به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، شهید محراب لقب شهدایی است که به تاسی از مولایشان امیرالمومنین (ع) در محراب نماز به شهادت رسیدهاند.
شهدایی نظیر شهید سید اسدالله مدنی تبریزی، شهید سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، شهید سیدعبدالحسین دستغیب، شهید محمد صدوقی، شهید اشرفی اصفهانی و شهید سیدمحمدباقر حکیم.
این گزارش گوشه چشمی به زندگی چهارمین شهید محراب یعنی کسی است که امام خمینی (ره) خود را از ارادتمندان او نامید.
نامش شهید عطاء الله اشرفی اصفهانی بود؛ در سال ۱۲۸۱ در خانوادهای روحانی در خمینیشهر اصفهان به دنیا آمد.
۲۰ ساله که بود برای ادامه تحصیل به قم رفت، به مدت بیست و سه سال در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه این شهر تحصیل کرد و در ۴۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
در این مدت از محضر اساتیدی چون شیخ عبدالکریم حائری، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت و سید حسین بروجردی استفاده کرد و فلسفه را هم از شخص امام خمینی (ره) آموخت.
آیتالله بروجردی عنایت ویژه به او داشت بهطوری که هر وقت شهید اشرفی به اصفهان میرفت و بازمیگشت، آیتالله بروجردی به دیدار شاگردش به حجره او در مدرسه فیضیه میآمد، در نهایت هم شهید اشرفی اصفهانی به دستور آیت الله بروجردی از ممتحنین حوزه شد و کتاب مکاسب را از طلاب امتحان میگرفت.
پس از درگذشت آیتالله بروجردی، اهالی غرب کشور را به تقلید از امام خمینی(ره) تشویق کرد. شهید اشرفی اصفهانی در خاطراتش درباره آن روزها گفته است: «اینجانب بر حسب تشخیص خود و تفحّصی هم که از شخصیتهای بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم نمودم، حضرت امام خمینی را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به سوی ایشان سوق دادم که این موضوع، با مخالفت و کارشکنی بعضیها رو به رو شد و همچنین تهدید ساواک به تبعید بنده را در پی داشت.»
در اوایل پیروزی انقلاب، امام خمینی(ره) با شناختی که از او داشتند و به درخواست علمای کرمانشاه آیتاللّه اشرفی را به امامت جمعه آن شهر تعیین کردند.
اشرفی اصفهانی با شروع جنگ، به بسیج همه جانبه مردم برای حضور در جبهه پرداخت و در خطبههای نماز جمعه و پیامها و مصاحبههای خود به حضور مردم در جبهه تأکید میکرد. با حضور در جبههها ضمن دیدار با رزمندگان برای آنان سخنرانی میکرد.
درباره اشتیاقش به جنگ و رزمندهها خاطرات زیادی برجا مانده است؛ برای مثال زمانی که قصر شیرین آزاد شد عازم این شهر شد و دو رکعت نماز شکر در مسجد آن شهر به رسم سپاسگذاری به جای آورد؛ همچنین در دوم فروردین ۱۳۶۱ شمسی در قرارگاه عملیات فتح المبین حضور یافت و با پیشنهاد ایشان این عملیات به نام حضرت زهرا(س) نامگذاری شد، پس از آزادی خرمشهر نیز در دومین سفر خود عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به همراه او به جای آوردند.
او به طور دائم با حضور در جبهه ها به دیدار رزمندگان می رفت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند و با رزمندگان به گفتوگو می نشست و می گفت: «وقتی به جبهه می روم تا مدتی روحیه ام قوی می شود.» ایشان علیرغم کهولت سن مسافت های طولانی و راه های صعب العبور را به عشق دیدار مردان جبهه با وسایل نقلیه نظامی و سنگین در شرایط دشوار می پیمود؛ ایشان همچنین در پشت جبهه هم فعالیت داشت و حساب های بانکی ای را جهت واریز کمک های مردمی به جبهه ها اختصاص داده بود.
وقتی که مسئولیت امامت جمعه کرمانشاه بر دوش او گذاشته شد او در خانهای بسیار کوچک و قدیمی زندگی میکرد؛ از همین رو نیز اطرافیانش اصرار داشتند که خانهاش را تعمیر کند اما او در جواب گفته بود «خانههای مردم را هواپیماهای عراقی خراب کردهاند و بندگان خدا زیر چادرها زندگی میکنند، [آن وقت] شما میخواهید خانه را تعمیر کنید. پولی را که برای گچ میخواهید بدهید، به جنگزدهها بدهید که ثوابش خیلی بیشتر است.»
در خاطرات فرزندان این شهید آمده است که «در مدت شانزده یا هفده سالی که با ایشان بودم، یک شب ندیدم که نماز شب ایشان ترک بشود.» همچنین امام خمینی در تجلیل از او گفت: «هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را میبینم، به یاد خدا میافتم»
آیت الله اشرفی اصفهانی در مدّت نمایندگی امام خمینی (ره) در استان کرمانشاه دوبار مورد سوء قصد قرار گرفت و در ظهر جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه و توسط منافقان به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر در گلزار شهدای تخت فولاد اصفهان بنا به وصیت خودش در کنار آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی به خاک سپرده شد؛ ناگفته نماند که ۲ قبر منتسب به شهید اشرفی اصفهانی وجود دارد؛ در این خصوص فرزندش حجتالاسلام مهدی اشرفیاصفهانی می گوید: «این ۲ قبر دلیلی خاصی دارد چرا که امام خمینی (ره) بعد از شهید محراب اعلام کردند که چون وی در کرمانشاه به شهادت رسیده در همانجا به خاک سپرده شود این در حالی است که شهید اشرفیاصفهانی پیش از این وصیت کرده بود که او را در کنار شهدای دفاع مقدس در تخت فولاد اصفهان به خاک بسپارند که البته همین طور هم شد، اما بعد از خاکسپاری و پس از چند روز لباسهای خونآلود ایشان که بخشی از بدنش هم درون آن وجود داشت به من دادند که پس از سوال از بنیانگذار انقلاب اسلامی ایشان فرمودند که آنها را در کرمانشاه به خاک بسپارید.»
امام خمینی در پیام تسلیتی خود را از ارادتمندان شهید اشرفی اصفهانی دانست و درباره شهادت ایشان فرمودند: «منافقان فردی را از ما گرفتند که آزارش به موری نرسیده بود. این شهید عزیز محراب از آن شخصیت هایی بود که اینجانب یکی از ارادتمندان این شخص والا مقام بوده و هستم. ایشان را قریب شصت سال میشناختم. او از مصادیق بارز رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه بود و رفتن او صدمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود.» ایشان در جای دیگر فرمودند: «اشرفی اصفهانی در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصی بود که مایه دلگرمی جوانان مجاهد بود.»
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۸ و در دیدار خانواده شهید آیتالله اشرفی اصفهانی فرمودند: شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، عالمی ربانی، مجاهدی پارسا و عاشق حضرت امام (ره) بود و همواره از امام مدد میگرفت و من عمیقاً به ایشان ارادت میورزیدم. این پیر سالخورده و روشنضمیر در دوران جنگ تحمیلی، لباس نظامی به تن کرده و اسلحه به دوش گرفته و در صحنههای گوناگون نبرد حضوری فعال داشت و همواره در دفاع از اسلام و انقلاب پیشقدم بود.
در پایان باید گفت همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند یاد و خاطره این بزرگواران هرگز نباید از تاریخ انقلاب اسلامی و اذهان مردم پاک شود و از کنارشان به سادگی گذشت. این خونهای پاک، شعله مقدس انقلاب اسلامی را پیوسته برافروختهتر و گدازندهتر خواهد کرد.
انتهای پیام/