امروز را می‌توان در تاریخ مقاومت اوج تکامل و پختگی آن دانست که دوران‌های سخت و دشواری را تجربه کرده است؛ دورانی که به مفهوم پایان اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نخستین پرسش درباره چرایی برگزاری روز جهانی قدس این است که اهمیت و تاثیرگذاری این روز چیست؟

آیا نامگذاری این روز از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران تنها یک نامگذاری ساده برای ماندگاری این مناسبت ملی و اسلامی بود یا انگیزه‌های مهمتری می‌تواند مطرح باشد. چرا موضوع فلسطین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا این اندازه در نقشه راه و نظریه پردازی انقلاب ایران اهمیت داشت.

برای درک اهمیت این مناسبت ملی و اسلامی دو بازه تاریخی مهم باید بررسی و مقایسه شود. نخست تحولات و شرایط زمانی که در آن انقلاب ایران به پیروزی رسید و روز قدس نامگذاری شد و دوم رویداد‌هایی که امروز پس از ۴۱ سال از برگزاری روز قدس در آن به سر می‌بریم.

نخست: شرایط منطقه و فلسطین قبل از پیروزی انقلاب

انقلاب اسلامی ایران در شرایطی به پیروز رسید که موضوع فلسطین در آستانه حذف از جغرافیای جهان اسلام قرار گرفته بود.

بجز انبوه توطئه‌های صهیونیسم جهانی، آنچه بیش از همه شرایط را به این نقطه ناامیدکننده رسانده بود یاس و احساس سرافکندگی ملت‌های منطقه در نتیجه شکست‌های پی در پی ارتش‌های عربی در برابر رژیم صهیونیستی بود.

دلیل این شکست‌ها هم چیزی جز تکیه بیش از اندازه به قومیت گرایی و نادیده انگاشتن مفاهیم اسلامی در انتخاب شیوه مبارزه و نیز بهره برداری سیاسی سران عربی از موضوع فلسطین نبود. بویژه اینکه سران عرب برای تضمین پایداری سیاسی خود چاره‌ای جز قربانی کردن آرمان مردم فلسطین نداشتند.

کشور‌هایی که در رفتار سیاسی آن‌ها هیچ منطقه و عقلانیتی جز تقویت روابط با آمریکا و رژیم صهیونیستی دیده نمی‌شد.

منبع تصمیم گیری و تعیین اولویت‌های سیاسی رهبران عربی نه براساس خواست و پشتوانه مردمی بلکه رژیم صهیونیستی بود. از این رو تمرکز اصلی آنان همواره بر راضی نگاه داشتن تل آویو بود که نتیجه آن عقب نشینی، خیانت و وادادگی در برابر آرمان فلسطین بود.

هر اندازه این دولت‌های عربی در برابر اسرائیل تحقیر می‌شدند، اما در برابر ملت‌های خود سرکوب گر و دیکتاتور بودند.

جنبش‌های مبارز در آن زمان به دلیل اینکه خالی از تجربه‌های سیاسی بودند و شناختی از خواسته‌های واقعی مردم منطقه و امت اسلامی نداشتند و نیز به دلیل وابستگی به اردوگاه شرق عملا دستاوردی نداشتند و سرنوشت برخی از آن‌ها نیز مانند ساف به مذاکره و سازش گره خورد.

شرایط داخلی فلسطینی‌ها نیز چندان مناسب نبود. ابزار و شیوه مبارزه هر چند یک موضوع قابل تقدیر بشمار می‌رفت، اما کارآیی چندانی نداشت بویژه اینکه اصلی‌ترین سازمان مقاومت فلسطین در آن زمان به بخشی از پروژه سازش تبدیل شد.

در بیرون از مرز‌های سرزمین‌های اشغالی نیز، اسرائیل با اشغال کشور‌های عربی توانسته بود عمق امنیتی خود را گسترش دهد و با تخریب منازل فلسطینی ها، کوچ اجباری آنان به اقدامات نسل کشی خود ادامه می‌داد. اعراب تنها کاری که می‌توانستند انجام دهند یا صدور بیانیه بود یا درخواست‌های عجز و ناله از سازمان‌های بین المللی و حتی خود اسرائیلی‌ها برای توقف نسل کشی ها.

هر چند همین کشور‌ها در سطح عالی امنیتی روابط نزدیکی با سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی داشتند. مجموعه این عوامل باعث شد تا سرخوردگی شدیدی ایجاد شود و ملت‌های منطقه به دلیل نداشتن یک الگوی ثابت و موفق مبارزه سردرگم و ناامید شدند. شرایط برای پذیرش تمامی خواسته‌های اسرائیل آماده شد تا در برابر اندک امتیازاتی که هرچند تا اکنون هم به تشکیلات خودگردان داده نشد، زمینه نابودی فلسطین فراهم شد.

از سویی دیگر تلاش رسانه‌ای غربی و عبری هم بر این بود که موضوع فلسطین از یک اولویت اسلامی به نزاع اسرائیلی–عربی تبدیل شود.

دوم: شرایط بعد از پیروزی انقلاب ایران

بی تردید می‌توان گفت که پیروزی انقلاب اسلامی ایران به معنای ایجاد دوران جدیدی در عرصه جنبش‌های مقاومت منطقه و حتی جهان بود. از سویی دیگر باید این نکته را در نظر داشت روز قدس تنها یک مناسب اسلامی و ملی نیست یک بسته راهبردی و مفهوم ارزشمند برای ترسیم آینده ملت‌های اسلامی و نقطه اشتراک و همگرایی آنان است.

می‌توان گفت که تمامی مفاهیم اسلام سیاسی و مبارزه عملی و نیز امیدواری به آینده در پرتو گفتمان مقاومت اسلامی در بسته‌ای به نام روز قدس جانمایی شده است.

اما بعد از پیروزی انقلاب ایران چه اتفاق مهمی افتاد که ما معتقدیم آغاز دوران جدید فلسطین و منطقه بود؟ مهمترین نکته ایجاد یک الگوی جدید در منطقه بود که بدون وابستگی به اردوگاه شرق و غرب توانست بر یک ساختار دیکتاتوری وابسته به غرب پیروز شود. ساختاری که دست کم از اعراب منطقه نداشت.

اینجا بود که گروه‌های مقاومت در فلسطین البته این بار با پسوند و رویکرد اسلامی شکل گرفت. تشکیل جنبش‌های جهاد اسلامی و حماس را می‌توان در این راستا تعریف کرد. البته تنها عنوان‌ها و پسوند‌ها تغییر نکرد بلکه رویکرد این جنبش‌ها نیز متفاوت شد و با تاثیرپذیری از گفتمان انقلاب اسلامی به شیوه جدیدی از مبارزه دست یافتند که بعد‌ها بویژه بعد از سال ۲۰۰۶ به ایجاد تغییرات شگرفی در ادبیات سیاسی و توازن نظامی منطقه انجامید.

ابزار، شیوه و مکان مبارزه هم تغییر کرد. سنگ‌های انتفاضه تبدیل به موشک‌های شد که امروز عمق امنیتی اسرائیل را در هم کوبیده است. محیط پیرامونی رژیم صهیونستی ناامن است و اگر تا دیروز نگران بازشدن سفارت فلسطین در تهران بودند امروز باید نگران حضور مقاومت و گفتمان آن در چند متری مرز‌های اشغالی باشند.

با وجود بحران‌های ساختگی غرب در منطقه برای کاهش توان مقاومت، اما تراکم بحران‌ها نه تنها از قدرت مقاومت نکاست بلکه تجربه‌ها و ظرفیت‌های جدیدی ایجاد کرد تا آنجا که امروز هم از قدرت دفاع و هم بازدارندگی موثر و هم قدرت تهاجم برخوردار است.

پایان اسطوره شکست ناپذیری

امروز را می‌توان در تاریخ مقاومت اوج تکامل و پختگی آن دانست که دوران‌های سخت و دشواری را تجربه کرده است. دورانی که به مفهوم پایان اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل است. امروز ۴۱ سال بعد از برگزاری روز قدس می‌توان تاثیر این گفتمان را درک کرد که چگونه در مکتب فرماندهان بزرگی، چون حاج قاسم متبلور می‌شود.

فضای سیاسی، نظامی و حتی رسانه‌ای منطقه تغییر کرده است. امروز همه چیز در سایه گفتمان روز قدس تغییر کرده است و روز به روز بر جغرافیای حامیان آن افزوده می‌شود.

منبع: مهر

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.