حاج قاسم، ۱۳ دی ماه ۹۸ درست کمی بعد از نیمه شب بود که بالاخره خداوند جامه استجابت به خواسته چندین ساله ات پوشاند.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، خبر‌ها دست به دست گشت و اشک‌ها جاری شد، بیسیم‌ها مخابره کردند کمی زودتر از تلکس خبرگزاری ها! سردار میدان های نبرد آسمانی شد.

همان نیمه شبی که برایت پدرانه بی قرار شدیم و چراغ بدست دنیا تا پیدا کنیم آنان که ما را اینگونه یتیم کردند، حکایت‌ها از رفتنت یکی دو تا نبود و غم مان آنقدر بزرگ بود که با اشک برای همدیگر نقلش می‌کردیم.

خصمانه‌ ترین روش ترور که ترور هوایی بود را انتخاب کردند چرا که می‌دانستند در زمین حریف دوستدارانت و آنان که با جانشان از تو محافظت می‌کنند، نخواهند شد.

و آن انگشتر و آن دست بریده نشان از علمداری تو در این قرن سخت نفس کشیدن داشت و حالا ما در خیمه‌های دلتنگی علمدار از دست داده!

بالاخره به خانه برگشتی مرد بی قرار میدان‌های نبرد، سرباز ولایت و یکه تاز نبرد‌های چریکی، همه روشن ضمیران عالم در غمت سوختند و ما بی رحمانه زود بدون تو تنها شدیم.

وآسمانی شد ژنرال صف شکن میدان ها!

مسیر اشکهایمان حالا به گلزار شهدا می‌رسد آنجا که بین رفقایت که برایشان آنقدر بی قرار اشک می‌ریختی آرام گرفتی، درست کنار ممدحسین پسرغلامحسین! همان که هر وقت در عملیاتی نگران می‌شدی التماس دعا می‌گفتی و او دلگرمت می‌کرد با گفتن درست میشه حاجی!

حالا، اما ۳۶۵ روز گذشت از آن خزان زودرس در قلب‌های ما و تو در جایگاهت میزبان اشک دوستدارانت و از آسمان دعاگوی سربازان رشیدی که دوست دارند عدالت الهی را در زمین جاری کنند، هستی.

ساعت درست ۱:۲۰ دقیقه نیمه شب است و ما دوباره بی خواب شده ایم، داریم به این فکر می‌کنیم که چگونه باید انتقام گرفت از دشمنی که تفکر تو را نشانه گرفته تفکر مقاومت اسلامی را وآیا ما درخور نام بزرگ ژنرال بی ستاره، اما بزرگ نام ومرد نامی میدان، می‌توانیم انتقامی کوبنده از دشمنان تفکر ناب تو بگیریم؟

وآسمانی شد ژنرال صف شکن میدان ها!

خبر‌های این ۳۶۵ روز را برایت بگویم سردار، می‌شنوی؟ خبرگزاری‌ها از بی قراری تیتر‌ها برایت می‌گویند ازلرزش دست سرداران جنگی مان برای چکاندن ماشه از غم سنگین چشمان رهبرمان وآدم‌هایی که هیچ کدام مثل تو برایش نیستند.

حاج قاسم، اما حالا نیمه شب است همان نیمه شبی که با حمله ناجوانمردانه پهپاد‌ها آسمانی شدی، گرچه تو به آرزویت رسیدی، اما نمی‌دانی تمام این ۳۶۵ روز بیشتر از غم پدران مان برای تو وامنیتی که برایمان آورده بودی سوختیم.

حالا هشتگ‌ها هستند که برایت بی قراری می‌کنند حتی در فضای مجازی محدود می‌شویم و مسدود، چون از نام پرهیبت تو می‌ترسند، اما دوباره اسلحه به دست مقابل آنانی که در واقعیت، جرات شنیدن نامت را ندارند می‌ایستیم و فریاد می‌زنیم "سلیمانی اگر رفته سلیمانی‌ها هستند."

تمام کاخ‌های پوشالی دشمنانی که تو با همه سادگی و لاغر اندامی ات برایشان کابوس چندین ساله بودی حالا بعد از رفتنت نه تنها به آرامش نرسیده که اعتراف پشت اعتراف از پشیمانی آنانی که تو را دشمن بشریت می‌دانستند وخودشان را دوستداران حقوق بی بشر!

حالا هیمنه استکبار درهم شکسته وچه خوب گفت ابومهدی آن یاروهمراهت که" ترامپ آمریکا را نابود می‌کند" و حالا ما به فروپاشی تمام اقتدار استکبار وفرزند نامشروع وحرام زاده اش نزدیک می‌شویم.

شاید تنها چند ساعت، چند روز یا چند ماه دیگر از درون خانه دشمن درست کنار تخت خواب‌های پرقو، اما ناآرامشان به قلب شان تیرخلاص را زدیم وتمام دوستداران آن‌ها در یک شب تبدیل به دشمنانشان شوند.

وآسمانی شد ژنرال صف شکن میدان ها!

اینجا بیشه شیران است و خودت خوب می دانی مرد جنگی تنها منتظر یک اشاره ات هستیم.

ما لحظه انتقام را سخت منتظریم و تو بهتر می‌دانی انتقام سخت ما چیست؟ برای سربازانت در فضای واقعی و نبرد روانی فضای مجازی دعا کن، رفیق خوشبخت ما، حاج قاسم عزیز

یادداشت: مرضیه السادات حسینی راد

انتهای پیام/م

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.