به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، صبح روز چهارشنبه هفته گذشته مأموران پلیس با بازپرس ویژه قتل تهران تماس گرفتند و خبر دادند پسری جوان به نام شهروز با ضربات چاقو زخمی شده و روی تخت بیمارستان جان باخته است. بعد از اعلام این خبر، تحقیقات ویژهای آغاز شد و کارآگاهان جنایی به بیمارستان رفتند. آنها فهمیدند شهروز هدف سه ضربه چاقو قرار گرفته و درحالیکه بازو، ران و قلبش دچار جراحت شده بود، در ساعت ۲:۳۰ بامداد به بیمارستان منتقل شد و پزشکان چندساعت برای نجات جان او تلاش کردند، اما این جوان در نهایت جان باخت. کارآگاهان ابتدا به پرسوجو از مادر شهروز پرداختند. زن داغدار گفت: شب حادثه پسرم در بازگشت به خانه تأخیر کرد. از آنجایی که امکان نداشت تا آنموقع شب بیرون بماند، نگران شدم و به خیابان رفتم تا بلکه خبری از او به دست بیاورم. در حال جستوجو در محل بودم که در خیابانی دیدم مردم جمع شدهاند. وقتی جلو رفتم، دیدم پسرم غرق در خون نقش بر زمین شده است. بعد هم او را به بیمارستان منتقل کردند و فوت شد. این زن در ادامه گفت قاتل پسرش را میشناسد و این فرد نوجوانی ۱۷ ساله است.
مأموران بعد از گرفتن مشخصات مظنون به تحقیق ادامه دادند و پی بردند مردی جوان که در حال عبور از خیابان بوده، شهروز را مشاهده کرده و پلیس و اورژانس را خبر کرده و بعد از آن نیز مردم در آنجا تجمع کردهاند. کارآگاهان در گام بعدی بهسراغ مظنون به قتل رفتند و این پسر را که کاوه نام دارد، در خانهاش بازداشت کردند. کاوه بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به ارتکاب قتل اقرار کرد. او گفت: من عاشق دختری بودم و بعد از مدتی فهمیدم پسری به نام شهروز نیز به همان دختر علاقهمند است. با شهروز تماس گرفتم و از او خواستم خودش را کنار بکشد، اما او نیز همین خواسته را از من داشت. اینطور بود که کشمکشهای ما شروع شد و چندبار با هم بر سر این موضوع جروبحث کردیم، اما هیچکدام حاضر نبودیم آن دختر را فراموش کنیم.
متهم به قتل در ادامه اظهارات خود گفت: روز حادثه برای اینکه تکلیف را روشن کنیم با هم قرار ملاقات گذاشتیم و من سر قرار رفتم. شهروز هم آنجا بود. ابتدا کمی صحبت کردیم، اما دعوای ما بالا گرفت و کار به زدوخورد کشید. شهروز چاقو داشت، اما حین درگیری چاقو از دستش افتاد. من هم آن را از روی زمین برداشتم و سه ضربه به او زدم. بعد که شهروز غرق در خون شد و روی زمین افتاد، ترسیدم و بهسرعت فرار کردم. خیال میکردم کسی مرا ندیده و شناسایی و دستگیر نمیشوم.
پسر نوجوان بعد از اعتراف به جرمش بازداشت شد تا تحقیقات از او تکمیل و جزئیات قتل روشن شود. بنا بر این گزارش، درحالحاضر کارآگاهان مشغول جمعآوری تمامی ادله و مدارک مورد نیاز در پرونده هستند.
منبع: شرق
انتهای پیام/