کتاب «نزدیک ظهیرالدوله» انتقاد از آداب و رسومی است که می‌توانند زندگی انسان‌ها را تا پایان عمر تحت تأثیر قرار دهند.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «نزدیک ظهیرالدوله» نوشته‌ حسن فرامرز، دوازده داستان کوتاهِ مستقل دارد.

موضوع اصلی این مجموعه انتقاد از آداب و رسومی است که به ظاهر معمولی و جزئی هستند؛ اما می‌توانند زندگی انسان‌ها را تا پایان عمر تحت تأثیر قرار دهند.

کتاب حاضر دوازده داستان کوتاه را در برمی‌گیرد و حسن فرامرز در هر کدام از این داستان‌ها به گوشه‌ای از زندگی انسان‌ها می‌پردازد.

داستان‌های کتاب «نزدیک ظهیرالدوله» مستقل از یکدیگر هستند، اما وجوه مشترکی نیز می‌توان در آن‌ها یافت. بیشتر داستان‌های این مجموعه، رنج اشخاصی را روایت می‌کند که آداب و رسوم جامعه به آن‌ها تحمیل شده است.

شخصیت‌های اصلی این داستان‌ها، معمولاً در موقعیتی قرار می‌گیرند که تمایلی به آن ندارند و از نظر روانی تحت فشار زیادی هستند. به عنوان مثال می‌توان به داستان چهارمِ مجموعه که نام کتاب نیز از آن گرفته شده است، اشاره کرد؛ در این داستان، شاهد عشقی نافرجام هستیم که عواملی بیرونی مانع از رسیدن این عاشق و معشوق به یکدیگر می‌شوند.

حسن فرامرز را بیشتر بشناسیم:

حسن فرامرز در سال ۱۳۵۳ و در شهرستان قروه‌ کردستان به دنیا آمد و کتاب «این سفیدی برف نیست؟» اولین کتاب این نویسنده محسوب می‌شود.

در بخشی از کتاب «نزدیک ظهیرالدوله» می‌خوانیم:

مادر، سرمایی است و بیرون نمی‌خوابد. تازه از سوسک و این‌ها هم می‌ترسد. پدر که خانه باشد، رختخواب را توی حیاط پهن می‌کند. دیشب هروقت چشم باز می‌کردم، می‌دیدم آسمان همین‌جور تاریک است و یک‌ریز ستاره دارد. یک بار هم دیدم پدر توی رختخوابش نیست و دارد از اتاق برمی‌گردد، من هم خیلی دلم آب خواست. بعد تا دیدم می‌خواهد روز شود معطل نکردم و خودم را به اینجا کشاندم، شاید سه ساعتی باشد. به پیمان، برادرم، سنگ زدم که دنبالم نیاید، شیربرنج فضول!

صبح هیچ پولی نداشتم، ولی حالا سه سکۀ یک‌تومانی و دو تا دو‌تومانی دارم. کی باورش می‌شود هفت تومان داشته باشم! دیشب اسباب‌بازی تازه را که دیدم خوشم نیامد. هروقت چیزی خواستم چیز دیگری نصیبم شد، این بار هم؛ ولی بعد دیدم بد چیزی نیست. فکر کردم خودم دست‌به‌کار شوم و آن‌قدر پول دربیاورم تا اسباب‌بازی‌ای مثل مال حمید اجاقی بخرم. آن‌وقت بیا و ببین چطور پول درمی‌آورم.

هجده نفر دیگر بیایند پولم می‌شود بیست‌وپنج تومان. یک‌تومان هم تخفیف، جور هی جور! کاش بروم از قنبری بپرسم تا کی مغازه‌اش باز است؟

تا پانزده می‌شمارم، مشتری باید دو ساچمه را از دایره‌ها رد کند تا به دایرۀ کوچک وسط برسد، نتوانست یک‌تومان باید بدهد؛ قانون بازی است. خودم تا هفده، هجده می‌توانم. همین‌طور پیش برود نه‌فقط پول اسباب‌بازی‌ای گیرم می‌آید که چند توپ سفید در کناره‌ها دارد و شاسی را که بزنی توپ‌ها می‌روند توی خانه‌های امتیازدار، تازه چیزی هم می‌ماند برای یک‌دست گرمکن سه خط؛ موهایم را هم آلمانی کوتاه می‌کنم.

گفتنی است کتاب «نزدیک ظهیرالدوله» نوشته حسن فرامرز از سوی انتشارات کوله پشتی راهی بازار کتاب شده است.

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
89
۱۷:۲۲ ۰۷ تير ۱۳۹۹
خواندنیه
آخرین اخبار