به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، در زندگی امروزه مشغلهها آنقدر زیاد شدهاند که همواره با مشکل کمبود زمان دست و پنجه نرم میکنیم، کارهای روزانه، رسیدگی به امور زندگی و فرزندان، خرید یا انجام کار خانه، همه از مواردی هستند که کل زمان ما را درگیر میکنند، در این میان زمان کمی برای فرزندان خود میگذاریم، با یک تبلت یا تلفن هوشمند آنها را سرگرم میکنیم تا به کارهای عقب مانده خود برسیم، کودکانمان نیز در دنیای بازیها و برنامههای سرگرم کننده غرق میشوند و به جای بازی در پارک و یا یادگیری اصول زندگی، نحوه حرکت ادمک درون نمایشگر را آموزش میبینند. البته برخی والدین احساس وظیفه بیشتری کرده و با نصب برنامههای آموزشی برروی تبلت یا تلفن هوشمند، کودکانشان را با این نوع برنامهها سرگرم میکنند، به خیال آن که کودک هم سرگرم شده و هم آموزشی میبیند یا مهارتهای رفتاریاش بهبود مییابد، اما برنامههای آموزشی چه هستند؟ به نظر میرسد این عنوان بیشتر برای جذب خانوادهها باشد تا موضوعی واقعی، آیا برنامهها واقعا میتوانند چیزی را به کودکان آموزش دهند؟ آیا این یک دروغ تجاری نیست؟
اما جدا از آموزش برخی به دنبال آن هستند تا کودکانشان با انجام بازیهای موبایلی آموزشی، باهوشتر شود، مطمئنا هوش چیزی نیست که در دنیای مجازی بهدست بیاید، شاید با انجام بازیهای موبایلی، کودکان کم توجهتر شوند یا کنجکاوری و بازیگوشی آنها کاهش پیدا کند، اما افزایش هوش با انجام بازی موبایلی ادعایی اثبات نشده است. واقعیت آن است که کودک باید تمام مهارتهای مورد نیازش را در دنیای واقعی کشف کند، نه در دنیای دروغین. به تازگی جمعی از برترین متخصصان این حوزه در دنیا گرد هم آمده و در مورد تاثیر فناوری، رسانهها و فضای مجازی بر کودکان تحقیقاتی را انجام دادند، فناوری در دنیای کودکان بیش از همه چیز به بازیها یا برنامههای موبایلی ختم میشود، اتفاقی که کودکان را ساعتها سرگرم میکند و کار والدین را نیز آسانتر میکند. اما واقعیت چیست؟ آیا فناوری بر هوش کودکان تاثیر میگذارد؟ آیا این اثرگذاری مثبت است یا منفی؟
بله، جواب اولیه آن است که اثرگذاری مثبت یا منفی فناوری بر روی کودکان به نحوه استفاده آنها از فناوری بستگی دارد، در هر صورت در جهان ما اکثر موارد مطلق نیستند، گاهی بدترین مواد، خاصیت دارویی پیدا میکنند. فناوری نیز مانند استفاده بزرگسالان از فضای مجازی، نسبی است، میتواند مثبت باشد یا منفی، نکته مهم آن است که رسانهای که در دست ما قرار دارد توسط چه کسی و به چه قصدی طراحی شده است، گاهی برخی بازیها مانند پازل با فکر و توجه تکمیل میشود، این خوب است و موجب بهکار گیری قدرت هوش فرزندان میشود اما همان بازی پازل نیز میتواند خطرناک باشد، به طور مثال تصاویر پازلی که باید تکمیل گردد مناسب کودکان نباشد، یا شکل شخصیتهایی باشد که الگوی مناسبی برای کودکان ما نیستند، در این حال اثرگذاری فکری و آموزشی برنامه به شدت کاهش پیدا میکند. از طرفی تعادل نیز باید حفظ شود، برنامهها، بازیها و شبکههای مجازی تماما رسانه هستند، ایجاد تنوع و تعادل در رسانه موجب برطرف شدن تمام نیازهای کودکان میشود، مانند زمانی که به فرزند خود یک وعده غذایی مغذی میدهید اما کودکان گاهی به کیک شکلاتی نیز نیاز دارند، در دنیای رسانه نیز به همین شکل است، اگر بازیهای فکری و آموزشی واقعی برای کودکان خود آماده کردهاید، باید گاهی اجازه انجام بازیهای پرسروصدا و صرفا سرگرم کننده را نیز به آنها بدهید. البته هر نوع بازی هیجانانگیزی نیز برای کودکان مناسب نیست.
رسانهها باید به طور هدفمند و توسط افراد متخصص تولید شوند، بسیاری از برنامههای آموزشی یا تفریحی تلفنهای هوشمند توسط شرکتهای توسعه دهنده نهچندان مطرحی تولید شدهاند که تخصصی در مورد تاثیرگذاری عناصر بازی یا برنامه بر تفکر کودکان ندارند، در این حال هرچند فکر میکنند برنامهای آموزشی ساختهاند اما در حقیقت یک نرمافزار بدون هدف با عناصر آموزشی تولید کردهاند که ماهیت آموزشی ندارد، توجه به این نکته بسیار مهم است، هر برنامهای که در آن حروف مختلف سر هم میشوند یا بازی با اعداد در آن وجود دارد، صرفا نمیتواند برای کودکان، آموزشی تلقی شود. از طرفی هیچ مرجعی به این موارد رسیدگی نمیکند، تمام برنامهها تاجایی که برخی خط قرمزها را نشکسته باشند به راحتی با هر برچسب و عنوانی منتشر میشوند. مرجعی تخصصی وجود ندارد که برنامههای آموزشی را آزمایش کرده تا اهداف موثر آن را تصدیق کند. البته این بررسیهایی برای هیچ دستهای از نرمافزارها صورت نمیپذیرد. بررسی و آزمایش برنامهها به خصوص برای کودکان باید توسط والدین انجام شود، اما واقعیت آن است که پدر و مادرها تخصصی در این زمینه ندارند و مستقیما به سراغ برنامههایی میروند که طراحی جذاب، شاداب و متنوعی داشته باشد.
بنابراین انتخاب برنامهها، بازیها یا حتی فیلم و سریالهای تلویزیونی دست خودمان است. خودمان رسانهای که تماشا میکنیم را انتخاب خواهیم کرد، پس در وهله اول باید در انتخابهای خود با دقت عمل کنیم و همین حس مسئولیت را به فرزندانمان آموزش دهیم، در حال حاضر تحقیق و بررسی یک نرمافزار نسبت به چند سال پیش، کار آسانی محسوب میشود، برای تمام نرمافزارهای توضیحات کاملی وجود دارد که با مطالعه آنها میتوان تا حد زیادی به ماهیت آن پیبرد، از طرفی بخش نظرات و پرسشوپاسخ در مارکتهای اندروید یا iOS بسیار فعال و پرطرفدار است و همین مورد نیز به شناخت واقعی آن برنامه، کمک شایانی میکند.
یکی از متخصصان غربی در این مورد روشی را پیشنهاد داده است، دکتر South فرزند ۱۲ ساله خود را به انجام دو پرسش قبل از استفاده از یک برنامه یا بازی رایانهای و موبایلی عادت داده است، پسر دکتر South باید قبل از استفاده از یک برنامه یا بازی جدید، ابتدا آن را به پدر خود معرفی کند، سپس بگوید که چرا میخواهد از آن برنامه استفاده کند و چرا فکر میکند استفاده از آن برنامه برای او مناسب است. دکتر South اعتقاد دارد پاسخ همین دو پرسش موجب میشود تا فرزند نوجوانش نسبت به استفاده از تلفن هوشمند بسیار دقیقتر از دیگران باشد و همچنین قدر زمان و انرژی خود را بداند. فرزند وی اگر نتواند پاسخهایی قانع کننده ارائه دهد، خود متوجه میشود که این برنامه کاربرد خاصی برایش ندارد و در این حالت به درک درست نحوه رفتار با فناوری جدید بهدست میآورد. به عقیده دکتر South ابتدا این والدین هستند که باید به درک درستی از استفاده از تلفن هوشمند برسند تا بتوانند این موارد را به فرزندان خود منتقل کنند، از طرفی سن کودکان نیز برای انجام اینگونه پرسشها مهم است، کودکان ۵ یا ۷ ساله، کوچکتر از آن هستند که بتوانند پاسخی برای چنین پرسشهایی ارائه کنند، این روش در نوجوانان بسیار کاربردیتر است.
باید از رسانه یا شبکههای مجازی به عنوان یک اتفاق سرگرم کننده برای بخش کوتاهی از زندگی روزمره یاد کرد، هرگز نباید دنیای مجازی را جایگزین دنیای واقعی کنیم، تعامل و ارتباط در دنیای مجازی با ارتباط در دنیای واقعی بسیار متفاوت هستند، باز هم باید اشاره کرد که کودک تمامی مهارتهای خود را در دنیای واقعی یاد میگیرد اما میتواند دقایقی در دنیای مجازی نیز سرگرم شود، میتواند دقایقی را به بازی و استفاده از نرمافزارهای مختلف اختصاص دهد اما این اتفاق بهخصوص برای کودکان باید تحت کنترل کامل والدین و مراقب آنها صورت بگیرد. خیال سرگرم شدن کودکان با برنامههای آموزشی که موجب ارتقاء مهارتهای آنها میشود کاملا باطل است. دنیای مجازی تنها میتواند مهارتهای مجازی یک فرد را افزایش دهد، برای کسب مهارت در دنیای واقعی باید در دنیای واقعی به دنبال آن بروید.
امروزه رسانهها به هیچ وجه قابل اطمینان نیستند، انواع و اقسام برنامههای مختلف و بازیهای موبایلی در بطن خود مواردی را به کودکان آموزش میدهند که برای حال و آینده آنها خطرناک است، از طرفی شبکههای مجازی بیش از پیش، ارسال آزادانه اطلاعات را برای کاربران فراهم کرده و دیگر میتوان هر نوع مطلب نامناسبی را در انواع شبکههای مجازی ارسال کرد. بهترین راه مراقبت از کودکان ایجاد فاصله بین آنها و دنیای مجازی است، کودکان باید بازیهای فیزیکی انجام دهند و در دنیای واقعی با دیگران تعامل داشته باشند، هرگز نباید به قصد ایجاد زمان برای خود، کودکان را به استفاده از تبلت و تلفن هوشمند ترغیب کرد، با زمان گذاشتن برای تربیت و آموزشهای واقعی کودکان میتوان، فرزندی سالم، شاداب، توانمند و باهوش را تربیت و در اختیار جامعه قرار دهیم.
انتهای پیام/