به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَىٰ کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ
و همانا ما سلیمان را در مقام امتحان آوردیم و کالبدی بر تخت وی افکندیم (برخی مفسران گفتند: یعنی دیوی را به جای او بر تخت بنشانیدیم؛ و برخی گفتند:، چون گفت که من بر بستر صد زن خویش وارد شوم تا صد فرزند یابم و نگفت ان شاء اللّه و به خواست خدا و ذکر مشیّت الهی استثنا نکرد خدا از همه زنانش یک جسد بیجانی بر او به وجود آورد) آن گاه متذکر شد و باز به درگاه خدا توبه و انابه کرد.
فایل صوتی تلاوت آیه ۳۴ سوره ص
علیّبنابراهیم در تفسیر این آیه گفت: چون حضرت سلیمان (ع) با زنی یمنی وصلت کرد، پسری از آن زن زاده شد که سلیمان (ع) او را بسیار دوست می داشت. روزی فرشته مرگ که بسیار بر سلیمان (ع) نازل می شد نزد وی آمد و نگاه تندی به آن پسر انداخت.
سلیمان (ع) از نگاه او در هراس افتاد و به همسرش گفت: «فرشته مرگ چنان به پسرم نگریست که گمان می کنم فرمان گرفته تا جان او را بستاند». سپس به جن ها و شیطان ها فرمود: «آیا راه چاره ای در نظر دارید تا این پسر را از مرگ بگریزانید»؟ یکی از آنها عرض کرد: «من او را به زیر چشمه خورشید در شرق می گذارم». سلیمان (ع) فرمود: «فرشته مرگ هرآنچه را بین شرق و غرب باشد، بیرون می آورد».
دیگری عرض کرد: «من او را در زمین هفتم می گذارم». سلیمان (ع) فرمود: «فرشته مرگ به آنجا نیز راه می یابد». دیگری عرض کرد: «من او را در میان ابرها و هوا می گذارم». سپس او را بالا برد و بر ابرها گذاشت. ناگاه فرشته مرگ آمد و میان ابرها جان آن پسر را گرفت و پیکر بی جانش را بر تخت سلیمان (ع) گذاشت و آنگاه سلیمان (ع) دانست که خطا کرده است.
خداوند این قصّه را حکایت کرد و فرمود: «وَ أَلْقَیْنَا عَلَی کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ، قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَّا یَنبَغِی لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ، فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ؛ رخاء یعنی به نرمی، وَ الشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاء وَ غَوَّاصٍ؛ یعنی در دریا. وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ و آنها همان شیطان هایی بودند که وقتی خداوند عزّوجلّ پادشاهی را از سلیمان (ع) گرفت، از وی نافرمانی کردند.
بیشتر بخوانید
در این آیه سخن از آزمایش سخت حضرت سلیمان است، امّا در اینکه این آزمایش چه بوده، چند نظر است:
الف) سلیمان چندین همسر داشت و آرزو داشت فرزندان زیاد و برومندى نصیبش شود که بازوى او در اداره کشور باشند، امّا از خداوند غافل شد و «ان شاء اللّه» نگفت، لذا هیچ فرزندى براى او تولّد نیافت جز فرزندى ناقص الخلقه که همچون جسدى بى روح آن را بر تخت او افکند.
ب) خداوند، خود سلیمان را به بیمارى سختى گرفتار کرد که همچون جسدى بى روح روى تخت افتاده بود سپس او را به حالت اول برگرداند و شفا داد. (با توجّه به اینکه «اناب» به معناى برگشتن است).
ج) خداوند، جنازه فرزندش را که بسیار مورد علاقه او بود به روى تختش انداخت.
۱- همه مردم حتّى انبیا آزمایش مى شوند. «فتنّا سلیمان»
۲- آزمایش وسیله صیقلى شدن روح و قرب به خداست. «فتنّا... ثمّ اناب»
انتهای پیام/