به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دوران امامت امام محمدباقر (ع)، دوران شکوفایی دانشگاه اهلبیت (ع) محسوب میشود؛ عصری که در آن اختناق حاکم بر دوره امامت سیدالساجدین (ع)، تا حدی کاهش یافت و فضا برای عرضه معارف ناب اسلامی، فراهم شد. رونق گرفتن علم حدیث، با صدور فرمان کتابت روایات از سوی عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اموی، زمینه را برای گفتگو در این عرصه فراهم کرد و خاندان عصمت و طهارت، به عنوان جانشینان بلافصل رسولخدا (ص) و میراثداران علم الهی آن حضرت، دایرهای گسترده از طالبان علوم نبوی را زیر بال و پر خود گرفتند و به این ترتیب، دوران رونق علم و دانش دینی و غیردینی در جهان اسلام، آغاز شد.
در این شرایط بود که تلاشها و مجاهدتهای امام چهارم (ع) به ثمر نشست و پس از شهادت آن حضرت، در حلقه درس فرزند بزرگوارش، امام باقر (ع)، هزاران نفر از طالبان علم، زانوی ادب و شاگردی زدند. ایرانیان نیز، به عنوان قومی صاحب فرهنگ و پیشینه تمدنی کهن که اسلام را با دل و جان پذیرفته بودند و در راه نشر معارف آن از جان مایه میگذاشتند و از هیچ فرصتی برای غنا بخشیدن به گنجینه دانش خود نمیگذشتند، حاضر نبودند این فرصت طلایی را از دست بدهند. به همین دلیل، در میان شاگردان برجسته امام باقر (ع)، که شیخ توسی در کتاب ارجمند «رجال» خود، تعداد آنها را ۴۶۲ مرد و دو زن آورده است، رجال خوشقریحهای از سرزمین ایران نیز، حضور داشتند؛ مردانی که گستره جغرافیایی زادگاه آن ها، از بوشهر در جنوبغربی ایران امروز تا سرخس، در شمالشرقی آن امتداد داشت و تعدادی از آن ها، در محدوده سرزمینی ایران بزرگ و در مناطقی مانند خراسان، سیستان، مدائن و کوفه سکونت داشتند. به مناسبت سالروز ولادت باسعادت حضرت امام محمدباقر (ع)، در نوشتار پیش رو، به معرفی تعدادی از این یاران ایرانی میپردازیم و یادآوری میکنیم که به احتمال زیاد، جمع یاران ایرانی باقرالعلوم (ع)، بیش از این تعداد است و شاید، در صفحات تاریخ، نام و تبار برخی از آن بزرگان، به بوته فراموشی سپرده شده باشد.
خراسان و سیستان
خراسان بزرگ و سیستان، از دیرباز بخشی از خاک ایران بوده و در محدوده جغرافیای تمدن ایرانی قرار داشتهاست. دوری این دو بخش از مرکز خلافت اموی، یعنی دمشق، باعث تمرکز افراد و جریانهای مخالف دستگاه خلافت در آن میشد. چنانکه مشهور است گروهی از خوارج در سیستان موضع گرفتند و بسیاری از شیعیان نیز، به خراسان آمدند. در میان یاران امام محمدباقر (ع)، نام چهار نفر به چشم میخورد که از این دو خطه برخاستهاند:
۱- داود بن ابیهند سرخسی: وی از شاگردان بسیار مشهور امام باقر (ع) و از راویان مشهور حدیث بود. ذهبی زادگاه وی را شهر مرو در ۴۰۰ کیلومتری مشهد میداند. پیشه داود، خیاطی بود. او مدتی در بصره ساکن شد، به همین دلیل برخی به وی بصری نیز میگویند. آقابزرگ تهرانی در کتاب ارجمند «الذریعه» بر شیعه امامی بودن داود تصریح دارد. وی از علما و زهاد بزرگ دوران خود بود و ظاهراً کتابی از او با نام «تفسیر ابنابیهند» باقی مانده است. وی در سال ۱۴۰ هـ. ق، در مسیر حج، دار فانی را وداع گفت.
۲- حبیب سجستانی: درباره زندگانی وی اطلاعات چندانی در دست نیست. حبیب اصالتاً از اهالی سجستان نبود، اما به دلیل سکونت در این منطقه به سجستانی مشهور شد. وی روایاتی را از امام محمد باقر (ع) نقل کرده که در کتابهای روایی مشهور، از جمله «من لا یحضره الفقیه»، آمده است. ۳- ابوخالد کابلی: ابوخالد کابلی وردان، یکی از اصحاب مشهور امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) بود. وی را اصالتاً از اهالی کابل یا هرات میدانند که در آن زمان، در گستره جغرافیایی خراسان بزرگ و بخشی از سرزمین ایران واقع بود. ابوخالد به دلیل جانبداری از اهلبیت (ع) تحت تعقیب قرار گرفت و حتی مدتی در مکه مخفی شد. طبق گزارش فضل بن شاذان، ابوخالد از معدود افرادی بود که در ابتدای دوران امامت امام سجاد (ع) به هواداری از آن حضرت پرداخت و بعدها، در زمره شاگردان مشهور و خاص امام باقر (ع) قرار گرفت. تاریخ وفات ابوخالد معلوم نیست. ۴- یزید بن محمد نیشابوری: پدر وی از اهالی نیشابور بود، اما یزید، خود در کوفه متولد شد. درباره زندگی او، اطلاعات دقیقی نداریم. وی روایاتی از امام محمدباقر (ع) نقل کرده است.
بوشهر و مدائن
شهر بوشهر که در گذشته «سیراف» خوانده میشد، یکی از کانونهای پرورش استعدادهای علمی برجسته در تاریخ ایران بوده است. البته نباید فراموش کرد که به لحاظ جغرافیایی، سیراف باستانی با بوشهر کنونی تطبیق ندارد. برخی از برجستهترین یاران امام محمد باقر (ع)، به این شهر منسوبند که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت. از سوی دیگر، مدائن و شهرهای اطراف آن که پس از اسلام به عراق عرب شهره شد نیز، مرکز اقامت و زندگی ایرانیانی بود که دل در گرو مهر اهلبیت (ع) داشتند و خوشهچین معرفت آن بزرگواران به حساب میآمدند که در ادامه، به معرفی آنها نیز، میپردازیم.
۱- حماد بن ابیسلیمان: حماد، از ایرانیان مقیم کوفه بود. آوردهاند که پدرش پیش از اسلام، در زمره فرماندهان اصفهان بوده و بعدها به اسارت درآمده و سر از کوفه درآورده است. منابع شیعی، حماد را به وثاقت و پرهیزکاری ستودهاند. او افزون بر شاگردی امام باقر (ع)، افتخار حضور در مجلس درس امام صادق (ع) را هم داشت. تعداد احادیثی که حماد از این دو امام همام نقل کرده، بسیار است. حماد در سال ۱۲۰ هـ. ق درگذشت.
۲- محمد بن اسحاق: محمد را اصالتاً خوزستانی دانستهاند، اما برخی مورخان معتقدند که زادگاه وی، عینالتمر بوده است. او نویسنده نخستین کتاب مغازی است که با عنوان «سیره ابناسحاق» شناخته میشود. محمد یکی از شاگردان باقرالعلوم (ع) بود و از محضر ایشان، کسب فیض کرد.
۳- سُدیر بن حُکیم سیرفی: وی در کوفه به دنیا آمد و از اصحاب و شاگردان امامان سجاد، باقر و صادق (ع) بود. عموم علمای رجالی شیعه، او را به درستی و ثقه بودن، ستودهاند.
۴- بشر بن ابیعقبه مدائنی: او در نزدیکی مدائن زاده شد و نسبی ایرانی داشت. شیخ توسی، بُشر را از اصحاب امام محمد باقر (ع) میداند که از آن حضرت حدیث نقل کردهاند. ۵- بسام بن عبدا... سیرفی: وی نیز منسوب به سیراف بود و دیر زمانی در محضر امام باقر (ع) کسب علم کرد.
۶- جراح مدائنی: از اهالی مدائن و یکی از راویان حدیث از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بود.
منبع: خراسان
انتهای پیام/