به گزارش حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، پژوهش «بررسی نقش و جایگاه روحانیت در نظام سیاستگذاری فرهنگی کشور»؛ بهکوشش محمد بهاران (مجری طرح)، محمدحسین هاشمیان (استاد راهنما) و حبیباله جوانمرد (استاد مشاور) انجام شده که بهوسیله دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۳ منتشر شد.
در ابتدای این پژوهش نگاشته شده است، سخن گفتن درباره پیامدهای حضور و نقش روحانیت در قدرت و سیاستگذاری، کاری خطیر است که کم و بیش در ادبیات سیاسی و فرهنگی کشورمان رواج یافته است.
شاید روحانیت تنها نهاد یا صنفی در ایران باشد که سایر اصناف و نهادهای مدنی به تمام حرکات و سکناتش توجه کرده و آن را نقد و بررسی میکنند؛ لذا بررسی نقش و جایگاه روحانیت بهعنوان یکی از مهمترین عناصر نظام فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور از دیر باز مورد توجه صاحبنظران بوده است.
در حال حاضر این پرسش کلیدی وجود دارد که اولاً روحانیت چه نقشی در فرآیند خط مشیگذاری فرهنگی نظام دارد و ثانیاً عملکرد حوزویان در امر خطیر سیاستگذاری و تعیین خط مشیهای فرهنگی کشور چگونه بوده و از چه نقاط ضعف و قوتی برخوردار است؛ بنابراین پژوهش حاضر در پی تحقق اهداف ذیل نگاشته شده است:
بیشتر بخوانید
تبیین نقش و جایگاه روحانیت در نظام سیاستگذاری فرهنگی کشور.
ارتقای جایگاه روحانیت در نظام سیاستگذاری فرهنگی کشور.
بهبود عملکرد روحانیت در نظام سیاستگذاری فرهنگی.
افزایش تأثیرگذاری روحانیت در تدوین سیاستهای فرهنگی کشور.
همچنین این تحقیق از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که هدف آن توصیف شرایط یا پدیدههای تحت بررسی است و نیزکاربردی است و روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانهای است.
نتایج ذیل درباره نقش روحانیت در هریک از مراحل سیاستگذاری فرهنگی نگاشته شده است:
با بررسی «نقش روحانیت در نظام تدوین سیاستهای فرهنگی» مشخص شد که شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان مرجع عالی سیاستگذاری فرهنگی و تعیینکننده خطمشیهای فرهنگی درکشور است از لحاظ کمیت روحانیونی که از ابتدای تشکیل این شورا در آن عضویت داشتهاند، لذا پس از جمعبندی مطالب مشخص شد که تا کنون بیش از یک چهارم اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از روحانیون بودهاند.
مشخص شد که در سالهای بعد از انقلاب روحانیت در نظام تدوین سیاستهای فرهنگی همیشه نقش داشته است و با حضور فعال در مناصب مرتبط با این امر از جایگاه قابل توجهی برخوردار بوده است.
همچنین «نقش روحانیت در نظام اجرای سیاستهای فرهنگی» مورد بررسی قرار گرفت که ابتدا سازمانها و نهادهای مجری سیاست فرهنگی شناسایی شده و سپس مهمترین آنها انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت.
ابتدا قوه مجریه بهعنوان عالیترین نهاد اجرایی کشور که مسئولیت اجرای قانون اساسی را نیز به عهده دارد و همچنین بخشهای زیر مجموعه قوه مجریه که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با مقوله فرهنگ مرتبط هستند بررسی شد.
سپس به بررسی نهادهایی از جمله، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و همچنین سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از اصلیترین سازمانهای مجری سیاستهای فرهنگی، و سازمان ملی جوانان و سازمان تبلیغات اسلامی که در حوزه مختلف فرهنگی فعالیت دارند، پرداخته شد.
بعد از جمعبندی این مطالب مشخص شد که در بیش از دوسوم موارد رئیس قوه مجریه در ایران روحانی بوده است.
همچنین با بررسی کابینه دولتهای مختلف ایران مشخص شد که در تمام دولتهای پس از انقلاب، روحانیون در تصدی پستهای دولتی مانند وزیر حضور داشتهاند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بهعنوان یکی از اصلیترین مجریان سیاستهای فرهنگی کشور است روحانیون جایگاه کمرنگتری داشتهاند به صورتی که تاکنون تنها در ۲۰ درصد از موارد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روحانی بوده است و در ۸۰ درصد مواقع تصدی این وزارتخانه توسط اشخاص غیر روحانی بوده است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که یکی از سازمانهای وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است روحانیون وضعیت بهتری داشتهاند، تقریباً در ۵۰ درصد موارد ریاست این سازمان توسط روحانیون بوده است.
پس از جمعبندی مطالب این بخش مشخص شد که در نظام اجرای سیاستهای فرهنگی برخلاف نظام تدوین روحانیون نقش بسیار کمی داشتهاند و از جایگاه خوبی برخوردار نبودهاند.
برای بررسی به همین مقدار اکتفا نشد و نهادهایی که متولی اجرای فرهنگ دینی در کشور هستند نیز بررسی شد، نهادهایی مانند: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شورای هماهنگ تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و ستاد اقامه نماز مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد که تمام مدیران عالی آنها از روحانیون هستند؛ لذا مشخص شد که روحانیت در سازمانهای مجری فرهنگ دینی حضور پررنگ تری داشته و از نقش و جایگاه بسیار بالایی برخوردار هستند تا جایی که در برخی از این سازمانها مانند دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم و یا ستاد اقامه نماز و... روحانی بودن رئیس آن سازمان از الزامات آن سازمان است.
در ادامه هم «نقش روحانیت در نظام ارزیابی سیاستهای فرهنگی» نیز چنین آمده است:
ارزیابی سیاستهای فرهنگی به طور مشخص توسط سازمان یا نهاد خاصی انجام نمیپذیرد و نظام ارزیابی سازمان یافتهای برای این منظور وجود ندارد. هر چند سازمانهایی مانند دیوان محاسبات کشور با تدوین گزارش تفریق بودجه سالانه، ارزیابیهای نه چندان دقیقی در حوزه تمام برنامههای اجرا شده اعم از برنامههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تولیدی، توسعهای و فرهنگی دارد؛ بنابراین با ذکر مواردی از جمله:
ارزیابی و رصد مراجع از سیاستهای جمعیتی کشور.
انتقاد مراجع تقلید از وضعیت فرهنگی جشنوارههای فجر.
موضعگیری مراجع در خصوص وسایل ارتباط تصویری.
حمایت مراجع از سیاست تفکیک جنسیتی در دانشگاهها.
تأکید و حمایت مراجع از سیاست اسلامیسازی علوم انسانی و اسلامیشدن دانشگاهها.
مشخص شد که ارزیابی به طور نهادی توسط روحانیت کمتر صورت میگیرد، اما به طور شخصی توسط روحانیون و به ویژه مراجع تقلید و آیات عظام آن هم به صورت رصد و نظارت سیاستهای فرهنگی و در مواردی موضعگیری و انتقاد از سیاستهای اجرا شده، مخصوصاً در حوزه فرهنگی دینی، انجام میشود؛ لذا با توجه به موارد فوق و نمونههای ذکر شده مییابیم که روحانیت فقط در سطح علما و مراجع و آن هم بیشتر از باب رصد و نظارت، در نظام ارزیابی سیاستهای فرهنگی نقش داشته است و هیچگونه ارزیابی برنامهریزی شدهای توسط سازمان روحانیت انجام نمیپذیرد، در نتیجه اکثر روحانیون در ارزیابی سیاستهای فرهنگی نقش نداشته و در این حوزه از جایگاه مطلوبی برخوردار نیستند.
در بخش جمعبندی تمام نتایج بدست آمده در این تحقیق که در پی یافتن «نقش روحانیت در فرآیند سیاستگذاری فرهنگی» بودند، نتایج ذیل از این پژوهش به دست آمد:
در سالهای بعد از انقلاب روحانیت در نظام تدوین سیاستهای فرهنگی همیشه نقش داشته است و با حضور فعال در مناصب مرتبط با این امر از جایگاه قابل توجهی برخوردار هستند.
در نظام اجرای سیاستهای فرهنگی برخلاف نظام تدوین روحانیون نقش بسیار کمی دارند و از جایگاه خوبی برخوردار نیستند. اما روحانیت در سازمانهای مجری فرهنگ دینی حضور پررنگتری داشته و از نقش و جایگاه بسیار بالایی برخوردار هستند تا جایی که در برخی از این سازمانها روحانی بودن رئیس آن از الزامات آن سازمان است.
در نظام ارزیابی سیاستهای فرهنگی، روحانیت فقط در سطح علما و مراجع و آن هم بیشتر از باب رصد و نظارت نقش داشته است و لذا اکثریت روحانیون در ارزیابی سیاستهای فرهنگی نقش نداشته و در این حوزه از جایگاه مطلوبی برخوردار نیستند.
این پژوهش همچنین موارد ذیل را نیز بهعنوان «پیشنهاد جهت ارتقاء نقش روحانیت در نظام سیاستگذاری فرهنگی» مورد اشاره قرار داده است:
روحانیت با ورود به عرصههای مختلف فرهنگی از جمله سینما، موسیقی، تئاتر و ... موجب ارتقای نقش و جایگاه روحانیون در نظام اجرای سیاستهای فرهنگی شوند.
اهتمام مسئولان نظام برای ایجاد نهادها و سازمانهای تخصصی جهت رصد و ارزیابی سیاستهای فرهنگی اجرا شده در کشور.
مشارکت فعال روحانیون در سازمانهای ارزیاب سیاست فرهنگی و انجام ارزیابی سیاستها از نگاه دینی.
انتهای پیام/