به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، علی قربانی، مهاجم سالهای گذشته باشگاههای استقلال، سپاهان و نفت تهران پس از حضور در لیگ فوتبال جمهوری آذربایجان به عضویت تیم ملی فوتبال این کشور درآمد. این در نوع خودش از اولین موارد تغییر تابعیت بازیکنان فوتبال به شمار میرود که البته در رشتههای دیگر ورزشی و بهخصوص در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی داشتهاست.
انگیزه بازیکن سابق باشگاه استقلال البته شانس حضور در رده فوتبال ملی بود؛ فرصتی که در تیم ملی ایران با توجه به حضور مهاجمان سطح بالاتر برای این بازیکن فراهم نمیشد. در واقع تغییر تابعیت به منظور حضور در تیمهای ملی در برخی دیگر از کشورهای جهان از جمله آمریکای جنوبی بسیار رایج است.
بسیاری از بازیکنان برزیلی و آرژانتینی با توجه به کمبودن شانس حضور در تیمهای ملی این کشورها ترجیح میدهند در تیمهای ملی ضعیفتری بازی کنند. به طور مثال فدراسیون فوتبال امارات به تازگی تغییر تابعیت دو بازیکن برزیلی و یک بازیکن آرژانتینی را مورد تایید قرار داد که در ادامه مسابقات مقدماتی جام جهانی برای تیم ملی امارات بازی میکنند. تغییر تابعیتِ قربانی نیز هرچند در نوع خودش بیسابقه بوده، اما میتوان به این موارد تشبیه کرد. او پس از دعوت سرمربی تیمملی آذربایجان برای بازی در تیم ملی این کشور گفت: دیبیاسی از من خوشش آمد و به تیم ملی آذربایجان دعوتم کرد. من پناهنده نشدم، فقط یک تصمیم ورزشی گرفتم.
ناکامی در نخستین حضور
قربانی توسط دیبیاسی به اردوی تیم ملی آذربایجان دعوت شد و شنبهشب اولین بازی ملی خود را در مقابل تیم ملی مونتهنگرو پشت سر گذاشت. این دیدار در چارچوب مسابقات لیگ ملتهای اروپا و در خاک مونتهنگرو برگزار شد و با نتیجه دو-صفر به سود تیم میزبان به پایان رسید و علی قربانی هم شب کمفروغی را در ترکیب آذربایجانیها پشت سر گذاشت. او که در ترکیب ثابت تیمش به میدان رفته بود، ۶۰ دقیقه برای تیمش بازی کرد و ضمن ثبت یک شوت خارج از چارچوب و هفت پاس سالم به نام خود، با نمره ضعیف ۵.۷ به کار خود در این بازی خاتمه داد تا شروع خوبی در ترکیب تیم ملی جدیدش نداشته باشد.
بیشتر بخوانید
در جستوجوی رفاه و امکانات
کوچ ورزشکاران ایرانی خصوصا در دو سال اخیر البته متفاوت از مورد اخیر و حضور قربانی در تیم ملی آذربایجان بوده است. مهاجم سابق استقلال و سپاهان شانسی برای حضور در تیم ملی ایران نداشت و شاید فقط انگیزههای مالی در این انتخاب تاثیرگذار نبود، اما مهاجرت برخی ورزشکاران در رشتههای انفرادی ازجمله تکواندو، جودو و حتی شطرنج بیشاز آنکه دلایل حرفهای و ورزشی داشته باشد، متاثر از بیتوجهی، کمبود امکانات و مشکلات مالی بوده است.
بسیاری از این ورزشکاران حتی در تامین نیازهای تمرینی خود، امکانات، مربیان حرفهای، حضور در اردوهای آمادهسازی و تقابل با حریف تمرینی مناسب یا حضور در مسابقات تدارکاتی دچار مشکلات جدی هستند و در چنین شرایطی باید برای حضور در مسابقات جهانی، قارهای یا حتی انتخابی المپیک آماده شوند. کیمیا علیزاده ازجمله ورزشکارانی بود که به دلیل مشکلات و کمبودها ، تغییر تابعیت داد؛ هرچند برای این ورزشکار مستعد ایرانی هم آینده درخشانی پس از مهاجرت پیشبینی نمیشود.
سعید ملایی، جودوکار توانمند ایرانی هم ازجمله ورزشکارانی بود که پس از تغییر ملیت هرگز نتوانست موفقیتهای درخشان خودش زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران را تکرار کند؛ با وجود این تکرار موارد متعدد مهاجرت در رشته ورزشی جودو به خوبی نشان میدهد که کمبود توجه، امکانات و رفاه مالی ازجمله دلایل تغییر تابعیت ورزشکاران در این رشتههاست.
راهی بدون بازگشت
پیش از این ورزشکاران رشتههای هندبال، قایقرانی و حتی شمشیربازی به وضوح بیتوجهی و کمبود درآمد برای تامین هزینههای زندگی را عامل مهاجرت خود دانستهاند، در حالی که در بسیاری از موارد حتی قهرمانان نامدار و افتخارآفرین این رشتهها نیز موفق به تامین حداقل ملزومات زندگی نمیشوند و فدراسیونهای مربوطه در پرداخت پاداش، دستمزد و تامین حداقل نیازهای این ورزشکاران خصوصا در سالهای اخیر کوتاهی کردهاند.
تلخی این مهاجرت و دوری از وطن زمانی دوچندان میشوند که قهرمانان ایرانی پس از تغییر تابعیت توان تکرار موفقیتهای گذشته خود را نیز ندارند و به همین دلیل در شرایطی که پلهای پشت سر خود را ویرانشده میبینند، نه به رویاهای درخشان خود در عرصه ورزش رسیدهاند و نه آن تصوری که در خصوص مهاجرت و شکلگیری زندگی تازه با آیندهای موفق و رفاهی مستمر را که برای خود پیشبینی میکردند، تحققیافته میبینند.
هرچند در برخی موارد امکان بازگشت برای این ورزشکاران وجود دارد و حتی این فرصت که بتوانند دوباره شانس حضور در تیمهای ملی را پیدا کنند، اما هزینه این مهاجرت و ترک وطن و همچنین به میدان رفتن زیر سایه پرچم کشور بیگانه بیش از آن است که به سادگی قابل جبران باشد؛ راه تلخی که پیمودهاند، زمانی که از دست رفته و اشتباهی که شاید قابل جبران نباشد. با وجود این ورزشکارانی که روزی با عشق و افتخار پیراهن تیم ملی کشورشان را در هر رشتهای برتن کرده بودند، قربانی بیتوجهی و اشتباهات متولیان ورزش کشور هستند که وظیفهای جز مدیریت و تامین نیازهای اولیه قهرمانان را ندارند و البته افزایش سیل مهاجرتها به خوبی نشان میدهد که در انجام این وظیفه ناکام ماندهاند.
منبع: روزنامه صبح نو
انتهای پیام/