شهناز مشایخ عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) در گفتوگو با خبرنگار
بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان ، در مورد نحوه کارکرد نرخ بهره در بازارها گفت: بازار پول و بازار سرمایه دو بازار رقیب با هم هستند. وقتی نرخ بهره در بانک افزایش مییابد طیف زیادی از سرمایه گذاران را جذب خودش میکند و مشتریان بازار سرمایه کاهش مییابد. وقتی نرخ بهره ۱۸ درصد باشد و برخی از سهمها حدود ۲۰ درصد بازدهی دارند پس بازار سرمایه برای سرمایه گذار جذابتر است.
وی ادامه داد: در سال ۹۲ که
تورم افزایش یافت و وضعیت پول بسیار سرگردان بود و وارد بازارهایی مثل مسکن، دلار و طلا میشد، اما این بازارها رقیب هستند، اما مولد محسوب نمیشوند. ورود پول به این بازارها هیچ فایدهای جز دلالی ندارند. در آن زمان بازار سرمایه توسعه فعلی را نداشت و تا این حد برای مردم شناخته شده نبود. در این وضعیت ناگهان نرخهای بهره بانکی را افزایش دادند و از ۱۵ به ۲۰ درصد رساندند و منابع را به بازار پول سوق دادند.
مشایخ افزود: بانک، رسالتی دارد که به بخش تولیدی اقتصاد تسهیلات و اعتبار دهد؛ بنابراین هر چه قدر نرخ بهره پایینتر باشد به نفع تولید است و بهای تمام شده تولید ارزانتر خواهد شد. از طرف دیگر نرخ پایین بهره جذابیت کمتری برای سرمایه گذار و سپرده گذار خواهد داشت. اما در شرایط فعلی ما از این بابت مشکلی نداریم. زیرا یک سری سرمایه گذار و سپرده گذار سنتی داریم که نرخ بهره هر میزانی باشد منابع خودشان را در بانک میگذارند و اصلا بازار سرمایه را نمیشناسند و سپرده در بانک را حتی با نرخهای بهره پایین ترجیح میدهند.
این استاد دانشگاه درباره حمایتهای لازم در هنگام اجرای سیاست کاهش نرخ بهره، اظهار کرد: کاهش
نرخ بهره سیاست مناسبی است، اما باید در کنارش حمایت و نظارت واقعی از سرمایه صورت بگیرد. زیرا مکان اصلی ورود منابع سرمایه گذار بازار سرمایه است. اگر دولت نرخ بهره را برای حمایت از تولید کاهش میدهد، در کنارش باید حمایتی از بازار سرمایه گذار صورت بگیرد.
بازار سرمایه به لحاظ ابزارهای حمایتی مشکلی ندارد
مشایخ درباره ابزارهای لازم برای حمایت از بازار سرمایه تصریح کرد: بازار سرمایه به لحاظ ابزارهای حمایتی مشکلی ندارد بلکه مشکل اینجاست که نهادهایی که باید در بازار فعال باشند و بازار کمک کنند به خوبی عمل نمیکنند. به عنوان مثال، بازارگردانها که نیاز است در مواقع صف فروش و خرید به موقع خرید را انجام دهند و مانع ریزش قیمت سهم شوند.
او افزود: بازارگردانها کارایی لازم را ندارند. در حقیقت فرهنگ بازی برد برد در بازار نهادینه نشده است. بازار از نظر ابزار همچون اختیار فروش و بیمه سهم مشکلی ندارد، بلکه نهادهای بازارگردان هستند که وظیفه خود را انجام نمیدهند و سازمان بورس هم آن قدرت کافی را برای الزام کردن آنها برای انجام وظایف و حمایت به موقع از بازار را ندارند.
این استاد دانشگاه الزهرا (س) در خصوص قیمت گذاریهای دستوری در بازار سرمایه بیان کرد: گروه فلزات و خصوصا شرکتهای بزرگ فولادی بخش بزرگی از بازار را تشکیل میدهند، مثل فولاد، فملی و فخوز که نمادهای شاخص ساز هستند و خیلی روی بازار تاثیر گذار هستند.
او افزود: دولت در اینجا با یک تناقض رو به رو است. از یک طرف اگر قیمت دستوری نباشد و با عرضه و تقاضا تعیین شود، ممکن است با افزایش چشمگیر قیمت در بازارهایی مثل مسکن بهای تمام شده افزایش مییابد. از ظرف دیگر تعیین قیمت دستوری نیازمند نظارت همه جانبه است تا یک کالا به دست مصرف کننده واقعی برسد. نه اینکه به دست یک کارگزار، واسطه یا سفته بازی برسد که هدفش از معامله فقط کسب سود بوده و مصرف کننده نهایی نیستند.
مشایخ در پایان اشاره کرد: طبق تئوریهای تعریف شده افزایش نرخ بهره به نفع بازار سرمایه نیست و اکنون نیز دولت خیلی نمیتواند از این نرخ برای دستیابی به هدف هایش استفاده کند. فاکتورهای دیگری هستند که می توانند روی بازار سرمایه تاثیر گذار باشند مثل وضعیت سیاسی، تحریم ها، بازگشت ارز حاصل از صادرات که فاکتورهای مهمی هستند و روی بازار سرمایه تاثیرگذارتر هستند.
انتهای پیام/