به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، صبح شنبه همین هفته بود که بیانیه ای از سوی ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان ملت ایران را تا ساعاتی در شوک فرو برد. بیانیهای که مضمون آن, این بود: هواپیمای مسافری خطوط هوایی اوکراین به دلیل خطای انسانی و غیرعمد سقوط کرده است.
بیانیهای که باعث شد صحبت های جسته و گریخته ای که مردم تا آن روز شنیده بودند رنگی از واقعیت به خود بگیرد. پس از این اعلام البته عده ای خوشحال شده و آن را نشانه صداقت سپاه پاسداران میدانستند و در مقابل عده ای دیگر اما یک سوال برایشان مانده بود که چرا این اعلام با تاخیری چند روزه همراه شد و آیا واقعا این تاخیرها در ارائه گزارش طبیعی بود؟
مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان علت تاخیر در اعلام سقوط هواپیما را اینگونه تشریح کرد: ۴ گمانه درباره سقوط هواپیمای اوکراینی وجود داشت که باید مورد بررسی قرار میگرفت و قطعا یکی از این گمانهها باید ثابت میشد. اول اینکه موشکی که اصابت کرده مانند موشکهای بزرگ و سنگین نبوده که هواپیما را ساقط کند، بلکه موشک ریزی بود که اصابت آن حتی برای خود خلبان هم احتمالا مشخص نبوده است؛ بنابراین اینکه واقعا بدانند موشک به هواپیما اصابت کرده یا خیر نیاز به بررسی داشت.
او ادامه داد: گمان دوم این بود که نقص فنی در هواپیما وجود داشته و موتور آن آتش گرفته بود. گمانه سوم هم این است که خطای انسانی در کادر پروازی، مهندسین پرواز، چک قبل از پرواز، خلبان و کادر هواپیما اتفاق افتاده باشد و گمانه چهارم این بود که ممکن است خطای انسانی توسط پدافند اتفاق افتاده باشد که باید بررسی میشد. اما معمولا برای بررسیها چون باید تیمهای تخصصی تشکیل شود، صحنه دیده شده و اسناد و مدارک و مکالمات چک شود زمان میبرد که در کمترین فرصت یعنی ظرف ۴۸ ساعت ستاد کل نیروهای مسلح توانست این برررسیها را انجام دهد و طبیعتا یک مشورت داخلی و هماهنگیهایی در درون خودشان و شورای عالی امنیت ملی زمانی را نیاز داشت که این موضوع را بررسی کنند و نتایج و گزارش را استماع کرده و تصمیمگیری کنند.
اما حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به این سوال گفته است: ۱۸ فروند از بوئینگهای ۷۳۷ که تا امروز دچار سانحه شدهاند یا با موشک سقوط کرده و یا برخی از آنها در تشخیص ارتفاع دچار مشکل بودند؛ بنابراین این بررسیها قاعدتا تماما زمانبر هستند؛ علاوه براین در بسیاری از حوادثی که در دنیا اتفاق افتاده پس از ده سال هم هنوز واقعیت ماجرا مشخص نشده است مانند هواپیمایی که در اوکراین زده شد و گفتند روسها با موشک آن را هدف قرار دادند و یا هواپیمای لاکربی که پس از گذشت ده سال لیبی در آن مقصر شناخته شد. در ۱۱ سپتامبر هم آمریکا دو فروند از هواپیماهای مسافربری خود را به احتمال هواپیما ربایی مورد حمله قرار داد.
ناگفته نماند که در حالی که ایکائو (سازمان هوانوردی بین المللی) در تحلیل خود از این ماجرا، رسما پیشبینی می کند که این جمع بندی ۳۰ روز طول بکشد، اما ایران در عرض ۳ روز، این اقدام را انجام داده است.
اما نکتهای که در صحبتهای این کارشناس مورد توجه بود این است که حوادث مشابهی در دیگر کشورها نیز اتفاق افتاده، حال باید دید که واکنش این کشورها درباره این حوادث چه بوده است؟
مشابه این حادثه برای پرواز 1380 ساوث ایست رخ داد. در آن حادثه موتور آتش گرفت، اما مهارت خلبان در نهایت منجر به کشته شدن تنها یک تن و فرود اضطراری هواپیما شد، اما بوئینگ پس از این حادثه موضوع را مسکوت گذاشت و دلایل فنی حادثه را رسانهای نکرد.
پرواز ۱۱۴ هواپیمایی ملی لیبی نیز که یک فروند بوئینگ ۷۲۷ بود، روز ۲۱ فوریه ۱۹۷۳ در حال پرواز از طرابلس به قاهره پایتخت مصر بود که در میانه راه توقف کوتاهی هم در شهر بنغازی برای سوار کردن مسافر داشت. هواپیما پس از برخاستن از باند فرودگاه بنغازی به خاطر شدت توفان و گرد و غبار دچار انحراف مسیر شد و راه خود را گم کرد و ارتباط رادیویی خود با برج مراقبت را هم از دست داد. با وجود افزایش ارتفاع زیاد تا ۲۰ هزار پایی، این هواپیما به سمت شرق منحرف شد و در حالی که وارد آسمان منطقه پر تنش صحرای سینا تحت اشغال رژیم صهیونیستی میشد، در محاصره دو فروند جنگنده فانتوم این رژیم قرار گرفت. جنگندههای اسرائیلی با آنکه متوجه قطع بودن ارتباط راداری هواپیمای لیبیایی شده بودند، به سرعت از تلاش برای به زمین نشاندن آن در پایگاه نظامی رفیدیم منصرف شده و بوئینگِ مزبور را با موشک سرنگون کردند که موجب کشته شدن تمام ۱۰۸ سرنشین آن شد. رژیم اشغالگر قدس مسئولیت این اقدام را نپذیرفت و خلبان لیبیایی را مقصر دانست.
پرواز ۰۰۷ شرکت هواپیمایی ملی کرهجنوبی که یک فروند بوئینگ ۷۴۷ بود، روز اول سپتامبر ۱۹۸۳ و در اوج تنشهای هستهای جنگ سرد میان آمریکا و شوروی در مسیر پرواز از نیویورک به سمت سئول توسط روسها هدف قرار گرفت. این پرواز با ۲۴۰ مسافر و ۲۴ خدمه از فرودگاه جاناف کندی نیویورک حرکت کرد و پس از سوختگیری مجدد در فرودگاه بینالمللی انکوریج در آلاسکا، به سمت غرب و سپس جنوب پرواز کرد تا در فرودگاه بینالمللی گیمپوی سئول فرود آید، اما چرخش بیش از اندازه به سمت غرب، این هواپیما را به سمت آسمان اتحاد جماهیر شوروی یعنی آسمان شبهجزیره کامچاتکا منحرف کرد.
آسمانی که بشدت درگیر تهدیدات متقابل موشکهای بالستیک هستهای کاخ سفید و کرملین بود، به طوری که تنها یک هفته پیش از آن ناتو و آمریکا از برنامه موشکباران هستهای بلوک شرق پرده برداشته بودند. در حالی که دستگاههای ناوبری هواپیما احتمالا بر اثر جنگ راداری شوروی و آمریکا در منطقه مختل شده بود، بوئینگ کرهای حدود یک ساعت در آسمان شوروی چرخید و حتی به اخطار شلیک مسلسل شورویها هم واکنش نشان نداد تا اینکه ارتش سرخ به این پرواز مشکوک شد و دستور داد دو فروند جنگنده «سوخو۱۵» آن را با دو فروند موشک «آر8» به همراه ۲۶۹ مسافر و خدمهاش ساقط کنند. مسکو مسئولیت این فاجعه را برعهده خطوط هوایی کرهجنوبی دانست.
هواپیمای توپولف۱۵۴ پرواز شماره ۱۸۱۲ هواپیمایی سیبریا،در حالی که از تلآویو به سمت نووسیبیرسک در روسیه در حال پرواز بود، با ۶۶ مسافر و ۱۲ خدمه توسط سامانه پدافند روسی «اس200» ارتش اوکراین بر فراز دریای سیاه ساقط شد. در اظهار نظر اولیه درباره این اتفاق، علت، شلیک موشکهای پدافند مرتبط با یک رزمایش نظامی عنوان شد اما بعد مشخص شد پهپادی که برای هدف قرار گرفتن در رزمایش توسط سامانههای پدافندی به پرواز درآمده بود با شلیک همزمان سامانه «اس300» نابود شده بود در حالی که موشک «اس200» به طور خودکار روی هواپیمای مسافری قفل راداری انجام داده بود.
۱۷ ژوئن ۲۰۱۴ در اوج جنگ داخلی در منطقه شرق اوکراین، یک فروند بوئینگ ۷۷۷-۲۰۰ای آر پرواز «ام اچ ۱۷» خطوط هوایی مالزی از فرودگاه آمستردام هلند به مقصد کوالالامپور در حرکت بود که در میانه راه بر فراز مرز روسیه و اوکراین توسط موشک پدافندی هدف قرار گرفت و تمام ۲۹۵ سرنشینش جان باختند. این هواپیما در حال پرواز بر فراز استان دونتسک در شرق اوکراین بود که صحنه جنگ شورشیان ملیگرای روس و دولت مرکزی کییف بود. در ابتدا دولت اوکراین و حامیان غربیاش شورشیان نوا راسیا را متهم به سرنگونی هواپیمای مالزیایی کردند. متقابلا شورشیان نیز دولت مرکزی را مسؤول این حادثه قلمداد و اعلام کردند، البته معمای این سانحه هنوز هم حل نشده باقی مانده و هیچ حکم لازمالاجرای رسمیای از سوی یک مرجع بینالمللی علیه مقصر صادر نشده است.
از یک سو کارشناسان مستقل مورد تایید دولت روسیه میگویند این هواپیما بر اثر حمله موشکی جنگندههای اوکراینی هدف قرار گرفته و از سوی دیگر تیم تحقیقاتی هلندی به نمایندگی از مالزی و کمپانی بوئینگ آمریکا در بررسی اطلاعات جعبه سیاه اعلام کردند هواپیما از سمت چپ بدنه خود مورد اصابت ترکشهای موشک بوک قرار گرفته که در ارتفاع بالا منجر به کاهش فشار داخل کابین و انفجار هواپیما در آسمان شده است. تحلیلی که مبهمتر از آن بود که مورد پذیرش افکار عمومی قرار بگیرد.
۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸ هواپیمای ایل ۲۰ متعلق به نیروی هوایی روسیه که حامل ۳۹ سرنشین از جمله ۱۵ افسر اطلاعاتی زبده این کشور بود بر فراز ساحل منطقه لاذقیه سوریه طعمه عملیات ایذایی جنگندههای اسرائیلی شد و بر اثر خطای پدافندی سامانه «اس ۲۰۰» ارتش سوریه ساقط شد. این هواپیما از مأموریت خود برای بررسی استقرار ناوهای آمریکا، انگلیس و فرانسه در مدیترانه شرقی به پایگاه حمیمیم باز میگشت که ۴ جنگنده رژیم صهیونیستی پس از حمله به اهدافی در لاذقیه از این هواپیمای روسی به عنوان سپری در برابر پدافند هوایی ارتش سوریه استفاده کردند. متعاقب آن سخنگوی وزارت دفاع روسیه مسؤولیت سرنگونی این هواپیما و کشته شدن نظامیان روس را بر عهده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی دانست. او اعلام کرد اسرائیلیها فقط یک دقیقه پیش از حمله به لاذقیه، روسیه را از در پیش بودن چنین حملهای با خبر کرده بودند که این زمان برای دور شدن هواپیمای ایل ۲۰ از منطقه کافی نبود. به گزارش ایگور کوناشنکو «فاجعه سقوط ایل ۲۰ در سوریه به طور کامل بر عهده نیروی هوایی اسرائیل و کسانی است که درباره حمله به لاذقیه تصمیم گرفتهاند».
در تمامی موارد ذکر شده دو نکته مورد توجه بود، اول اینکه تماما توسط نهادهای مربوط این کشورها تکذیب شده و یا در صورت تایید، کسی مسئولیت آن را برعهده نگرفته است، اما در این میان نکته ای که جالب توجه بود رفتار یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یعنی سردار حاجی زاده با این مساله بود؛ سرداری که وقتی پای تریبون پاسخ گویی آمد همه چیز را به گردن گرفت و جمله هایی از این دست بیان کرد: «مسئولان سازمان هواپیمایی کشوری هیچ خطایی نداشتند و همه مسئولیت به عهده ما است و ما باید جوابگو باشیم. هواپیما در مسیر خودش بوده و همه کار خود را درست انجام داده بودند. موشک اصابت کرده به هواپیما موشک کوتاه برد و مجاورتی بوده و هواپیما بعد از خوردن به زمین متلاشی شده است. نه سپاه پاسداران و نه نیروهای مسلح نمی خواستند پنهان کاری کنند، ولی این روالی بوده که باید طی می شده است.»
صحبت هایی که حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره آن گفته است : این صادقانهترین رفتار و مردمیترین رفتاری بود که ثابت کرد سپاه همیشه خود را سپر بلای مردم کرده است. سپاه نهادی است که از اول انقلاب تا امروز همواره امنیت مردم، مرزها و آسمان را حفظ کرده و در برابر دشمن سینه خود را سپر کرده تا خود را فدای امنیت ، آرامش مردم و مصالح مردم خود کند. این درحالی است که شاهد بودیم در بسیاری از شرایط هیچ یک از مسئولان دولتی حاضر نیست مسئولیت اقدام خود را بپذیرد اما سپاه با صداقت خود در اصل عشق به مردم خود را ثابت کرد.
اما آیا واقعا تمام مسئولیت برعهده سپاه بود؟ آیا دست کم در آن بازه زمانی تمامی پروازها لغو میشدند؟شاید بتوان یکی از مهمترین ضعفها در سقوط پرواز اوکراینی و فرجام تلخ آن را دقیقا در همین موضوع پیدا کرد. نهاد یا نهادهایی که مسئول انجام پروسه پرواز ممنوع و زمینگیر کردن پروازهای کشور در آن لحظه بودند کدام نهادها بودند و آیا پاسخگو خواهند بود؟
اما نکات مبهم زیادی در این ماجرا هنوز پابرجا مانده است نکاتی که حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره آن بیان کرد: بعید نیست که آمریکا اختلالاتی را در سیستم پدافند هوایی ما ایجاد کرده باشد و اینها موضوعاتی است که باید تحقیق و بررسی های لازم برای آن انجام شده و مسئولان ذی ربط نیز باید پاسخگو باشند.
پایگاه تحلیلی پولیتوس در این زمینه با اشاره به اینکه "پس از اصابت موفقیتآمیز موشکهای ایرانی به پایگاههای آمریکایی در عراق، گزارشهایی مبنی بر اینکه نیروی هوایی آمریکا قصد حمله به مراکز استراتژیک ایران را دارد به آنها دادهشده بود"، افزوده است: درست در همان لحظه حساس، یک بوئینگ مسافربری در مجاورت یکی از مراکز مهم نظامی سپاه به پرواز درآمد و این تقارن زمانی سرنوشتساز با "خطای انسانی" ترکیب شد تا بهطور تصادفی، موشک شلیکشده، هواپیمای مسافربری را به آتش بکشد.
به نوشته این پایگاه تخصصی، کارشناسان مرکزی به نام "Veteranstoday" معتقدند که واحد ۸۲۰۰ اسرائیل در ازکارافتادن سیستم هواپیمای پرواز PS۷۵۲ درگیر بوده چراکه این حمله سایبری تروریستی اسرائیلی بود و هکرهای اسرائیلی با تغییر در کد شناسایی هواپیما و تعویض جای "دوست و دشمن"، هواپیماهای اوکراینی را بهعنوان "دشمن" تعریف کردند که همین منجر به پرتاب موشک سیستم پدافند هوایی ایران شد.
این کارشناسان خاطرنشان میکنند که عمده تراشههای مورداستفاده در ساخت تراشههای نظامی سایبری در سراسر جهان درخطر نفوذ هستند چراکه این تراشهها با استفاده از فنآوری آمریکایی ساختهشده و دارای خلل قابلنفوذ برای دسترسیهای غیرمجاز هستند و پیشازاین نیز سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل از طریق حمله هکرهایشان توانستند در مقاطعی سانتریفیوژهای هستهای ایران را مختل کنند.
"به همین دلیل است که روسیه و چین برای تولید و آمادهسازی زیرساختهای سایبری خود فنآوری دیجیتال تولیدی خود را برای دفاع از امنیت ملی به کار میگیرند و به همین دلیل است که کشورهایی مانند ایران ممکن است هنوز در مقابل نفوذ سایبری اسرائیلی آسیبپذیر باشند. "
به اعتقاد این رسانه، "برای جلوگیری از حملات سایبری آینده اسرائیل به اهداف نظامی و غیرنظامی، این تروریسم سایبری باید افشا شود و با پایان دادن به این رفتار متجاوزانه، خطر تسلط اسرائیل بر فناوری سایبر، به همه جهانیان اعلام شود و بسیاری از کارشناسان خاطرنشان میکنند که وضعیت هواپیمای اوکراینی یادآور داستان مرگ یکباره سیستم هواپیمای شناسایی روسی "ایل-۲۰"، در آسمان سوریه، در سپتامبر ۲۰۱۸ است که درنتیجه اقدامات عمدی دولت صهیونیست، به زمینخورده بود. "
از سوی دیگر، بحث هایی در خصوص امکان استفاده آمریکا از سامانه جنگ الکترونیک سوتر (Suter) نیز در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مطرح است که این سامانه، یک نوع سیستم جنگ الکترونیک است که هدف از کارکرد آن، فریب سیستم های دفاع هوایی و موشکی حریف است. کارکرد این سامانه به گونه ای است که با ارسال امواج الکترونیکی و الکترومغناطیسی به سیستمهای دفاع هوایی و موشکی و نفوذ در رایانه آنها و یا شبکه یکپارچه پدافندی، ضمن ایجاد اختلال در فرایند کارکرد آنها، پالس ها و داده های غلط را برای آنها ارسال می کند.
اگرچه شواهد و مستندات زیادی در حال حاضر برای تایید چنین موضوعی وجود ندارد و مواردی چون برد این نوع سامانه ها، عدم کشف چنین اخلال هایی در سامانه های موجود در اطراف تهران و نحوه اجرای چنین اقدامی، باعث کمرنگ شدن احتمال آن می شود اما با توجه به انواع اقداماتی که در سالهای اخیر توسط اسراییل و آمریکا برای به هم زدن آرامش و امنیت کشورمان به اجرا گذاشته اند، طبیعتا نمی توان به طور کامل و سریع چنین گزینه هایی را کنار گذاشت.
اینها گمانه زنی هایی هستند که نه از سوی مقامات ایرانی بلکه از سمت پایگاههای غربی مطرح شده اند و قطعا نباید از در نظر گرفتن آنها غافل شد و تاکید این قضیه را شاید بتوان صحبت های حسین کنعانی مقدم دانست که میگوید: باید مود توجه قرار بگیرد که به هرحال آمریکاییها یک شکست نظامی سنگینی در هدف گرفتن پایگاه عین الاسد از ما خوردند؛ موضوعی که باعث شد در صحنه عمومی هم انسجام ملی ایجاد شود و این دومین شکست بسیار سنگین برای آمریکاییها بود؛ درنتیجه طبیعیست که آنها در صدد جبران این موضوع باشند.
با بررسی تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی و شرارتهای دشمن علیه ملت و نظام، این نتیجه برای همگان روشن است که مقاومت آگاهانه مردم و همه دستگاههای لشکری و کشوری در مقابل زیادی خواهیهای دشمن سبب شده که ایران در مرکز هندسه قدرت منطقه قرار گرفته و نه تنها پا به عقب نگذارد، بلکه دشمن را در تمامی جبههها به عقب نشینی وا داشته و شکست دهد.
گزارش از فاطمه تورانلو
انتهای پیام/
در شرح وظایف سازمان هواپیمایی کشوری آمده است:"تنظيم و تدوين مقررات و دستورالعمل هاي مربوط به كنترل فضاي كشور و صدور اجازه پرواز و جلوگيري از آن و نظارت بر واحدهاي مراقبت پرواز فرودگاه ها"حالا این دولتمردان بی تدبیر دیده اند که سپاه فدایی مردم است و عاشقانه برای مردم از جان و آبرویش می گذرد،بی حیایی را تمام کرده اندو می خواهند امنیت ما را دستاویز معامله های کثیف خود با غربیهای وحشی کنند.
امان از دست استکبار و آمریکای جنایت کار و مکار...
من یک کارشناس ارشد روانشناسی ام!
از بابت آشنایی که تا حدودی با افکار عمومی ایرانیان در زمینه تخصصی خویش داشته این تحلیل را در رابطه با سقوط هواپیمای اکراینی تقدیم می دارم این می تواند یک دسیسه ی کاملا برنامه ریزی شده و آمریکایی باشد که بلافاصله بعد از روئیت تجمع عظیم و میلیونی مردم شریف ایران در مخیله ی تیم کارشناسی مشاوره ترامپ ملعون ،صورت پیوست. و آن این که حمله مستقیم به ایران، نتیجه معکوس مورد خاص و مد نظر آنها را می دهد و واقعا وحشت انگیز است بطوری که مردم ایران را در مقابل دشمن خارجی متحد و مستحکم می نماید و نحوی که هر فشاری برای آنان ، قابل تحمل است، زیرا در دنیای لیبرال ها، چیزی ارزشمندتر از جان انسان ،متصور نمی باشد ولی در فرهنگ ایرانیان، وقتی کسی مانند سلیمانی ، جانش را در کف دستش گذاشته، بدون طمع ، خدمت مردم کشورش می نماید ایرانیان می اندیشند که چرا آنان در خواسته های کمتر از قیمت جان ، برای خویش، تحمل وصبری ایجاد ننمایند!مرتبه دینی آنان نیز به ایشان می گوید پاداشی بزرگ و غیر قابل حساب برای صبران است و این به ایرانیان ، قوت قلبی غیر قابل تصور و خارج از محاسبات کارشناسان آمریکایی می دهد.بنابراین چه بهتر که با فشار سنگین (حمله ی سایبری،هک سیستم ها و دخالت عوامل نظامی موثر در ایجاد خطا و....)بتوان کشته از طریق عدم دخالت مستقیم و به نام خود ملت از ملت گرفت، تا تاثیر شکاف در میان اتحاد مردم، را بهتر از ارسال موشک های آمریکایی ،در بین مردم مشاهده کرد!
تز آمریکایی ها این بود،و با کمک عوامل خودفروخته و امکانات خود در منطقه، تا حدودی در صورت ظاهری آن موفق عمل کردند اما این که بتوانند از میوه ی این حادثه ی شوم بهره ببرند، کاملا به عکس العمل مردم ایران، مسئولان و فرهیختگان مملکت، بستگی دارد!
به نظر این جانب، الگوی رفتاری خود آمریکایی ها در مواجهه با ایرباس ایرانی در خلیج فارس، بهترین پاسخ به لیبرال ها و منتقدین متمایل به غرب است که بگوییم آمریکایی ها نه تنها هیچ وقت عذرخواهی رسمی نکردند، بلکه به ناخدای آن کشتی هم مدال شجاعت دادند!.....حسین علی اکبری بیدختی معلم
ولعنت الله علی القوم الظالمین! و بالترامپ!