموزش این درس در مدارس، مشکلی است که فرهنگ و هنر کشورمان را تهدید می‌کند.

کم لطفی وزارت آموزش و پرورش در حق هنر/ چرا دبیران هنر مدارس متخصص نیستند؟به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، از گذشته تاکنون درس‌هایی مانند ریاضی، علوم، زبان انگلیسی و عربی مورد توجه مدیران و معلمان در مدارس بوده و آنان را از توجه کافی به ادبیات، ورزش و به خصوص هنر غافل کرده است.

گویا هر دانش آموزی که نمره ریاضی را بالای ۱۸ بگیرد با استعداد و هر شاگردی که در درس‌های تئوری نمره پایین کسب کند، اما از پس درس‌های عملی به خوبی برآید، دانش آموز تنبل محسوب می‌شود.

ریشه این استعداد کشی هم به همان مظلومیت همیشگی هنر در جامعه باز می‌گردد. از آنجایی که مردم بجز سینما و موسیقی، شاخه‌ هنر‌های دیگر مانند تئاتر، تجسمی، صنایع دستی و... را نمی‌شناسند، وزارت آموزش و پرورش هم در خواب غفلت فرو رفته و خود را به این امواج ناکارآمد سپرده است.

البته سیاست‌های نادرست و عملکرد‌های غیرقابل قبول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ارج نهادن به هنر‌های ارزشی و اصیل و همچنین شناساندن آن در جامعه قابل چشم پوشی نیست.

اما نکته حائز اهمیت، بستری است که باید برای ظهور استعداد‌های هنری از دوران کودکی و نوجوانی در مدارس فراهم شود. بسیاری از آفت‌هایی که در حال حاضر دامن گیر هنر ایران شده است، نتیجه نداشتن برنامه مدون و هدفدار، به حاشیه راندن پیشکسوتان و همچنین عدم توجه به سرمایه‌های انسانی در این عرصه است.

اولین گام برای حرکت به سوی جامعه‌ای متمدن استفاده از اساتید و افرادی است که می‌توانند فرهنگ و هنر را آموزش و ترویج دهند؛ وزارت آموزش و پرورش باید برای تدریس کتاب «فرهنگ و هنر» از هنرمندان متخصص و متبحر استفاده کند.

کم لطفی وزارت آموزش و پرورش در حق هنر/ چرا دبیران هنر مدارس متخصص نیستند؟
کتاب هنر قدیم و یا فرهنگ و هنر امروزی به صورت تخصصی به رشته‌هایی مانند طراحی، عکاسی، خوشنویسی، صنایع دستی و... می‌پردازد، اینکه یک معلم ناآشنا که تخصص اصلی اش زبان، علوم یا ... است بخواهد از سر اجبار مدرسه و صرفا برای رفع تکلیف و کمی درآمد بیشتر در کلاس‌های هنر حاضر شده و مطالب این کتاب را به صورت دست و پا شکسته و املانگاری به دانش آموز بیان کند، بزرگترین ظلمی است که می‌توان در حق فرهنگ و هنر اعمال کرد. البته در بسیاری از مدارس روال بر همین منوال است و بسی مایه تاسف.

مینو آیت اللهی از اعضای هیات تالیف کتاب «فرهنگ و هنر»، معتقد است که هدف کلاس‌های هنری مدارس باید افزایش درک هنری دانش آموزان باشد، ارزشیابی هنر دانش آموزان با یک کاغذ و قلم در پایان سال تحصیلی درست نیست و دبیران هنر موظف هستند که شاگردانشان را در ۳ مرحله ارزیابی کنند.

به گفته این کارشناس فرهنگی هنری، توانمندی و پیشرفت هر دانش آموز باید با دوره‌های گذشته خودش مقایسه شود نه سایر همکلاسی هایش؛ همچنین مسائل زیباشناسی، تاریخ و میراث فرهنگی و نقد یک اثر هنری مهمترین سرفصل‌هایی هستند که باید در کلاس‌های هنری آموزش داده شود.

اما سوالی که پیش می‌آید این است که چند درصد این اهداف عملی می‌شود؟ برای آموختن مسائل زیباشناسی و نقد یک اثر هنری لازم است که دانش آموزان مداوم از نمایشگاه‌های هنری و موزه‌ها بازدید کنند در صورتیکه هیچ مدرسه‌ای تاکنون برنامه بازدید از گالری نداشته است، اگر سالی یکبار هم بخواهند دانش آموزان را به موزه ببرند موزه‌ای خواهد بود که هیچ ارتباطی به هنر ندارد.

کم لطفی وزارت آموزش و پرورش در حق هنر/ چرا دبیران هنر مدارس متخصص نیستند؟
جای خالی سخنرانی و ورکشاپ‌های هنری جذاب در مدارس به شدت احساس می‌شود. همچنین شب شعر‌های ساده اما محتوا دار، محافل کتابخوانی، معرفی کتاب و... که می‌تواند مرهمی برای زخم سرانه مطالعه‌ای کشور باشد هم هیچ جایگاهی در کلاس‌های ادبیات مدارس ندارد بنابراین باید سیاستی جدید و تاثیرگذار در این خصوص اعمال شود.

تعداد هنرمندان در کشور کم نیست، همچنین تعداد هنرمندانی که نیازمند حقوق ثابت ماهانه هم باشند کم نیست، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند هنرمندان متخصص و مجرب خود را به وزارت آموزش و پرورش معرفی و این وزارت خانه هم که نقشی مهم و اساسی در ترسیم آینده کشور دارد از این هنرمندان به عنوان معلمان هنر در مدارس استفاده کند. نا گفته نماند که در برخی از مدارس، معلمان خوش ذوق و با استعداد هنری مشغول تدریس هستند. اگر تعداد این متخصصان بیشتر شود هم چرخه اقتصاد هنر می‌چرخد و هم نیرو‌های کارآمد آینده هنر ایران را در دست می‌گیرند.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Germany
ناشناس
۱۳:۳۶ ۲۴ مرداد ۱۳۹۸
از اینکه در مورد درس هنر خبری گذاشتید ممنونم. بنده با15سال تدریس هنر که خود دبیر تخصصی هنر در تهران هستم از عدم کمبود نیروی متخصص و همچنین نبود امکانات سخت افزاری بسیار رنج کشیده ام. نبود یک کارگاه هنر در مدارس یا ابزار و وسایل سخت افزاری بسیار سخت است.توجه نکردن وزارت خانه و مسئولین بیشترین نقش در مظلومیت درس هنر است...حرفها بسیار است...اما وقتی حقوق و معیشت معلمان و سطح رفاه بسیار بسیار پایین است...هیچ هنرمند عاقلی به آموزش و پرورش نمیاید بعلاوه سروکله زدن با این دانش آموزان اعصاب فولادی میخواهد و... هزار مسائل اخلاقی و رفتاری دیگر برای کنترل کلاس!!!چه برسد تدریس هنر!! وقتی با فروش تابلو یا آثار خود میتوان چندین برابر حقوق ناچیزمعلمی امرار معاش کرد چرا به سمت معلمی و جنگ اعصاب رود!تا وقتی زیرساخت ها مهیا نشود این حرفها بی فایده است.آموزش و پرورش دراین کشور بی اهمیت است چون به معلمان آن توجه نمیشود....