احسان آقایی مراحل بازسازی موزه هنر‌های معاصر تهران را تشریح کرد.

حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، موزه هنر‌های معاصر تهران با قدمت بیش از چهل سال از اردیبهشت سال گذشته تاکنون در دست مرمت کاران است. علی رغم اینکه حدود یک سال زمان برای بازسازی موزه تخمین زده شده بود، کار مرمت این مجموعه هنوز به پایان نرسیده و زمان مشخصی هم برای بازگشایی مجدد از سوی مسئولان ارشاد اعلام نشده است.

در خصوص روند بازسازی موزه هنر‌های معاصر تهران با احسان آقایی که از دی ماه سال ۹۷ ریاست سرشناس‌ترین موزه معاصر ایران را عهده دار شده، گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانید:

در خصوص پیشرفت پروژه بازسازی موزه هنر‌های معاصر تهران توضیح دهید.
در آخرین نشست رسانه‌ای درباره روند بازسازی موزه هنر‌های معاصر تهران گفته شد که پیمانکار قبلی عوض شده و آن ۶۳ درصد پیشرفت هم یکسری نواقصی داشت که باید رفع میشد تا بقیه کار پیش برود. در حال حاضر تنها بخش باقی مانده در این پروژه، بازسازی فضای گنجینه‌ای است. یعنی ۴۰ درصد باقی مانده مربوط به فضای گنجینه است. در فضای گنجینه موقت که الان آماده شده است باید استاندارد‌هایی فراهم شود تا بتوانیم آثار را منتقل کنیم.

آیا می‌توان زمان بازگشایی موزه را پیش بینی کرد؟
حساسیت ما برای جابجایی گنجینه بالاست؛ به همین دلیل از مشاوران حاذق خواستیم که فضای گنجینه موقت را بررسی کنند، آن‌ها هم اشکالاتی گرفتند که هرچه سریعتر باید رفع شود و بعد گنجینه را منتقل کنیم. بعد از جابجایی گنجینه می‌توان برای بازگشایی موزه زمان تعیین کرد.

به نظر شما جابجایی آثار چقدر زمان نیاز دارد؟
ما فقط بخشی از خدمات نمایشگاهی که شامل ابزار و تجهیزات است را جابجا کردیم که حدود دو هفته طول کشید. آثار گنجینه به دلیل ارزش مادی و معنوی ویژه‌ای که دارند و لزوم رعایت استاندار‌دهای جابجایی، دشوار و زمان بر است. نکته دیگر این است که افراد عادی نمی‌توانند آثار گنجینه را جابجا کنند و حتما باید توسط نیرو‌های متخصص انجام شود که تعداد این افراد هم محدود است. انتقال بیش از سه هزار اثر قطعا کوتاه مدت نخواهد بود.

فضای گنجینه, تنها بخش باقی مانده از پروژه بازسازی موزه است/ نمایشگاه افتتاحیه دوستداران موزه را غافلگیر می کند

برنامه‌های شما برای موزه بعد از بازگشایی مجدد چیست؟
برای بازگشایی موزه یک برنامه خاص داریم، پس از آن هم نمایشگاه‌هایی برگزار خواهد شد که جزئیات آن‌ها از الان برنامه ریزی شده است. شش نمایشگاه دیگر هم در حال برنامه ریزی است.

نمایشگاه هنرمندان ایرانی یا خارجی؟
هم آثار هنرمندان داخلی به نمایش در می‌آید و هم خارجی، البته آثار گنجینه را هم به نمایش خواهیم گذاشت. البته الان نمی‌توانم زمان و جزئیات آن‌ها را تشریح کنم، اما نمایشگاه‌های خوبی برگزار خواهد شد. به ویژه نمایشگاه افتتاحیه که دوستداران موزه را غافل گیر خواهد کرد.

آثار هیچ موزه مدرن و معاصر در دنیا ثابت نیست

عده‌ای از هنرمندان مخالف برگزاری نمایشگاه‌های ادواری در موزه هستند و می‌گویند آثار موزه باید همواره ثابت و در معرض دید هنرجویان و علاقه‌مندان باشد. نظر شما چیست؟
از دوستان میخواهم چند موزه مدرن در دنیا نام ببرند که آثارشان ثابت است؛ این نقد کارشناسی شده نیست. آثار هیچ موزه مدرن و معاصر در دنیا ثابت نیست، این نگاه مختص موزه‌های کلاسیک است که البته آثار آن‌ها هم در دیگر کشور‌های دنیا تغییر می‌کند و مانند موزه‌های ایران نیستند. به طور مثال موزه لوور یا آرمیتاژ که جزو موزه‌های بزرگ محسوب می‌شوند فعالیت‌های داینامیک دارند. حتی کار‌هایی هم از موزه‌های دیگر قرض می‌کنند و به نمایش می‌گذارند. به نظرم موزه‌ای که ثابت باشد مرده است، زیرا وقتی یک مخاطب دو بار یک اثری را می‌بیند دیگر دفعه سوم برای بازدید نمی‌آید.

آثار گنجینه چطور نمایش آن‌ها نباید دائمی باشد؟
در حال حاضر حتی موزه‌های کلاسیک در دنیا هم پویایی دارند تا بتوانند مخاطب جذب کنند، زیرا موزه‌ها مهمترین مراکز فرهنگ سازی محسوب می‌شوند. اگر قرار باشد محتوای یک موزه فقط یک سری آثار ثابت باشد آن موزه عملا جذابیت خود را از دست می دهد. اگر هم منظور آثار گنجینه است باید بگویم که نمایش گنجینه جزو برنامه‌های دائمی موزه است، البته شاید با کانسپت‌های مختلف برگزار شده باشد، اما همیشه بازدید از آثار گنجینه برای مخاطبان مهیا بوده است. از طرفی اگر بخواهیم فقط به چند نمایشگاه بپردازیم، پس تکلیف هنرمندان پیشکسوت و جریان‌های هنری چه می‌شود؟ اگر موزه به فعالیت‌های مرحوم عربشاهی نمی‌پرداخت چه نهادی باید می‌پرداخت؟ اگر نمایشگاه آثار علی اکبر صادقی در موزه برگزار نمیشد کجا به نمایش درمی آمد؟

فضای گنجینه تنها بخش باقی مانده از پروژه بازسازی موزه/ تدارک برای نمایشگاهی که در روز بازگشایی موزه همه را غافلگیر می‌کند

هنرمندانی که تاکنون موزه به آن‌ها نپرداخته است را هم در نظر دارید؟
بله. خیلی‌ها را داریم که فعلا به آن‌ها نپرداخته ایم. انجام فعالیت‌های آرشیوی پژوهشی بخشی از وظایف موزه هاست؛ بنابراین دوستانی که این نقد را به موزه وارد می‌کنند البته که حق دارند، زیرا می‌خواهند دانشجویشان را برای تحقیق و بازدید به اینجا بفرستند، اما محدودیت فعلی موزه مانند این است که خانواده‌ای یک منزل دوخوابه با سه فرزند دارند، آیا می‌توانند به هرکدام یک اتاق جداگانه بدهند؟ حال در نظر بگیرید یک کشور با این تعداد هنرمند و جریان‌های هنری تاثیرگذار که به بخشی از آن اصلا پرداخته نشده است. ما قصد داریم در فاز فعالیت‌های جدید موزه به بخش‌هایی از هنر معاصر ایران بپردازیم که در تاریخ مغفول مانده اند.

این چشم انداز‌ها تا چه حد عملی می‌شود؟
این اهداف نیازمند برنامه ریزی بلندمدت، زمان و فضاست. دیدگاه ما به هنر با توجه به اینکه موزه هنر‌های معاصر هستیم دیدگاه متفاوتی است، موزه باید برای هنر کشور پدری کند. موزه نمی‌تواند جناحی، بخشی یا گروهی فعالیت کند. موزه هنر‌های معاصر تهران در حال حاضر دچار تعدد وظایف است. اگر چنین موزه‌هایی در تهران بیشتر بودند میشد بخشی از فعالیت‌های آرشیوی پژوهشی را به آن‌ها سپرد.

فضای گنجینه, تنها بخش باقی مانده از پروژه بازسازی موزه است/ نمایشگاه افتتاحیه دوستداران موزه را غافلگیر می کند

تعامل موزه هنر‌های معاصر تهران با موزه هنر‌های معاصر شهرستان‌ها چگونه است؟
در حال حاضر فقط شهر‌های کرمان، اصفهان، اهواز و آبادان موزه هنر‌های معاصر دارند، اما اینکه عملکرد آن‌ها در چهارچوب موزه هنر‌های معاصر است یا خیر مبحثی جداست؛ صرفا یک ساختمان با معماری خاص را که نمی‌شود موزه نامید. ما عموما برای کمک، نمایشگاه‌های خارجی که به تهران می‌آید را به آن‌ها هم قرض می دهیم. البته این تعامل یک طرفه است، زیرا آن‌ها به ما چیزی نمی‌دهند و ما هم توقعی نداریم. اما میزان درک آن‌ها از معاصریت موضوع مهمی است. موزه‌ای که تنها یک نمایشگاه نگارگری برگزار می‌کند موزه هنر‌های معاصر نیست، البته این برگزاری ایراد ندارد، اما اگر بررسی کند که مینیاتور‌های رضا عباسی چه تاثیری در هنر معاصر ایران داشته درست است. صرف اینکه یکسری نگاره‌های مینیاتور به نمایش دربیاید فضیلتی برای موزه هنر‌های معاصر محسوب نمی‌شود.

اولویت موزه‌های شهرستان‌ها با هنرمندان بومی است؟
در کل موزه‌های هنر‌های معاصر در دنیا یکسری وظایف مشابه دارند که مهمترین آن‌ها معرفی جریانات معاصر دنیا و جریان‌های بومی خودشان است. به طور مثال معرفی جنبش سقاخانه در هنر ایران که معرفی یک جریان است یا پرداختن به زندگی یک هنرمند جریان ساز. روند این معرفی باید به گونه‌ای باشد که نشان دهد این هنرمند از چه ریشه‌ای آمده، چه تاثیری بر هنر معاصر کشور گذاشته و از چه دستمایه‌هایی استفاده کرده است. در واقع موزه هنر‌های معاصر وظیفه دارد جریان‌های هنری حتی آن‌هایی که معاصر نیستند، اما بر دوران معاصر تاثیر داشتند را واکاوی کند. این سرفصل‌ها به تحقیق و مطالعات هنرجویان جهت می دهد.

نمی‌توانیم هنر ایران را از هنر غرب جداکنیم

به نظر شما جامعه ما تا چه حد با هنر‌های معاصر ارتباط برقرار کرده است؟
ما نمی‌توانیم هنر ایران را از هنر غرب جداکنیم مخصوصا در بخش هنر معاصر؛ بنابراین هم باید جریان‌های معاصر جهان را مورد بررسی قرار دهیم و هم جریان‌های معاصر ایرانی. موزه‌های هنر‌های معاصر عموما در دنیا از تعریف معاصر برخوردارند و جامعه در دنیای معاصر زندگی می کند. هنر مدرن در ایران یک هنر وارداتی است، تا قبل از دوره مدرنیزم ایرانی‌ها فقط مینیاتور داشتند و با نقاشی قهوه خانه‌ای و هنر مدرن اصلا آشنا نبودند. در دوره پهلوی اول دچار مدرنیزم اجباری وارداتی شدیم. یعنی خودمان به مدرنیزم نرسیدیم و بستر آن از قبل در جامعه شکل نگرفته بود.

فضای گنجینه تنها بخش باقی مانده از پروژه بازسازی موزه/ تدارک برای نمایشگاهی که در روز بازگشایی موزه همه را غافلگیر می‌کند

پس شما هم معتقدید که آثار هنری در بستر اجتماعی خلق می‌شود و هنر‌های مدرن در جامعه ما آنطور که باید جا نیفتاده است؟
ببینید اگر جهان درباره هنر مدرن صحبت می کند از هنری می‌گوید که ۵۰۰ سال سابقه دارد. وقتی می‌گوییم اکپرسیونیسم منظورمان یک جریان اعتراضی در شرایط حاکمیتی جامعه در آن زمان و آن کشورهاست. وقتی از نقاشی‌های ژرژ روئو صحبت می‌کنیم باید به بستر اجتماعی هنرمند هم توجه کنیم. حال با این توضیحات به نظر شما اکسپرسیونیسم ایرانی از کجا آمده؟ اصلا بستر تاریخی آن وجود داشته است؟

مثال بارز این موضوع را می‌توان سال‌های جنگ دانست، در آن زمان فضای جامعه به گونه‌ای بود که هنرمندان را به سمت خلق آثار با موضوع جنگ سوق داد. ما ایرانی‌ها می‌گوییم هنر انقلاب و دفاع مقدس؛ حال بروید در آمریکا بگویید هنر انقلاب، اگر کسی توانست آن را درک کند! منطقی هم است، جامعه‌ای که انقلاب را درک نکرده چطور باید آثار انقلابی خلق کند؟ بنابراین جامعه ما هنوز شناخت درستی از هنر مدرن ندارد، خانواده‌های ایرانی یک جا‌هایی مدرن و یک جا‌هایی سنتی عمل می‌کنند. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مظاهر مدرنیته دارد، اما جنگ بین سنت و مدرنتیه هم قدمت ۷۰ ساله دارد.

شما در دوره‌های گذشته هم در موزه بودید، ارزیابی شما از میزان بازدید مردم ایران و همچنین گردشگران خارجی از این موزه چطور است؟
هنر یک کالای لوکس در تمام دنیاست، اولین آسیب در بحران‌ها به هنر وارد می‌شود. استقبال از هنر زمانی اتفاق می‌افتد که جامعه در ثبات باشد. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مدرنیته در آن یا غلط شکل گرفته و یا اصلا شکل نگرفته است. ارتباط مدرنیزم و هنر در کشورما بغرنج است. نقاشی مدرن در کشور ما عمر طولانی ندارد و پذیرش آن هم در بین خواص است نه عوام. مسئله این است که بستر‌های هنر مدرن هیچگاه در ایران به صورت طبیعی وجود نداشته است بنابراین طبیعی است که مخاطب هنر مدرن و معاصر در ایران کم باشد. دوره‌های قبلی از مدارس دعوت می‌کردیم که دانش آموزانشان را برای بازدید بیاورند. به آن‌ها می‌گفتیم که مهم نیست دانش آموز تابلویی را درک نکند، مهم آشنایی و تأثیرات ناخودآگاه بر آن‌ها است تا اگر روزی نمونه آن تابلو را جای دیگر هم دید بگوید من این تابلو‌ها را در موزه هم دیده ام و با نگاهی متفاوت به آن می‌نگرد.

نقش سینما و هنر‌های نمایشی را در شناساندن هنر‌های تجسمی به مردم چقدر مهم می‌دانید؟
خیلی. اگر دقت کرده باشید حتی در مبتذل‌ترین فیلم‌های خارجی که فاقد ارزش‌های هنری هستند تابلو‌ها و آثار قابل توجهی دیده می شود، اما در فیلم‌های ایرانی یا اصلا آثار هنری دیده نمی‌شود یا کار‌های مناسبی را می‌کنند، زیرا ممکن است خود کارگردان هم آشنایی با هنر‌های تجسمی نداشته باشد. انگشت شمارند کارگردانانی مانند عباس کیارستمی که کمپوزیسیون را بشناسند. دنیا کیارستمی را می‌شناسد، زیرا در پلان به پلان نمایش هایش کمپوزیسیون رعایت شده است، رشته اش نقاشی بوده و هر پلان را یک تصویر دیده است. اما امروزه ترکیب بندی در یک پلان چقدر رعایت می‌شود؟

فضای گنجینه تنها بخش باقی مانده از پروژه بازسازی موزه/ تدارک برای نمایشگاهی که در روز بازگشایی موزه همه را غافلگیر می‌کند

قبول دارید تعدادی از هنرمندان هم به دلیل نداشتن درایت و سواد کافی آثاری به عنوان مدرن و معاصر خلق می‌کنند که هیچ جذابیتی ندارد و دید مردم به این بخش را تیره‌تر از قبل می‌کند؟
به نظرم هنرمند تقصیری ندارد، مشکل از مدیران برنامه ریزی کشور است. طبق توصیه بزرگان باید فرزند زمان خودمان باشیم، هنرمند هم فرزند زمان خودش است. اگر مجبور باشند کپی کاری می‌کنند و... بنابراین افراد برنامه ریز در کشور باید شرایطی را فراهم کنند تا هنرمند خلاق باشد. به هرحال هنرمند هم بخشی از این جامعه است، اگر یک گالری دار بگوید اینطور نقاشی بکش تا کارت را بفروشم، ممکن است بپذیرد؛ بنابراین وقتی بستر جامعه بر مبنای برنامه ریزی فرهنگی کلان شکل نگرفته باشد، هنر به هرسو سوق پیدا میکند.

خرید آثار برای موزه در چه شرایطی ممکن است؟
خرید اثر برای موزه دو بعد دارد، در بخش خارجی امکان خرید اثر نداریم و بودجه‌ای هم برای آن کار در نظر گرفته نشده است. ولی بعد از انقلاب تعدادی اثر خارجی از طریق هدیه به موزه اضافه شد. به طور مثال وقتی از آقای تونی کرگ نمایشگاه برگزار شد یک اثر هم برای موزه هدیه داده است که ارزش معنوی و مادی قابل توجهی دارد. اما در بخش ایرانی در دوره‌هایی کار‌های متعددی خریداری شده است. در شرایط فعلی نیز اگر اثری واجد شرایط موزه‌ای باشد، خریداری خواهد شد.

گفت‌وگو از زهرا علیزاده

 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.