کتاب «چابکسوار» به قلم علی یار زارعی، به بخشی از زندگی بزرگ مردانی پرداخته که نام و یادشان همواره در تاریخ جاودان خواهد ماند.

خشی از زندگی دلاور مردان بختیاری در «چابکسوار» بخوانیدبه گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «چابکسوار» به قلم علی یار زارعی، به بخشی از زندگی دلاور مردان بختیاری پرداخته، بزرگ مردانی که نام و یادشان تا همیشه‌ در تاریخ جاودان خواهد ماند.

سرگذشت پیشینیان هر قبیله‌ای، تاریخ آن قبیله را شکل می‌دهد. سرزمین بختیاری تاریخی با شکوه دارد که در آن از مردمان سلحشور و شجاع که بدون هیچ ترسی به جنگاوری می‌پرداختند، سخن گفته شده است. آن‌ها همچنین مردمی مهربان، باگذشت و مسالمت‌آمیز داشتند.

این کتاب از لحظه‌های ناب و زیبای زندگی بزرگ مردی انتخاب شده و در پرداخت هر داستان نویسنده از تخیل خود نیز استفاده کرده، اما سعی شده تا رخداد‌ها با مستندات تاریخی مطابقت و همخوانی داشته باشند.

در بخشی از کتاب «چابکسوار» می‌خوانیم:

نمی‌توانست باور کند، یعنی هیچ‌کس باور نمی‌کرد، اصلاً باور کردنی نبود. روزی که به تهران فراخوانده شد، فکرش را هم نمی‌کرد با چنین پیشنهادی رو به روشود. درباره‌ی هر چیزی فکر کرده بود، جز این کار مشکل. کسی تا به حال جرأت نکرده بود به شاه "نه" بگوید. معمولا" همه وقتی با چنین پیشنهادی روبه رو شده بودند، حتی به ظاهر، بر خلاف میل و به دروغ، خندیده بودند، خود را خوشحال نشان داده بودند و گفته بودند که افتخار می‌کنند شاه دامادشان شود و با کمال میل به وصلت رضایت می‌دهند حالا او می‌خواهد به این پیشنهاد شاه چه جوابی بدهد؟!

باید فکر کند، فکر کردن هم دارد، آخر کار ساده‌ای نیست، شوخی بردار هم نیست. فتحعلی‌شاه قاجار از دختر بزرگ او خواستگای کرده، باید همه‌ی جوانب را در نظر بگیرد، بعد جواب بدهد. اگر جواب رد بدهد چه می‌شود؟! اگر موافقت نکند چه پیش می‌آید؟!

شاه به قولی در حدود هزار زن دارد. به هرحال یکی و دو تا و سه تا و چهار تا زن ندارد. در حرمسرای شاه زن‌های زیادی هستند، زن‌هایی که شاه شاید ماه به ماه یا حتی سال به سال هم آن‌ها را نبیند، شاید اسم خیلی از آن‌ها را هم فراموش کرده باشد و اگر یکی از آن‌ها را درجایی دیگر، خارج از حرمسرا ببیند شاید نشناسد. دختر او شاهی جان هم پس از مدتی همین‌طور می‌شود شوهر دارد و ندارد، خانه و زندگی دارد و ندارد.

شاید وضع زندگی خودش خوب شود آخر او، _علی صالح خان بختیاروند _ می‌شود پدر زن شاه. حتماً فتحعلی‌شاه به پدر زنش توجه می‌کند، پستی، مقامی، منصبی به او می‌دهد. همان‌گونه که به نزدیکان زنان دیگرش هم داده بود، اما دخترش چه؟! او وقتی از چشم بیفتد، وقتی دیگر جاذبه‌ای برای شاه نداشته باشد چه می‌کند؟!

گفتنی است کتاب «چابکسوار» نوشته علی یار زارعی توسط انتشارات آفرینش مهر راهی بازار کتاب شده است.

 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار