به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی که حس نوستالژی به سراغمان می آید تمایل ما بیشتر به سمت شادتر شدن، اعتماد به نفس گرفتن و نزدیک شدن به کسانی است که دوستشان داریم ، این مطلب بخشی از خاطرات دهه شصتی ها و دهه هفتادی ها است.
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که به مطالب زیرخاکی علاقه دارید با ما در این گزارش همراه شوید.
ممنون از باشگاه خبرنگاران جوان واسه اینکه یاد اون سالها رو واسه ما زنده کرد
یادتونه 5تومانی های زرد،شکلات های سه گوش وخوردن یخمک تو آفتاب تابستان و بهترین خوردنی دهه شصتی ها کیک و نوشابه
یادش بخیر
یادش به خیر...دوران بچه گی برام مرور شد...کاش همیشه بچه بودیم
الان تا 28 اسفند میرن مدرسه.
خدایی اون دوره خیلی دل و جیگر داشتیم. بعدش شایعه درست میکردن که مدیر ميخواد فراری ها رو اخراج کنه.
یادها اورد که باید
بخاطر سلامتی مون خاطرات تلخ را فراموش کرده باشیم و
فقط خاطرات شیرین را با خود تکرار کنیم
تا میتوانید لبخند بزنید .شاد باشید .حتی اگر
تمام دینا سعی در غمگینی و افسردگی تون داشته باشند
به هیچ کس اجازه ندهید
روزتون را خراب کنی
متوجه شدم که چشمهام خیلی ضعیفه بخاطر اینکه اصلا چیزایی که رو تخته سیاه نوشته میشد نمیدیدم و از رو دست همکلاسیام که کنارم نشسته بودن مینوشتم،واقعا وقتی که یاد اون دوران میافتم برای خودم و امثال خودم تاسف میخورم،چرا که اگه سیستم اموزشی طوری بود که مثل الان که قبل از ورود به مدرسه ازشون تست سلامت میگیرن ،دوران ما هم اینگونه بود ما اینقدر تنبیه نمیشدیم.
بهر جهت و با وجود اینکه مشکلات زیادی داشتیم باز هم دوران خوشی بود یاد اون روزها بخیر
پشمون شدم.
بهم میگفتن که فقر فرهنگی دارم و دزد هستم و اخلاص گرم
معلم اول ابتدایی من آقای دهقان اینقدر من رو زد که تا یک سال ازش میترسیدم.
اما حالا اوضاع خیلی عوض شده.
حالا جالب اینکه بر اساس همین آمار تنها 19 درصد دخترای دهه شصتی مجردن! پسراى دهه شصتى حتى توى ازدواج هم كم شانس بودن...
حالا نكته جالب تر اينكه طبق آمار تعداد دخترهاى متولد دهه شصت از پسرها خیلی بيشتر بودن. يعنى اين بنده هاى خدا با اينكه دخترهاى زمان خودشون ازشون بيشتر هم بودن ولى باز موفق به ازدواج نشدن ...
دهه شصتی های بیچاره
یه عدهشون هنوز دنبال نیمه گمشدهشونن
یه عدهشون بچهشونو امسال فرستادن دانشگاه
یه عدهشون وزیر شدن
یه عدهشون هنوز دارن دنبال کار میگردن
یه عده شون هنوز دارن درس میخونن به جایی برسن
یه عدهشون به هرچی میخواستن رسیدن
دهه شصتیا میدونن چی میگم
عالی گفتی ...
من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
این که روباهی چگونه، می فریبد زاغکی
قصه ی افتادن دندان شیری از هُما
لاک پشت و تکه چوب و فکرهای اُردکی
قصه ی گاو حسن، دارا و سارا
روز بارانی، کتاب خیس کُبری طِفلکی
تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق
بر سر کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی
چای والفجر و، سماور نفتی کنجِ اتاق
مادرم هرگز نیاورد، استکان بی نعلبکی
سکه ها و پول هایم، ثروت آن دوره ام
جمع می شد اندک اندک، در درون قُلکی
داستان نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ
در دهی زیبا که زخمی گشته، بچه لَک لَکی
هاچ زنبور عَسل، نِل در فراق مادرش
یاد دوران اوشین و نقطه های برفکی
هشت سال از دوره شیرین، اما تلخ ما
پر ز آژیر خطر، با حمله های موشکی
آرزوها کوچک اما، در نگاه ما بزرگ
آرزویم بوده من هم، جبهه باشم اندکی
تا کجاها می برد این خاطره، امشب مرا
کاش می رفتم به آن دوران خوبم، دزدکی
یاد آن دوره همیشه با من و در قلب من
من به یاد و خاطراتت زنده ام، ای کودکی
البته شعر « اولین روز دبستان، بازگرد
کودکی ها، شاد و خندان بازگرد
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی ...»
نیز بسیار زیبا و خاطره انگیز است.
توپ دولایه
جنگ فوتبال آسیا با صدای کوتی
سریال های قطار ابدی
کمیسر و رکس
هلیکوپتر پلیس
دستمال کاغذی صابونی
و لیوان تاشوی پلاستیکی
این کاغذها که روش نقاشی داشت تکونش میدادی ، انیمیشن میشد .
نوشمک
زاغک طلایی
نوشابه زمزم
بستنی توپی
کیم دوقلو
آلاسکا
کارتون های کماندار نوجوان
دوقلوهای افسانه ای
بلیک و مورتیمر
آلن لیون
زیزیکولو
الستون و ولستون
سریال همسران !
مسابقه سیب سرخ
عکس اون کیف های قدیمی که قفل کشویی روش بود نداشتین بزارید؟ تق تق باز و بسته کردن قفلشون دنیایی داشت
بیسکوییت موزی با شیر شیشه ای
بعد تازه این شیشه شیرا یه جایی مخصوص هم داشت مثل سبد بود
استرس شب امتحان
یهو ساعت یک شب یادت میومد مشق ننوشتی بغض میکردی صبح سر صف مینوشتی
اخ یادش بخیر
برنامهدورانماکهدردههی۷۰پخشمیشدبخصوصبرنامههای
صبحگاهی رادیوکهپرازانرژیبودکاشاگهبچههایباشگاهخبرنگاران
دسترسیبهآرشیوداشتنایناهنگهارومنتشر میکردن
چقدرخوبمیشد
عکس ماشین دستی و عکس دو قولوهای افسانه ای و عکس کفش کتان بود
آرزوم این بود بچگی از این کفشها داشته باشم
بچه های امروز تو ناز و نعمتند
واقعا چیزای خیلی قشنگی بودن درکل
خودکار لای انگشت اون که عادی بود
ما فلک هم شدیم جلوی بچه ها توی سالن مدرسه
خوردن سیم یرق سه لایه یا چهارلایه پسرای دهه شصتی قشنگ یادشونه هرکی یادشه دستشو بگیره بالا
بخدا ما با عکس کاغذ یه پفک و شکلات هم دلخوش بودیم شاید الان برای بچه های الان خنده دار باشه.
حتی من باهاشون آلبوم دویست صفحه ای درست کردم تا الانم دارم بزارم واسه فروش بدون شوخی شاید تا ۲۰ میلیون قیمت بدن اینقدر جذاب و ارزشمنده یه چیزایی توش هست که به عقل جنم نمیرسه.از عکس کاغذ ویفر بگیر تا مجلات و آدامس و کلا همه چیه دهه شصت
چون فراهم کردن همه خواسته های بچه ها باعث میشه ارزش اون چیزی که دارند رو درک نکنند؛ اتفاقی که برای خیلی از بچه ها می افته، والدین میخوان بچه شون هیچ کمبودی نداشته باشه ولی این بچه رو از بعضی لذتها محروم میکنه.
ما رو به خاطرات خوشمون بردید
تورو خدا چرا تلویزیون این برنامهدها
رو برای دهه هشتاد و نود پخش نمیکنه
اون برنامه ها که جذاب بودن و هستن هنوز
بهتره