بسیاری از جامعه شناسان معتقدند با رشد تفکر و اندیشه، تقویت ایمان، بصیرت و توسعه فرهنگ و همچنین تفکیک اعتقادات مذهبی از باورهای غیرعقلانی میتوان پدیده خرافه پرستی را در جامعه مهار کرد.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خرافه به عنوان یک پدیده اجتماعی که همواره در طول تاریخ با بشر همراه بوده به اعتقاد شماری از تحلیلگران اجتماعی و روانشناختی این روزها در ظاهر متحول و مدرن شده است مانند سقوط شهاب سنگ و تحقق آرزوها، لمس چوب به منظور دستیابی به آرمان ها، یونجه چهار برگ و گشودن بخت و اقبال و نحسی شکسته شدن آئینه و شیشه، نحسی عدد ۱۳ و تقدس عدد هفت.
به گفته برخی کارشناسان این خرافه پرستی به سبب عدم آگاهی و جهل، تقلید کوکورانه از سنن پیشینیان، ضعف ایمان و اعتقاد، تنبلی و کاهلی، عدم توانمندی، کاهش اضطراب و هیجان، کسب آرامش و دستیابی به اهداف و خواست ها بروز می کند و موجب کاهش اعتماد به نفس، خودبینی و خودباوری، عدم درک نقاط قوت و ضعف و اختلال در عزم و اراده و کسب موفقیت میشود.
بسیاری از صاحبنظران همچنین اشتیاق بشر برای فهم آینده را نیز یکی از مهمترین دلایل توسعه و گسترش خرافه در جوامع ذکر می کنند که بازار کار فالگیران، رمالان و دعانویسان را رونق میبخشد و آدمی را برای دستیابی به پیشرفت در انتظار بخت و طالع قرار می دهد.
این آسیب اجتماعی که در سطح جامعه هم بی شک با توسعه ایستایی و سکون پیشرفت کشور را تحت تاثیر قرار می دهد، گاه گریبانگیر جوانان، روشنفکران و فرهیختگان نیز می شود؛ آسیبی که به طور حتم با تقویت ایمان، فرهنگ و دانش بشری کاهش می یابد.
یک روانشناس و استاد دانشگاه در این باره گفت: خرافات از باورها و اعتقادات اشتباه آدمی نشات می گیرد. یکی از مهمترین علل شکل گیری این اوهام سستی و کاهلی است؛ در برخی مواقع آدمی برای دستیابی به اهداف و خواست ها با دشواری روبه رو می شود و بنابراین نقاط ضعف و عدم توانمندی را به اوهام و خرافات ارتباط می دهد.
مهدی عسکری پور افزود: تکرار مداوم این اقدام که به منظور کاهش و رفع اضطراب انجام می پذیرد به تدریج و با گذشت زمان به باور و اعتقاد آدمی تبدیل می شود. به عنوان مثال انتخاب عدد هفت در قرعه کشی به عنوان عدد مقدس که در برخی از جوامع رایج است به سبب کاهش هیجان و اضطراب است. در حقیقت آدمی برای دستیابی به آرامش نیازمند یک قدرت ماوراءالطبیعی است و این هدف با بهره گیری از رمل، اسطرلاب و خرافه محقق می شود.
این مدرس با بیان اینکه اعتقاد به وهم و خرافه گاه در قشر جوان و فرهیخته نیز مشاهده می شود، افزود: ظاهر خرافات به تدریج متحول شد؛ به عنوان مثال اعتقاد به دعانویسان به منظور پیش بینی برخی مباحث به اعتقاد به فال قهوه و تاروت تغییر شکل داد. به عبارت دیگر ظاهر این باور متحول و مدرن شد؛ اما اعتقاد به افسانه و خرافه از بین نرفت.
عسکریپور اضافه کرد: گاه برخی عالمان نجوم و مفسران دینی نیز به سبب تعابیر اشتباه و افراطی دین و همچنین علم نجوم و ستاره شناسی گرفتار موهومات می شوند. یکی از مهمترین آثار و تبعات مخرب اعتقاد به خرافه تضعیف باورها، هنجارها و عملکردهای اجتماعی است که بی شک توسعه و پیشرفت یک جامعه را موجب می شود. این آسیب همچنین در سطح فردی و اجتماعی موجب توقف و رکود می شود زیرا آدمی برای دستیابی به اهداف و خواست ها وابسته به زمان معین توسط فال گیران است.
به گفته عسکری پور ضعف، سستی و کاهلی نیز از نتایج این اعتقاد محسوب می شود و جامعه را از پویایی خارج می کند.
خرافهپرستی خودباوری را کاهش می دهد
وی افزود: اعتقاد و باور به خرافه همچنین سبب عدم پذیرش مسئولیت و شکست در سطح فردی است؛ به عبارت دیگر آدمی مسئولیت اقدامات خود را نمی پذیرد و آن را به طالع نسبت می دهد.
این روانشناس گفت: این امر اعتماد و عزت نفس را تحت تاثیر قرار می دهد؛ موفقیت ها را ناشی از بخت و اقبال می بیند و بر این اساس خودبینی و درک نقاط ضعف قوت را از بین می برد.
عسکری پور همچنین در مورد کاهش و رفع خرافه پرستی گفت: اعتقاد به خرافه در برخی جوامع با باورها و اعتقادات دینی - مذهبی عجین شده است. بر این اساس گاه برخورد و مواجهه با خرافه پرستی به رویارویی با دین و اعتقادات دینی و مذهبی تعبیر می شود.
وی افزود: بنابراین آسیب شناسی در خصوص تمایز خرافه و باورهای مذهبی باید از طریق کارشناسان دینی - مذهبی و روانشناسی و اجتماعی انجام پذیرد؛ به عبارت دیگر یک تعریف دقیق و جامع از وهم و خرافه و چگونگی پیدایش مشخص و به جامعه بازتاب داده شود.
عسکری پور ادامه داد: حل چالشها و موانع زندگی اجتماعی و اقتصادی نیز به طور حتم بر کاهش این آسیب اثرگذار است زیرا جامعه در صورت بروز مسائل و مشکلات و عدم دستیابی به اهداف و خواستها متوسل به خرافه و بخت و اقبال می شود.
وی تصریح کرد: آموزش و فرهنگ سازی هم به منظور افزایش دانش و آگاهی عمومی (و نه تحصیلات دانشگاهی) در خرافه زدایی بی شک نقش موثری ایفا می کند.
اعتقاد به خرافه با دین در تضاد است
به اعتقاد بعضی از کارشناسان دینی و مذهبی نیز اعتقاد به خرافه با دین در تعارض است؛ ماهیت بشر را تحت تاثیر قرار می دهد و آرامش و قرار را از وی دور می کند. از استدلال منطقی و عقلی برخوردار نیست و در درازمدت تکیه بر آن صدمات روحی و روانی متعددی را به بار می آورد.
حجت الاسلام امیر عبدیمقدم کارشناس دینی در این باره گفت: دین به راه و روش در جهت دستیابی بشر به سعادت دنیوی و اخروی تعبیر می شود و هر یک از این روش ها بی شک با استدلال عقلی و منطقی همراه است.
وی افزود: این مزیت (استدلال عقلی) در رابطه با اوهام و خرافات وجود ندارد؛ گفتمان خرافه فهمی نیست و بر این اساس در سطح فردی و اجتماعی آسیب زا می شود.
عبدی مقدم با اشاره به بت پرستی یادآور شد: به عنوان مثال بت پرستی و گاوپرستی که در زمان حاضر هم در برخی جوامع رایج است؛ به طور حتم از یک استدلال عقلی برخوردار نیست. عقل آدمی به حجت تعبیر می شود و حجت هیچگاه استدلال و گفتمان وهم را نمی پذیرد.
این کارشناس دینی با اشاره آثار و تبعات مخرب خرافه پرستی تاکید کرد: تبعیت و پیروی از وهم و خرافه بی شک آدمی را از آرامش و قرار دور می کند و این امر سبب آسیب های روحی و روانی متعددی نظیر اضطراب و افسردگی می شود.
وی افزود: افسانه و خرافه حقیقت آدمی را نمی شناسد و با ماهیت وی در تعارض است؛ بنابراین تبعیت و پیروی از آن سبب دشواری در برقراری ارتباطات اجتماعی و تعامل است و این در حالی است که دین آدمی را در برقراری این ارتباط هدایت می کند.
این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: دین به جهت شناخت ذات و فطرت آدمی خوراک معنوی وی را تامین می کند و این امر موجب تسکین و آرامش است. اما خرافات ماهیت بشر را نمی شناسد؛ با ذات وی در تعارض است و این امر باعث سلب آرامش و بروز اضطراب می شود.
به گفته عبدی مقدم خرافات ساخته و پرداخته ذهن برخی از سودجویان و منفعت طلبان است که آخرت بشر را نیز تخریب می کند.
وی در مورد پیشگویی بعضی از فالگیران و دعانویسان گفت: گفت وگو درباره آینده بشر و پیشبینی از جانب دعانویسان و فالگیران گاه با برخی از قواعد علمی همراه می شود؛ اما به طور کل نباید به آن اعتماد شود.
عبدی مقدم افزود: یکی از اصول اعتقادی در دین تشیع آینده بشر را براساس نوع عملکرد قابل تغییر می داند؛ به عنوان مثال مطابق با آیات و روایات پرداخت صدقه و دعای پدر و مادر سبب افزایش طول عمر آدمی است.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر عملکرد اجتماعی بشر آینده وی را رقم می زند؛ بنابراین از طریق اقدامات آدمی فرصت پیش بینی در خصوص برخی از مباحث فراهم می شود؛ اما این پیش بینی با بهره گیری از فال و اسرلاب مقدور نیست.
این پژوهشگر مذهبی گفت: بنابراین گفت وگو و پیش بینی در رابطه با آینده از طرف بزرگان دین و عارفان به حقیقت بینی (و نه پیشگویی) تعبیر می شود.
عبدی مقدم در رابطه با خرافه زدایی افزود: موثرترین روش به منظور کاهش و رفع خرافه پرستی در یک جامعه ایجاد بصیرت و اصلاح مباحث اعتقادی است. به عبارت دیگر ایجاد بصیرت و بهره گیری از قوه عقل و منطق به منظور استنباط احکام و مباحث دینی و مذهبی سبب کاهش و رفع این آسیب اجتماعی است.
وی با بیان این که دین اسلام دین عقل و فهم و تفکر است؛ گفت: رواج خرافه پرستی و باور به آن ناشی از عدم پذیرش فهم و تفکر و در حقیقت عدم پذیرش دین است. بنابراین باید مردم را دعوت به تفکر و اندیشه کرد در غیر این صورت زمینه به منظور رواج خرافه پرستی فراهم می شود.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/