به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در شرع مقدس اسلام خریدار و فروشنده باید دارای شرایط خاصی باشند تا معامله میان آنها صحیح باشد. گاهی اوقات این شرایط میان آنها برقرار میشود ولی ممکن است معامله، درست نباشد و باعث فسخ قرارداد بین آنها شود.
از شما خواسته بودیم که سوالهای خود را در زمینه احکام و «خرید و فروش کالا» با ما در میان بگذارید تا پاسخ آنها را از کارشناسان مربوطه جویا شویم و طبق وعده، امروز جمعه (هشتم آذر) پاسخ سوالها منتشر شده است.
ملاک افزایش قیمت و تعیین سود توسط فروشنده از دو جهت بررسی میشود، در وهله اول به صورت مستقیم فقهی و در بحث دوم به شکل قانونی است، به این نحو که اگر افزایش قیمت تخطی از قانون باشد و تخلف محسوب شود، آن سود و افزایش مبلغ حرام خواهد بود. البته در اینجا باید گفت که شاید گاهی این افزایش قیمت از نظر فقهی مشکل نداشته باشد، اما چون تعرض به قانون محسوب می شود، حرام است و جایز نیست.
در نگاه فقهی نیز باید گفت، افزایش قیمت باید طوری باشد که مشتری مغبون نشود.
به طور طبیعی جنسی که فروخته میشود، به صورت اقساطی سودی روی آن اضافه خواهد شد. اما سوال این است که مصداق ربا خواهد بود یا خیر؟ به طور مثال اگر شما یخچالی را ۱۰ میلیون تومان میفروشید، اما به شکل قسطی در ۶ ماه، ۱۲ میلیون تومان میشود، این مصداق بارز ربا است، اما اگر از همان اول به شرط ۱۲ میلیون تومان به صورت قسطی با مشتری صحبت کنید، ایرادی ندارد و این پول، مبلغ کالا محسوب میشود.
همچنین از جهتی هم باید توجه داشت که مشتری حس نکند مغبون شده است و اخلاق در فروش نیز رعایت شود که مشتری و فروشنده دچار ضرر نشوند.
اگر سرمایهگذار مطلع باشد، پولی که وکیل یا نماینده برای خودش برمیدارد، اشکال ندارد، اما اگر به وکیل اطلاع ندهد و به عنوان اُجرت برای خودش بردارد، حرام خواهد بود.
اشکالی ندارد. البته به شرطی که خرید و فروش واقعی باشد و با فروشنده شرط نکند که مجددا فروش انجام میشود.
پاسخ سوال اول در مطالب بالا مطرح شده است، اما در پاسخ سوال دوم نیز باید گفت هزینه ایاب و ذهاب و پست نیز مانند هزینه فروش محاسبه میشود و سودش همان یک بار برای همه موارد محاسبه میشود.
از نظر شرعی فروش با تعرفه یا قیمت جدید اشکالی ندارد، اما اگر از نظر قانونی تخلف محسوب میشود، حرام است و باید در قیمت فروش تجدید نظرشود.
اگر مصداق اخلال در بازار مسکن نشود و حرف کذب گفته نشود ایرادی ندارد، اما افزایش قیمت کاذب و بالا بردن نرخ که باعث ضرر شود، جایز نیست.
بین معامله عقدی و معامله معاطاتی در لزوم، تفاوتی وجود ندارد.
بعد از آنکه معامله بر وجه شرعی واقع شد، محکوم به صحّت و لزوم است و عدم ثبت رسمی آن و عدم انشای صیغه ضرری به صحّت آن نمیزند.
در تحقّق اصل خرید و فروش، تنظیم سند رسمی و ثبت آن شرط نیست بلکه معیار، وقوع نقل و انتقال از طرف مالک یا وکیل و یا ولیّ او است به نحوی که شرعاً صحیح باشد هرچند در آن مورد اصلاً سندی تنظیم نشود.
فروش چک مدت دار به دیگری به کمتر یا بیشتر از مبلغ مندرج در چک جایز است و اشکال ندارد. آنچه اشکال دارد و جایز نیست، این است که مبلغی از کسی قرض بگیرد و در برابر آن، چک مدت دار به مبلغ بیشتر از مبلغ قرض به او بدهد؛ این عمل قرض ربوی است و حرام است، اگرچه بعید نیست اصل قرض صحیح باشد.
چک به منزله پول نقد نیست و تحقق ادای دین یا ثمن با دادن آن به طلبکار یا فروشنده متوقف بر این است که عرفاً قبض چک، قبض مبلغ آن محسوب شود و این با تفاوت موارد و اشخاص تفاوت پیدا میکند.
من از کارت دستگاه خودپرداز بانک استفاده مىکنم، که گاه (بدون اینکه پولى در حسابم باشد) از پول اعتبارى کارت خرج مىکنم ولى باید یک درصدى اضافه بها به صورت ماهانه، نسبت به آن مقدار پولى که از کارت استفاده کردهام، بپردازم. اگر این بهره حساب مىشود، کفاره این گناه چیست و چگونه مىتوانم خود و خانوادهام را از این گناه در آینده خلاص کنم، چرا که باید در طى بیست ماه آینده این پول اعتبارى را با اضافه بها پس بدهم.
اگر با استفاده از کارت اعتبارى پول را به عنوان قرض دریافت کردهاید که بعداً با بهره بپردازید، اصل قرض صحیح و پول قرضى حلال است، ولى درصد اضافه، اگر بابت کارمزد نباشد ربا و حرام است و شما شرعاً بدهکار آن نیستید اگرچه بانک خواه و ناخواه از شما خواهد گرفت.
تعیین قیمت در عقد بیع اعم از اینکه نقدی باشد یا نسیه، وابسته به توافق دو طرف است، بنابراین معامله مذکور و سود حاصل از آن، اشکال ندارد، بله معامله طلا در برابر طلا، به صورت نسیه و یا گرفتن اضافه در برابر آن، جایز نیست.
ساخت و فروش طلا اشکال ندارد، ولی در معامله، طلا در برابر طلا شرط است که بهصورت نقد بوده و ثمن و مثمن مساوی باشند و قبض هم در مجلس معامله صورت بگیرد.
در صورتی که معامله مذکور به قصد جدّی و با قرض عقلایی باشد مثل این که اسکناسها از نظر کهنه و نو بودن با یکدیگر فرق داشته و یا دارای علامتهای مخصوص بوده و یا نرخ آنها با یکدیگر، تفاوت داشته باشد، اشکال ندارد، ولی اگر معامله، صوری و برای فرار از ربا بوده و در واقع برای دستیابی به سود پول باشد، شرعاً حرام و باطل است.
خرید و فروش سکّه های پول فلزی به قیمتی بیشتر از مبلغ آنها برای استفاده در مکالمات تلفنی و مانند آن، اشکال ندارد.
خرید پولهای قدیمی به مبلغی که فروشنده و خریدار بر آن توافق می کنند، اشکال ندارد، هرچند که قیمت آنها بسیار کمتر از قیمت پولهای جدید و رایج باشد و بعد از آنکه مبیع مالیّت داشته و در بازار قیمت و ارزشی هرچند کمتر از پول رایج داشته باشد، معامله صحیح است هرچند غبنی باشد.
بر غابن واجب نیست مغبون را از غبن خود آگاه کند. مالی که از طریق معامله غبنی برای غابن حاصل می شود در حکم سایر اموال اوست و تا زمانی که مغبون معامله را فسخ نکرده، جایز است در آنها تصرّف کند.
خرید و فروش بعضی از اسکناسها نه به این عنوان که مال هستند و یا حکایت از مالیّت و اعتبار می کنند، بلکه از این جهت که برگه های خاصی هستند چه حکمی دارد؟ مثل اینکه پول اسکناس سبز هزار تومانی که دارای تصویر امام خمینی (قدّس سرّه) است، به مبلغ بیشتری فروخته و یا خریده شود.
در صورتی که خرید و فروش این اسکناسها به قصد جدّی و به غرض عقلایی باشد، اشکال ندارد، ولی اگر بیع صوری و برای فرار از ربای قرضی باشد حرام و باطل است.
فینفسه اشکال ندارد.
اگر مقصود استقراض دولت از ملّت از طریق چاپ و فروش اوراق قرضه ملّی باشد، مشارکت مردم در قرض دادن به دولت از طریق خرید این اوراق اشکال ندارد و هنگامی که خریدار، اوراق قرضه ملّی را می فروشد تا پول خود را بدست آورد، اگر به همان قیمتی که از شخص دیگر یا از دولت خریده و یا به قیمتی کمتر از آن بفروشد، اشکال ندارد.
انتهای پیام/
من خونه ام رو در سال ۹۶ فروختم و قصد داشتم مبلغ فروش خانه را در بانک بگذارم تا خانه ام را عوض کنم.و با صاحبخانه قرار گذاشتم که خانه خودم را به من اجاره دهد.پس از دوماه با شروع تحریم ها خانه من قیمت در حال حاضرش شد ۳ میلیارد در حالی که من خانه را ۴۰۰ میلیون فروختم و همچنان در خانه ام هستم.آیا این معامله اشکال شرعی دارد؟
درصد اسلامی اجناس چند درصد است چون با سود 10 یا 20 درصد جواب هزینه های مغازه و... در نمی آید چه برسد به هزینه های خودت؟
مثلا اگه بازی ای 20 هزارتومن باشه من اونو 10 تومن میفروشم
به علاوه اینکه آموزش نصب و مشاوره هم میدم با هم 10 تومن
این کار از نظر شرعی اشکالی داره ؟
ممنون میشم جواب بدین
آیا خرید نفت در صورت که قیمت نفت در بازار پایین آمده باشد و فروش آن بعد از مدت مثل شش ماه ویا یک سال که قیمت آن در بازار بالا رفته باشد جایز است؟
سوال من اینه اگه کسی جنس بنجل و بدل را به جای جنس اصلی و به قیمت بالاتر بفروشد و دروغ و تقلب در فروشش باشد حکمش چیست؟
من خودرو با دلار ۴۲۰۰ وارد میکنم تموم شدش میشه مثلا ۱۰۰ میلیون بعد به مردم کشورم میفروشم یک میلیارد حکم چیست!!!!
با خوندن این مطلب سوالی به ذهنم رسید
کسانیکه پایان نامه یا مقاله می نویسند برای دیگری و در این میان هم پولی رد و بدل می شود حکم معامله را دارد و اشکال ندارد؟
مثلاً به جای اینکه افراد غیر متخصص در یک رشته، برای دانشجویی پایان نامه یا مقاله بنویسند، از افراد متخصص در آن رشته استفاده شود تا کار خوب و قابل استناد برای آیندگان باشد اشکالی دارد؟
بالاخره این هم یک موضوعی شده برای خودش و باید تعیین تکلیف دقیق شود که چه باید کرد تا فساد در این زمینه بیشتر نشود. حداقل پایان نامه ها و مقاله هایی که تولید می شوند، باکیفیت باشند و بشود از آنها در کارهای آینده استفاده کرد و لطمه ای هم به علم و دانشگاه و پایان نامه ها و مقاله هایی که واقعاً روی آنها زحمت کشیده شده وارد نشود.