به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در ۴۱ سال اخیر دولتهای ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی تلاش های نافرجام بسیاری در راستای ضربه زدن به حکومت جمهوری اسلامی ایران و ایجاد تفرقه بین ملت ما انجام داده اند. البته هر بار آگاهی و هوشمندی مردم غیور کشورمان همچنین رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، سیاست های اتخاذی آنها را بی نتیجه گذاشت.
تجربیات این سالها چهره اصلی غرب را به خوبی برای ما آشکار کرده، آنها در هر مقطعی از زمان که حس کنند زمینه ای برای دخالتش فراهم شده، دست خود را رو کرده و پرده از چهره برمی دارند تا در راستای نیت شوم خود کار به جایی ببرند.
از شنبه هفته گذشته با اجرای طرح اصلاح قیمت بنزین و سهمیه بندی آن در ایران، شاهد شکل گیری اعتراضاتی در برخی از نقاط کشور بودیم که با تحریک گروههای آشوبگر به خشونت و اغتشاش منجر شد. به دنبال این اقدامات بسیاری از آشوبگران به اموال عمومی آسیب وارد کرده و نیروهای امنیتی را مورد حمله قرار دادند. همزمان با این وقایع ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ژستی عوامفریبانه مدعی دلسوزی برای ملت ایران شد و نگرانی خود را از قطعی اینترنت در ایران اعلام کرد، این در حالی است که کاخ سفید با وضع شدیدترین تحریمها در چندماه گذشته «سیاست فشار حداکثری» را علیه کشورمان دنبال کرده و بر واردات اقلام ضروری همچون دارو ممنوعیت های شدیدی اعمال کرده است.
در همین راستا از وزارت امور خارجه، «مارکوس لایتنر» سفیر سوئیس در ایران - بهعنوان حافظ منافع ایالاتمتحده آمریکا - چهارشنبه ۲۰ آبان به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض کشورمان نسبت به دخالتهای آمریکا در امور داخلی ایران را ابلاغ کرد. به دنبال این امر «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا هم با انتشار توئیتی کوتاه، حمایت لفظی خود را از اغتشاهای اخیر اعلام کرد و گفت که «ایالاتمتحده با شماست!» این اولین بار نیست که با شروع ناآرامی درکشور، مقامات آمریکایی به حمایت از آشوبها پرداختهاند. پیش از این نیز، «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه آمریکا، در صفحه توییتر خود نوشت که آمریکا صدای مردم ایران را شنیده و از آنها حمایت میکند.
حال سوال این است که اگر مقامات آمریکایی و برخی کشورهای اروپایی که با سیاست واشنگتن همراهی میکنند نگران ملت ما هستند، چرا تحریمهای ناعادلانهای را که سالهاست بر ملت ایران تحمیل کرده اند را لغو نمیکنند؟ تحریمهایی که هرکدام به بهانهای وضع شده و نمونه بارز آنرا می توان بازگرداندن محدودیت هایی دانست که به واسطه امضای توافقنامه برجام باید به صورت کامل لغو می شدند.
حمایت واشنگتن از اغتشاشات و ناآرامیهای اخیر در شرایطی رخ داد که حتی تحلیلگران آمریکایی نیز به نقش این کشور در پشت پرده ناآرامیهای ایران اشاره کردهاند. به تازگی «دنیل مکآدامز» مدیرعامل اندیشکده آمریکایی «ران پال» گفت که ناآرامیها و آشوبهای اخیر در ایران را نمی توان صرفا اعتراضاتی ناشی از افزایش قیمت سوخت دانست، بلکه این تجمع ها در حقیقت، آشوبهایی هستند که از الگوهای آشنای آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) پیروی میکنند.
علاوه بر مستندات تاریخی این قبیل اظهارات را هم می توان دال بر دخالتهای آمریکا در اغتشاشات اخیر ایران تلقی کرد. البته ملت ما با حضور به موقع در صحنه، پاسخ مناسبی به اینگونه مداخلات داشته اند و قطعا حضور آنها در صحنه ادامه خواهد داشت. اظهارنظرهای مداخله جویانه مقامات آمریکایی در امور داخلی ایران واکنش مقامات کشورمان را نیز به همراه داشته است. در همین راستا سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران تأکید کرد که «پس از روند خروج از معاهدات بین المللی به عنوان یک ضد هنجار، دخالت در امور داخلی سایر کشورها تبدیل به رکن دوم سیاست خارجی رژیم آمریکا شده است».
منتقدان بر این باورند که هرگاه شرایط ایدهآل برای آمریکا فراهم باشد، دست چدنی خود را از زیر دستکش مخملی اش بیرون میکشد، علاوه براین گفته می شود که در مواقعی که کشور مستقلی مانند ایران نقطه قوت و اقتدار خود را در زمینههای مختلف نشان می دهد، آنها اجازهی مداخله پیدا نکرده و درمقابل سعی میکنند رفتار خود را دوستانه نشان دهند؛ اما به محض بروز نارضایتی، چهره اصلی خود را نشان میدهند که البته چنین سیاست هایی از جانب واشنگتن تنها موجب حیرت افرادی می شود که با رفتار آنها آشنایی ندارند یا تاریخ را به درستی مطالعه نکرده اند.
رفتار متناقص و دوگانه آمریکا به خوبی دروغ آنها را هویدا می کند، در هیچ جای دنیا درگیری دو کشور سبب زیر پا گذاشتن مسائل انسانی نمی شود، اما آمریکا موانع دارویی و غذایی بسیاری برای ما وضع کرد که خسارتهای زیان باری برای ملت ایران در پی داشته، بنابراین به راحتی می توان متوجه شد که همه حرف ها، ادعاها و شعارهای ترامپ کذب است؛ البته مردم هم به خوبی بر این امر واقف هستند. همچنین مقام معظم رهبری هم همواره بهترین تحلیل در رابطه با سیاستهای اعمالی آمریکا در قبال ایران را داشتهاند، ایشان با راهنمایی به موقع خود سایر مسئولان اجرایی را به رساندن کشور به نقطه اقتدار و قوت ترغیب می کنند تا رفتار آمریکا و اروپا نتواند کوچکترین خللی برای امنیت و رفاه مردم ما ایجاد کند.
اروپاییها تمایل زیادی دارند که چهره مستقلی از خود نشان دهند، چراکه تحت نفوذ بودن از سوی آمریکا موضوعی است که همواره باعث سرافکندگی آنها بوده و به همین دلیل هم سعی در مخفی کردن آن از افکار عمومی دارند. آنها تلاش های زیادی میکنند تا از اتحادیه اروپا به عنوان یک چهره مستقل و تاثیر گذار یاد کنند، اما در عمل توانایی مقابله با سیاستهای اشتباه آمریکاییها را ندارند. اعتبار و حیثیت اروپا در قضیه برجام زیر سوال رفت، اما با این حال برخی از کشورهای اروپایی سیاست رسمی خود را با واشنگتن هماهنگ کردند و برخی دیگر هم با اینکه با سیاستهای آمریکا اظهار مخالفت کردند در عمل عجز و ناتوانی خود را در مقابله با سیاستهای واشنگتن بیان کردند.
برای شفاف تر شدن موضوع می توان به این امر اشاره کرد که اروپا هم به دنبال آمریکا در تلاش است برقراری امنیت در ایران را زیر سوال ببرد. در صورتی که در فرانسه هم ما شاهد اعتراضاتی هستیم که بیش از یکسال به طول انجامیده و در آن مردم به خاطر شرایط نامناسب اجتماعی و گرانیها سرکوب میشوند. حتی بسیاری از تظاهر کنندگان ممکن است در این مسیر صدمات جدی ببیند و به قتل برسند. نکته جالب توجه این است که غربیها این سرکوب ها را نشانه آزادی و دموکراسی میدانند، ولی اگر در ایران با کسی که آشوب میکند، اموال مردم را آتش میزند و جان مردم بی گناه را به خطر میاندازد، مقابله شود، این رفتار را نامناسب و غیر انسانی تلقی میکنند.
تحلیلگران بر این باورند که رفتار کشورهای غربی نسبت به مسائل کشورهای مستقل دنیا دیگر نخ نما شده و همگان متوجه هستند که آنها با اتخاذسیاستهای چندگانه نسبت به موضوعات مختلف رفتار تبعیض آمیز در پیش می گیرند. اگر آنها در این زمینه ادعایی دارند، بهتر است به مسائل و مشکلات داخلی خود رسیدگی و مردم ناراضی خود را به یک رضایت نسبی برسانند. در حقیقت ادعاهای حقوق بشری آنها با حقایق کاملا متفاوت است. غربی ها به دنبال دوستی با ملت ما نبوده، بلکه دنبال زنده کردن تنشها و وارد آوردن فشار بر حکومت ایران هستند تا به مقاصد خود در منطقه دست یابند.
در همین راستا باید گفت که اختلافات جدی بین کشورهای اروپایی وجود دارد، چراکه مردم هنگامی که از موضوعی ناراحت و ناراضی باشند ممکن است اعتراضاتی داشته باشند، اما وقتی که آشوبگران، تروریستها و مخالفین از این اعتراضات سوء استفاده میکنند، برخورد با نا امنی وظیفه هر کشوری است تا مسئولان بتوانند برای سایر مردم امنیت برقرار کنند.البته منتقدان بر این باور هستند که، مقامات آمریکایی در شرایطی که تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرده و حتی به اقدامات خود برای سختتر شدن فشار بر مردم ادامه میدهند، در اعلام حمایت از ملت ایران صادق نیستند و در واقع تاثیر همین تحریمها بر زندگی روزمره مردم عامل وضعیت اقتصادی کنونی در ایران و نارضایتی آنها است.
وزیر امور خارجه کشورمان هم در واکنش به بیانات آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در خصوص تحولات اخیر، گفت که رژیمی که با اعمال تروریسم اقتصادی مانع رسیدن غذا و دارو به مردم عادی اعم از سالخوردگان و بیماران میشود، هیچگاه نمیتواند ادعای وقیحانه حمایت از مردم ایران داشته باشد.
با این اوصاف به خوبی می توان فهمید که غرب تنها منافع خود را دنبال می کنند و برای رسیدن به آن حاضر هستند حقوق هر کشوری را زیر پا بگذارند، این موضوع در صحنههای مختلف بین المللی هم به وضوح قابل مشاهده است. آمریکا و اروپا تا زمانی که به نفعشان است، دم از دموکراسی زده و در همان حال هم از بزرگترین دیکتاتوریها حمایت میکنند،همچنین در ظاهر خود را حامی حقوق بشر نشان میدهند در صورتی که از جنایتکارانی که مردم بی گناه یمن، فلسطین را به قتل میرسانند، حمایت میکنند.
بیشتر بخوانید:پاسخ مثبت ۳ کشور به نامه رئیس جمهور/برگزاری نشست مشترک کمیسیون برجام ۱۵ آذر/قطع مقطعی اینترنت اقدامی ضروری بود
گزارش از فاطمه زهرا نصراللهی
انتهای پیام/