به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دو عضو خطرناک این باند فراری هستند و یکی از آنان ادعا دارد از روی سادگی گرفتار شده است و اصلا نمیدانست قرار است آدم ربایی صورت گیرد. زوج ثروتمند که از ورامین ربوده شده و در نهاوند زندانی بودند، باید در ازای آزادی شان ۲۵۰ میلیون تومان پول پرداخت میکردند.
نخستین سرنخ
عصر هشتم تیرسال ۹۷ یک زوج سالخورده به پلیس پیشوای ورامین رفتند و از چهار مردی که آنها را سه روز قبل ربوده و به شهرستان نهاوند منتقل کرده بودند، شکایت کردند. مرد ثروتمند گفت: من و همسرم به نام آذر در خانه بودیم که چهار مرد وارد خانه ما شدند یکی از آنها به نام سعید را از قبل میشناختم و قرار بود با او معاملهای انجام دهم.
وی ادامه داد: مردان جوان دست، پا و دهان من و همسرم را بستند و همه خانه را گشتند. آنها تعدادی از اسناد املاک و مجسمههای عتیقه را سرقت و سپس به زور من و همسرم را سوار خودروی خودمان کردند و به شهرستان نهاوند بردند.
این مرد گفت: مردان خشن سه شبانه روز من و همسرم را کتک زدند و شکنجه کردند. آنها همسرم را مجبور کردند تا به فرزندانم پیامک بفرستد و از آنها بخواهد ۲۵۰ میلیون تومان پول به حساب او واریز کنند. مرد آشفته گفت: گروگان گیران بعد از سه شبانه روز من و همسرم را رها کردند و ما به ورامین برگشتیم، اما حالا متوجه شدهام دزدان خشن از کارت عابر بانکم ۲۰ میلیون تومان هم پول سرقت کرده اند.
ردیابی اعضای شبکه مخوف
با اطلاعاتی که مرد پولدار به پلیس داد، تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و پلیس دریافت با اعضای سابقه دار یک شبکه مخوف روبه رو است که در زمینه قاچاق مواد مخدر چندین پرونده دارند. پلیس رد یکی از متهمان به نام سعید را یافت و وی را به همراه همدست دیگرش به نام دانیال بازداشت کرد. اما ردی از دو متهم دیگر پرونده به دست نیامد. شواهد نشان میداد آنها به محل نامعلومی گریخته اند.
در دادگاه
دو آدم ربا دیروز در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستادند که دو شاکی پرونده در دادگاه حضور نداشتند. سعید که چندین سابقه کیفری دارد، نخستین متهمی بود که به اتهام مشارکت در آدم ربایی، سرقت مقرون به آزار و کلاهبرداری از خود دفاع کرد.
وی جرم هایش را نپذیرفت و گفت: من شاکی را از قبل میشناختم. او خودش کارت عابر بانکش را به من داد، چون میخواستم ازدواج کنم. با خواهرم به طلافروشی رفتیم تا به سلیقه خواهرم برای همسر آینده ام طلا بخرم. من هفت میلیون تومان از کارت عابر بانک شاکی پول برداشت کردم و طلا خریدم، اما وقتی بازداشت شدم پلیس خواهرم را نیز به اتهام دست داشتن در سرقت دستگیر کرد. من به خاطر خواهرم آدم ربایی و سرقت را گردن گرفتم، اما حالا میگویم بی گناهم. شاکی و همسرش با پای خودشان همراه ما به نهاوند آمدند، ولی نمیدانم چرا علیه ما چنین شکایتی را مطرح کرده اند.
من سادگی کردم
سپس دانیال رو به روی قضات ایستاد و گفت: من صاحب یک کشتارگاه در شهرستان همدان بودم و وضع مالی خوبی داشتم، اما ورشکست شدم. یکی از دوستانم که سعید را میشناخت مرا با او آشنا کرد. سعید و دوستانش وعده داده بودند میتوانند برایم وام جور کنند. به همین دلیل من با وعده آنها و برای گرفتن وام به تهران آمدم، اما بعد از چند روز متوجه شدم سند خانهای که قرار است سعید با آن برایم وام بگیرد مشکل دارد.
به همین دلیل میخواستم به همدان برگردم، اما سعید و دو نفر از دوستانش که حالا فراری هستند، گفتند ازیک پیرمرد طلب میلیونی دارند. آنها از من خواستند تا برای گرفتن طلب همراهشان بروم و من اصلا در جریان آدم ربایی نبودم. وی ادامه داد: من همراه سعید و دوستانش مقابل خانه زوج سالمند رفتیم.
سعید از بالای دیوار وارد خانه شد و در را برای ما باز کرد. سعید و همدستانش دست و پا و دهان زوج سالخورده را بستند و سعید با تهدید قمه، صاحبخانه و همسرش را ساکت کرد. آنها همه جای خانه را گشتند و تعدادی سند و مجسمه عتیقه دزدیدند و سپس زوج سالمند را به زور سوار ماشین کردند.
یکی از دوستان سعید هم با پراید خودش به سمت نهاوند حرکت کرد. در بین راه، چون پیرمرد تقلا میکرد، سعید و دوستانش او را به داخل صندوق عقب ماشین انداختند. آنها زوج سالمند را سه شبانه روز در خانهای نگه داشتند و کارت عابر بانک آنها را دزدیدند. روز سوم که دلم برای زوج سالمند سوخته بود، برای آنها آژانس گرفتم و آنها را به ورامین فرستادم. این متهم در حالی که اشک میریخت گفت: من هیچ سابقه کیفری ندارم.
زن و بچه و زندگی آبرومندی دارم. من اصلاً جرمی مرتکب نشده ام و بی دلیل و به خاطر سادگی پایم به این پرونده باز شده است. من با سختی و تلاش زیاد توانستم رضایت شاکی و همسرش را بگیرم و حالا ۱۶ ماه است که در زندانم و از خانواده ام هیچ خبری ندارم.
دفاعیات عجیب
با پایان دفاعیات متهم ردیف دوم، سعید به عنوان آخرین دفاع اظهارات عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: قبول دارم چند سال سابقه کیفری در پرونده ام است، ولی همه حرفهای دانیال دروغ است، چون برادر او با برادر من خصومت دارد حرفهایی را به دروغ علیه من مطرح کرده تا از من و برادرم انتقام بگیرد. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا برای دو متهم پرونده حکم صادر کنند. قرار است قضات دادگاه برای دو متهم فراری این پرونده نیز غیابی حکم صادر کنند.
تحلیل کارشناس
مجرمان ساده لوح
دکتر رضا احمدی روان شناس و استاد دانشگاه
ساده لوحی و نداشتن مهارت نه گفتن به برخی مسائل در عدهای از افراد دیده میشود که به راحتی زندگی سالم و پاک آنها تبدیل به یک زندگی تبهکارانه میشود و از آنها مجرم میسازد. شاید متهم این پرونده که میگوید سادگی کرده است، دروغ گفته باشد، اما شاهد پروندههای زیادی هستیم که متهمانش واقعا با ساده لوحی وارد یک فضای مجرمانه شده اند.
در واقع برخی افراد به دلیل آشنا نبودن از قوانین و عواقب جرایمی که مرتکب میشوند به دام میافتند و اکثر آنها با کسانی روابط اجتماعی دارند که از سادگی شان سوء استفاده و برای شان دام پهن میکنند. در جوامعی مثل جامعه ما که در حال گذار از سنتی به سوی مدرنیته است، افراد ساده لوح به خاطر ویژگیهای شخصیتی شان در اغلب موارد توسط سودجویان تهدید میشوند و هدف سوء استفاده قرار میگیرند.
در جامعه سنتی اکثریت افراد جامعه با اصول حقوقی و فردی خود آشنا نیستند و به دلیل همین ناآگاهی و نداشتن مهارت لازم زودتر فریب میخورند. متاسفانه در سیستم آموزش و پرورش و کتابهای درسی، افراد در هیچ پایه تحصیلی با قوانین و حقوق اولیه آشنا نمیشوند و با چشم و گوش بسته وارد محیطهای اجتماعی بزرگتر میشوند و، چون از سوی خانواده هم هشدارهای لازم برای هوشیاری به آنها داده نمیشود، زودتر فریب و گول افراد ناشناس و سودجو را میخورند و زمانی به خود میآیند که در باتلاق جرایم خرد و کلان فرورفته اند.
در جامعه سنتی، چون تصمیم گیریهای کلان به عهده بزرگ ترها بوده است، افراد از سن کم به هیچ قوانینی آشنا نمیشوند و به خاطر همین سادگی و نداشتن اطلاعات لازم اسیر گروههایی میشوند که تن به بزهکاری و جرم میدهند. این افراد از مسائل قضایی بی خبر هستند و، چون مهارت نه گفتن شان ضعیف است و اطلاعات جانبی ندارند افراد سودجو آنها را طعمه اهداف شوم خود قرار میدهند.
برخی افراد در جامعه سنتی طوری پرورش مییابند و تربیت میشوند که از کوچکترین مسائل مطلع نیستند و راهنما و هدایت گر آنها همیشه افراد دیگر بوده اند، قدرت تصمیم گیری شان ضعیف است و به همین دلیل زودتر فریب میخورند. افراد ساده لوح معمولا از عواقب کاری که مرتکب میشوند، اطلاعات لازم را ندارند و ناخواسته دست به جرایم و بزهکاری میزنند.
از سوی دیگر، چون مشارکت اجتماعی در جوامع سنتی کم است و این افراد ارتباط عاطفی عمیقی با اعضای خانواده خود ندارند در نتیجه در نظام اجتماعی شاهد بروز جرایمی هولناک از سوی این افراد هستیم. تعلیم و تربیت خانوادگی نیز در پرورش این افراد بی تاثیر نیست.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/